امام علیه السلام نگهبان اهل زمین
اینک نسبت به بعضی از فرازهای فرمایش امام سجاد علیه السلام توضیحاتی ارائه می دهیم:
«نحن أمان لأهل الأرض کما أنّ النجوم أمان لأهل السماء». [1]
در این فراز از سخنان امام علیه السلام به نقش حیاتی و پر اهمیّت ائمه ی اطهار علیهم السلام نسبت به امنیت و آرامش اهل زمین اشاره گردیده و وجود امامان و رهبران معصوم - که از سوی خدا عهده دار مسئولیت هدایت و ارشاد و رهبری جامعه گردیده اند - برای اهل زمین، موجب امنیت و آرامش دانسته شده و این به سان ستارگان آسمان است که موجب آرامش اهل آسمانند.
توضیح سخن امام علیه السلام
ما هنگامی می توانیم مفاد و منظور کلام جامع و بلند امام سجاد علیه السلام را خوب درک کنیم که نسبت به خداوند متعال و اهداف وی از خلقت انسان ها و سایر موجودات، شناخت صحیح داشته باشیم. زیرا شناخت صحیح خداوند متعال است که به انسان امکان شناخت پیامبر و امامان را می دهد. به طور حتم اگر شناخت و برداشت انسان نسبت به معارف الهی ضعیف و ناچیز باشد و خصوصیات و صفات خداوند را در حدّ لزوم نشناسد، در معرفت پیامبر و امام نیز ناتوان خواهد بود؛ تا جایی که ممکن است کسانی را به عنوان پیامبر یا امام و خلیفه بشناسد که اساساً لیاقت این مَناصب سه گانه را نداشته باشند. پس شناخت صحیح خداوند است که به انسان، این بینش و فهم را می دهد که دنبال هرکس که ادّعای نبوّت یا خلافت و امامت را بنماید، نرود و بدون دلیل و برهان قطع، سخن کسی را نپذیرد.
با توجه به این مقدّمه ی کوتاه، چنین نتیجه می گیریم که تمام انحرافاتی که در امم گذشته و صدر اسلام در امّت اسلام رخ داد و مردم را به انحراف و ضلالت کشاند، معمولاً به واسطه ی کسانی بود که شناخت آن ها نسبت به خدا و پیامبران، ضعیف و نادرست بود؛ امت حضرت موسی علیه السلام به واسطه ی عدم شناخت صحیح و کافی از خدا و پیامبر، در آزمایش کوتاه و چهل روزه، شکست خورد و به دنبال سامری و گوساله اش راه افتاده و دست از بندگی خداوند عالم کشیده و گوساله را به عنوان معبود خود پذیرفتند. [2]
لذا در دعاهای رسیده از ائمه اطهار علیهم السلام این نکته خاطر نشان گردیده است که در هر حال، انسان باید شناخت خود را نسبت به خدا افزایش دهد و با دعا و درخواست از خداوند متعال کمک بگیرد. زیرا شناخت صحیح معارف دینی، اعم از شناخت پیامبر و امام، بستگی به شناخت خداوند دارد. لذا سفارش شده است که در هنگام دعا و کمک خواستن از خداوند چنین بگوییم:
«اللّهُمَّ عرَّفنی نفسک فإنّک إن لم تُعرِّفنی نفسک لم أعرف نبیّک، اللّهُمَّ عرّفنی رسولک فإنَّک إن لم تعرّفنی رسولک لم أعرف حجّتک، اللّهمَّ عرّفنی حجّتک فإنّک إن لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی». [3]
«خداوندا! خودت را به من بشناسان. زیرا اگر خودت را به من نشناساندی، فرستاده ات را نخواهم شناخت. خداوندا! فرستاده ات را به من بشناسان. زیرا اگر فرستاده ات را معرّفی ننمودی، حجّت تو را نخواهم شناخت. خداوندا! حجّت خود را به من بشناسان. زیرا اگر حجّتت را به من نشناساندی، از دینم منحرف خواهم گشت.»
مضمون این دعای شریف شاهد گفتار ماست که گفتیم اگر خدا را خوب بشناسیم، رسول خدا را نیز خواهیم شناخت و اگر پیامبر را شناختیم ، امام و حجت خدا، بعد از وی را نیز خواهیم شناخت.
آنچه در توضیح جملات این دعا باید گفت این که معرفت خداوند متعال دارای مراتب و درجاتی است که انسان تا حدّی به برکت فطرت و عقل می تواند به آن دست یابد؛ لکن معرفت صحیح و کامل را باید به کمک پیامبران الهی و خلفای راستین آنان که بیانگر معارف دینی هستند، کسب کرد.
در این موضوع از ائمه ی اطهار علیهم السلام روایات فراوان رسیده است که به یک نمونه از آن اشاره می کنیم:
ابی حمزه ی ثمالی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
«إنّما یعبد الله من یعرف الله فأمّا من لا یعرف الله فإنّما یعبده هکذا ضُلالاً.[4] قلت: جعلت فداک فما معرفة الله؟
قال: تصدیق الله عزّوجّل و تصدیق رسوله و موالاة علی علیه السلام و الإئتمام به و بالائمة الهدی علیهم السلام و البرائة إلی الله عزّوجلّ من عدوّهم، هکذا یعرف الله عزوجّل». [5]
همانا کسی خدا را عبادت می کند که او را شناخته باشد؛ امّا کسی که خدا را نشناسد، عبادت او از روی ضلالت و گمراهی انجام می گیرد.»
ابوحمزه با شنیدن این سخن از امام باقر علیه السلام، عرض کرد: معرفت خدا چیست؟
حضرت فرمود:
«معرفت خدا، تصدیق خدا و تصدیق رسول خدا و دوستی علی بن ابی طالب و پیروی نمودن از او و ائمه ی هدی علیهم السلام و بیزاری جستن از دشمنان آن ها است. این است معرفت صحیح خداوند عزّوجلّ.»
وجود امام معصوم موجب آرامش اهل زمین است
اگر شناخت صحیح نسبت به خداوند متعال از راه نزول وحی به وسیله ی حجت خدا و امام بعد از پیامبر انجام گیرد، به خوبی روشن می شود که وجود امام معصوم در میان جامعه ی بشری از جهات گوناگون موجب آرامش و امنیت برای ساکنان زمین است.
اینک به گوشه ای از آن جهات اشاره می کنیم.
1-امنیت فکری و روحی
امام و حجت بر اساس این که مسئولیت هدایت و ارشاد جامعه را بر عهده دارد، از مرزهای اعتقادی و فکری جامعه ی اسلامی نگهبانی می کند تا مورد هجوم افکار غلط و اعتقادات منحرف دشمنان خدا واقع نشود. در پرتو هدایت و ارشاد حجت خداست که انحرافات فکری و عقیدتی که موجب تزلزل فکری و روحی جامعه است، از بین رفته و امنیت فکری و روحی به وجود می آید.
2- به دست گرفتن زمام امور جامعه
مسئولیت دیگر امام به دست گرفتن زمام امور جامعه است که در صورت فراهم شدن شرایط و امکانات کافی، امام زمام امور را به دست گرفته و قسط و عدالت همگانی را جایگزین بی عدالتی ها - که نظم و آرامش اجتماعی را بر هم می زند - می نماید؛ در نتیجه اهل زمین از آرامش و ثبات برخوردار می گردند.
اگر می بینیم که امام از تصرف ظاهری در اداره ی امور جهان خودداری می کند، به واسطه ی عدم وجود شرایط و مقدمات لازم است و خودداری از تصرف ظاهری در امور، چیزی نیست که منحصر به حضرت حجت علیه السلام باشد، بلکه امامان پیشین نیز چنین بودند، چنانکه در تاریخ زندگانی حضرت امیرالمومنین علیه السلام می بینیم که آن حضرت بیش از بیست و پنج سال در امور اجرایی دخالت و تصرف نکردند؛ در عین حال که از اولین لحظه ی ارتحال پیامبر گرامی اسلام واجد تمام شرایط زعامت جهان بشریت بودند و علاوه بر آن، از طرف خدا و پیامبر نیز به مقام ولایت و امامت بر مردم انتخاب شده بودند، لکن وقتی موضوع غصب خلافت پیش آمد، جامعه ی اسلامی به واسطه ی کوتاهی و سهل انگاری عده ای و نفاق و دشمنی عده ای دیگر از برکات وجود امام و رهبری معصوم، محروم ماند.
اگر امروز اجتماع ما از برکات تصرف مستقیم امام و حجت خدا محروم است، نه تنها مربوط به کوتاهی مسلمین صدر اسلام، بلکه به خاطر غفلت های جامعه ی خود ما نیز می باشد.
توضیح این که مسئول دخالت نکردن و تصرف ننمودن ائمه ی اطهار علیهم السلام در گذشته وحال، مردمی هستند که از اطاعت پیشوایان راستین اسلام سر باز زدند و به مخالفت با آنان برخاستند. امید است روزی فرا رسد که جامعه ی اسلامی و مردم جهان به این حقیقت پی ببرند که برای دست یافتن به عالی ترین مدارج تکامل انسانی، ناگزیرند از انسانی کامل و معصوم که واجد تمام شرایط رهبری در ابعاد مختلف زندگی انسان است، اطاعت و پیروی کنند؛ در این صورت است که زمینه و شرایط برای تصرف مستقیم حجت و ولیّ فراهم می گردد و امام با اذن خداوند متعال ظاهر خواهد گشت و زمین را از عدل و قسط پرکند و ظلم و بیداد را از بین ببرد، چنانکه امیر المؤمنین علیه السلام پس از بیست و پنج سال کناره گیری از تصرف در امور مسلمانان، بعد از فراهم شدن شرایط، رسماً زمام امور را به دست گرفت و موفق گردید که در این مدّت کوتاهِ زعامت و رهبری خود نمونه ای از حکومت قرآن اسلام را برای همه ی مسلمانان و حتی برای جهان بشریّت ترسیم کند.
در پایان این بحث ، فرمایش مرحوم محققّ طوسی در «تجرید الاعتقاد» را می آوریم. او می گوید:
«وجوده لطف و تصرّفه لطف آخر و عدمه منّا». [6]
وجود امام لطف و اتمام حجت بر بندگان است. خداوند به مقتضای حکمت خویش به وسیله ی انتخاب و نصب امام برای هدایت جامعه ی بشری، حجت را بر همگان تمام نمود؛ به طوری که آن را نعمت دانسته و اکمال دین را مربوط به آن می داند. لذا درباره ی روز غدیر - روز نصب امام علیه السلام - می فرماید:
(الیَومَ أَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم وَ أَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتِی). [7]
امّا اگر مردم از این نعمت خداوند منتفع نمی شوند و امام در امور اجرایی تصرّف نمی کند، به واسطه ی سهل انگاری و کوتاهی خود آن ها است. لذا بر تمام امت اسلام است که از خواب غفلت بیدار شوند و مقدّمات حضور امام معصوم را در میان خود به وجود آورند تا از برکات کامل الهی برخوردار گردند. به امید آن روز.
پی نوشت:
1- این جمله در توقیع امام زمان علیه السلام نیز آمده که حضرت فرموده اند: «إنّی لأمان لأهل الأرض کما أنّ النجوم أمان لأهل السماء». احتجاج طبرسی، ج2، ص545.
2- در آیاتی از قرآن کریم، مانند آیه 51 سوره بقره به این مطلب اشاره شده است.
3- اصول کافی، ج1، ص337، ح5.
4- با توجه به ذیل روایت «هکذا» اشاره به عبارت منحرفین از خطّ مستقیم ولایت ائمه ی اطهار علیهم السلام است.
5- اصول کافی، ج1، ص180.
6- کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص285.
7- «امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم». سوره مائده آیه3.