دومین شخصی که در دعای ندبه به آن پرداخته شده است حضرت نوح علیه السلام است که آیات متعددی درباره قضیه حضرت نوح علیه السلام آورده شده که ایشان اولین پیامبر اولوالعزم است که صاحب کتاب و شریعت است.
قضایای حضرت نوح علیه السلام به صورت خیلی مختصر در این عبارات آمده است(که بعضی از این انبیاء را، در کشتی سوار کردی و نجات دادی و هر کس با او بود ایمان آورد و به واسطه ی رحمتت از هلاکت نجات دادی)
این عبارات اشاره به آیات متعدد قرآنی دارد و طبق بعضی از آیات 950سال نبوت کرد و در این مدت صبر خاصی را در برابر مخالفت های گوناگون از خود نشان داد. چون اولین پیامبر دارای شریعت بوده و مخالفت های گوناگونی از جانب مشرکین با آن حضرت میشد و مسئله ی شرک و انواع مختلف آن در آن زمان رایج بود که قرآن کریم نام بعضی از بت های آنها را در سوره ی نوح می آورد.
خداوند در سوره ی نوح مطالب ارزنده ای را از جانب آن حضرت برای قومش بیان میکند که مراحلی را حضرت با قومش می گذراند، وعده هایی از ناحیه خداوند داده میشد و عذاب ها عقب می افتاد تا افراد امتحان شوند و کسانی که زمینه ای برای برگشت دارند برگردند و بینش آنها نسبت به مقام نبوت و ایمان به عالم غیب قوی شود. در قرآن کریم می فرماید که همسر و فرزندان آن حضرت هم امتحان شدند که آیا ایمان به غیب پیدا می کنند از طریق این مرد الهی یا نه و از کسانی که نجات پیدا نکردند همسر و یکی از فرزندان ایشان بود و اینها بیانگر اینست که این جایگاهی که خداوند متعال برای انسان قرار داده برای همگان امکان تحققش هست و آن زمینه های ظاهری همه برای امتحان بشر است و این که فرزند پیامبر باشد مسیر انسان را صد در صد به سوی سعادت نشان نمیدهد.
حضرت آدم علیه السلام دو فرزند داشتند که یکی مسیر سعادت را پذیرفت و دیگری نپذیرفت، فرزند حضرت نوح علیه السلام نیز اینچنین بود و اینها از مسائلی است که ما همواره هدف را بشناسیم و با درک و اختیار مسیر کمال خود را انتخاب کنیم.