بخش اول: جاهلیت چیست؟
هرگاه از جاهلیت سخن به میان می آید، چنین به نظر می رسد که جاهلیت مربوط به دوران گذشته بوده و امروزه در دوران عقلانیت بشر، سخن از آن، سخنی گزاف و مخالف تمدن بشری است، اما با تأمل در مفهوم جاهلیت و آنچه که بر بشر امروز می گذرد، روشن می شود که این معضل بزرگ، امروز هم گریبان گیر بشر است. برای بررسی دقیق تر این موضوع به طرح و پاسخ گویی به چند پرسش می پردازیم:
جاهلیت چیست؟ و آیا با همه ی تحولات علمی بشر در قرون اخیر، به کارگیری لفظ جاهلیت در مورد انسان عصر حاضر صحیح است؟
جاهلیت نخستین (جاهلیت اُولی به تعبیر قرآن) و جاهلیت نوین (جاهلیت ثانی) به چه معنا است؟ آثار و علایم جاهلیت دوران ما چیست؟
جاهلیت از دیدگاه قرآن و روایات
چنان که اشاره شد، «قرآن» و روایات درباره ی جاهلیت، تعاریفی دارند که توجه به آن، بسیاری از حقایق را روشن می سازد.
خداوند در «قرآن» می فرماید:
«إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ؛ آنگاه که کافران در دل های خود تعصب [آن هم] تعصب جاهلیت ورزیدند.» [1]
حمیّت از ماده «حمی» به معنای حرارت است و سپس در معنای غضب و بعد از آن در معنای نخوت، تعصب و حمیت آمیخته با غضب به کار رفته است. امام علی علیه السلام در خطبه «قاصعه» بارها روی این معنا تکیه کرده است و در مذمت ابلیس که پیشوای مستکبران بوده، می فرماید:
صَدقَةٌ بِهِ ابناءُ الحَمیّةِ وَ اِخوانُ العَصَبیة وَ فَرَسانُ الکِبرِ وَ الجاهِلِیةٌ ؛ او را فرزندان نخوت، حمّیت و برادران عصبیّت و سواران مرکب کبر و جهالت تصدیق کردند.»
و در جای دیگر، در همین خطبه، هنگامی که مردم را از تعصبات جاهلیت برحذر می دارد، می فرماید:
«شراره های تعصب و کینه های جاهلی را که در قلب دارید، خاموش سازید که این نخوت، حمیّت و تعصب ناروا در میان مسلمانان، از القائات و نخوت ها و وسوسه های شیطان است.» [2]
در حدیثی از امام علی بن الحسین علیه السلام آمده که وقتی از حضرت درباره ی عصبیت سؤال کردند، فرمود:
«تعصبی که موجب گناه است این است که انسان بدان قوم خود را از نیکان قوم دیگر برتر بشمرد ولی دوست داشتن قوم خود، تعصب نیست. تعصب آن است که آنها را در ظلم یاری کند.» [3]
«قرآن» در بیان داستان شب بعد از جنگ احد و احتمال خطر حمله ی مشرکان به «مدینه» و ترس انسان های منافق و ضعیف الایمان می فرماید:
«ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِنْكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ؛ سپس [خداوند] بعد از آن اندوه، آرامشی [به صورت] خواب سبکی بر شما فرو فرستاد که گروهی از شما را فراگرفت و گروهی [تنها] در فکر جان خود بودند و درباره ی خدا گمان های ناروا، همچون گمان های [دوران] جاهلیت می بردند.» [4]
آنها در مورد خدا گمان های نادرست، همچون گمان های دوران جاهلیت و قبل از اسلام داشتند و در افکار خود، احتمال دروغ بودن وعده های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را می دادند و به یکدیگر یا به خویشتن می گفتند:
«آیا ممکن است با این وضع دل خراشی که می بینیم پیروزی نصیب ما بشود. یعنی بسیار بعید و غیر ممکن است. قرآن در جواب آنها می گوید: «بگو همه امور برای خداست.» [5]
«قرآن» در پیام دیگری اشاره می فرماید:
«أَفَحُكْمَ الْجَاهِلِيَّةِ يَبْغُونَ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُكْمًا لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ؛ آیا خواستار حکم جاهلیتند و برای مردمی که یقین دارند داوری چه کسی از خدا بهتر است؟» [6]
