شب یعنی تاریکی، یعنی پردهای بر تمام زیبایی های روز. شب یعنی نور نیست و خورشید پنهان باشد، راه گم می شود و همه از رفتن باز میمانند. و در سیاهی شب گم شده و به مقصدشان نمی رسند. روز یعنی نور. نور یعنی خورشید هست و طلوع کرده. روز یعنی پایان سیاهیها، پایان زشتیهای بیکران، پایان گمراهیها. در روز کسی راهش را گم نمیکند. و همه به مقصدشان میرسند.
الان شب است یا روز؟ هوا تاریک است یا روشن؟ نور است یا ظلمت؟ کدامیک؟!
شاید اگر بدانی که خیلی فرق نمیکند کدام باشد، تعجب کنی؟ مگر میشود که روز با شب فرق نکند؟ مگر می شود سیاهی با سپیدی فرق نکند؟ پس گمراهی چه می شود؟
بله! تمام اینها درست است. روز واقعا با شب فرق دارد. روز خیلی بهتر از شب است. اصلا قابل مقایسه با شب نیست. ولی...
ولی حالا که ما در شب زندگی میکنیم. حالا که ما در تاریکی راه می رویم. چه باید بکنیم؟
آری! تاریکی غیبت امام زمان ارواحنا له الفداء، شب دوری از حضرت مهدی ارواحنا له الفداء
ما در این شب دراز و سیاه چگونه باید راه خود را پیدا کنیم؟ چگونه باید گم نشویم؟ چگونه؟
روشن است. ما در روز بوسیلهی خورشید راه را پیدا میکنیم. بوسیلهی اوست که جهت را پیدا میکنیم. و خلاصه از گم شدن و گمراهی جلوگیری میکنیم. حالا که خورشید ما امام زمان ارواحنا له الفداء پشت ابرها پنهان گشته است و شب غیبت او فرا رسیده، باز هم بهوسیلهی خود خورشید است که ما راه را پیدا میکنیم. میپرسید چگونه؟
بهوسیلهی ماه، بهوسیلهی ستارگان دیگر. آنها هم نور خود را از خورشید گرفتهاند. ماه نورانیت خود را از خورشید گرفته، و سیارهای چون سیارهی زهره به دور خورشید میچرخد و درخشندگی خود را از او گرفته.
پس ما نیز میتوانیم در شب غیبت امام خود، که چون خورشیدی است، بوسیلهی نشانههای آشکار و روشن او راه را پیدا کنیم و گمراه نشویم. اگر خورشید پنهان است، ماه که هست. اگر ماه گاهی نور افشانی نمی کند، ستارگان که هستند. این ما هستیم که باید به کمک آنها راه خود را بجوییم. و گرنه خورشید و ماه و ستارگان همیشه در آسمان هستند. این ما هستیم که گاهی آنها را نمیبینیم، چون ابرها جلوی چشمان ما را میگیرند. پس گاهی میشود که ابر گناه جلوی چشمان ما را میگیرد و ما نشانههای آشکار امام زمان ارواحنا له الفداء را نمیبینیم.
امام رضا علیه السلام می فرمایند: امام چون ماه تابان، چراغ درخشان، روشنایی آشکار و ستارهی راهنما در شدت تاریکیها است[1]