montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

بالندگی عزت در مکتب حسینی و مهدوی- بخش اول
عزت، کرامت، شرافت و متانت، گلواژه هایی هستند که به انسان روحیه صلابت، مقاومت و شکست ناپذیری می بخشند و انسان را در مسیر اعتلا و تعالی روح مدد می رسانند و او را از حضیض پستی و زبونی به اوج شوکت و سربلندی رهنمون می سازند. در پرتو همین مفاهیم عالی، انسان به گونه ای تربیت می شود که در برابر حوادث و رخدادهای روزگار، تن به ذلت و خواری نمی دهد.

انسان عزت خواه و کرامت طلب، باید عزت و سربلندی را از پایگاه اصلی اش؛ یعنی خداوند جستجو کند؛ چنانکه قرآن کریم می فرماید:

«من کان یرید العزة فلله العزة جمیعا»؛ [1] «هر کس عزت می خواهد، همه عزت از آن خداست.»

خداوند چنین عزت و کرامتی را به دوستدارانش می بخشد و آنان را ارجمند و سترگ می سازد.

خدای عزیز می فرماید: «ولله العزة ولرسوله وللمؤمنین؛ [2] «و عزت از آن خدا، پیامبر او و مؤمنان است.»

امام حسین علیه السلام در همین راستا در دعای عرفه می گویند:

«یا من خص نفسه بالسمو والرفعة، فاولیاؤه بعزه یعتزون؛ [3] ای آنکه ذات خود را به علو مقام و رفعت مخصوص گردانید، پس دوستدارانش به عزت او عزیز می شوند.»

اگر عزت و رفعت از ناحیه غیر خدا طلب شود، عزت صرفاً ظاهری و دروغین خواهد بود و طبق فرمایش حضرت علی علیه السلام، انسان را به سوی هلاکت سوق می دهد:

«من اعتز بغیرالله اهلکه العز؛ [4] هر که عزت را از غیر خدا طلب کند، آن عزت او را هلاک گرداند.»

استاد شهید، مرتضی مطهری در این باره می فرماید:

«در گفتارهای اقبال لاهوری خواندم که موسولینی گفته است: انسان باید آهن داشته باشد تا نان داشته باشد؛ یعنی اگر می خواهی نان داشته باشی، زور داشته باش. ولی اقبال می گوید: این حرف درست نیست. اگر می خواهی نان داشته باشی، آهن باش، نمی گوید آهن داشته باش؛ بلکه آهن باش؛ یعنی شخصیت تو شخصیتی محکم به صلابت آهن باشد. می گوید شخصیت داشته باش. چرا به زور متوسل می شوی؟ چرا به اسلحه متوسل می شوی؟ بگو اگر می خواهی هر چه داشته باشی، خودت آهن باش، خودت فولاد باش، خودت شخصیت داشته باش، خودت با صلابت باش، خودت منش داشته باش.» [5]

پس از شناخت عزت و خاستگاه واقعی آن، و بعد از بیان اینکه عزت و کرامت اولیای الهی از ناحیه خدا تأمین می شود و شاخصه و جاودانگی آن به خاطر انتساب به خداست، به بیان دو برهه مهم از زمان که عزت و شرافت انسان به اوج و بالندگی خویش رسیده و خواهد رسید، می پردازیم.

الف) عزت و اقتدار حسینی
ب) عزت و اقتدار مهدوی


عزت و اقتدار حسینی

مکتب حسینی، مکتب عزت آفرین و کرامت ساز است. امام حسین علیه السلام سنبل عزت و افتخار برای همه عزت دوستان و کرامت خواهان جهان، اعم از مسلمان و غیرمسلمان است. بی تردید، شخصیت و هویت هر فردی در کوران زندگی و در فراز و نشیب روزگار هویدا می شود و صلابت و استواری انسان در برابر بحران ها و حوادث گوناگون، حاکی از شرافت و عزت درون و باطن او است.
در تاریخ حسینی، کربلا که رخدادی بس عظیم و شگفت انگیز است، هویت جوانمردی و کرامت امام حسین علیه السلام و یاران با وفای ایشان را به تصویر کشیده است. از همین روست که در گذران زمان خصال نیک و پسندیده حسینی بیشتر جلوه کرده است و چشمان تیزبین تاریخ، همواره عزت و صلابت آموزگار بزرگ کربلا را ثبت و ضبط کرده است.

امام حسین علیه السلام در نخستین خطبه روشنگر خود فرمود:

«الا ترون ان الحق لایعمل به، وان الباطل لایتناهی عنه؟ لیرغب المؤمن فی لقاء الله محقا. فانی لا اری الموت الا سعادة، ولا الحیاة مع الظالمین الا برما؛ [6] آیا نمی بینید که به حق عمل نشده، از باطل دوری نمی شود؟ در این صورت، شایسته است که مؤمن [با عزت] خواهان لقای پروردگارش گردد. من مرگ را جز خوشبختی نمی دانم و زندگی با ستمکاران را جز بدبختی نمی بینم.»

در فرازی از خطبه دیگر، خطاب به همه انسان ها و وجدان های بیدار و به تمامی عزت خواهان و کرامت طلبان جهان می فرماید:
«الا و ان الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین، بین السلة والذلة وهیهات منا الذلة یابی الله ذلک لنا ورسوله، والمؤمنون، وحجور طابت وطهرت، وانوف حمیة، ونفوس ابیة من ان نؤثر طاعة اللئام علی مصارع الکرام؛ [7] آگاه باشید که این فرومایه (ابن زیاد)، فرزند فرومایه، مرا میان دو راهی شمشیر و خواری قرار داده است و هیهات که ما تن به خواری دهیم؛ زیرا خداوند و پیامبرش و مؤمنان از اینکه ما تن به خواری دهیم ابا دارند، و دامن های پاکیزه و جان های باغیرت و نفوس با شرافت روا نمی دارند که ما فرمانبرداری از فرومایگان را بر قتلگاه رادمردان مقدم بداریم.»
در روز عاشورا هنگامی که امام حسین علیه السلام را به پذیرش بیعت با یزید و گردن نهادن به حکومت آن پلید دعوت نمودند و اظهار کردند که در این صورت امان خواهد یافت، [8] آن حضرت به دعوتشان این گونه پاسخ داد:
«لا، والله لا اعطیهم بیدی اعطاء الذلیل، ولا اقر اقرار العبید؛ [9] نه، به خدا سوگند که نه مانند ذلیلان تسلیم می شوم، و نه مانند بردگان گردن می نهم.»

عزت و کرامت در مکتب حسینی از چنان اهمیت و جایگاهی برخوردار است که مخالفان و دشمنان خویش را نیز در جهت سرشت و طینت اصیل انسانی، دعوت به آزاده خواهی و عزت طلبی می کند:
«ویحکم یا شیعه آل ابی سفیان، ان لم یکن لکم دین، وکنتم لاتخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم هذه؛ [10] وای بر شما ای پیروان خاندان ابی سفیان! اگر دین ندارید و از روز بازپسین نمی هراسید، پس در زندگی این جهانی خود آزاده باشید.»

هنگامه عاشورا حسین علیه السلام با سرودن شعار عزت آفرین در مبارزه با ظلم و ستم یزیدیان، به جهانیان ثابت کرد که، حسین علیه السلام به مسلخ و قربانگاه می رود، ولی هرگز عزت و کرامت خویش را از دست نمی دهد.

الموت خیر من رکوب العار
و العار اولی من دخول النار
و الله ما هذا و هذا جاری [11] «مرگ، بهتر از زندگی ننگین است و زندگی ننگین، بهتر از ورود به آتش است. به خدا سوگند که ننگ و آتش پناه من نخواهند بود.»


عزت و اقتدار مهدوی

در دعای ندبه می خوانیم: «این معز الاولیاء و مذل الاعداء؛ [12] کجاست عزت بخش دوستان و ذلیل کننده دشمنان.»
قیام و تشکیل دولت عدل به وسیله حضرت مهدی علیه السلام در سراسر گیتی و عزیز شدن مستضعفان جهان، امری اجتناب ناپذیر است.
در جامعه و نظامی که امام مهدی علیه السلام بنیانگذار و حاکم آن است، زمام همه امور در دست طبقات محروم و ستمدیده است و این مستضعفان اند که با عزت و کرامت، بر امور جامعه حاکم شده و به اداره آن می پردازند.
به منظور ترسیم و تبیین عزت و عوامل عزت آفرین و ساز و کار عزتمندی در حکومت جهانی حضرت مهدی علیه السلام، در ذیل به بیان مطالبی چند می پردازیم .

حاکمیت و عزت مستضعفان

قرآن مجید می فرماید: «و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض، ونجعلهم ائمة، و نجعلهم الوارثین »؛ [13] «ما اراده کردیم بر اینکه به مستضعفان زمین منت نهاده، و آنها را پیشوایان و وارثان [روی زمین] قرار دهیم.»

همچنین می فرماید:

«وعدالله الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم»؛ [14] «خداوند به کسانی که از شما ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند، وعده می دهد که به طور قطع آنها را خلیفه روی زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان را روی زمین خلافت بخشید.»

در کتاب «روح المعانی» امام سجاد علیه السلام در تفسیر آیه مذکور چنین فرموده است:
«هم والله شیعتنا اهل البیت، یفعل الله ذلک بهم علی یدی رجل منا، و هو مهدی هذه الامه؛ [15] به خدا سوگند آنها شیعیان ما هستند. خداوند این کار را برای آنان به دست مردی از ما انجام می دهد که مهدی این امت است.»

آیات فوق، هرگز درباره یک برنامه موضعی و خصوصی مربوط به بنی اسرائیل سخن نمی گوید؛ بلکه بیانگر یک قانون کلی برای همه اعصار و قرون و همه اقوام و جمعیت هاست و نیز بشارتی برای همه انسان های آزاده و خواهان عدل و داد می باشد.
نمونه ای از تحقق این مشیت الهی (عزت مستضعفان)، حکومت بنی اسرائیل و زوال حکومت فرعونیان بود و نمونه کاملترش، حکومت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و یاران ایشان بعد از ظهور اسلام بود؛ حکومت پابرهنه ها و تهی دستان با ایمان و مظلومان پاکدلی که پیوسته از سوی پادشاهان زمان خود مورد تحقیر و استهزا قرار داشتند.
و مصداق گسترده تر آن، ظهور حکومت حق و عدالت در تمام کره زمین به وسیله حضرت مهدی علیه السلام است که در این صورت، مستضعفان عالم به آرزوی دیرینه خود؛ یعنی عزت و حاکمیت، می رسند. [16]

عزت قرآن و اسلام
قرآن، کتاب نجات بخش انسان ها، در دوران قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام به انزوا و مهجوریت در می آید و تعالیم روح بخش آن که در قالب دین و شریعت اسلامی عرضه شده، در حاشیه زندگی مردم قرار می گیرد. امام صادق علیه السلام فرمود: «و رایت القرآن قد خلق، واحدث فیه ما لیس فیه ... ورایت الدین بالرای وعطل الکتاب واحکامه؛ [17] [در دوران پیش از ظهور] قرآن را می بینی که متروک و کهنه شده است و چیزهایی را به آن بسته اند که از قرآن نیست ... و دین را می نگری که با آرای شخصی تفسیر شده و کتاب خدا و قوانین آن تعطیل گردیده است.»
اما در زمان حکومت امام زمان علیه السلام، اسلام و قرآن از حاشیه زندگی مردم به جایگاه اصلی خویش؛ یعنی متن جامعه برگردانده می شود تا با حفظ شأن و جایگاه آنها، مردم و جامعه، عزتمند و سعادتمند گردند.
رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «اذ بعث الله رجلا من اطایب عترتی وابرار ذریتی، عدلا مبارکا ذکیا، لایغادر مثقال ذرة، یعز الله به الدین و القرآن و الاسلام و اهله، و یذل به الشرک و اهله ... ؛ [18] هنگامی که خداوند مردی را از پاک ترین فرزندان و خوب ترین عترت من برمی انگیزد، که سراپا عدل و برکت و پاکی است؛ از کوچک ترین حقی چشم پوشی نمی کندغ خداوند به وسیله او دین و قرآن و اسلام و اهل آن را عزیز می کند و شرک و اهل شرک را خوار و زبون می سازد.»

امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرمود: یعز الله به الاسلام بعد ذله، ویحییه بعد موته ... یرفع المذاهب من الارض فلا یبقی الا الدین الخالص؛ [19]خداوند به وسیله او (مهدی علیه السلام) اسلام را پس از ذلت به عزت می رساند و پس از مردنش زنده می سازد ... مذاهب دیگر را از روی زمین برمی چیند، پس در روی زمین چیزی جز دین خالص باقی نمی ماند.»


پی نوشت:
1- فاطر/10 .
2- منافقون/8 .
3- مفاتیح الجنان، دعای عرفه .
4- غررالحکم، ص 8217 .
5- حماسه حسینی، ج 1، ص 165 .
6- تاریخ طبری، ج 5، ص 404; تحف العقول، ص 174; المعجم الکبیر، ج 3، ص 115 و کشف الغمة، ج 2، ص 32 .
7- اثبات الوصیه، ص 142; تحف العقول، ص 171 و شرح ابن ابی الحدید، ج 3، ص 249 .
8-ر . ک: انساب الاشراف، ج 3، ص 396; تاریخ الطبری، ج 5، ص 425 و الارشاد، ص 218 .
9- تاریخ الطبری، ج 5، ص 425; الکامل فی التاریخ، ج 4، ص 62 .
10- مقاتل الطالبین، ص 118، مقتل الخوارزمی، ج 2، ص 33 .
11- فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه السلام (موسوعة کلمات الامام الحسین علیه السلام)، ص 561 .
12- مفاتیح الجنان، دعای ندبه .
13- قصص/6 .
14- نور/55 .
15- تفسیر نمونه، ج 14، ص 531 .
16-همان، ج 16، ص 17 .
17- بحارالانوار، ج 52، ص 256 .
18- الملاحم و الفتن، ص 108 .
20- بشارة الاسلام، ص 297; الامام المهدی، ص 343 و الملاحم و الفتن، ص 108 .
نشریه مبلغان؛ شماره 51
بالندگی عزت در مکتب حسینی و مهدوی- بخش اول


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته
 Could not add IP : Data too long for column 'user_agent' at row 1