از زمان ظهور ناجی موعود در هیچکدام از ادیان معتقد به «مسیانیسم» و «مهدویت» خبری قطعی و حتمی داده نشده است؛ و این موضوع جزء اسرار الهی به حساب می آید. اما ادیان عموماً نشانه های ویژه ای را برای این عصر برشمرده اند که رؤیت آنها نماد نزدیکی واقعۀ موعود بشمار می آید. در نگاهی کلی و گذرا می توان این علائم را در دو ردۀ نشانه های اجتماعی و طبیعی جای داد.
الف) نشانه های اجتماعی آنچنان که از مطالعه متون دینی بر می آید شامل مواردی است چون نابودی ارزش های الهی – انسانی، به صورت بسیار گسترده، افزایش و ترویج مفاسد، سیطره اندیشه مادی و دنیا پرستی بر مغز و روح بشر و بروز جنگها و غارت های جاهلی جدید! اگر بخواهیم خلاصه بگوییم این نشانه ها در بردارندۀ همه مفاسدی است که دامنگیر جامعۀ بشری این عصر شده و خواهد شد و انسان موجد و مروجّ آن است. زمینۀ شیوع این مفاسد بی توجهی به حقایق الهی و انسانی است و عدم تعهد و الزام عملی انسان این دوره به اقامه آنها. بشر این دوره در شبکه های تار عنکبوتی شهوات و نفسانیات گرفتار است.
«رنه گنون» دانشمند نامدار فرانسوی علائم مذکور را زیر عنوان «سیطرۀ کمیت و علائم آخرالزمان» با نگاه ژرف فلسفی خویش به بررسی نشسته است. عنوان اثر او در عین کلیتش بسیار گویا و رساست. نشانه هایی که «گنون» ازآن سخن می گوید مربوط به دوران معاصر ماست، و شاخصه های عمدۀ آن غلبه کمیت بر کیفیت و مادیت بر معنویت و دنیا بر دین است. [1] در آغاز این مبحث بیان چند نکته ضروری به نظر می رسد.
اولاً جلب توجه خوانندگان گرامی به این مضمون که «ظهور ناجی موعود» انتظار جامعۀ بشری است و نه گروهی خاص از ایشان. از این رو علائم آخرالزمان را نیز در پهنه ای به گسترۀ تمام زمین باید جستجو کرد و نه در یک کشور و اقلیم خاص جغرافیایی و یا حتی در میان پیروان یک آیین بخصوص. زیرا چنان که در سرآغاز این سلسله مباحث نیز گفته شد، حرکت مصلح موعود حرکتی در جهت حاکمیت نژاد یا قومی خاص نیست. ناجی موعود نه قهرمان ملی اقوام است و نه پرچمش پرچم قومیّت و ملیّت تواند بود. براین اساس نباید انتظار داشت که نشانه های آخرالزمان (ظهور) منحصراً و تماماً در یک نقطه از جهان و یا در یک واحد خاصّ سیاسی و جغرافیایی نمود پیدا کند.
رؤیت این علائم در هر نقطه از دنیا شاهد نزدیکی و فرا رسیدن (تدریجی) عصری است که به دوران طلایی و تحقق جامعۀ آرمانی بشر ختم می شود. و موضوع دوم آن است که علیرغم آنکه از سیطرۀ ظلم و ستم و بطور کلی شر بر جهان به عنوان شاخصه عمده دوره آخرالزمان یاد شده است، اما این بدان معنا نیست که پاکان همه نابود شوند و عالم یکسره میدان ترکتازی اشقیا گردد. از امام ششم شیعیان حضرت صادق علیه السلام روایتی نقل می کنند مبنی بر اینکه این امر (ظهور موعود) تحقق نمی پذیرد، مگر اینکه هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسد. «پس سخنی بر این است که گروه سعدا و اشقیا هر کدام به نهایت کار خود برسد، سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فق اشقیا به منتهی درجه شقاوت برسند.» [2] و موضوع سوم آنکه باید توجه داشت «این علائم (علائم ظهور) لازم نیست مربوط به وقت ظهور موعودامم (امام زمان علیه السلام) باشد، چه مقصود این است که پیش از ظهور این حوادث روی می دهد. چنانکه اکثر علائم روز قیامت که در کتب (شیعه و سنی) آمده است، سالها و قرنها پیش از قیامت آشکار می گردد. [3] و نهایتاً نکته آخر آنکه بنا بر نقل مرحوم شیخ مفیده (ره) وقوع پاره ای از این وقایع حتمی است و وقوع پاره ای دیگر مشروط به شرایی است که اگر آن شرایط تحقق یابد این وقایع هم روی می دهد. [4]
ب) نشانه های طبیعی علائم دسته دوم، علائم طبیعی است، شامل حوادث و سوانحی که منشأ طبیعی دارد، مواردی مانند: زلزله، سیل، طوفان، خشکسالی و موارد مشابه دیگر که بطور معمول بارها اتفاق افتاده و وقاع می شود. ویژگی منحصر به فرد اینگونه حوادث در آخرالزمان ترکیب خاص آنها و افزایش غیرعادی آنهاست به نحوی که وحشت عمومی را برمی انگیزد. نشانه های طبیعی، مکمل سایر هشدارهایی است که به انسان این عصر در قالب پیشگویی های آخرالزمان داده شده است و شاید بتوان آن را اتمام حجتّ و زنگ خطری پنداشت که جهت بیداری بشریتّ به صدا در می آید.