در کتاب «کافی» از امام علی علیه السلام نقل شده است که فرمودند:
«الحُکمُ حُکمان، حُکمُ الله و حُکمُ الجاهلیةِ فَمَن اَخطَا حُکمَ اللهِ حَکَمَ بِحُکمِ الجاهِلیٌة؛ حکم دوگونه بیشتر نیست یا حکم خداست یا حکم جاهلیت و هرکس خدا را رها کند، به حکم جاهلیت تن در داده است.» [7]
از اینجا روشن می شود مسلمانانی که با داشتن احکام آسمانی به دنبال قوانین ساختگی باطل دیگر افتاده اند، در حقیقت در مسیر جاهلیت گام نهاده اند. [8]
حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
«پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بعد از مراسم حج به طرف مدینه حرکت فرمودند، در بین راه ماجرای غدیرخم و خطبه ی آن حضرت مطرح شد پیامبر در آن خطبه معروف فرمودند:
«به خدا قسم خداوند به انبیاء و رسولان در مورد من بشارت داده من آخرین انبیا و رسولانم و من حجت خدا بر همه مخلوقات آسمان ها و زمینم. هرکس در این موضوع شک کند، کافر است، آن هم کفر جاهلیت اول و کسی که در این گفتارم تردید کند، در همه چیز تردید کرده و تردید کننده در آن در آتش جهنم است.» [9]
حارث بن مغیره می گوید:
به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند: «کسی که بمیرد و امامش را نشناسد، به مرگ جاهلیت مرده است؟» حضرت فرمودند:
«آری» پرسیدم: آیا جاهلیت جاهلان و سفهاء یا جاهلیتی که امامش را نشناخته؟ حضرت فرمودند: «جاهلیت کفر و نفاق و گمراهی.» [10]
روزی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نگاهی به حضرت علی علیه السلام نموده، آنگاه فرمودند:
«یاعلی! مَن اَبَغَضکَ اَماتَهُ اللهُ مِیتَةً جاهِلیَةً وَ حاسَبَهُ بِما عَمِلَ، یَومَ القیامة؛ ای علی! کسی که دشمن تو باشد، خداوند او را به مرگ جاهلیت می میراند و بر اساس آنچه عمل کرده در روز قیامت با او رفتار می شود.» [11]
از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند:
«مَن اَنَکَرَ القائِمَ مِن ولدی فی زَمان غیبتهِ ماتَ میتَةً جاهِلیةً؛ کسی که منکر قائم از فرزندان من در زمان غیبتش بشود، به مرگ جاهلیت می میرد.» [12]
در دعای غیبت امام زمان عجل الله بعد از در خواست معرفت خدا و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و امام و حجت خدا، از خداوند طلب می کنیم:
«اللهُم لا تمتِنئی میتةً جاهلیةً و لا تُزِغقَلبی بَعدَ اِذ هَدَیتَنی؛ خدایا مرا به مرگ جاهلیت نمیران و قلبم را پس از هدایت، منحرف مساز» [13]
مقصود از مرگ جاهلیت در این دعا، عدم معرفت امام زمان (عج) است.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
«مَن شَرِبَ مُسکِراً لم تُقبَل مِنهُ صَلاتُهُ اَربَعینَ یوماً. فاِن ماتَ فی الاَربَعین، ماتَ میتَةً جاهلیة وَ ان تابَ، تابَ الله علیه؛ کسی که شراب بنوشد، چهل شبانه روز نمازش پذیرفته نیست و اگر در این چهل روز بمیرد، به مرگ جاهلیت مرده ولی اگر توبه کند، خداوند توبه اش را می پذیرد.» [14]
از مجموع آیات و روایاتی که در این باره ذکر شد، می توان مصادیق جاهلیت را در موارد زیر خلاصه نمود:
1- حکم و حکومت ناحق، رفتار خلاف قانون الهی و مبتنی بر هوا و هوس و روی گردانی از دستورات الهی:
2- بی توجهی به وعده های الهی و بداندیشی درباره ی افعال خداوند؛
3- پای فشردن بر خواسته های نابه جا، تعصب و جانبداری بی دلیل از عقاید و اندیشه های باطل؛
4- نژاد پرستی و برتری قوم و قبیله بدون دلیل منطقی (حمیت جاهلیت)؛
5- فساد اخلاقی، شراب، قمار، جنگ و غارت گری؛
6- عدم پذیرش رهبری صالح و معصوم و بی توجهی به احکام الهی.
جاهلیت نخستین
«قرآن» در سوره «احزاب»، خطاب به زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، جاهلیت نخستین را این گونه بیان می فرماید:
«و َقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَىٰ ؛ در خانه هایتان بمانید و مانند جاهلیت اول تبرج (آشکار کردن بدن و زینت) نداشته باشید.» [16]
اما اینکه منظور از جاهلیت اول چیست؟ ظاهراً همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده و به طوری که در تواریخ آمده، در آن زمان زنان، حجاب درستی نداشتند و دنباله ی روسری های خود را به پشت سر می انداختند؛ به طوری که گلو و قسمتی از سینه و گردنبند و گوشواره های آنان نمایان بود.
به هرحال این تغبیر نشان می دهد که جاهلیت دیگری هم چون جاهلیت عرب در پیش است که ما امروزه در عصر خود، آثار این پیش گویی «قرآن» را در دنیای متمدن می بینیم. [17]
جاهلیت قبل از اسلام
پیرامون جاهلیت عرب قبل از اسلام (جاهلیت اول) در کتب تاریخ، مسائل زیادی مطرح شده است که برای روشن تر شدن مفهوم جاهلیت، به بعضی از آنها اشاره می نماییم.
1. از نظر امام علی علیه السلام لجاجت در برابر حق، حمیت و تعصب بیجا و شیطانی، خودپسندی و غرور، عدم اندیشه و تفقه در دین، به کار نبردن گوهر خرد در خداشناسی، میراث دار فرهنگ منحط گذشته بودن و از پیشوایان ستمگر پیروی نمودن، از نمودهای جاهلیت است.
امام در خطبه ای درباره ی حالات و ویژگی های مردم دوران جاهلیت در آستانه بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، می فرماید:
«در آن دوران، ملت ها در خوابی عمیق فرو رفته بودند. فتنه و فساد در مجرای به راه انداختن هرج و مرج، جهان را فراگرفته بود. کارهای خلاف، میان مردم منتشر شده و امور زندگی از هم گسیخته بود. آتش جنگ ها زبانه می کشید. دنیا بی نور و پر از نیرنگ گشته بود. برگ های درخت زندگی به زردی گراییده، از ثمره ی زندگی خبری نبود. میوه ی دنیای آن روز فتنه و غذایش مردار بود. در درون، وحشت و اضطراب و در بیرون، شمشیر حکومت می کرد.» [17]
به نظر می رسد، علی علیه السلام همه ی دنیای قبل از اسلام را غرق در جاهلیت می دیدند.
2.حضرت در «نهج البلاغه» در مورد هنگامه ی بعثت می فرماید:
«او را زمانی فرستاد که مردم در حیرت و گمراهی سرگردان بودند و در فتنه و جهل و فساد غوطه ور. هوا و هوس های سرکش، آنها را از جاده حق دور ساخته بود. جهل و نادانی، آنها را سبک مغز بارآورده و در کارهای خود مضطرب و حیران ساخته و به آن (جهل و نادانی) مبتلا گشته بودند. [18]
3. از حضرت در توصیف بنی امیه، که ادامه دهنده جاهلیت اول بودند، نقل شده:
«فتنه، آشوب، فساد و تباهگری های بنی امیه با چهره های بس زشت و رعب انگیز و گروه به گروه که متصف به جاهلیتند، بر شما وارد می شود نه دلیل هدایتی در آنها وجود دارد و نه نشانی که برای هدایت دیده شود.» [19]
و در خطبه دیگر در توصیف آنها می فرماید:
«زیرا آنان پیشتازان تکبر، پایه های تعصب و تکیه گاه های ارکان فتنه و شمشیرها، فخر کنندگان جاهلی با افتخار به نسب و نژاد هستند.» [20]
4. از موارد قابل توجه در جاهلیت عرب، نوع روابط خانوادگی و انواع ازدواج های رایج در میان آنها بوده. به عنوان نمونه می توان موارد زیر را نام برد:
الف) نکاح مَفت: پس از فوت پدر، پسر بزرگ پارچه به روی همسر پدرش، به شرطی که مادرش نباشد، می انداخت و با او ازدواج می کرد یا او را به دیگری می داد و مهریه می گرفت؛
ب) نکاح جمع: کنیزکان خود را وادار به زنا با دیگران می کردند و پول می گرفتند؛
ج) نکاح بدل: معاوضه ی همسر با کسی که از همسر او خوشش می آمد (تعویضی)؛
د) نکاح ضماد: ازدواج چند مرد با یک زن. در این ازدواج، فرزند مال کسی بود که به وی شبیه باشد (که به نام نکاح زهط هم نامیده شده است)؛
ه) نکاح استبضاعی: شخصی همسر خود را در اختیار مردی که از شجاعت یا صفت پسندیده دیگری برخوردار بود، قرار می داد تا از او صاحب فرزند شجاع شود؛
و) نکاح دسته جمعی: ازدواج گروهی از مردان با گروهی از زنان به طور آزاد. [22]
5. از معروف ترین رسوم زشت اعراب جاهلی، زنده به گور کردن دختران در بعضی از قبایل بود، که «قرآن» به آن اشاره می فرماید:
«وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثَىٰ ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ - يَتَوَارَىٰ مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ ۚ أَيُمْسِكُهُ عَلَىٰ هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ؛ هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند، دختری نصیب تو شده، صورتش از فرط ناراحتی سیاه می شود و مملو از خشم می گردد و نمی داند آیا او را با قبول ننگ نگه دارد یا در خاک پنهانش کند. چه بد حکمی می کنند.» [22]
در زمینه ی زنده به گور کردن دختران، وقایع وحشتناکی در جامعه عرب قبل از اسلام رخ داده که در تواریخ به تفصیل آمده است.
بدین ترتیب می توان بر مصادیق جاهلیت؛ تبرج و برهنگی، تکبر و خودخواهی، نابود کردن ارزش زن و انسان، وحشت و اضطراب و جنگ و خونریزی را افزود.
ادامه دارد....
پی نوشت:
1- سوره فتح، آیه 26.
2- تفسیر نمونه، ج 22، ص 100.
3- نورالثقلین، ج5، ص 73.
4- سوره آل عمران، 154.
5- تفسیر نمونه، ج3، ص 133.
6- سوره مائده، 50.
7- تفسیر نورالثقلین، در تفسیر آیه 50سوره مائده.
8- تفسیر نمونه، ج 4، ص 406.
9- مستدرک وسائل الشیعه، ج18، ص 184.
10- کافی، ج1، ص 377.
11- بحارالانوار، ج 39، ص 265.
12- همان، ج 56، ص 73.
13- مفاتیح الجنان، ص 1082.
14- فروع کافی، ج6، ص 400.
15- سوره احزاب:آیه 33.
16- تفسیر نمونه، ج 17، ص 290.
17- تاریخ تحلیلی اسلام، ص 38.
18- نهج البلاغه، ص 95.
19- همان ، خ 288.
20- همان، خ 93.
21- نظام حقوق زن در اسلام، ص 287.
22- سوره نحل آیات 58 و 59.