مهمترین بحث مهدویت و یکی از دغدغه های مهدوی همه ی ما یاری امام زمان ارواحنا له الفداء است و از دعاهای ما این است که خدایا توفیق یاری امام زمان ارواحنا له الفداء را به ما عنایت فرما.
دعای عهد دوره ی خداشناسی، خودشناسی و امام شناسی است. در دعای عهد 8 مقام را طلب می کنیم:
«اَللّـهُمَّ اجْعَلْنی مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ وَ الذّابّینَ عَنْهُ وَ الْمُسارِعینَ اِلَیْهِ فی قَضاءِ حَوائِجِهِ وَ الْمُمْتَثِلینَ لاَِوامِرِهِ وَ الُْمحامینَ عَنْهُ وَ السّابِقینَ اِلى اِرادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ»
من می خواهم یار امام زمان ارواحنا له الفداء شوم. من می خواهم از امامم دفاع کنم و از ایشان حمایت کنم.
یعنی همه ی آن مقام هایی که حضرت زهرا سلام الله علیها نسبت به امام داشتند. به عبارت دیگر جلوه عملی این 8 مقام گام های حضرت زهرا سلام الله علیها در 75 روز یا 95 روز است.
در دعای عهد از خدا می خواهیم:
خدایا آن علم، معرفت، توان و قدرتی که به بانوی عالم هستی دادی، ذره ای از آن را به من عنایت بفرما. خدایا مرا فاطمی کن.
به طور کلی هر کس بخواهد در عالم هستی حرکت کند، باید الگویی داشته باشد. بنابراین برای یاری امام زمان ارواحنا له الفداء نیز نیاز به الگو داریم که بهترین الگو در عالم هستی، وجود نورانی حضرت زهرا سلام الله علیها است. پس طبیعی است که منتظران و زمینه سازان ظهور حضرت مهدی ارواحنا له الفداء، انس فاطمی و دغدغه ی فاطمی بیشتری دارند.
بنابراین باید نسبت به وجود مقدس حضرت زهرا سلام الله علیها شناخت داشته باشیم و با آن شناخت الگو گیری کنیم.
اهمیت یاری امام زمان ارواحنا له الفداء
در دعای افتتاح این مقام را طلب می کنیم:
«اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ»
خدایا ما منتظر ظهور و چشم انتظار حکومت حضرت مهدی ارواحنا له الفداء هستیم. حکومتی که عزّت اسلام و ذلّت نفاق است.
«وَ تَجْعَلُنَا فِیهَا مِنَ الدُّعَاةِ إِلَى طَاعَتِکَ»
خدایا من در حکومت امام زمان ارواحنا له الفداء می خواهم دعوتگر باشم.
«وَ الْقَادَةِ إِلَى سَبِیلِکَ»
می خواهم رهبر باشم.
نقش ما در حکومت امام، یاری حضرت است. بنابراین مهمّ ترین کار ما در دوران غیبت باید یاری حضرت باشد. اینگونه نباشد که فقط در دعایمان بگوییم: امام زمان ارواحنا له الفداء ظهور کند تا یاریشان کنیم. باید تمام دغدغه ما در دوران غیبت این باشد که از یاران امام زمان ارواحنا له الفداء باشیم. بنابراین انتظار و زمینه سازی برای ظهور حضرت به یاری حضرت بر می گردد.
چگونگی الگو بودن حضرت زهرا برای یاری امام زمان ارواحنا له الفداء
مهمترین خصیصه ی حضرت زهرا سلام الله علیها در زندگی شناخت نسبت به جایگاه امامت بود و چون شناخت مقام امامت برای ایشان قطعی شده بود، در دفاع از امام کم نگذاشتند. این خیلی مهمّ است. ویژگی بارز حضرت زهرا سلام الله علیها استقامت در یاری بود. به هین جهت ایشان به تعبیری به مدت 40 شب به در خانه تمام انصار و مهاجرین می رفتند و آنها را به بیعت با حضرت علی علیه السلام دعوت می کردند.
در زیارت نامه حضرت زهرا سلام الله علیها نمی گوئیم: السلام علیک یا فاطمه الزهراء. بلکه می گوئیم:
« اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذي خَلَقَكِ»
حضرت زهرا سلام الله علیها از نور الهی خلق شدند. ام المؤمنین و فرد سوم عالم هستی شدند که همه این عنایت های الهی به سبب این است که ایشان امتحان شدند.
«فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً»
خدا شما را در این امتحان صبور یافت. بنابراین این مقامات را به ایشان عطا کرد.
حضرت زهرا سلام الله علیها فقط در فضای دینی متدیّن نبودند. در زندگی حضرت زهرا سلام الله علیها «امام» اصل، شاخص و محور بود. دیگر خودی وجود نداشت. تمام زندگی ایشان دفاع از امام بود. بنابراین ایشان علاوه بر حرکت در مسیر معنوی، دفاع از امام را وظیفه خود می دانست و در این امتحان پیروز شد.
انسان در هر فضایی که قرار می گیرد، در همان مسیر حرکت می کند. اگر در جایی دعا می خوانند، او نیز دعا می خواند. اگر در جایی همه نماز می خوانند، او نیز نماز می خواند. ولی گاهی در فضایی وارد می شود که جهت حرکت در سمت و سوی دیگری است. در اینجا انسان باید استقامت داشته باشد و مسیر درست را حرکت کند و تابع آن فضا نشود.
به طور طبیعی مردم، اهل بیت علیهم السلام را دوست می داشتند و تابع امام بودند. ولی به محض اینکه امتحانی پیش می آمد عقب نشینی می کردند. مردم مدینه دشمن حضرت زهرا سلام الله علیها نبودند. عاشق پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند. پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای مردم مدینه امتحانی پیش آمد و آنها عقب نشینی کردند. مردم دیدند اگر بخواهند از امام دفاع کنند، زندگی شان به هم می ریزد. بنابراین در دفاع از امام کوتاهی کردند.
برای اینکه یار امام زمان ارواحنا له الفداء باشیم باید همه جا دفاع و حمایت از امام وجود داشته باشد.
در زمان امام حسین علیه السلام وقتی عبیدالله وارد کوفه شد به مردم کوفه نگفت بیعت با حسین علیه السلام را بشکنید. گفت: اگر بیعت با حسین علیه السلام را ادامه دهید از حقوق اول محرم محروم می شوید. مردم کوفه نیز چون دیدند از نظر مالی در مضیقه قرار می گیرند، بیعت با مسلم را شکستند و شروع کردند به دعا که خدایا ما امام حسین علیه السلام را دوست داریم. ایشان را یاری کن. بنابراین در امتحان زمین خوردند.
در روایت آمده است: حفظ دین در دوران غیبت مثل گرفتن آهن گداخته در دست است.
این سختی حفظ دین را می رساند. باید آنقدر این آهن گداخته را بگیریم تا سرد شود. در این صورت است که دین داری برایمان آسان می شود.
در دوران غیبت امتحان ها سنگین است. با نگاه نکردن به کسوت ها، با نگاه نکردن به جمعیت، با نگاه نکردن به وضعیت جامعه و مد روز، با نگاه نکردن به این که مردم چه می پسندد. می توان در این امتحان پیروز شد.
بنابراین حضرت زهرا سلام الله علیها برای همه منتظران و یاران امام زمان ارواحنا له الفداء باید از جهت «دفاع از امام» الگو قرار گیرند.
در حدیث مهدوی آمده است:
«وَ فی إِبْنَه رَسُولِ اللّهِ (صلى الله علیه وآله وسلم) لی أُسْوَه حَسَنَه»
در دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای من الگوی مناسبی است.
این حدیث فقط از امام زمان ارواحنا له الفداء نیست. مشابه این حدیث را از امام صادق علیه السلام هم داریم. بنابراین الگوی تمامی معصومین علیهم السلام حضرت زهرا سلام الله علیها است.
امام حسن عسکری علیه السلام نیز می فرمایند:
«نحنُ حججُ اللهِ علی خَلقِهِ وَ جَدّتنا فاطمة حجةُ اللهِ علینا»
ما حجت خدا بر خلق خداییم و مادرمان فاطمه سلام الله علیها حجّت خدا بر ماست.
اوصاف حضرت زهرا سلام الله علیها
حضرت زهرا سلام الله علیها چه اوصافی داشتند که الگوی تمام اهل بیت علیهم السلام شدند؟
ویژگی بارزی که تمام اهل بیت علیهم السلام به نوعی از مادر الگو گرفته اند، دغدغه دین و خدا محوری،خود را ندیدن و در تمام زندگی خدا را دیدن است.
مصادیقی از زندگی حضرت سلام الله علیها عبارتند از:
پس از اینکه دعوت مخفیانه تمام شد، حضرت زهرا سلام الله علیها در سال پنجم بعثت یعنی در سخت ترین سال های اسلام متولد شدند. به قدری سخت بود که گاهی بر حضرت خدیجه سلام الله علیها نیز سخت می گشت. در روایت است که حضرت زهرا سلام الله علیها گاهی از درون شکم مادر با مادر سخن می گفتند و می فرمودند:
«یا امّاه ! لا تحزنی و لا ترهبی فإنّ الله مع أبی.»
مادرم غصّه نخور که خدا با پدرم است.
حضرت زهرا سلام الله علیها در شکم مادر درس توحید به حضرت خدیجه سلام الله علیها می دهد.
در روایت آمده که قبل از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، حضرت زهرا سلام الله علیها به شدت گریه می کردند. جبرئیل بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم وارد شد و علت گریه فاطمه سلام الله علیها را جویا شد. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم رو به حضرت زهرا سلام الله علیها گفتند: فاطمه جان جبرئیل می پرسد: چرا اینقدر گریه می کنی؟
عرض کرد: به خاطر آنچه بر سر دین بعد از رحلت شما می آید گریه می کنم. (هنگام رحلت پدر است، در حال از دست دادن پدر است، اما دغدغه دین دارد.)
جبرئیل باز وارد شد و مژده داد: یا رسول الله. به فاطمه سلام الله علیها بگویید: مهدی از نسل او می آید و دین را احیاء می کند و ظلم را از بین می برد.
حضرت زهرا سلام الله علیها تا این جمله را شنیدند، آرام شدند.
در سخت ترین لحظات زندگی، در هنگام حمله دشمنان به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و در حالی که به شدت آسیب دیده اند، می فرمایند:
«یا فضّه خذینی»
یا فضّه مرا دریاب.
نه اینکه به فکر خودشان باشند. می فرمایند:مرا دریاب که به علی علیه السلام برسم. علی علیه السلام را دارند می برند. یعنی در آن لحظات و در اوج مصیبت، تا آخرین نفس دغدغه دین خدا را دارد. می خواهد گامی در جهت رشد دین خدا بردارد.
لذا اینکه بعد از 23 سال، خلافت به حضرت علی علیه السلام منتقل شد، به خاطر زحمات و برنامه ریزی 95 روزه فاطمه زهرا سلام الله علیها بوده است.
حضرت فاطمه سلام الله علیها اگر بیت الاحزان می آمد، اگر خلفا را قبول نمی کند، اگر خطبه فدکیه را می خواند، اگر در جمع زنان انصار و مهاجر خطبه می خواند، همه اش به خاطر دین خداست.
مولای ما امام زمان ارواحنا له الفداء نیز وقتی سیر این زندگی را می بینند می فرمایند: «وَ فی إِبْنَه رَسُولِ اللّهِ لی أُسْوَه حَسَنَه.» به مادرم که نگاه می کنم می بینم همه وجود باید دین باشد.
امام حسن علیه السلام نیز می فرماید: اگر ما قدمی برداشتیم، کار ما با کار مادر خیلی فاصله دارد.
بنابراین تمام بلا و مصائب عالم بر حضرت زهرا سلام الله علیها عرضه شد. مصیبت های ایشان فقط پهلوی شکسته و کبودی صورت نبود. یکی از مصیبت های حضرت زهرا سلام الله علیها، کربلای امام حسین علیه السلام بود. یکی از مصیبت های ایشان غیبت امام زمان ارواحنا له الفداء بوده است. ایشان در برابر تمام این مصائب فرمودند:
«خدایا دین چه می شود؟»
به امام رضا علیه السلام نیز گفتند: هجرت کن. ایشان فرمودند: اگر دین است هجرت می کنم.
به امام حسن علیه السلام نیز گفتند: صلح کن. ایشان فرمودند: اگر دین است صلح می کنم.
به امام صادق علیه السلام نیز گفتند: سکوت و کرسی درس. ایشان فرمودند: اگر دین است کرسی درس راه می اندازم.
حضرت زهرا سلام الله علیها یک بانوی سیاستمدار است. یک بانوی زیرک است. بانوی عالم هستی است. سرور زنان عالم است. از همه انبیاء علیهم السلام بالاتر است. حضرت ابراهیم علیه السلام در پیوند با این بانو «خلیل الله» شد. بنابراین این 95 روز مادر، الگوی تمامی اهل بیت علیهم السلام و تمامی عالمیان می شود.
حضرت زهرا سلام الله علیها هر شب برای دین برنامه ریزی می کردند که فردا چه گامی در مدینه بردارم که ذهن ها آماده شود. یک روز به بلال می گفتند اذان بگوید. یک روز گفتند: قبرم مخفی باشد. یک روز خطبه می خواندند. همه ی اینها برنامه ریزی برای دین است. بنابراین با این منظر باید حضرت زهرا سلام الله علیها را نگاه کنیم.
زنان مدینه به حضرت زهرا سلام الله علیها به خاطر ازدواج با حضرت علی علیه السلام زخم زبان می زدند ولی ایشان فقط خدا را می دید. به حضرت علی علیه السلام نیز زخم زبان می زدند که چرا دختر فقیر گرفتی. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: ما فقط خدا را می بینیم. این ازدواج فقط الهی بوده است. در همین وقت ملکی بر امیرالمؤمنین علیه السلام نازل شد و نورها و طبق هایی را نشان داد و گفت: اینها جهاز فاطمه سلام الله علیها است.
ارتباط با حضرت زهرا سلام الله علیها در عصر ظهور
ظهور حضرت مهدی ارواحنا له الفداء یعنی فاطمه شناسی. ما همه منتظر ظهور هستیم. ظهور: عبودیت، بندگی و رشد عقول است.
اگر در روایات دقت شود متوجه می شویم که هر جا نام حضرت زهرا سلام الله علیها آمده است یک ابهامی وجود دارد.
در زیارت نامه حضرت می گوئیم:
«المجهولة قدراً و المخفية قبراً»
فاطمه سلام الله علیها فقط قبرشان مخفی نیست. قدرشان هم مجهول است.
در عالم کسی نمی تواند حضرت را بشناسد. فقط در حد ضعیفی می توانیم بشناسیم.
در «لیلة القدر» ابهام است:
«فمن عرف فاطمة حقّ معرفتها فقد ادرك ليلة القدر»
کسی می تواند لیلة القدر را درک کند که حضرت زهرا سلام الله علیها را بشناسد.
گام اول امام زمان ارواحنا له الفداء در زمان ظهور این است که مادرشان را به ما معرفی کنند. چون در زمان ظهور عقول کامل شده است. 2 حرف از علم تا زمان ظهور مشخص می شود و 25 حرف آن بعد از ظهور مشخص می شود. شیطان و نفس اماره دیگر قدرت جدّی ندارند و انسانها از نفس اماره و طاغوت نجات پیدا کرده اند. بنابراین ذهن ها و وجودها آماده است. بنابراین امام زمان ارواحنا له الفداء کرسی «فاطمه شناسی» تشکیل می دهد و آن زمان است که می توان حضرت زهرا سلام الله علیها را شناخت. بنابراین یکی از ادله هایی که ما باید برای ظهور دعا کنیم و بگوییم: «اللهم عجل لولیک الفرج» این است که ایشان مادرشان را به ما معرفی کنند. وقتی مادر را شناختیم فرزندان را هم می شناسیم. وقتی اهل بیت علیهم السلام را شناختیم، می توانیم خدا را بشناسیم.
امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«بنا عبدالله و لولانا ما عرف الله»
اگر ما نبودیم خدا شناخته نمی شد. ما واسطه شناخت خدا هستیم.
بنابراین اگر امام زمان ارواحنا له الفداء بخواهند جامعه را خداشناس کنند اول باید امام شناس کنند و اگر بخواهند امام شناس کنند، اول باید مادر را به ما بشناسانند. پس مهمّ ترین ثمره ی ظهور، شناخت حضرت زهرا سلام الله علیها است و از طرف دیگر ظهور نیز با امضای مادر رخ می دهد.
هر چقدر فرهنگ فاطمی در زندگی مان باشد و با حضرت زهرا سلام الله علیها انس بیشتری داشته باشیم و حضرت را بیشتر بشناسیم و هر چقدر روی مقامات حضرت زهرا سلام الله علیها گام بیشتری برداریم، ظهور نزدیک تر می شود.
یکی از اهل معرفت می فرمود: حال که قبر حضرت زهرا سلام الله علیها مخفی است، ما به حرم حضرت معصومه سلام الله علیها که می آییم، از در که وارد می شویم، تصوّر کنیم به سمت قبر حضرت زهرا حرکت می کنیم. یعنی تصوّر کنیم که حرم حضرت معصومه سلام الله علیها حرم بی بی دو عالم است.
وقتی انسان با این دید نگاه کند، پیوندش جدّی تر است. توسل، اشک، سوز او هم جدّی تر می شود و آن وقت است که ظهور هم نزدیک تر می شود.
بنابراین رمز رشد و موفّقیّت حضرت زهرا سلام الله علیها و اینکه صاحب مقاماتی شدند یک دلیل داشته و آن دغدغۀ دین بود. کسی می تواند دغدغۀ دین داشته باشد که روی خودش خط بکشد. تا موقعی که می گوید: زندگی خودم، شأن خودم، مقام خودم، موقعیّت خودم و تا وقتی که این «من» وجود دارد نمی شود فاطمی شد.
هر اختلافی که بین انسان ها وجود دارد همه اش به خاطر این من است. این من باید حذف شود.
حضرت زهرا سلام الله علیها از وقتی که وارد این عالم شدند این من را حذف کردند. حضرت زهرا سلام الله علیها نگفتند که من می خواهم زندگی راحت داشته باشم. من می خواهم راحت بخوابم. من می خواهم دو سه روزی در این دنیا خوش باشم. هیچ کدام از اینها را نگفتند. دغدغه ایشان خدا و دین خدا بود.
ما هم اگر می خواهیم فاطمی شویم باید همین عبارت در زندگی مان جلوه گر شود.
وقتی امام زمان ارواحنا له الفداء ظهور می کنند یک گروه می توانند همراه امام زمان ارواحنا له الفداء باشند. آنهایی که در دوران غیبت روی خودشان خط کشیدند. امام زمان ارواحنا له الفداء خودگرایی، فردگرایی و انسان محوری را تبدیل به «خدا محوری» می کنند.
اگر به فکر خودم بودم و دین خدا را ندیدم در دوران ظهور نیز نمی توانم سرباز امام زمان ارواحنا له الفداء باشم. وقتی به ما عنایتی می شود این سئوال را از اهل بیت علیهم السلام بپرسیم:
شما با ما چه کاری داشتید ما را صدا زدید؟ چه شد ما را دعوت کردید؟
حالا که دعوت شده ایم نکند رو به امام بکنیم و بگوییم: آقا ببخشید ما می خواهیم 4 روزی زندگی کنیم. امام زمان ارواحنا له الفداء می دانیم که با شما بودن سعادت است. حضرت زهرا سلام الله علیها می دانیم که با شما بودن بهشت است. اما دنیا قشنگ و جذاب است. نکند این عبارات را به امام یا به مادر هستی بگوییم.
پس با تمام وجود بگوییم:
در باقیمانده عمرمان روی خودمان خط می کشیم. مثل مادرمان فاطمه سلام الله علیها فقط می گوئیم: «خدا و خدا و خدا».

پیوندهای فاطمی و مهدوی
در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
|
 |
|
 |
|
Could not add IP : Data too long for column 'user_agent' at row 1