montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

. . . ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ وَ حَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِیلَ وَ مِیکَائِیلَ وَ الْمُسَوِّمِینَ مِنْ مَلائِکَتِکَ وَ وَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِینَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ وَ ذَلِکَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ ، لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبَارَکا وَ هُدًى لِلْعَالَمِینَ فِیهِ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنا . . .

در ادامه بررسی اوصاف نبی بزرگوار اسلام در دعای ندبه، عنایات خداوند به حضرت، مورد بررسی قرار می گیرد.
ارتباط قوی بندگی حضرت محمد با خداوند سبب شد، که خدای متعال عنایات ویژه ای به ایشان داشته باشد که حتی پیامبران قبلی نداشته اند. خداوند علم خاصی به حضرت عنایت کرد و به برکت وجود ایشان، به امت محمد (ص) نیز عنایاتی داشته و دارد.
خدای متعال هر مقدار که بنده، رابطه بندگی خودش را از طریق وظایفی که بر عهده اش قرار داده ایفا کند، الطافش را شامل حال آن بنده می کند. درباره پیامبر، یکی از الطاف این است که آن حضرت به واسطه لشکر رعب و خوفی که در دل دشمنان قرار می دادند بر دشمنانشان پیروز می شدند. در دو جا به طور خاص بحث رعب و قرار گرفتن رعب در دل دشمنان مطرح شده است؛ به عنوان مثال در سوره احزاب آیه 26 آمده که: «و قَذَفَ فی قلوبِهِمُ الرُّعب فریقاً تقتُلونَ وَ تَأسِرونَ فریقاً» خدای متعال رعب و وحشت را در دل دشمنان انداخت با این که آن ها در مقابله با لشکر اسلام مجهز به جهاز زیادی بودند، اما خدای متعال به واسطه ی این لشکر غیبی اش موجب شد که عده ای از دشمنان کشته و عده دیگر اسیر شوند.
در روایات ما «نصرت به رعب» یکی از مختصات پیامبر اکرم (ص) شمرده شده که در امت های سابق به این صورت نبود.
در روایتی رسول خدا فرمود: «اُعْطیتُ خَمْساً لَمْ یُعْطِهُنَّ نَبِیٌّ کانَ قَبْلی: اُرْسِلْتُ اِلَی الْاَبْیَضِ وَ الْاَسْوَدِ وَ الْاَحْمَرِ وَ جُعِلَتْ لِیَ الْاَرْضُ طَهُوراً وَ مَسْجِداً وَ نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ وَ اُحِلَّتْ لِیَ الْغَنائِمُ وَ لَمْ تَحُلَّ لِاَحَدٍ ـ اَوْ قالَ لِنَبیِّ قَبلی ـ وَ اُعْطیتُ جوامِعَ الْکَلِمِ؛ پنج چیز به من عطا شده است که به هیچ یک از انبیاء پیش از من داده نشده است: 1. من به سوی همه جهانیان اعم از سفید و سیاه و سرخ فرستاده شده ام. 2. زمین برای من پاک (و پاک کننده) و سجده گاه قرار داده شده است [لذا مسلمانان هر جای زمین می توانند نماز بخوانند، بر خلاف ادیان گذشته که فقط در مرکز عبادت می توانستند عبادت کنند]. 3. با رعب و ترس [در دل دشمنان در جنگ بدر و خیبر و...] یاری شدم. 4. غنائم [جنگی] برای من حلال شمرده شد، در حالی که برای هیچ کسی [یا هیچ پیغمبری قبل از من] حلال نبود. 5. و به من [از طرف خداوند] جامع تمام سخنان داده شده است.»
بنابراین یکی دیگر از اختصاصات این است که در جنگ ها خداوند با نیروهای غیبی [ملائکه] آن حضرت را مجهز می کرد و قرآن کریم هم این موضوع را مطرح می کند؛ برای این که مؤمنین قوت قلب پیدا بکنند و بدانند تا وقتی که در مسیر حق و طرفداری از حق باشند هیچ گاه به خودشان واگذار نمی شوند و آن جایی که از مسیر طرفداری از حق سستی و عقب گرد می کنند عنایات الهی شامل حالشان نمی شود (هم بشارت و هم انذار).
در آیات 124 و 125 سوره مبارکه آل عمران نیز این مطلب بیان شده: «اَلَن یَکفیَکُم أن یُمِدَّکُم رَبُّکُم بِثَلثَةِ ءَالَفٍ مِّنَ المَلئکةِ مُنزَلین: آن گاه که به مؤمنان می گفتی: آیا شما را بس نیست که پروردگارتان شما را با سه هزار فرشته فرو فرستاده شده ( از آسمان ) یاری دهد؟!» «بَلي‏ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأْتُوکُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْکُمْ رَبُّکُمْ بِخَمْسَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ مُسَوِّمينَ: چرا اگر صبر کنید و پروا پیشه کنید و آنها به همین فوریت و جوش و خروش به شما روی آورند ، پروردگارتان شما را با پنج هزار از فرشتگان نشاندار یاری می کند.» همچنین خداوند در آیه 123 سوره آل عمران درباره جنگ بدر می فرماید: «وَ لَقَد نَصَرَکُمُ الله بِبَدرٍ وَ أنتُم أذِلَّةٌ: و حقّا که خداوند شما را در ( جنگ ) بدر یاری نمود در حالی که ناتوان و بی پناه بودید.»
در روایات مختلف و در بیان وقایع جنگ ها به این مسایل پرداخته شده است.
و «المُسَوِّمین» ملائکه ای هستند که ممکن است در بینشان بزرگ ملائکه هم باشد مانند اسرافیل و ... .
در روایتی آمده که امام صادق (ع) می فرمایند: وقتی در جنگ احد یک شکست ابتدایی خوردند و نسبت به فرمان پیامبر تخطی کردند پیامبر به خدا عرضه داشت که پروردگارا تو به من وعده دادی که دینم غلبه کند. در این هنگام حضرت علی (ع) به پیامبر (ص) رو کرد و عرض کرد من یک صدای شدیدی را می شنوم.
در روایتی حضرت می فرمایند که من هر وقت می خواستم کسی را بزنم قبل از این که این کار را بکنم می دیدم او کشته می شد و حضرت محمد فرمودند که این جبرئیل و میکائیل و اسرافیل بود که به کمک شما آمده بودند.
در جنگ احد چند نفر تا آخر مقاومت و از پیامبر دفاع کردند و همین باعث قوت دل عده ای از مسلمان ها که اظهار ضعف کرده و یا فرار کرده بودند؛ شد و دوباره برگشتند و پیامبر اکرم برای این که نشان دهند ما ایستاده هستیم دو مرتبه فرمودند حمله کنید که در ادامه مجدداً پیروزی برای لشکر اسلام حاصل شد.
همه ی این ها به خاطر همان صدق در دفاع از حق بوده است که هر وقت صدق در دفاع از حق باشد به همان اندازه عنایت الهی شامل حال می شود و لو این که یک نفر یا دو نفر در این مسیر قرار بگیرند. در جنگ احد سه یا چهار نفر بیشتر نبودند و حتی زنی (به نام نصیبه) هم که برای مداوا آمده بود، به دفاع پرداخت و مجروح شد.
البته ظاهر این آیات مربوط به زمان صدر اسلام است، اما مطابق بعضی از روایات چنین ویژگی هایی هم در زمان امام زمان (عج) خواهد بود و تعبیر «مُتُسَوّمین» برای قیام امام زمان هم آمده است.
«وَ وَعَدتهُ اَن تُظهِرَ دینَهُ عَلَی الدّین کُلّه وَ لَو کَرِهَ المُشرِکون». این هم یکی دیگر از مختصات نبی اکرم است که شامل وعده حتمی خدای متعال درباره غلبه دین اسلام بر همه ادیان می شود. و در 3 آیه در قرآن کریم این وعده خداوند بیان شده است. در آیه 33 سوره توبه و آیه 9 سوره صف و آیه 28 سوره فتح به طور صریح بیان شده است که دین اسلام بر همه ادیان دیگر چه در ادیان توحیدی منسوخه و تحریف شده یا ادیان غیر توحیدی که شروعش با رسالت نبی اکرم (ص) بوده است و فعلیت و تحقّقش در زمان ظهور امام زمان خواهد بود؛ غلبه می کند.
لذا در روایاتی که به معرفی ائمه (ع) می پردازد بعد از ذکر نام امام زمان (عج) این آیه شریفه آورده می شود که تحقق این وعده (غلبه دین اسلام بر همه ادیان) در زمان ظهور و حاکمیت آن حضرت است.
و سپس در ادامه دعای ندبه آمده است: و ذلک بَعدَ اَن بَوَّئتَهُ مُلوَّءَ صِدقٍ مِن اَهلِهِ . . .
در این قسمت برای وعده غلبه دین اسلام بر همه ادیان دلایلی بیان می شود. این وعده بدین جهت است که آن حضرت (نبی اکرم) در یک جایگاه صدقی از اهل بیت قرار دارد. یعنی باید کسانی این وعده الهی را محقق بکنند که تمام وجودشان مانند نبی اکرم (ص) صدق در پذیرش حق باشد که خدای متعال در قرآن فرمود شما با این صادقین باشید. *یا أیّها الذین آمنوا تَّقوالله و کونوا مع الصادقین*.
بنابر، این آیه مشخص می شود که عموم مؤمنین این حقیقت را به طور بالفعل ندارند که در همه خصوصیات صدق داشته باشند و در جهت اعتقاد به حق و لزوم تحقق حق در همه شئون زندگی گام بردارند. همچنین اطمینان به اینکه دین حق حتماً تحقق پیدا می کند، به صدق در همه رفتارها، دیدگاه ها و نظرات شخص نیاز دارد و در این مرتبه جز نبی اکرم و اهل بیت علیهم السلام کسی در قله و در مرتبه اول نیست. لذا این قسمت از دعای ندبه از این آیه شریفه گرفته شده که خدای متعال به حضرت ابراهیم چنین وعده ای را می دهد: «وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهيمَ مَکانَ الْبَيْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بي‏ شَيْئاً وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْقائِمينَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ: و (به یاد آر) هنگامی که برای ابراهیم جایگاه خانه کعبه را آماده کردیم (که پایه های آن را روی شالوده ای که آدم نهاده بود بالا برد و گفتیم) که برای من (در مراسم حجّ این خانه) چیزی را شریک قرار مده و خانه مرا برای طواف کنندگان و قیام کنندگان (به عبادت) و رکوع و سجده کنندگان (از پلیدی های معنوی و ظاهری) پاکیزه گردان.» (حج/26)
در این آیه خداوند می فرماید؛ ما جایگاهی را به ابراهیم دادیم در بیت الحرام (در کعبه) که شرکی نداشته باشیم. یعنی این عدم شرک به حضرت ابراهیم وعده داده شده آن هم در بیت الحرام. منتها عمومیت این وعده که در سرتاسر گیتی هیچ شرکی نباشد به پیامبر اکرم وعده داده شده و مطمئناً چنین چیزی تحقق پیدا می کند. لذا در جنگ های اسلامی زمانی که مسأله نصرت لشکر اسلام بوده است می بینیم اساساً کسانی که یک ارتباط روحی با نبی اکرم (ص) و همچنین ارتباط نسبی داشته اند، تا آخر در مقام دفاع از دین حق و نبی اکرم بوده اند و از جهت روحی و فکری این جایگاه صدق را داشته و نشان داده اند.
لذا این قسمت از دعا این را بیان می کند که ملاک در غلبه دین حق این است که کسانی از اهل آن حضرت که اهلیت و جایگاه صدقی نسبت به آن حضرت داشته اند عَلَم (پرچم) را به دوش می کشند.
همانطور که حضرت علی در نهج البلاغه فرموده اند که "لا یَحْمِلَ هذَا الْعَلَمَ اِلَّا اَهْلُ الْبَصَرِ وَ الْصَّبْرِ" پرچم را به دوش نمی کشد مگر کسی که صاحب علم و بصیرت باشد. (خطبه 173)
«وَ جَعلتَ لَهُ وَ لَهُم اَوّلَ بَیتَ وُضِعَ للنّاس. لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً و هدیً لِلعالَمَین فیه آِیاتٌ بَیِّنات، مَقامُ اِبراهیم وَ مَن دَخَلَهُ کان آمناً».
در این قسمت از دعا هم یکی دیگر از امتیازات نبی اکرم (ص) بیان می شود که خدای متعال کعبه را قبله گاه آن حضرت قرار دادند و کعبه اولین خانه ای است که خدای متعال اول به حضرت آدم دستور داد و بعد در طول زمان تغییراتی پیدا کرد و طبق روایات هر یک از انبیاء الهی اگر در آن جا ارتباطی داشتند، کعبه را تجدید بنا می کردند تا حضرت ابراهیم (ع) که آن را به طور رسمی به پا کرد و مقام ابراهیم (ع) آن جا تحقق پیدا کرد و خدای متعال وعده داد که از این جا آن دین حق و دائمی شکل می گیرد و حضرت ابراهیم این دعا را از خدای متعال خواست و تقاضا کرد که خدایا این جایگاه را جایگاه امن قرار بده. به معنای این که هیچ گاه آن توجه توحیدی در این مقام از بین نمی رود هر چند که دستخوش تحوّلات می شود، اما هیچ گاه این پایگاه مبدّل به پایگاه شرک که قبلاً بود و حکومت مشرکان نمی شود و این مکان را خداوند مایه برکت قرار داده و دین توحیدی از این جا ظهور و نشر پیدا کرد، آیات بیّنات الهی نیز ظهور پیدا کرد (که یکی از این آیات بیّنات همان تار و مار شدن مشکرین و حاکمیت شرک بوده است که مدت ها در این جا ریشه دوانیده بوده است) و نیز هر که در آن وارد شد در امان بود.
عنایات خداوند به حضرت محمد (ص)/ آیت الله تحریری/ جلسه بیست و پنجم


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته