مظاهر وجود جاهلیت دوم در آخر الزمان-بخش سوم
بُعد اقتصادی
به لحاظ تشابهی که بین دو دعوت مصطفوی و دعوت مهدوی است، ناگزیر این دو دعوت شریف باید به لحاظ اقتصادی نیز دارای تشابه باشند.
مظهر اول: ربا
مشهور است که ربا در عصر جاهلیت اول آشکار و رایج بود، به گونه ای که مردم در طول زندگی خود یا همواره مقروض بودند یا همه مایملک خود را بر اثر قرض ربوی از دست می دادند و گاهی کار به جایی می رسید که شخص بدهکار برای پرداخت دیون خود، همسر یا یکی از فرزندانش را از دست می داد.
این واقعیت (تلخ و ناگوار) تا ظهور اسلام و نزول آیه تحریم ربا در میان قریش رسم بود. خداوند تعالی در «قرآن کریم» می فرماید:
«الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا؛ کسانی که ربا می خورند در روز قیامت به شکل کسانی محشور می شوند که بر اثر تماس شیطان با او دیوانه شده است و سبب آن این است که گفتند خرید و فروش مانند رباست، در حالی که خداوند خرید و فروش را حلال و ربا را حرام نموده است.» [1]
و نیز خداوند می فرماید:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید! ربا را که سودهای چند برابر است، نخورید و از خداوند پروا کنید تا رستگار شوید.» [2]
ربا به فروش ربوی و قرض ربوی تقسیم می گردد. شرط در فروش ربوی، مدت دار بودن و افزایش بهای کالاست، اما قرض ربوی بهای اضافه ای است که قرض گیرنده در ازای قرض دریافتی می پردازد.
ربا در جاهلیت معاصر، حلال گردیده و ما مشاهده می کنیم که بعضی از فقها می گویند ربا حلال است، در حالی که برخی معاملات یاد شده، چیزی جز ربا نیست.
این موضوع نیز از نشانه های دال بر نزدیکی ظهور مقدس امام مهدی علیه السلام به شمار آمده و شامل اکثریت گروه های اجتماعی دانسته و ندانسته می گردد.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمودند:
«زمانی بر مردم خواهد آمد که احدی باقی نمی ماند، مگر اینکه ربا خورد و اگر نخورد، حداقل غباری از آن به او خواهد رسید.» [3]
مظهر دوم: وضعیت نابه سامان اقتصادی و معیشتی
اکثر اعراب جاهلی اوضاع اقتصادی و معیشتی بدی داشتند، به گونه ای که دائماً آنان را زیر خط فقر نگه می داشت و علت این رخداد، گسترش عادت های بد اقتصادی مانند ربا و ... در طبقه ی متوسط جامعه بود. این نابسامانی به شکل کاستی در اموال و حرص و طمع، نسبت به آن و کمبود غذا و وسایل ضروری زندگی، خودنمایی می کرد، به گونه ای که حتی انسان، فرزند یا همسر خود را در برابر یکی دو مشت مال که بتواند به وسیله ی آن معاش خود و خانواده اش را بنماید، می فروخت.
صدیقه کبرا، فاطمه زهرا سلام الله علیها به این واقعیت اشاره نموده اند:
«شما بر سرگودالی از آتش قرار داشتید... نوشیدنی شما آب گندیده و طعام شما پوست جانور و برگ درختان بود و بر اثر هجوم همسایگان، پست و ناچیز و هراسان بودید.» [4]
کلمه ای که ایشان برای توصیف آب نوشیدنی اعراب جاهلی به کار می برند، الطرق، به معنای آب نزولات آسمانی است که بر اثر قرار گرفتن سرگین شتر در آن گندیده شده است و طعامی که در آن القد، تعبیر می فرمایند، پوست دباغی نشده حیوانات و الورق، همان خوردن برگ درختان است. مقصود ایشان از این توصیفات، اشاره به ناپاکی نوشیدنی ها و نامطبوعی خوردنی ها ست، که سبب عدم راه یافتگی آنان به دستوراتی که دین و دنیایشان را به سوی صلاح برد و نیز فقر آنها و کم بضاعتی آنان؛ می باشد.
