montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

علایم و شرایط ظهور- بخش دوم

* تطبیق علائم
یکی از نکات بسیار مهمی که در باب علایم ظهور باید به آن توجه داشت بحث تطبیق علایم مطرح شده در روایات با اتفاقات واقع شده است، بدین معنی که عدّه ای در صدد بر آمده اند تا با تطبیق دادن یک حادثه و واقعه با آنچه در روایات ذکر شده چنین القا کنند که این حادثه همان علامتی است که امام خبر داده است و یکی از نشانه های ظهور همین پدیده خارجی است، پس ظهور نزدیک است. روشن است که مردم توجه خاصّی به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ظهور او دارند و با حسّاسیت زیادی آن را دنبال می کنند، در این حال اگر اعلام شود فلان امر از نشانه های ظهور است که خبر داده شده، خود به خود موج وسیعی در جامعه ایجاد شده و حرکت جامعه را تحت تأثیر قرار می دهد و فکر مردم را به شدت به خود مشغول می کند.
به نظر می آید تطبیق علایم با وقایع خارجی بدون شواهد قطعی کار درستی نباشد. در این زمینه توجّه به نکات زیر مهم است:
1ـ منابع اصلی و قدیمی شیعه معمولاً از نشانه هایی خاص و محدود نام برده اند. و برخی از این نشانه هایی که مطرح می شود، در این منابع یا مطرح نشده و یا بسیار کمرنگ بیان شده است. این امر نشانه آن است که اخباری که این گونه نشانه ها را بیان کرده اند چندان مورد اعتنای علمای گذشته نبوده است.

2ـ اسناد برخی از احادیث در این زمینه دارای اشکال بوده و لذا اعتبار آنها را پائین می آورد.
ممکن است کسی بگوید: در این صورت چرا در کتب روایی نقل شده است؟ در پاسخ می توان گفت: شاید علت ذکر این روایات دو مطلب باشد:
الف ـ اصل روایات باقی بماند و دیگران بتوانند پیرامون آن تحقیق و تأمل کنند.
ب ـ روشن شود که همه گروه ها چه مخالفین و چه موافقین اهل بیت در اصل ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اتفاق دارند.
مرحوم مجلسی در ذیل روایتی طولانی در مورد نشانه های ظهور می گوید: انما اوردت هذا الخبر... این روایت را با آن که متن آن تغییر یافته و اشتباه دارد و سند آن به بدترین خلق خدا عمر بن سعد (لعنة الله علیه) منتهی می شود آوردم تا دانسته شود پیرامون ظهور امام مهدی (علیه السلام) اتفاق نظر وجود دارد. (بحارالانوار، ج52، ص227، ح90)

3- معلوم نیست این واقعه خارجی واقعاً و حقیقتاً همان پیش¬گویی امام باشد و یکی از نشانه های ظهور که بیان شده همین حادثه باشد، شاید مراد امام واقعه خارجی دیگر باشد. شاهد قرآنی بر این مطلب اینکه وقتی مادر حضرت مریم (سلام الله علیهما) به وی حامله شد، براساس خبر پیامبرشان که گفته بود: از این مادر فرزندی به دنیا می آید که پیامبر خدا و منجی قوم خود خواهد بود، همه منتظر بودند تا این مادر، فرزند پسر به دنیا بیاورد، و براساس همین خبر بود که مادر نذر کرد فرزندش فقط برای خدا باشد و از او خدمتی نخواهد. وقتی فرزند به دنیا آمد و معلوم شد دختر است، مردم دچار حیرت شدند و در فکر فرو رفتند که مگر پیامبر خدا خبر نداده بود، پس چرا نوزاد دختر است؟ با آنکه حرف پیامبر درست بود و آن فرزندی که خداوند وعدة او را داده بود (یعنی حضرت عیسی علیه السلام) پسر حضرت مریم و نوة این مادر بود که فرزند این مادر نیز شمرده می شود (آل عمران آیات 31 به بعد)

4- در مواردی که سخن از وقوع یک نشانه و فرج بعد از آن شده، گویا مراد، فرج و ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیست، بلکه یک گشایش و آرامش و راحتی برای مؤمنان مورد نظر است. از امام باقر (علیه السلام) نقل شده: تَوَقَّعوُا الصَّوتَ یَأتیکُمُ بَغّتَةً مِن قِبَلِ دِمَشقَ ، فیهِ لَکُم فَرَجٌ عَظیم؛ منتظر صدایی باشید که از طرف دمشق ناگهان به شما می رسد در آن گشایشی بزرگ برای شما خواهد بود. (غیبة نعمانی، ب14، ح66)
اینکه کلمه «فرج» به صورت نکره آمده که معنای آن «گشایشی» است نه گشایش خاص و ویژه، نشان می دهد این فرج معلوم نیست مربوط به قیام امام زمان (علیه السلام) باشد.

5- در برخی از اخبار سخن امام به گونه ای است که گویا ایشان یک واقعه ای را قبل از ظهور پیش بینی می کنند. راوی می گوید شنیدم امام رضا (علیه السلام) فرمود: قَبلَ هذا الاَمر بُیوُحٌ. فَلَمُ اَدرِ مَا البَیُوح. فَحَجَجتُ فَسَمِعُتُ اَعرابِیاً یَقوُل: هذا یَومٌ بَیوُحٌ. فَقُلتُ له: مَا البَیوحٌ؟ فقال: الشدیدُ الحَرّ. قبل از این امر بیوح خواهد بود. پس من نفهمیدم بیوح چیست؟ پس حج کردم، شنیدم یک عربی می گوید: امروز روزی بیوح است. پرسیدم بیوح چیست؟ گفت: گرمای شدید. (غیبت نعمانی، ب14، ح44) در این خبر سخن از وقوع گرمایی شدید در سالهای غیبت است که اتفاق خواهد افتاد.

6- در مواردی، برخی نشانه ها و يا برخی بیان ها به گونه ای است که می توانند معنای دیگری غیر از معنای ظاهری داشته باشد. مثلاً طلوع خورشید از مغرب می تواند مراد ظهور خود حضرت باشد چنانچه مرحوم فیض در توضیح روایتی که طلوع خورشید از مغرب را از محتومات می داند، می گوید گویا مراد از طلوع خورشید از مغرب کنایه از ظهور خود حضرت است (وافی، ج2، ص446). صعصعه در ذیل روایتی که از امیر مؤمنان علی (علیه السلام) نقل شده می گوید: کسی که عیسی (علیه السلام) پشت سر او نماز می خواند دوازدهمین از عترت پیامبر، نهمین فرزند از حسين بن علی (سلام الله عالیهما) است و هوالشمس الطالعة من مغربها؛ و او خورشیدی است که از مغربش طلوع می کند. (بحارالانوار، ج52، ص194، ح26)
بنابراین اظهار نظر قطعی در رابطه با اینکه برخی از علایم تحقّق یافته کار صحیحی نیست.
ممکن است کسی بگوید: در این صورت بیان علایم چه فایده ای دارد؟ زیرا ما نیاز به علایم داشتیم تا ظهور را بتوانیم تشخیص دهیم در حالی که شما می گویید به وقایع خارجی به عنوان علامت ها نمی توان تکیه کرد.
در پاسخ باید گفت: شباهت یک واقعه خارجی با یک علامت این احتمال را در ذهن ایجاد می کند که شاید این واقعه همان علامتی باشد که امام خبر داده است و لذا انسان به دنبال کسب آمادگی بیشتر برای ظهور خواهد بود: و از طرفی چون صرف احتمال است لذا اگر ظهور واقع نشد انسان دچار سرخوردگی نمی شود و روحیة خود را از دست نمی دهد.
به هرحال باید توجه داشت در تطبیق نباید بی حساب و عجولانه عمل کرد.


ادامه دارد . . . .


نویسنده: مهدی یوسفیان
علایم و شرایط ظهور- بخش دوم


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته