شاید وقتی این حدیث امام صادق علیه السلام را می خوانیم که حتی پس از ظهور و با وجود امام معصوم که مظهر و معدن علم خداست، احمقان خودپسندی که با تقدسّ شیطانی شان در برابر حضرت می ایستند و به او ایراد و انتقاد می کنند و کارهای او را تخطئه و محکوم می کنند، تعجب کنیم و با خود بگوییم که چطور ممکن است، چنین اشخاصی یافت شوند، آیا مگر آن ها ایمان به معصوم بودن حضرت و دوری ایشان از هر گونه خطا و اشتباه ندارند؟ آیا این همه آیات و روایات معتبر درباره مقام عصمت آن ها وجود ندارد؟ آیا مگر اطاعت از حضرت واجب نیست و چون و چرا در برابر ایشان از آن جهت که حداقل چون و چرای جاهل در برابر متخصص معصوم است، حرام نیست؟ و آیا ...
اما باید گفت وجود چنین کسانی که به فرمایش حضرت صادق علیه السلام به امام زمانشان ظلم می کنند و حضرت را آزار می دهند، اصلاً بعید نیست؛ چرا که ما در زمان خودمان و در حال حاضر شاهد چنین اشخاصی هستیم. هرگز فراموش نمی کنیم که در چند سال اخیر به خصوص با سیاست های توسعه فرهنگی سیاسی و نیز سیاست تساهل و تسامح بعضی از مدیران و مسئوولان نظام، چه اهانت هایی به دین و مقدسات و به ویژه به ساحت مقدس معصومین علیه السلام شده است. و به اسم آزادی فکر و عقیده چگونه به تقدس زدایی و جسارت و اهانت نسبت به خداوند، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیه السلام، قرآن کریم و ارزش ها و هنجارهای اسلامی پرداختند. این همه وقاحت در حالی بود که گویندگان و نویسندگانی که مرتکب چنین بی ادبی ها و سوء استفاده از آزادی شده بودند، ادعای مسلمانی و شیعه بودن را داشته و دارند و با این حال بر خلاف اصول اسلام و تشیع، خداوند را قابل انتقاد و اشتباه و پیامبر و اهل بیت علیه السلام را مرتکب خطا و غیر معصوم دانستند، علی علیه السلام را خشن و بی منطق معرفی کردند و سیدالشهدا را در قیام عاشورا محکوم کردند و قرآن را غیر قابل استناد و غیر مقدس معرفی کردند.
آیا اصول اسلام و تشیع، آنها را به این راه کشانده است؟ اسلام و تشیع آن ها دارای چه مرزی با کفر و سایر ادیان تحریف شده است؟ با این عقاید و تعبیرات آیا اساساً می توان دین دار بود؟ فرق بین دین دار و بی دین چیست؟
خدا، معرفت و قرب به او، هدف خلقت، مسأله ابدیت انسان و تکلیف و قیامت او، ضرورت بعثت انبیا، ضرورت وجود امام، وجوب شناخت امام زمان، هدایت بشر به فرمان رهبر معصوم و کتاب مقدس، فرق انسانیت و حیوانیت و ... در نظر مدعیان چنین نظریاتی چه معنایی دارد؟
چنین اشخاصی چه اصولی دارند که براساس آن، یک جامعۀ انسانی و خوشبخت را تعریف کنند؟
آیا می توان باور کرد که این ها سر در آخور دشمنان دین و امام زمان علیه السلام ندارند؟ می توان باور کرد که این ها را دشمن پشتیبانی مادی و معنوی نمی کند؟ آیا بعضی از این ها نبودند که به اعتراف خودشان و اعتراف مجامع ضد دینی و ضد بشری در ازای گفتن و نوشتن چنین سخنانی از آن مجامع پول و صله دریافت کرده اند؟ هیهات که دوستان و شیعیان و منتظران حقیقی امام زمان ارواحنا له الفداء و مظلومان و مبغوضان قدرت های شیطانی و استکبار جهانی چنین اشخاصی را دوست و محرم و خیرخواه خود بدانند. هیهات که مؤمنان دست از دامان عصمت و رهبران متخصص الهی و مورد تأیید خداوند بردارند و به سراغ این جهالّ عالم نما و این کور فکرانِ روشن فکر نما بروند و سعادت دنیا و آخرت خود را فدای نظریات متزلزل و سُست آن ها کنند و خود را چون موش آزمایشگاهی به دست آنها بسپارند.
آشتی با امام عصر-محمدشجاعی