اما در عصر جاهلیت دوم که ما در آن زندگی می کنیم، زندگی ما به لحاظ بدی شرایط اقتصادی و فقر و گرسنگی و قحطی، به خصوص در واقعه شریف ظهور و دعوت مهدوی و به ویژه در «عراق»، همچون زندگی اعراب جاهلیت گردیده است. این واقعیتی است که دسته ای از روایات اهل بیت علیه السلام به آن اشاره دارد.
از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده که فرمودند:
«بی شک، قبل از قیام قائم، مدت یک سال، مردم به گرسنگی مبتلا شده و ترس شدید از کشته شدن و کمبود اموال و نفوس و محصولات کشاورزی آنان را فرا می گیرد....» [5]
و در روایت دیگری می فرمایند:
«نیازها آشکارشده و فقر گسترش می یابد.» [6]
بر این اساس، قبل از ظهور و دعوت امام مهدی علیه السلام و قیام شریف ایشان، قحطی و گرسنگی عراق (پایتخت حکومت ایشان) را علاوه بر دیگر دولت های همجوار، همراه با افزایش بهای کالاها در بر می گیرد. از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت شده که فرمودند:
«در عراق، بصره خراب می شود.... و زوراء به دست سفیانی نابود می شود... و خرابی عراق سبب بروز قحطی است.» [7]
و در روایت دیگری از ایشان نقل شده که:
«زمانی بر مردم می رسد که خدایان آنها شکم هایشان است... خداوند آنها را به چهار خصلت مبتلا می نماید: ستم سلطان و قحطی...» [8]
مظهر سوم: کاستن از پیمانه ها (کم فروشی)
کم فروشی از اموری است که در عصر جاهلیت اول در جوامع عرب قبل از اسلام و نیز دیگر ملت های پیشین رواج داشت.
از صفوان بن جمّال، از امام صادق علیه السلام روایت شده که:
«دو خصلت در شما هست که ملت های پیش از شما به سبب آن هلاک شدند.»
گفتند: ای فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آن دو خصلت کدامند؟
فرمودند: «پیمانه و ترازو.» [9]
خداوند متعال در «قرآن کریم» از این کار نهی فرموده:
«فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ؛ پیمانه و ترازو را کامل و پر نمایید و از اموال مردم نکاهید.» [10]
از همین رو امام علی علیه السلام، مرتباً در بازارهای «کوفه» می گشت و تاجران و کسبه را از اخلال در پیمانه ها و ترازوها منع می نمود، اما امروزه در روزگار ما، غش در وزن و پیمانه از امور متعارف و به واقع رایج در بازارهاست.
این واقعیت برای ما روشن می نماید که جاهلیت دوم با شیوع غش در معامله و کم فروشی در توزیع اجناس، به جامعه ی ما بازگشته است.
مظهر چهارم: رواج رشوه
رشوه از مظاهر رایح عصر جاهلیت اول، قبل از اسلام و به خصوص در نزد قریش بود. امام علی علیه السلام ضمن حدیث خود، درباره ی افرادی از قریش که در جنگ صفین با او به پیکار برخاستند به این موضوع اشاره می نمایند:
«بیدار باشید که شما با آزادشدگان و فرزندان آزادشدگان... و اهل بدعت و اختراع در دین می جنگید و با کسی پیکار می کنید که باید از شر او بر حذر بود. او بر اسلام و اهل آن هراس آور است و رشوه می خورد...» [11]
جدای از انتشار و گسترش این عمل جاهلی، در ملت های سابق به خصوص بنی اسرائیل، اکنون ما شاهد رواج آن در عصر جاهلیت دوم هستیم و مشاهده می نماییم که رشوه به شکلی عظیم، در همه زمینه های زندگی و در همه ی مؤسسات دولتی شایع و رایج است.
این واقعیت تلخ با وجود نهی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جریان یافته است. ایشان در این باره می فرمایند:
«خدا لعنت کند رشوه دهنده، رشوه گیرنده و واسطه ی بین آنها را.»
و فرمودند:
«بر حذر باشید از رشوه، که عین کفر است و دست اندرکار رشوه بوی بهشت را استشمام نمی کند.» [12]
روایات متعددی گسترش رشوه در آخرالزمان و آلوده شدن مردم به آن را یادآور می گردد. از جمله ی این روایات، حدیثی است از اصبغ بن نباته از امام علی علیه السلام نقل می کند. ایشان می فرمایند:
«زمانی بر مردم می آید که ... خمر را به عنوان آب انگور و رشوه را با هدیه حلال می نمایند...» [13]
در همین باره در روایت دیگری، خوردن ربا و رشوه از شروط برپا شدن قیامت محسوب گردیده است. ابن عباس از رسول خدا، محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم نقل می کند، که فرمودند:
«از جمله شروط برپایی قیامت ... بزرگ شدن مال و فروش دین به دنیاست...» و فرمودند:
«هنگامی که ربا آشکار گردد و مردم به غیبت و رشوه مبادرت نمایند.» [14]
مظهر پنجم: اندوختن طلا و نقره
از جمله مظاهر جاهلیت اول اندوختن طلا و نقره به وسیله گروهی از مردم و خوردن اموال مردم به باطل بود و این موضوع تا حدی پیش رفته بود که درهم و دینار بر جمیع مراتب زندگی مردم، قاطعانه حکومت می کرد.
این واقعیت از مظاهر موجود در جاهلیت آن زمان، به ویژه در نزد دست اندرکاران تجارت های گستره، همانند تجّار قریش و نیز ملت های گذشته بود.
خداوند تبارک و تعالی این اعمال و رفتار را در «قرآن کریم» نهی می فرمایند:
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۗ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ؛ ای ایمان آوردگان! همانا بسیاری از علمای دینی یهود و نصارا اموال مردم را به باطل می خورند و مردم را از راه خدا باز می دارند و کسانی را که طلا و نقره می اندوزند و آن را در راه خدا انفاق نمی کنند، به عذاب دردناک بشارت ده.» [15]
این واقعیت نیز از جمله دلایل وجود این مظهر در جاهلیت است و اما دلیل دیگر که بر وجود آن در جاهلیت اول است. نهی ائمه معصومان علیه السلام از آن است. آنجا که فرموده اند:
«وجود درهم و دینار در زندگی مردم و حکم فرمایی آن بر جامعه سبب هلاک این امت خواهد شد، همان گونه که امت های گذشته نیز به همین سبب، هلاک گردیدند.»
از اسحاق بن حارث، از امام علی علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است که فرمودند:
«دینار و درهم، امت های پیش از شما را هلاک کرد و شما را نیز هلاک خواهد کرد.» [16]
و اکنون به طور بدیهی در می یابیم که جمع اموال به دست گروه قلیلی از مردم و پرستش درهم و دینار توسط مردم، از امور شایع و رایج در جوامع حال حاضر ماست.
پس از اینکه در گفتار خود، از نقاط مشترک و تلاقی بین دو جاهلیت اول و دوم به لحاظ افعال، احکام، عادات و تقلید های سیاسی و دینی، سخن به میان آوردیم و وجود صفات جاهلی در «مکه» رسول خاتم صلی الله علیه و آله و سلم و مناطق عربی مجاور آن و غیر آن و مقاربت آن با جاهلیت آخر الزمان در قبل از ظهور دعوت امام مهدی علیه السلام برای رهانیدن مردم از جهل زمان و صیانت شیطان، همچون رسالت محمد صلی الله علیه و آله و سلم در عصر جاهلیت اول را توضیح دادیم، با این وجود باید بگوییم که در زمان ما، حامل جاهلیت این زمان مکه است، همان طور که در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نیز مکه حامل آن جاهلیت بود.
پی نوشت:
1- سوره بقره، آیه 275.
2- آل عمران، آیه 130.
3- نهج الفصاحه، ج 2، ص 500.
4- احتجاج، ج 1، ص 100، کشف النعمة، ج 1، ص485، الطرائف، ج 1، ص 263.
5- بحارالانوار، ج52، ص 228، غیبت نعمانی، ص 250.
6- وسائل الشیعه، ج15، ص 248.
7- بحار الانوار، ج51، ص 112، بشارةه الاسلام، ص 28، یوم الاخلاص، ص 485.
8- بحار الانوار، ج 22، ص 453، مستدرک الوسائل، ج 11، ص 376، جامع الأخبار، ص 129.
9- وسائل الشیعه، ج 17، ص 393، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 213.
10- سوره اعراف، آیه 85.
11- بحارالانوار، ج 30، ص 23.
12- جامع الأخبار، ص 156.
13- بحارالانوار، ج93، ص 303، فضائل الأشهر، ص 91.
14- وسائل الشیعه، ج15، ص 348.
15- سوره توبه، 34.
16- وسائل الشیعه، ج9، ص 44.