اما اهداف و آثار رجعت که از ادعیه و زیارات استفاده شده است:
1- ثواب نصرت امام
مرحوم طبرسی: اخبار بسيارى دلالت دارند بر اينكه خداوند در زمان قيام حضرت مهدى (عجل الله تعالی فرجه) گروهى از آن ها را كه مرده اند، زنده مى كند. بعضى از رجعت كنندگان از دوستان و شيعيان مهدى (علیه السلام) هستند كه ثواب نصرت و كمك او نصيبشان مى شود و به دولت مهدى شاد مى شوند. بعضى ديگر از دشمنانش هستند كه براى گرفته شدن انتقام از ايشان برمي¬گردند تا عذاب دنيا را بچشند و به دست شيعيان كشته شوند و از قدرت و شوكت مهدى احساس سرافكندگى و حقارت كنند. (مجمع البيان، ج7، ص367)
سید مرتضی به نقل از شیخ مفید: عقيده شيعه اماميه درباره رجعت آن است كه خداوند متعال در موقع ظهور امام مهدى (عليه السّلام) مردمى از شيعيان آن حضرت را كه قبلاً مرده بودند، به دنيا برمي گرداند تا به ثواب يارى او و مساعدت وى و مشاهده دولت آن حضرت فائز گردند. همچنين مردمى از دشمنان آن حضرت را نيز زنده مي گرداند، تا از آن ها انتقام گيرد. و آن ها نيز از مشاهده ظهور حق و بالا گرفتن دين پيروان حق، زجر بكشند. (بحارالانوار، ج53، ص122)
علامه مجلسی: از اخبار استفاده می شود که خداوند هنگام قیام قائم (عجل الله تعالی فرجه) گروهی از اولیای الهی و شیعیان را که از دنیا رفته اند به دنیا برمی گرداند تا به ثواب نصرت و یاری امام نایل شوند و از ظهور دولت و حکومت امام (عدل الهی) مسرور شوند، و گروهی از دشمنانش را نیز برمی گرداند تا از آنان انتقام بگیرد و آنان با دیدن حکومت حق ذلت و حقارت دنیا را نیز بچشند. (بحار الأنوار، ج53، ص126)
تفسیر نمونه: گروهى از مؤمنان خالص ....برمی گردند تا شاهد و ناظر حكومت جهانى حق و عدالت باشند و در بناى اين حكومت شركت جويند، چرا كه شركت در تشكيل چنين حكومتى از بزرگترين افتخارات است. و به عكس گروهى از منافقان و جباران سرسخت علاوه بر كيفر خاص خود در رستاخيز بايد مجازات هايى در اين جهان، نظير آنچه اقوام سركشى مانند فرعونيان و عاد و ثمود و قوم لوط ديدند ببينند، و تنها راه آن رجعت است. (ج15، ص559)
2- تکامل نفس
مرحوم علامه طباطبایی می گوید: اما اين كه چيزى كه از قوه به فعليت در آمده، ديگر محال است بالقوه شود، مطلبى است صحيح، و ليكن قبول نداريم كه مسأله مورد بحث ما (رجعت) از اين باب باشد، براى اين كه مورد فرض او با مورد فرض ما مختلف است، مورد فرض او كسى است كه عمر طبيعى خود را كرده، و به مرگ طبيعى از دنيا رفته باشد، كه برگشتن او به دنيا مستلزم آن امر محال است، و اما مرگ اخترامى (اجل غیر حتمی) كه عاملى غير طبيعى از قبيل قتل و يا مرض باعث آن شود، برگشتن انسان بعد از چنين مرگى به دنيا مستلزم هيچ محذور و اشكالى نيست، چون ممكن است انسان بعد از آن كه به مرگ غير طبيعى از دنيا رفته در زمانى ديگر مستعد كمالى شود، كه در زمانى غير از زمان زندگيش موجود و فراهم باشد، و بعد از مردن دوباره زنده شود تا آن كمال را بدست آورد. و يا ممكن است اصل استعدادش مشروط باشد به اين كه مقدارى در برزخ زندگى كرده باشد، چنين كسى بعد از مردن و ديدن برزخ داراى آن استعداد مى شود، و دوباره به دنيا برمى گردد، كه آن كمال را به دست آورد، كه در هر يك از اين دو فرض مسأله رجعت و برگشتن به دنيا جايز است، و مستلزم محذور محال نيست. (المیزان، ج2، ص106، ذیل آیه210 از سوره بقره)
تفسیر نمونه: گروهى از مؤمنان خالص كه در مسير تكامل معنوى با موانعی در زندگى خود روبرو شده اند و تكامل آن ها ناتمام مانده است حكمت الهى ايجاب مى كند كه سير تكاملى خود را از طريق بازگشت مجدد به اين جهان ادامه دهند (ج15، ص559)
به بیان دیگر، رجعت لطفی از جانب خداوند در حق انسان های پاک و موحدّی است که هدفشان در زندگی عمل به دستورات الهی و حرکت در مسیر قرب به خدا بود. اینان در راه رسیدن به این مقصد نورانی همه تلاش و کوشش خود را بکار بستند. اما برخی انسان های ناپاک و فاسد در مسیر حرکت اینان مانع ایجاد کردند و نگذاشتند اینان در مدت عمر طبیعی خود، تلاششان را به سرانجام برسانند و به هدفی که می توانستند برسند؛ نایل شوند. وقتی
الف) از لحاظ قوانین حاکم بر دنیا، زنده شدن دوباره انسان ممنوع نباشد،
ب) و امکان داشته باشد قدرت الهی بر حیات دوباره انسان تعلق بگیرد،
ج) و باور داشته باشیم خداوند فیّاض است و فیض از او جدا نیست و هر جا امکان تحقق فیض باشد حتما خداوند فیضش را عنایت می کند،
د) و انسان نیز قابلیت أخذ فیض را در خود ایجاد کرده باشد،
بنابر این می توان نتیجه گرفت رجعت لطفی از طرف خداوند برای انسان برای کسب کمالات بیشتر بوده و اتفاق خواهد افتاد.
3- انتقام از ظالمان و تشفّی دل مظلومان
یکی از آثاری که برای رجعت گفته شده است بازگشت افراد ظالم و فاسدی است که در کفر و شرک و تباهی به نهایت رسیده بودند. خداوند در زمان ظهور اینان را دوباره زنده می کند تا از آنان انتقام گرفته شود و دل انسان های مظلوم و بی گناه نیز تشفّی یابد. در توضیح این مطلب می توان چنین گفت:
آدمی از جهت روحی و روانی به گونه ای است که از کیفر دنیا و مجازات در برابر مردم گریزان است. حفظ آبرو حقیقتی است که همه انسان ها به آن توجه دارند و از ریخته شدن آبرویشان در نزد مردم و افکار عمومی به شدت هراسناک هستند. خودکشی انسان های ظالم برای فرار از دادگاه و مجازات مردمی، شاهدی گویا بر این مطلب است. امکان رجعت این گونه افراد، هم هشداری برای آنان است که بدانند از مجازات راه فراری نیست و لذا در اعمال خود تجدید نظر بکنند و تا دیر نشده بازگردند، و هم تأکیدی بر عدالت الهی و اجرای آن در همه مقاطع زندگی بشر است که هیچ کس از کیفر اعمال خود حتی در دنیا (جدای از آخرت) رهایی ندارد.
