montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

مقدمات
قبل از بررسی نشانه¬های ظهور، لازم است به چند مطلب مهم اشاره شود.
* تقسیمات علایم
برای علایم تقسیمات متعدّدی شده است که برخی از آنها اشاره می ¬شود:
الف) حتمی و غیر حتمی؛ این تقسیم بندی برگرفته از روایات است؛ بدین معنی که در روایات موجود بعضی علایم، از امور محتومه دانسته شده است که مراد از آن حتمیّت وقوع آنها است و بعضی از علایم دیگر غیر حتمی معرفی شده است که مراد از آن امکان واقع نشدن و تحقّق پیدا نکردن آنهاست. به روایت ذیل دقت کنید:
امام باقر (علیه السلام) فرمود: انَّ مِنَ الاُمور امٌوراً مَوقُفةً و اُموُراً مَحتُومَةً، وَ انَّ السُفیانی مِنَ المَحتُومِ الذی لابُدَّ مِنه؛ به درستی که بعضی از امور، امور موقوف (غیر حتمی) هستند و بعضی امور حتمی و به درستی سفیانی از امور حتمی است که چاره ¬ای از آن نیست. (غیبت نعمانی، ب 118، ح6)
شبیه به این روایت، روایات دیگری هست که علایم را به دو گروه حتمی و غیر حتمی تقسیم کرده است.

ب) متصل و منفصل؛ (از این علامت به قریب و بعید نیز می¬توان تعبیر کرد (متصل یا قریب، منفصل یا بعید). مراد از علایم متصل، علایمی است که نزدیک به ظهور و همراه با آن تحقّق می ¬یابند به گونه ¬ای که فاصلة زمانی زیادی بین آنها و ظهور نیست و پیدایش این علایم به معنای قریب الوقوع بودن ظهور است، و مراد از علایم منفصل، علایمی است که با زمان ظهور فاصله زمانی دارد و تحقق و پیدایش آنها باعث اطمینان قلبی بیشتر مؤمنان شده و روحیه امید را در آنان زنده نگه می-دارد.
از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است: لَیسَ بَینَ قِیام القائِم وَ بَینَ قَتلِ النَّفسِ الزَّکِیَّة الاّ خَمس عَشرَة لَیلَة؛ نیست بین قیام قائم و بین قتل نفس زکیه (یکی از علایم ظهور) مگر 15 شب. (غیبة طوسی، ص445، ش440)
این روایت به روشنی عدم فاصله زمانی بین نشانه و ظهور را بیان می¬کند. در روایتی دیگر امام باقر (علیه السلام) ضمن بیان علایم، به اختلاف بنی عباس اشاره دارد «و اِختِلافُ بَنی عَبّاس فِی الدَّولَة مِنَ المَحتوُم» (ارشاد مفید، باب ذکر علامات قیام القائم، ح3) ظاهراً مراد از بنی عباس همان خلفای عباسی هستند که بعد از بنی امیه بر مسند قدرت تکیه دادند، و روشن است که از این اختلاف و زوال دولت بنی عباس صدها سال می ¬گذرد.
البته باید توجه داشت که معمول علایم حتمی از گروه علامت¬ های متصّل می ¬باشند که نزدیک ظهور محقّق می ¬شوند.

ج) عادی و غیر عادی؛ مراد از نشانه¬ های عادي (طبیعی) علایمی است که واقع شدن آنها مانند پیدایش سایر پدیده ¬ها روال عادی دارد مانند خروح سفیانی وقتل نفس زکیّه، و علایم غير عادي (غیر طبیعی) نشانه¬ هایی را شامل می ¬شود که به شکل معجزه ¬آسا رخ می ¬دهد مانند ندای آسمانی و خورشید گرفتگي در نیمه ماه رمضان و ماه گرفتگي در آخر ماه.

عن ثعلبة بن الأزدی قال: قال ابوجعفر (علیه السلام): آیَتان تَکُون قَبلَ القائِم کُسوفُ الشَّمسِ فِی النِصفِ مِن شَهرِ رَمضان وَ خُسُوفُ القَمَرِ فِی آخِرِه. قال: قلتُ: یَابن رَسُولِ الله تَکسُفُ الشَّمسُ فِی آخِر الشَّهرِ وَ القَمر فِی النِصفِ. فقال ابوجعفر (علیه السلام): اَنَا اَعلَمُ بِما قُلّتُ، اِنَّهُما آیَتان لَم تَکوُنا مُنذُ هَبَطَ آدَمُ (علیه السلام)؛ ثعلبه می¬گوید: امام باقر (سلام الله علیه) فرمود: دو نشانه قبل از قیام قائم به وقوع می ¬پیوندد خورشید گرفتگی در نیمة ماه رمضان و ماه گرفتگی در آخر آن ماه. گفتم: ای پسر رسول خدا خورشید در آخر ماه می¬ گیرد و ماه در نیمه آن. فرمود: من داناترم به آنچه گفتم، اینها دو علامتی است که از زمان هبوط آدم (به زمین) سابقه نداشته است. (ارشاد مفید، باب ذکر علامات قیام القائم، ح10)

د) آسمانی و زمینی؛ مراد از علایم آسمانی علایمی هستند که ظهور آنها در آسمان خواهد بود مانند ندای آسمانی و یا خسوف و کسوف ماه و خورشید و مراد از علایم زمینی علایمی هستند که در روی زمین به وجود می ¬آید باشد خروج سفیانی و قتل نفس زکیه.
البته تقسیمات دیگر نیز گفته شده است که از ذکر آنها صرف نظر می ¬کنیم.


* اصل بداء
یکی از اعتقادات مهم مکتب شیعه، اعتقاد به «بداء» است. بداء در لغت به معنای آشکار شدن می ¬باشد و در اصطلاح عقاید، به تغییر و تبدیل مقدرات گفته می ¬شود. مراد از بداء این است که گاه امری، در تقدیر فردی نوشته می ¬شود ولی به علت فراهم نشدن شرایط و وجود مانع، این تقدیر واقع نمی ¬شود. به روایت زیر توجه کنید.
مرحوم مجلسی به نقل از کافی نقل می ¬کند: روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) با جمعی از اصحاب نشسته بودند. مردی یهودی که برای جمع آوری هیزم می ¬رفت به آن حضرت رسید و گفت: السام علیک (مرگ بر تو باد). حضرت جواب داند: علیک (بر تو باد). اصحاب ناراحت شدند و گفتند: ای پیامبر او برای شما آرزوی مرگ کرد. پیامبر فرمود: من نیز پاسخ او را دادم، امروز مار زهرآگینی او را گزیده و از پای در می¬ آورد و او دیگر باز نمی ¬گردد.
یهودی رفت و پس از مدتی با پشته ¬ای هیزم بازگشت. وقتی اصحاب او را دیدند با شگفتی علت عدم مرگ او را از پیامبر جویا شدند. پیامبر از مرد یهودی خواست کوله بار هیزم را بر زمین بگذارد. وقتی به آن نگریستند مار خطرناکی را در میان هیزم ها مشاهده کردند. پیامبر از مرد یهودي سؤال کرد: چه کار نیکی امروز انجام دادی؟ او گفت: کاری انجام ندادم مگر آنکه از دو قرص نان که داشتم یکی را به فقیر دادم. حضرت فرمود: به همین جهت خداوند این بلا را از تو دور کرد، همانا صدقه از وقوع حوادث ناگوار جلوگیری می¬کند. (بحارالانوار، ج4، ص121، ح67) البته خداوند بر هر دو حالت یهودی را خبر دارد و پیامبر نیز خبر داشته ¬اند ولی برای تعلیم اصحاب ابتدا حالت اول را (که همان نیش زدن مار به یهودی است) فرموده است.
بحث بداء یک بحث کلامی و عقیدتی است و ما در این نوشتار در صدد بررسی کلامی این بحث نیستیم، و فقط اشاره می-کنیم که با توجه به بداء در تقدیرات، امکان دارد که در علایمی نیز بداء حاصل شود و تحقّق پیدا نکنند، زیرا انسان موجودی انتخابگر و مختار است و می¬ تواند در حوادث روزگار که به صورتی با سرنوشت او در ارتباط است گاهی تأثیر بگذارد و تغییراتی را به وجود آورد، و لذا ممکن است کارها به گونه ¬ای پیش برود که تقدیرات تغییر کند و به شکلی دیگر رقم بخورد، و این اختیار شامل علایم ظهور نیز شده و باعث پیدایش یا عدم پیدایش علامتی شود و ثانیاً علایم فقط نشانه¬ها هستند که کاشف از ظهورند و ظهور مشروط به آنان نیست و لذا اگر علامتی حادث نشد به اصل ظهور لطمه نمی ¬زند. در روایات ائمه نیز به این مطلب اشاره شده است و آن بزرگواران علایم را به امور حتمی و غیر حتمی تقسیم کردند.
با توجه به بیان بالا روشن می ¬شود که ممکن است در پیدایش یک علامت و یا جزئیّات و چگونگی تحقّق آن بداء حاصل شود. این مطلب در مورد علایم غیر حتمی آشکار و واضح بوده و بداء در آنها ممکن است.
تذکّر؛ در مورد علایم حتمی بحثی واقع شده است که آیا «بداء» شامل آنها نیز می ¬شود یا خیر؟
برخی از اندیشمندان معتقدند بدا در علایم حتمی نیز راه دارد. سید جعفر مرتضی عاملی می گوید: اموری که پیشگویی می-شوند سه حالت دارند:

1- پیشگویی از تحقق مقتضی حوادث و رویدادها باشد بدون آن که به شرایط و موانع آن توجّه شده باشد. در این حالت، اگر شرایط و زمینه ¬ها (مقتضی) فراهم آید و موانعی هم نباشد آن امر محقّق می ¬شود، ولی اگر مقتضی موجود نشود یا مانعی باشد آن امر تحقّق پیدا نمی ¬کند. علایم غیر حتمی از این قسم است.

2- نشانه¬ هایی که پیشگویی در آن، پیشگویی از تحقّق علت تامه با تمامی اجزاء و شرایط و فقد موانع است؛ و در نتیجه آن حادثه به صورت امر حتمی در می ¬آید که جز اراده خدا، چیزی نمی ¬تواند آن را تغییر دهد، تغییر آن نیز با صفات الهی مانند عدل، حکمت و رحمت منافات ندارد. مثلاً قانون و عادت این است که فرزند از راه خاصّ و طیّ مراحلی به دنیا بیاید، ولی مشیّت و اراده خدا می ¬تواند این حالت را الغا کند. پس این اراده خداوند است که مانع است نه فقدان شرایط یا وجود موانع. علایم حتمی از این قسم است.

3- اموری که پیشگویی از آن، پیشگویی از امری حتمی الوقوع است، و هرچند خداوند قادر به تغییر آن است ولی تغییری نمی ¬دهد زیرا با صفات ربوبی او مانند عدالت، حکمت و رحمت منافات دارد. قیام امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از این قسم است. بنابر این بداء در نشانه¬ های غیر حتمی، از نوع اول است، و بداء در نشانه¬ های حتمی، از نوع دوم است؛ و بداء در قیام امام، از نوع سوم است.
استناد این نظریه به روایتی است که از امام جواد (علیه السلام) نقل شده است. أَبُو هَاشِمٍ دَاوُدُ بْنُ الْقَاسِمِ الْجَعْفَرِيُّ قَالَ: كُنَّا عِنْدَ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الرِّضَا (علیهما السلام) فَجَرَى ذِكْرُ السُّفْيَانِيِّ وَ مَا جَاءَ فِي الرِّوَايَةِ مِنْ أَنَّ أَمْرَهُ مِنَ الْمَحْتُومِ، فَقُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ (علیه السلام): هَلْ يَبْدُو لِلَّهِ فِي الْمَحْتُومِ؟ قَالَ: نَعَمْ. قُلْنَا لَهُ: فَنَخَافُ أَنْ يَبْدُوَ لِلَّهِ فِي الْقَائِمِ. فَقَالَ: إِنَّ الْقَائِمَ مِنَ الْمِيعَادِ وَ اللَّهُ لا يُخْلِفُ الْمِيعاد؛ ابو هاشم داود بن قاسم جعفرىّ گويد: «ما در محضر امام جواد (عليه السّلام) بوديم و سخن از سفيانى به ميان آمد و آنچه در روايات آمده كه كار او از حتميّات است، من به آن حضرت عرض كردم: آيا خدا را در امور حتمى بدائى پديد مى ‏آيد؟ فرمود: آرى، به آن حضرت عرض كرديم: پس با اين ترتيب ما مى ‏ترسيم كه در مورد قائم نيز خدا را بدائى حاصل شود، فرمود: همانا قائم از وعده‏ ها است، و خداوند خلاف وعده خود رفتار نمى ‏كند». (غیبت نعمانی، ب18، ح10)
در این روایت تصریح شده است در علامت سفیانی که از نشانه¬ های حتمی به شمار می¬ آید بداء رخ می ¬دهد.
روایت دیگری که مورد استناد این نظریه قرار گرفته منسوب به امام باقر (علیه السلام) است. عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ (علیهما السلام) فِي قَوْلِهِ تَعَالَى «ثُمَّ قَضى‏ أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَه»ُ فَقَالَ: إِنَّهُمَا أَجَلَانِ أَجَلٌ مَحْتُومٌ وَ أَجَلٌ مَوْقُوفٌ. فَقَالَ لَهُ حُمْرَانُ: مَا الْمَحْتُومُ؟ قَالَ: الَّذِي لِلَّهِ فِيهِ الْمَشِيئَةُ. قَالَ حُمْرَانُ: إِنِّي لَأَرْجُو أَنْ يَكُونَ أَجَلُ السُّفْيَانِيِّ مِنَ الْمَوْقُوفِ. فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ (علیه السلام): لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْمَحْتُوم؛ حمران بن أعين از امام باقر (عليه السّلام) روايت كرده كه آن حضرت درباره فرمايش خداى تعالى كه مى فرمايد «ثُمَّ قَضى‏ أَجَلًا وَ أَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ» (سپس خداوند اجلى را مقرّر فرمود و اجلى ديگر در نزد او به نام و معلوم است) فرمود: «اجل دو گونه است: اجلى حتمى، و اجلى موقوف، پس حمران به او عرض كرد: محتوم چيست؟ فرمود: آنچه كه خداوند آن را خواسته باشد، حمران عرض كرد: من اميدوارم كه اجل سفيانى از نوع موقوف (غير حتمى) باشد، امام باقر (عليه السّلام) فرمود: نه به خدا قسم كه آن از امور حتمى است».‏ (غیبت نعمانی، ب18، ح5)
دیدگاه فوق در تبیین این روایت می¬ گوید در روایت آمده است که مشیّت و اراده الهی در آن تأثیر دارد که همان بداء است. ( جزیره خضراء در ترازوی نقد، سید جعفر مرتضی عاملی- چشم به راه مهدی، مقاله علایم ظهور)

در برابر این دیدگاه، نظر دیگر این است که در علایم حتمی بداء راه ندارد زیرا:
الف) در صورت وجود بداء در این نوع از علایم، تقسیم بندی آنها به حتمی و غیر حتمی بدون معنا خواهد بود.

ب) سنّت و روش خداوند بر این است که در امور خاص که امکان تردید و یا انحراف وجود دارد، با استفاده از علایم، مردم را با آنچه مورد اراده خداوند است و باعث اطمینان آنان می¬ شود راهنمایی می ¬کند. از نمونه¬ های قرآنی می ¬توان به جریان انتخاب حضرت طالوت (علیه السلام) اشاره کرد «وَ قَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ ءَايَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَ بَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ ءَالُ مُوسىَ‏ وَ ءَالُ هَرُونَ تحَْمِلُهُ الْمَلَئكَةُ إِنَّ فىِ ذَالِكَ لاََيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِين‏؛ و پيامبرشان به آنها گفت: «نشانه حكومت او، اين است كه (صندوق عهد) به سوى شما خواهد آمد. (همان صندوقى كه) در آن، آرامشى از پروردگار شما، و يادگارهاى خاندان موسى و هارون قرار دارد در حالى كه فرشتگان، آن را حمل مى ‏كنند. در اين موضوع، نشانه ‏اى (روشن) براى شماست اگر ايمان داشته باشيد.» (بقره/248)

ج) از نظر عقل و در علم فلسفه ثابت است که جدایی بین علت تامه و معلول امکان ندارد. یعنی اگر علت تامه محقّق شد حتماً معلول موجود خواهد شد. بنابر این سخن از تحقّق علت تامه علامت ظهور و عدم تحقّق معلول آن یعنی نشانه ظهور در صورت اراده خدا صحیح نیست. باید توجّه داشت که در رأس اجزای علت تامه، اراده خداوند است و معنا ندارد اراده الهی را از علت تامه، خارج و جدا قرار داد.
روایتی اولی که مورد استناد واقع شده (منقول از امام جواد علیه السلام) علاوه بر آن که از نظر سند ضعیف است، در تعارض با روایات متعددی است که امر سفیانی (علامت حتمی) را حتمی الوقوع بیان می¬ کند. به عنوان نمونه از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است: إِنَّ مِنَ الْأُمُورِ أُمُوراً مَوْقُوفَةً وَ أُمُوراً مَحْتُومَةً وَ إِنَّ السُّفْيَانِيَّ مِنَ الْمَحْتُومِ الَّذِي لَا بُدَّ مِنْه‏؛ از ميان كارها امورى موقوف هستند، و امورى حتمى، و سفيانى از جمله امور حتمى است كه چاره و گريزى از آن نيست‏. (غیبت نعمانی، ب18، ح6)
تبیین روایات دوم نیز چنین می ¬تواند باشد: امام باقر (علیه السلام) به دو نوع أجل اشاره می ¬کنند: أجل مشروط و موقوف که قابل تغییر است، و أجل مسمّی و حتمی که قابل تغییر نیست و در مورد آن آمده «وَ لَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيهَْا مِن دَابَّةٍ وَ لیكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلىَ أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَْخِرُونَ سَاعَةً وَ لَا يَسْتَقْدِمُون‏؛ و اگر خداوند مردم را بخاطر ظلمشان مجازات مى ‏كرد، جنبنده ‏اى را بر پشت زمين باقى نمى ‏گذارد ولى آنها را تا زمان معيّنى به تأخير مى ‏اندازد. و هنگامى كه اجلشان فرا رسد، نه ساعتى تأخير مى ‏كنند، و نه ساعتى پيشى مى ‏گيرند.» (نحل/61)، و ویژگی این أجل آن است که اراده و مشیّت خداوند بر تحقّق حتمی آن تعلّق گرفته است. در ادامه، امام (علیه السلام) امر سفیانی را به محتوم تطبیق می ¬دهند که قابل تغییر نیست. و معنا چنین می ¬شود که اراده قطعی خداوند بر تحقّق علایم حتمی است.
توجّه به این نکته لازم است که اصل وقوع علامت از امور حتمی است نه ویژگی ¬های آن. بنابر این در برخی از جزئیات و ویژگی ¬های علامت، ممکن است بداء رخ دهد و تغییراتی حادث شود.


ادامه دارد . . . .
نویسنده: مهدی یوسفیان
علایم و شرایط ظهور- بخش اول


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته