مترادفات رجعت
در متون مقدس اسلامی به کلماتی برمی¬خوریم که برای رجعت و بازگشت به دنیا استعمال شده است که اشاره به برخی از آن¬ها مناسب است.
* الکرة؛ کره از ماده کرّ می¬باشد و در کتب لغت به این معانی آمده است: الکرّ: الرجوع، الکرّة: المرّة، الكَرَّةُ: البَعْث و تَجْديدُ الخَلْق بعد الفَناء؛ کرّ به معنای رجوع است و کرّه یعنی یک بار (رجوع)، کرّه یعنی برانگیختن و تجدید خلق بعد از فنای آن. (لسان العرب، ج5، ص135) الكرة: الرجعة، و هي المرة و الجمع كرات مثل مرة و مرات؛ کرّه به معنای رجعت است و آن یک بار رجعت است. (مجمع البحرين، ج3، ص472) (الكَرَّةُ) الرَّجْعَةُ وَزْناً وَ مَعْنًى؛ کره به معنای رجعت و بر وزن آن است.(مصباح المنیر، ج2، ص530)
در قرآن و روایات نیز لفظ کرّه در معنای بازگشت بکار رفته است. برای نمونه «وَ قالَ الَّذينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا؛ و (در اين هنگام) پيروان مىگويند: كاش بار ديگر به دنيا برمىگشتيم، تا از آنها [پيشوايان گمراه] بيزارى جوييم، آن چنان كه آنان (امروز) از ما بيزارى جستند!» (بقره/167) «فَلَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنين؛ اى كاش بار ديگر (به دنيا) بازگرديم و از مؤمنان باشيم!» (شعراء/102) «أَوْ تَقُولَ حينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنين؛ يا هنگامى كه عذاب را مىبيند بگويد: «اى كاش بار ديگر (به دنيا) بازمىگشتم و از نيكوكاران بودم!» (زمر/58) از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است: أَيَّامُ اللَّهِ ثَلَاثَةٌ يَوْمُ يَقُومُ الْقَائِمُ وَ يَوْمُ الْكَرَّةِ وَ يَوْمُ الْقِيَامَة؛ ایام الله سه روز است، روز قیام قائم و روز رجعت و روز قیامت. (بحارالانوار،ج51، ص50) و در زیارت جامعه آمده است: يَكُرُّ فِي رَجْعَتِكُم؛ بازمی¬گردد در رجعت شما.
* البعث؛ که به معنای برانگیختن و زنده کردن آمده است مانند «وَ إِذْ قُلْتُمْ يَامُوسىَ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتىَ نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُونَ * ثمَُّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون؛ و (نيز به ياد آوريد) هنگامى را كه گفتيد: «اى موسى! ما هرگز به تو ايمان نخواهيم آورد مگر اينكه خدا را آشكارا (با چشم خود) ببينيم!» پس صاعقه شما را گرفت در حالى كه تماشا مىكرديد. * سپس شما را پس از مرگتان، حيات بخشيديم شايد شكر (نعمت او را) بجا آوريد.» (بقره/56-57)
* الایاب؛ راغب می¬گوید: أوب؛ به معنى نوعى بازگشتن است، اين بازگشت يعنى- أوب- فقط درباره موجودى است كه با اراده است، امّا رجوع، درباره موجود با اراده و بىاراده هر دو اطلاق مىشود. خدا می-فرمايد «إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُم» (غاشيه/25) يعنى بازگشتشان به سوى ما است، و خدا می¬فرمايد «وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل عمران/14) يعنى توبه و بازگشتن نيكو به پيشگاه خداى تعالى است. (ص/17) (مفردات راغب، ج1، ص220) طریحی می¬گوید: قوله تعالى «إِنَّ إِلَيْنا إِيابَهُم» (غاشیه/25) و المعنى: إلينا مرجعهم و مصيرهم بعد الموت، قوله: إني بإيابكم من المؤمنين يريد بذلك الإقرار بالرجعة في دولة القائم. (مجمع البحرين، ج2، ص9)
* حشر؛ حَشَرَهُم: جمعهم؛ آن¬ها را محشور کرد یعنی آن¬ها را جمع کرد (لسان العرب، ج4، ص190) در مفردات آمده: الحَشْرُ: إخراج الجماعة عن مقرّهم و إزعاجهم عنه إلى الحرب و نحوها؛ حَشْر برانگيختن و بيرون آوردن گروه و جماعت از جايگاهشان و روانه كردن آنها از آنجا بسوى جنگ و يا نظير آن امور و كارها. (ج1، ص237) و در مجمع البحرین آمده: (حشر) قوله تعالى «وَ حَشَرْناهُمْ فَلَمْ نُغادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً؛ أي جمعناهم؛ حشرناهم در آیه شریفه به معنای جمع می¬کنیم است. (ج3، ص268) آیه شریفه «وَ يَوْمَ نحَْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بَِايَاتِنَا؛ روزى را كه ما از هر امّتى، گروهى را از كسانى كه آيات ما را تكذيب مىكردند محشور مىكنيم» (نمل/83) با توجه به روایات به رجعت در زمان ظهور تفسیر و معنا شده است. در روایت آمده عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَال: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام): يُنْكِرُ أَهْلُ الْعِرَاقِ الرَّجْعَةَ؟ قُلْت: نَعَمْ. قَال: أمَا يَقْرَءُونَ الْقُرْآنَ «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجا»؛ ابو بصير گفت: حضرت صادق (عليه السّلام) به من فرمود: آيا مردم عراق رجعت را انكار مي¬كنند؟ عرض كردم: آرى. فرمود: آيا اين آيه را در قرآن نخواندهاند: «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجا». (بحارالانوار، ج53، ص40، ح6)