montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

همه ما کم و بيش با مفهوم گناه و اثرهاي آن تا حدودي آشنا هستيم. گناه ـ که همان تخلف از دستورهاي الهي است ـ اثرات ويرانگري بر دنيا و آخرت انسان داشته و موجوديت و هويت معنوي او را به شدت متزلزل مي‌کند. اين اثرات در کتاب‌هاي اخلاقي نوشته شده که مطالعه آن پر سود است؛ اما در اين مقاله از دو جهت به گناه و اثر آن پرداخته مي‌شود: اول؛ اثر گناه بر قلب و بنيان اعتقادي انسان و دوم؛ اثر گناه بر رابطه معنوي با امام عصر ارواحنا له الفداء .

اثر گناه بر قلب و اعتقاد انسان
از ميان تمام آثار معاصي، مخرب‌ترين و خطرناک‌ترين اثر گناهان، اثري است که بر قلب يعني مرکز ادراکي و اعتقادي انسان و جايگاه محبت الهي گذاشته مي‌شود و باعث فساد و سرنگون شدن قلب مي‌گردد. استمرار بر گناه باعث ايجاد حالاتي در انسان مي‌شود که منشأ اين حالات، تحول و دگرگوني قلب است.
پيشاپيش بر اين مطلب اصرار داريم که چون اثرات گناه، مانند اثرات تقوا و اعمال صالح، کم‌کم و به آرامي صورت مي‌پذيرد، شايد سال‌ها طول بکشد تا چنين حالاتي در انسان در اثر گناه ايجاد شود؛ از اين‌رو شخص گناه‌کار متوجه نمي‌شود که با خود چه مي‌کند؟[1]
استمرار گناه باعث ايجاد حالاتي در آدمي مي‌شود که هر چند نمي‌توان به‌طور دقيق‌تر مراحل و ترتيب آنها را بيان و بر همه افراد تطبيق نمود، امّا اين حالات مشابه و در غالب گناه‌کاران کم و زياد مشهود است. از خطرناک‌ترين اين حالات در اثر تکرار گناه، به‌وجود آمدن حالت «شک» در مسائل اعتقادي و ديني، همچون توحيد، معاد، نبوت و قرآن است که البته در ابتدا چون شخص هنوز با ايمان است او را آزار مي‌دهد. آزار دهنده‌تر از آن اين که اين شک با استدلال و مطالعه کتاب برطرف نمي‌شود؛ از اين‌رو شخص آلوده به گناه، به اين در و آن در مي‌زند تا آتش شک را در قلبش خاموش کند، اما نمي‌تواند. تنها راه اصلاح از اين نوع شک آزار دهنده، ترک معصيت است و الاّ کم‌کم اين شک به گونه‌اي در قلب تثبيت مي‌شود که نتيجه آن، انکار اعتقادات خواهد بود.
از ديگر آثار ويران‌گرانه گناه، پذيرش آسان شبهات و قبول نکردن جواب استدلالي به آن مي‌باشد. البته نه اين‌که نمي‌پذيرد، بلکه قلبش نمي‌تواند بپذيرد. به عنوان نمونه وقتي بر شخصي درباره يکي از مسائل مهدويت شبهه‌اي وارد مي‌شود، سريعاً تشويشي در قلب او به‌وجود مي‌آيد که نکند راست باشد. اما هنگامي که به اين شبهات، پاسخ‌هاي مستدل داده مي‌شود بر دلش نمي‌نشيند، زيرا درمانش فقط ترک گناه است.
از اثرات ديگر مخرّب گناه در گناه‌کار، جبهه‌گيري در مقابل حق و اهل حقيقت و دفاع از باطل و اهل باطل است؛ گرچه نمي‌توان در همه افراد اين حکم را جاري کرد، ولي گاهي ديده مي‌شود که شخص گناه‌کار به امام معصوم و افعال وي اشکال دارد، اما از دشمنان وي دفاع مي‌کند. و بدتر از آن اين که در قلبش، نسبت به دشمنان اهل‌بيت، محبت دارد! گاهي هم مي‌فهمد و از اين نوع محبت‌ها در قلبش به ترس مي‌افتد، ولي نمي‌داند ريشه آن از کجاست و چه بايد بکند، نمي‌داند که بايد گناه را کنار بگذارد تا قلبش درمان شود. به بهانه فهم دين به کارهاي پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين عليه اسلام و ساير معصومين چون و چرا مي‌کند، امّا نسبت به نويسندگان منحرفي مثل صادق هدايت، اشکالي ندارد و بلکه دفاع مي‌کند.
از ديگر آثار خانمان سوز گناه، بي‌علاقگي و بي‌حوصلگي نسبت به عبادات و مساجد و اماکن مذهبي است که در بعضي مواقع با پيدا شدن سئوال‌هايي مثل اين‌که فلسفه نماز خواندن چيست؟ چرا بايد نماز بخوانيم؟ روزه گرفتن ما چه فايده‌اي براي خدا دارد و نظاير آن بروز مي‌کند. البته گاهي هم اين سؤال‌ها براي فهم حکمت و پايبندي بيشتر به فرايض الهي پرسيده مي‌شود. از آن طرف علاقه به لهو و لعب و بازي و افراط در شوخي و خنده در آنها زياد مي‌شود. انکار و مسخره کردن معاد و نبوت و مؤمنين و حرف‌هايي از اين قبيل که: از کجا معلوم که بعد از مرگ خبري باشد و اين خرافات آخوندهاست نيز از آثار ديگر گناه است.
آياتي نظير آيه «ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَي أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِؤُون؛[2] سپس سرانجام کسانى که اعمال بد مرتکب شدند به جايى رسيد که آيات خدا را تکذيب کردند و آن را به مسخره گرفتند!» و نيز آيه «كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛[3] چنين نيست که آنها مى‏پندارند، بلکه اعمالشان چون زنگارى بر دل‌هايشان نشسته است!» و يا آيه «فَإِنَّهَا لَا تَعْمَي الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَي الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ؛[4] چرا که چشم‌هاى ظاهر نابينا نمى‏شود، بلکه دل‌هايى که در سينه‏هاست کور مى‏شود.» که در قرآن کريم آمده، بيان‌گر همين نکته مهم است.
در بسياري از روايات نيز به موضوع مورد بحث تصريح شده است، به گونه‌اي که در يکي از سخنان امام صادق عليه اسلام آمده است: «به جان خودم سوگند که مردمان نادان و خدانشناس را خدا نادان نيافريده است. آنان دلالت‌هاي آشکار و نشانه‌هاي روشن را در آفرينش خود مي‌بينند و ملکوت آسمان‌ها و زمين و آفرينش شگفت آوري را که در کمال نظم است و بر وجود آفريدگار دلالت دارد، مشاهده مي‌کنند، اما مردماني هستند که درهاي گناهان را بر خود گشوده و راه شهوت‌ها را بر خويش هموار کردند و در نتيجه هوا‌هاي نفس به دل‌هايشان چيره گشت و به سبب ستمي که بر خويش روا داشتند شيطان بر ايشان مسلط گشت و خدا اين چنين به دل‌هاي متجاوزان مهر مي‌نهد».[5]

اثر گناه بر ارتباط معنوي با امام عصر ارواحنا له الفداء
در حديث شريفي از امام عصر ارواحنا له الفداء آمده است: «آنچه باعث تأخير افتادن ديدار ما با شيعيان ما مي‌شود، اعمال ناشايست آنهاست. پس بايد هر يک از شيعيان از اعمالي که باعث ناراحتي ما مي‌شود دوري کنند».
علاوه بر آن توصيه بزرگان اخلاق، براي تحصيل رضايت حضرت ولي عصر ارواحنا له الفداء، داير مدار ترک گناه است. حضرت آيت‌الله بهجت رحمه الله عليه مي‌فرمود: «ترک واجبات و ارتکاب محرمات حجاب و نقاب ديدار ما از امام زمان ارواحنا له الفداء است»[6] و در جواب اين‌که چگونه مي‌توان رابطه خويش را با اهل‌بيت و محضر صاحب العصر ارواحنا له الفداء تقويت کنيم، فرمود: «اطاعت و فرمان برداري از خدا بعد از شناخت او».[7] همچنين مرحوم آيت‌الله حسن صافي اصفهانيw مي‌فرمود: «کسي که واقعاً در مسير تقوا [ترک گناه] قرار بگيرد، محال است که امام زمان ارواحنا له الفداء به او علاقه نداشته باشد و با او ارتباط برقرار نکند، [اين امر] حتمي و قطعي است».[8] شکي نيست که رابطه با امام عصر ارواحنا له الفداء و رضايت حضرتش و حتي تشريف به محضر ملکوتي ايشان را فقط بايد در ترک گناه جست‌وجو کرد.

راهي براي ترک گناه
حال که اين‌قدر گناه اثرات بسيار بدي بر روح و جسم آدمي مي‌گذارد، بايد به سراغ راه‌هاي ترک گناه رفت. از مهم‌ترين راه‌هاي ترک گناه ـ مطابق با روايات و توصيه‌ هاي علماي اخلاق‌‌ ـ ياد مرگ است، اما اين امر بايد مرتّب و مداوم باشد، زيرا ائمه اطهار عليهم السلام فرمودند: «اَحَبُّ الاْعْمال الي الله عزّوجلّ ما داوم العبد عليه و ان قل»[9] اين عمل مؤثر بايد هر شب و در موقع خواب انجام شده و ادامه پيدا کند. ياد مرگ، داوري بسيار قوي براي اصلاح قلب و رفع اثرات گناه است.
عاشق ديدار امام زمان ارواحنا له الفداء، اگر حقيقتاً به دنبال مطلوب خود هست، بايد به دنبال اين مطلب باشد و اسباب گناه را از خود دور کند و ابزار انجام گناه مثل فيلم‌ها، عکس‌ها و آلات موسيقي مبتذل و قمار، رفيق بد و دعوت کننده به گناه را از خود دور نمايد. هر شب مرگ و مسائل بعد از مرگ را ياد کرده و جهت سهولت در کار، کتاب‌هايي درباره مرگ و معاد و عواقب گناهان را مطالعه نمايد و از خدا و اهل بيت عليهم السلام با گريه و تضرع بخواهد تا کم‌کم اثر گناهان از قلبش زدوده شده و ميل به گناه در وي آن‌قدر ضعيف شود که شخص بر هواي نفسش غالب گردد، چرا که اين امر، همان رضايت امام زمان ارواحنا له الفداء و نقطه اتصال به آن حضرت است.


برگرفته از مجله امان شماره 26
[1] . از آن سو، ‌چون اثرات تقوا و مستحبات تدريجي است، لذا غالباً انسان استقامت خود را از دست مي‌دهد. به همين جهت قرآن و روايات بر استقامت تأکيد ويژه دارند.
[2] . سوره روم/10.
[3] . سوره مطففين/14.
[4] . سوره حج/46.
[5] . بحارالانوار، ج3.
[6] . در محضر بهجت، ج1.
[7] . به سوي محبوب.
[8] . شوق وصال.
[9] . اصول کافي، ج2، ص82.
ترک گناه رمز ارتباط معنوي با حضرت مهدي ارواحنا له الفداء


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته
 Could not add IP : Data too long for column 'user_agent' at row 1