هر دو دسته علائم شگفت و حیرت انگیز آخرالزمان اینک سالهاست که یکی پس از دیگری نمودار می شود و بر اصالت و استواری ادیان الهی عموماً و اندیشۀ «مسیانیسم» یا «مهدویتّ» خصوصاً صحّه می گذارد. و اینک ختم سخن گذری مختصر بر این علائم در ادیان بزرگ با دسته بندی که نگارنده از آن کرده است.
«ادیان و نشانه های طبیعی آخرالزمان» حوادث دهشتناکی که در دورۀ آخرالزمان رخ می دهد تنها طومار زندگی انسان ها را در هم نمی پیچد، بلکه علاوه بر آن نشانه های آخرالزمان (بویژه نشانه های طبیعی آن» دلالت بر این معنا دارد که عمر کرۀ زمین و سایر کرات نیز اندک اندک به پایان خویش نزدیک می شود. در روایات اسلامی از این علائم به عنوان علائم قیامت صغری نام برده شده است که به ظهور حضرت صاحب الامر علیه السلام منتهی می گردد.
در اخبار زرتشتی این دوران، به عنوان رستاخیز بزرگ (که برابر با قیامت کبری در فرهنگ اسلامی است) تلقی می گردد و برابر باورهای مسیحی و یهودی نیز پیدایی این علائم به مفهوم نزدیکی رستاخیز است. به اجمال می توان آیات طبیعی آخرالزمان را شامل زلزله ها و زمین لرزه های سهمناک و مخرب، آتشفشانها، وزش طوفان ها و بادهای سخت، سیلها و بارش غیر طبیعی باران و برف و تگرگ های کشنده و در یک کلام پیدایی آیات زمینی و آسمانی شگفت دانست. نشانۀ روشن این پدیده ها ظهور پیوسته و متوالی آنها به گونه ای عجیب و حیرت آور است. شایان ذکر است آنچه به عنوان آخرین فصل این نوشتار پیش روی خوانندگان قرار گرفته است (آنچنان که قبلاً نیز گفته شد) تنها مطابقه ای است از آیات طبیعی یکسان در ادیان، آنهم بر مبنای منابعی که در دسترس نگارنده بوده است. بنابراین خالی از نقصان و بدور از کاستی نخواهد بود.
اگر خوانندگان گرامی همراه با مطالعه این فصل (یا پس از آن) برای مدتی اندک اخبار رسانه ها را پیرامون این حوادث پیگیری نمایند، درخواهند یافت که زمان موعود تا چه میزان نزدیک شده است وروایات آخرالزمان تا چه اندازه دقیق و صحیح این فضا را ترسیم نموده است.
مرحوم «میرزای نوری» در «نجم الثاقب» آیات غریبه و علامات آسمانی و زمینی آخرالزمان را به نقلی قریب به چهارصد مورد ذکر نموده است.
ما در این بحث به چند مورد از موارد مشترک بسنده می کنیم و خوانندگان علاقمند که طالب آگاهی بیشتری در این موضوع هستند را به منابع اصی (که ذکر آن رفت) ارجاع میدهیم و اینک برخی از علائم طبیعی مشترک در ادیان گوناگون.
باران بی هنگام بارشهای عجیب بارش خون! سنگ بارش بادهای سخت (طوفانها) کاهش منابع آب کم شدن میوه درختان قحطی و گرسنگی افزایش زلزله ها آتش بزرگ در آسمان دود (دخان) تیرگی خورشید و ماه و کندی حرکت آنها برخورد ستاره دنباله دار با زمین!
برگرفته از کتاب کیهان در سیطره صاحب الزمان-محمدرضا قاسمی