از سوی دیگر، روحیه انسان ها به گونه ای آفریده شده است که در عین آن که نسبت به همنوع مهربان بوده و از ناراحتی او متأثّر می گردند و گویا جامعه انسانی را به منزله یک پیکر می دانند، همانطور که شاعر بلند آوازه ایران، سعدی، بر اساس روایت به آن توجه داده و چنین سروده است
بنی آدم اعضای یک پیکرند که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
اما نسبت به افراد ظالم و کیفر آنان بی تفاوت نیستند، و از این که عده ای بخواهند حقوق دیگران ضایع کرده و باعث از بین رفتن آرامش و آسایش آنان شوند، ناراحت می شوند. برای انسان قابل پذیرش نیست که کسی در حق دیگران انواع ظلم و تباهی را روا دارد و جامعه را به نابودی سوق دهد و بعد بدون هیچ مکافاتی و یا حتی در کمال خوشی زندگیش تمام شود و از دنیا برود و فقط گفته شود در آخرت کیفر می بیند. این گونه برخورد قلب انسان مظلومی که جریحه دار شده التیام نمی بخشد و او را آرام نمی کند. خواست و آرزوی بی گناهان و مظلومان این است که خداوند عادل، در این دنیا نیز گوشه ای از عدالتش را نمایان سازد و در حدّ این دنیا عقوبتی برای ظالمان در نظر بگیرد تا همه بدانند هیچ کس از کیفر اعمال ناپسندش، حتی در دنیا نیز در امان نیست.
و آیا کیفری دنیایی از این سنگین تر هست که خدا در زمان حاکمیت عدل خویش به دست مردی از اولیائش، ظالمانی را که تلاششان بر نابودی انسان ها و از بین مردن حق و انسانیت و دینداری بود دوباره زنده کند تا هم با چشم خود پیروزی حق بر باطل و حقارت خود را ببینند و از درون آتش بگیرند و هم به آنچه که از آن فرار می کردند (مکافات دنیا و آبروریزی)، گرفتار شوند؟
و آیا برای مظلومان سخنی از این شیرین تر هست که به آنان نوید داده شود که خداوند داد مظلومان را از ظالمان خواهد ستاند و آنان را در همین دنیا کیفر خواهد داد، و حتی برخی از مظلومان را دوباره زنده می کند تا به چشم خود پیروزی حق و عقوبت ظالمان را ببینند؟
4- امید و تلاش
از آثار بسیار ارزنده رجعت ایجاد امید و انگیزه در انسان و جامعه انسانی است که باعث تلاش بیشتر و بالندگی می شود. و این یکی از فواید مهم تربیتی اعتقاد به رجعت است. امید به آمدن منجی و نجات انسان ها و احتمال درک زمان ظهورش، از جمله عوامل بسیار مهمی است که آدمی را از یأس حفظ کرده، او را به تلاش و آماده سازی زمینه ظهور او فرمان می دهد و او را به سمت تعالی و تکامل روحی و معنوی سوق می دهد. در این زمینه اعتقاد به زنده شدن و رجعت انسان های پاک نهاد و مؤمن در زمان ظهور را، نباید از نظر دور داشت. انسان اگر بداند در زمان ظهور برخی از افراد متقی و پرهیزکار که عمر خود را در ایمان به خدا و عمل به دستورات او گذرانده و لیاقت یاری امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) را در خود ایجاد کرده اند، حتی اگر از دنیا بروند، باز در زمان ظهور زنده شده و در رکاب امام و از یاوران او خواهند بود و هم به ثواب یاری او نایل می شوند و هم دوران سبز دولت عدل الهی را درک می کنند، این باور او را برای تلاش به عمل به وظایف دینی و کسب صفات و روحیات یاوران مهدی (علیه السلام) مصمم می کند و می داند حرکت او برای تعالی معنوی علاوه بر این که درجات بلند قرب الهی و عالم آخرت را به دنبال دارد، در دنیا نیز امکان حضور در زمان برقراری دولت عدل الهی و نصرت ولیّ خدا را نتیجه می دهد. و روشن است که دیگر برای چنین فردی، یأس و سرخوردگی و کوتاهی در انجام وظایف دینی و زمینه سازی ظهور معنا ندارد.
نویسنده: مهدی یوسفیان
رجعت ـ بخش چهارم (اهداف و آثار رجعت با توجه به ادعیه و زیارات)