montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

مقدمه
نگرانی‌های اقتصادی امروزه یکی از مهمترین دغدغه‌های بشری است. هر از گاهی شوکی بازار اقتصاد را ملتهب می‌کند و به تبع آن ضربان قلب بسیاری به شماره می‌افتد. التهابات گاه بیگاه بازار ارز و سکه و... نمونه ای از این ماجرای دائمی است. در میهمانی ها و نشست های خانوادگی اگر حضار بتوانند دست از موبایل و پیامک بازی بردارند، اولین حرفی که به میان می آید، گرانی اجناس و درآمد نا کافی و... از این حرفهاست. جالب اینکه بسیاری از نوسانات بازار نه حقیقی بلکه بیشتر از فضای رسانه ای و شایعات شکل می گیرد. کافی است شایعه شود فلان محصول در حال گران شدن است، آنگاه یکباره صف های طویل زن و مرد است که در درب مغازه ها شکل می گیرد و گاهی چه حرمت ها که شکسته نمی شود.
امروزه معمای اقتصاد به معادله هزار مجهولی تبدیل شده و افکار کارشناسان اقتصادی هم از درک آن عاجز گردیده است.
دنیای امروز دچار بحرانهای فراوانی در این زمینه است و غالب ناآرامی های اجتماعی در غرب منشاء اقتصادی دارد؛ فاصله طبقاتی روز افزون شده است و فقر در حال گسترش می باشد. در این زمینه حرف بسیار است، اما به راستی چرا دنیا این گونه شده است و چگونه می شود که این گونه نباشد؟!
دور نمایی از اقتصاد عصر ظهور
ازجمله ی تصاویری که در ذهن ها از دوران ظهور نقش می بندد رفاه مردم آن دوران و وضعیت خوش معیشتی آنان است. به راستی از این همه معضلات اقتصادی و معیشتی که امروز گریبانگیر ماست در آن دوران خبری نیست؟ وقتی در روایات آمده است که در آن دوران مردم می خواهند زکات بدهند ولی کسی را محتاج زکات نمی یابند، حکایت از چیست؟ آیا حکایت از برخورداری عموم مردم دنیا از حداقل درآمد است؟ قطعاً این طور نیست! این که در آن دوران محتاج زکات وجود ندارد، با توجه به مصارف زکات بیانگر این مهم است که در آن دوران مردم برخوردارند، نه در حد بخور و نمیر که در حد شأن و جایگاه اجتماعی شان! مردم آن دوران نه تنها مشکل خوراک و پوشاک و مسکن و ... ندارند، بلکه مطابق شأن و منزلت اجتماعی خود زندگی می کنند. به راستی چگونه می شود که دنیای عصر ظهور، عصر وفور نعمت و سرخوشی مردمان می گردد؟
عدالت
اولین پاسخی که برای سؤال فوق به ذهن می رسد اجرای عدالت است. اینکه در دوران حکومت حضرت مهدی علیه السلام مردم خوش و خرم زندگی می کنند، ثمره ی اجرای عدالت است. در جامعه ای که عدالت فراگیر شود، کاخی سر به فلک نمیکشد که در کنار آن کوخی رخ بنماید! آری؛ عدالت موجب می گردد تا حق همه مردم پرداخته شود، و کسی حقوق دیگران را پایمال نکند. توزیع عادلانه درآمدهای عمومی موجب رفع فقر می شود؛ امّا اجرای عدالت اقتصادی به تنهایی ضامن زندگی سعادتمندانه مردم در عصر ظهور نیست.
فراوانی ثروت
ممکن است کسانی بگویند شرط اینکه اجرای عدالت موجب رفاه و بهره مندی مردم گردد، وفور نعمت یا به تعبیردیگر فراوانی درآمد و ثروت های همگانی است؛ اگر در جامعه ای درآمدهای عمومی کم باشد عدالت بیشتر از آنکه توزیع عادلانه ثروت باشد توزیع فقر است و اینکه در عصر ظهور عدالت مهدوی ثمر می دهد به خاطر وفور نعمت در عصر ایشان است. در روایات نیز به این مسأله به اشکال مختلف اشاره شده است، اما مسأله اینجاست که به نظر می رسد با وجود وفور نعمت نیز آن زندگی آرمانی ایجاد نخواهد شد؟ چرا؟ دلیل آن را پس از نقل یک روایت مهم بیان می کنیم؛ «پس از ظهور، به امر حضرت منادی ندا می دهد: آیا کسی هست که به مال نیازمند باشد؟ هیچ کسی اعلام نیاز نمی کند به جز یک نفر. منادی به او می‌گوید برو نزد خزانه دار و بگو که مهدی دستور داد به من مال دهی. خزانه دار پول فراوانی در دامن او ریخته و می گوید: بردار. او با اینکه مردی توانمند است از بردن پول ها عاجز و پشیمان شده، می خواهد که پول ها را پس دهد، به او گفته می شود ما چیزی را که بخشیدیم پس نمی گیریم! »
به راستی چه می شود که با وجود اعلام همگانی مبنی بر باز بودن در خزانه و بخشش مال، در کل عالم فقط یک نفر احساس نیاز می کند و او هم پیشیمان می شود؟ اگر امروز چنین اعلامی صورت پذیرد که هر کس ، هر قدر نیاز دارد بیاید و بردارد، چه می شود!؟؟ آیا فقط فقرا و نیازمندان هجوم می آورند؟! قطعاً آنهایی که وضعشان بهتر و ماشینِ زیر پایشان مدل بالاتراست، از همه زودتر خود را می رسانند! واقعیت تلخ امروز این است که آنهایی که داراترند بیشتر حرص مال دارند! احتکار و اخلال در اقتصاد و اختلاس و .... معمولاً کار ثروتمندان است نه اقشار کم درآمد! بنابراین؛ دارا بودن، شرط لازم رفاه اقتصادی هست ولی کافی نیست! وآن زندگی پر از آرامش اقتصادی عصر ظهور فقط با اجرای عدالت و فراوانی ثروت محقق نمی شود !
تحول از درون
رفاه حقیقی وقتی حاصل می شود که انسان از درون احساس بی نیازی کند؛ آنگاه است که آرامش در زندگی حاصل شده فرصت تفکر برای انسان ایجاد می شود. در روایات اهل بیت علیه السلام از احساس بی نیازی درونی به «غنای در نفس» تعبیر شده است. فراوانی نعمت و اجرای عدالت اقتصادی موجبات دارا شدن مردم را فراهم می کند، اما آرامش حقیقی در عرصه اقتصاد یعنی حرص مال نزدن و چشم به مال دیگران ندوختن، دلبسته به مال خود نشدن و ... در پرتو غنای نفس ایجاد می شود.
اتفاق مهمی که در عصر ظهور می افتد اصلاح درون آدم هاست. در آیه 55 سوره نور که از مهمترین آیات مربوط به حضرت حجت می باشد. خداوند وعده می دهد که زمین را در اختیار صالحان قرار داده، دین آنها را پا برجا کند و هرگونه خوف و نگرانی را از آن ها برطرف ساخته؛ به امنیت و آرامش مبدل گرداند. یکی از مهمترین نگرانی ها و ناامنی ها، ناامنی اقتصادی است یعنی خداوند وعده می دهد در عصر حاکمیت صالحان نگرانی های اقتصادی از بین خواهد رفت. اما نکته ظریف و بسیار حساس اینجاست که می فرماید: (و لیبدلنهم من بعد خوفهم امنا) ؛ ویقیناً ایشان را بعد از خوفشان به امنیت مبدل می کند . نمی فرماید خوف آنها را به امنیت مبدل می کند بلکه این تبدیل را به خود مردمان آن عصر نسبت می دهد نه به شرایط پیرامونی آنها! (دقت شود)؛ یعنی در عصر ظهور، تحول از آدم ها شروع می شود. وقتی آدم ها عوض شوند دنیای پیرامون آنها نیز عوض خواهد شد. وقتی انسان از درون متحول شد و به غنای نفس (احساس بی نیازی) رسید در بیرون هم آرامش اقتصادی ایجاد شده ، معضلات متنوع و متکثر اقتصادی از بین خواهد رفت. بنابراین :
*وقتی افراد از درون احساس بی نیازی کنند به دنبال انباشت بی مبنای ثروت نخواهند رفت و حق کسی را ضایع نخواهند نمود.
*وقتی انسانها از درون ملتهب نباشند در مقابل نابسامانی هاآرام اند و التهاب مضاعف ایجاد نکرده و به حق خود قناعت می کنند.
*وقتی مردم غنای نفس داشته باشند در برابر شایعه ها و... دچار پریشانی نشده و به خدا توکل می کنند .
بنابراین به طور کلی 3 مؤلفه ی اجرای عدالت ، فراوانی ثروت وتحول درونی انسان ها عامل امنیت اقتصادی در عصر ظهور می باشد.
و اما امروز....
امروز هم اگر به دنبال اصلاحات اقتصادی در جامعه هستیم باید علاوه بر تلاش در اجرای عدالت، و اصلاح ساز و کارهای اقتصادی و علاوه بر توجه ویژه به تولید، برای بالا بردن ثروت ملی باید بر ایجاد غنای نفس، احساس بی نیازی و آرامش درونی مردمان همت گمارد .
برای ایجاد غنای نفس در مردم باید بر دو مطلب تأکید کرد :
1-توجه دادن مردم به افق هایی بالاتر از زندگی دنیا
امام صادق علیه السلام در حدیثی زیبا می فرمایند:
"من اصبح و امسی و الدنیا اکبر همه جعل الله الفقر بین عیینه وشتّ امره ولم ینل الدنیا الاّ ما قسّم له و من اصبح و امسی و الاخره اکبر همه جعل الله الغنی فی قلبه و جمع امره".
کسی که در زندگی اولویت و همت اصلی اش دنیا باشد خداوند فقر را در مقابل چشمانش قرار می دهد؛ (یعنی همواره فقر می بیند حتی اگر برخوردار باشد.) زندگی و امورش را مشتّت (مملو از پریشانی) می گرداند و بهره ی او از دنیا نیز همان قدر خواهد بود که مقدر شده و کسی که در زندگی همت و اولویتش آخرت باشد خداوند غنا (بی نیازی) را در قلب او قرار داده و زندگی اش را سامان می بخشد.
2-توجه دادن مردم به رزاقیت الهی
اگر مردم به رزاقیت الهی ایمان داشته باشند، بر اساس وظیفه تلاش می کنند، و برای کسب مال بیشتر، حق و نا حق نمی کنند. در زمانه عسر و سختی صبر و توکل پیشه می کنند و هنگام فراوانی شکر خدا به جای می آورند و در واقع ایمان به رزاقیت الهی است که اکسیر اعظم درمان دردهای اقتصادی مردم است !
نویسنده : رسول صادقیان
عدالت ، فراوانی ثروت ، تحول درونی = امنیت اقتصادی در عصر ظهور


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته