montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

اصلاح در روابط اجتماعی, ره آورد ظهور منجی- بخش دوم

جايگاه اصلاح طلبی در اسلام
اصلاح طلبی, يکی از ضروری ترين و روشن ترين آموزه های اسلامی است که به صورت تکليفی فردی و اجتماعی, تبيين گشته است و گستره آن هم مسائل فردی و اصلاح ميان افراد و هم سامان بخشيدن به روابط خانوادگی و نيز اصلاحات کلان اجتماعی را در بر می گيرد. در مسائل اجتماعی نيز اصلاحات اسلامی, همه ساحت های جامعه را فرا می گيرد, از محيط زيست و مسائل زندگی مردم و شهرها گرفته تا مسائل فرهنگی, تربيتی, اقتصادی و سياسی و مانند آن, همه در محورهای اصلاحی اسلام نهفته است.
از نظر انسان دينی هيچ پديده يا رويدادی و يا فرد و گروهی, از قلمرو اصلاحات بيرون نيست. زيرا تعهد دينی و مسئوليت های الهی, انسان دين باور را برمی انگيزاند تا برای سامان بخشيدن به همه ساحت های حيات انسانی تلاش کند و برای زدودن هر نابسامانی, ناهنجاری, واپس گرايي و تباهی و فساد, بکوشد.(7) به عبارت ديگر, گرايش به اصلاح و اصلاح طلبی يک منش اسلامی است و هر مسلمانی به حکم اين که مسلمان است, خواه ناخواه يک اصلاح طلب است و يا حداقل طرفدار اصلاح طلبی است. امام سجاد (ع) تلاش برای اصلاح را از جمله حقوق جامعه بر فرد دانسته اند. «وحقُّ اهلُ ملتک...تالّفهم و استصلاحهم؛ و حق هم کيشانت این است که... با آنها انس گيری و به دنبال اصلاح آنها باشی.» (8)
اساساً اصلاح طلبی در اسلام به عنوان شأن و نقش پيامبری مطرح شده است. از اين رو در منظومه معرفتی اسلام از جايگاه ويژه ای برخوردار است. در اين نگاه کسانی که به سمت عملی ساختن محورهای کمال که والاترين آنها, معرفت به خداوند است, گام بردارند, مصلح شمرده می شوند. بدين جهت است که قرآن کريم, پيامبران را به عنوان الگوی کامل اصلاح طلبان واقعی, معرفی کرده است, چنان که از زبان حضرت شعيب چنين گزارش می دهد که «ان اريد الا الاصلاح ما استطعت ما توفيقی الا بالله عليه توکلت و اليه انيب» (هود/88) «من جز اصلاح – تا آن جايي که توانايي دارم - توفيق من جز به خدا نيست. بر او توکل می کنم و به سوی او باز می گردم» انبيای الهی در مقام دعوت و ارشاد جوامع خود, مردم را به اصلاح دعوت و از افساد برحذر می داشتند. خطاب هاي چون «ولاتفسدوا فی الارض بعد اصلاحها» (اعراف/56) و «و لا تعثوا فی الارض مفسدين (بقره/60) و مانند آن (اعراف/74, هود/85, شعرا/183, عنکبوت/36) گويای اين مطلب است که در دعوت انبيا, اصلاح و افساد نقشی اساسی داشته است. و در مقابل, قرآن ادعای اصلاح طلبی منافقين را به شدت نکوهش می کند و آنان را نه کوشا برای اصلاح که جويای فساد معرفی کرده است. «و اذا قيل لهم لاتفسدوا فی الارض قالوا انا نحن مصلحون الا انهم هم المفسدون و لکن لايشعرون (بقره/11) «زمانی که به آنها گفته می شود که در زمين فساد نکنيد, می گويند: ما به دنبال اصلاح هستيم. آگاه باشيد که آنها خودشان بدنبال فسادند و اما درک نمی کنند.»
نکته ای که درپايان لازم است بيان شود اين است که اصلاح و فساد باهم هيچ گونه سازگاری ندارند.در هربخشی که فساد و نابسامانی وجود داشته باشد ,صلاح و بسامانی امکان حضور و بروز نخواهد داشت, از اين رو در اسلام, دعوت به اصلاح گری در کنار مبارزه با مفاسد قرار می گيرد. در آموزه های دينی, امر به معروف همواره در کنار نهی از منکر طرح می شود. که اين خود می تواند گويای اين معنا باشد که هميشه مبارزه با فساد و نابسامانی پيش شرط اجرای هر گونه اصلاحات است. حضرت علی (ع) در اين خصوص می فرمايند: «لايحمل الناس علی الحقّ الاّ من ورّعهم عن الباطل»(9) مردمان را نمی تواند بر عمل به حق وادارد مگر کسی که آنان را از باطل(نادرستی ها) پرهيز دهد.

روابط اجتماعی
غالب انديشمندان, انسان را موجودی اجتماعی دانسته اند که بدون حضور و ظهور در جمع نمی تواند گوهر انسانی خود را بروز داده و شکوفا نمايد. بدون شک انسان ها در همه جوامع به گونه های مختلف با هم در ارتباط هستند. اين کنش متقابل يا رابطه دو جانبه برای زندگی اجتماعی از اهميت انکار ناپذيری در حيات انسانی برخوردارست به گونه ای که بدون آن هم فرد خواهد پژمرد و هم گروه و هم جامعه.
جامعه شناسان واژه رابطه «relation» را در معنای عام آن که ناظر بر ارتباط ميان اشخاص يا گروه هاست, به کار می برند. در اين معنا, رابطه به روابط خانوادگی يا خويشاوندی محدود نيست بلکه شامل همه روابطی است که در مدارس, مساجد, کارخانه ها, احزاب سياسی و باشگاه های ورزشی و به طور کلی در همه انواع گروه های نخستين و دومين, وجود دارد.(10) بر اين اساس روابط اجتماعی به هرگونه کنش متقابل و ارتباط دو جانبه يا چند جانبه ای که بين انسان ها در عرصه های مختلف زندگی اجتماعی وجود دارد, اطلاق می شود. اينگونه روابط در سه شکل ظهور و بروز خارجی پيدا می کنند:
1)رابطه از گذر پايگاه اجتماعی: اين نوع روابط به ارتباط موقعيت های اجتماعی ناظر است و آن موقعيت نسبی پايگاه های اجتماعی افراد در مقايسه با يکديگر است. مثل رابطه کارفرما با کارگر, رابطه رئيس با زيردستان ومانند آن.
2)رابطه از گذر نقش اجتماعی: اين نوع روابط به کنش های متقابل کارکردی نظر دارد که وقتی اشخاص با هم نقش های اجتماعی شان را ايفا می کنند, بوجود مي آيد. مثلاَ در عرصه خانواده, رفتار دو جانبه زن و شوهر, پدر و مادر, پدر و فرزند و مادر و فرزند, از اين دسته اند.
3)رابطه از گذر فرايندهای اجتماعی: فرايندهای اجتماعی از تعداد محدودی صورت های اصلی و نوعی کنش های متقابل اجتماعی تشکيل می شوند که از گذر انبوهی از نقش های اجتماعی اشخاص بروز می يابند. فرايند اجتماعی چيزی بيش از ارتباط ميان دو پايگاه يا دو نقش اجتماعی است. در زبان جامعه شناختی, فرايندهای پايه عبارتند از : همکاری, همسازی, مانندگردی, تعارض, مخالفت و رقابت. وقتی دو شخص با هم همکاری يا مبارزه می کنند در فرايندی اجتماعی عمل می کنند که از يک طرف, چيزی بيش از روابط پايگاه هايشان است و از طرف ديگر,چيزی بيش از نقش های شان.( 11)
7) حکيمی, محمد, اصلاحات, تهران: نشر فرهنگ اسلامی,1381,ص7-8.
8) الصدوق, ابی جعفرمحمد بن علی, الخصال, تصحيح علی اکبرغفاری, قم: منشورات جامعه المدرسين فی الحوزه العلميه, بی تا, ص570.
9) الحر العاملی, محمد بن الحسن, الوسائل الشيعه, ج18, تصحيح محمد الرازی, بيروت: دارالاحياء التراث العربی, ص155.
10) نيک گهر, عبدالحسين, مبانی جامعه شناسی, تهران: رايزن, 1369,ص159.
11) همان, ص160-161.

نویسنده: اسماعيل چراغی کوتيانی
اصلاح در روابط اجتماعی, ره آورد ظهور منجی- بخش دوم


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته