montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

اجر رسالت حضرت محمد (ص)/ آیت الله تحریری/ جلسه بیست و هفتم

«ثُمَّ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِي كِتَابِكَ فَقُلْتَ قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى».
در جلسات قبلی درباره مقام نبوت و شرایط و ویژگی هایی که برای رسیدن به این مقام ضروری است، بیان کردیم. همچنین درباره انبیاء اولوالعزم و صاحب شریعت تا نبی بزرگوار اسلام و فضائل ایشان نسبت به سایر پیامبران سخن گفتیم، در این جلسه این موضوع را با بررسی «اجر رسالت حضرت محمد (ص)» پی می گیریم.
خداوند متعال برای پیامبر اسلام از جهت شریعت، زمان و مکان رسالت و . . . نسبت به سایر پیامبران عنایات خاصی را قائل شده است. یکی از این عنایات، به جهت ظاهری مکه است و دیگری گستره رسالت ایشان که در جایگاه خاصی تحقق پیدا می کند و آن هم اهل بیت پیامبر است.
«وَ ذَلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ».
بحث اختصاصی مکه و کعبه با مسأله اهل بیت نبی اکرم (ص) همدوش است. در این دعا آمده که بعد از معرفی کعبه به عنوان قبله ظاهری همه مسلمین، اهل بیت (ع) به عنوان قبله حقیقی مسلمین معرفی شده اند و همان طور که کعبه حرمت خاصی دارد (حرمت ظاهری) و احکامی برای آن بیان شده است (مانند مسأله حج و طواف کعبه و اهمیت حج گزاری که هیچ گاه نباید تعطیل شود) اهل بیت هم این چنین هستند و جایگاه مطهری نزد خدای متعال دارند. لذا این دعا این همسانی را بیان می کند.
«وَ جَعَلْتَ لَهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكا وَ هُدًى لِلْعَالَمِينَ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَ مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنا».
این بخش از دعا از آیات 96 تا 97 سوره مبارکه آل عمران استشهاد شده و امنیت ظاهری برای مسلمین و کسانی را که آن جا هستند، بیان می کند. همچنین یک مقام قدسی برای کعبه تعریف شده: «وَ قُلْتَ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرا» و آن مقام طهارت ذاتی اهل بیت (ع) را بیان می کند که باید نزد اهل بیت (ع) بعد از معرفی آن ها بیاید تا جایگاه مرجعیت آنها را بیان کند. همان طور که کعبه جایگاه مرجعیت ظاهری را در قبله گاه مسلمین بیان می کند، اهل بیت (ع) مرجعیت حقیقی مسلمین را بعد از نبی اکرم بیان می کنند و برای تثبیت این مرجعیت در آیات گوناگون قرآن کریم مسأله اجر بر رسالت و هدایت و یادآوری خدای متعال را مطرح می کند.
مسأله «لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً» در سوره مبارکه شعراء نسبت به چند پیامبر آمده منتها با این مضمون:
«إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَمِينَ» برای حضرت هود(ع) ، نوح(ع) ، صالح(ع) و چند پیامبر بزرگوار در آیه ی 109، 127، 145، 164و 180 سوره ی مبارکه شعرا و از زبان خودشان (وحی) بیان می کند که به امت هایشان بگویند، «ما اجری در برابر رسالت از شما نمی خواهیم و اجر ما را خدای متعال می دهد.» بدهکار بودن امت هر پیامبر، این ذهنیت را بوجود می آورد که مردم به پیامبران بدهکارند و پیامبران برای تأمین زندگی دنیاییشان به رسالت و نبوت روی آورده اند، اما این آیات این ذهنیت ها را به کلی از بین می برد تا مردم هم نظام رسالت و نبوت را جدای از نظام حاکمین دنیایی بدانند.
چون در بعضی از نظام های فکری، گاهی این چنین است که بعضی ها رهبریت فکری را به دست می گیرند برای این که یک زندگانی دنیایی را برای خودشان تأمین کنند. برای این که همگان بفهمند که این نظام و این رهبریت صرفاً رهبریت و نظام الهی است و برای هدایت بشر آمده و لذا این رهبر هیچ توقع مادی از آن ها ندارد و همچنین برای این که خودکفایی خودشان را از مردم اعلام کنند، نوعاً رهبران الهی خودشان اشتغالات ظاهری داشتند.
در نظام اسلامی خدای متعال در ادامه ی زندگی دنیایی، جایگاهی را برای پیامبر (ص) قرار داده است. خدا به پیامبر امر می کند که بگو (علاوه بر وحی، خدا به پیامبر سخن گفتن را هم عطا کرده)، در برابر رسالت، اجر مادی نمی خواهی. این قسمت از دعای ندبه به چند موضوع می پردازد: اولاً پیامبر کسی نیست که اجر بخواهد دوم این اجر، اجر مادی نیست که برای خودش باشد. سوم این اجر برای خود مردم است و نتیجه اش به خود مردم می رسد و این که این اجر در برابر رسالت و هدایت است.
در سوره مبارکه سبأ می فرماید که ای پیامبر به ایشان بگو «مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ» آن اجری که من از شما می خواهم به نفع خود شماست یعنی هیچ نفعی برای من در این طلب کردن اجر وجود ندارد و در ادامه هم می فرماید: «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّه» اگر اجر واقعی من خواسته باشم و کسی بخواهد به من بدهد آن اجر من فقط بر خداست و خدا می تواند در برابر این رسالت اجر دهد. (آیه 47 سوره مبارکه سبأ)
همچنین در آیه 57 سوره مبارکه فرقان این مسأله اینچنین مطرح می شود: «قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شَاءَ أَنْ يَتَّخِذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا». بگو بر اين [رسالت] اجرى از شما طلب نمى ‏كنم جز اينكه هر كس بخواهد راهى به سوى پروردگارش [در پيش] گيرد. یعنی این اجر فقط برای رفتن در مسیر هدایت است.
در سوره انعام هم بعد از این که عده ای از انبیا را در آیات 85 به بعد ذکر می کند، در آیه 90 می فرماید که «أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ» ایشان را خداوند متعال هدایت کرده (هدایت خاص) پس ای پیامبر تو به ایشان اقتدا کن. یعنی پیامبر اکرم در امر هدایت به نوعی تابع انبیاست، در واقع هدایت ها یکسان است ولی کم و زیاد دارد.
«قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَى لِلْعَالَمِينَ» من بر اين (رسالت و دعوت) از شما مزدى طلب نمى ‌كنم، اين قرآن جز تذكّرى براى جهانيان نيست. (و خواست من جز پندگرفتن اهل عالم نيست). در اینجا نیز مجدداً اثبات اجر می کند. علاوه بر این که در سوره ی سبأ فرمود: «إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّه» مزد من جز بر خدا نیست.
با جمع این آیات می رسیم به این آیه که در سوره ی مبارکه شورا آیه 23 آمده است که می فرماید «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى»؛ (ای پیامبر!) بگو من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى ‏كنم جز دوست ‏داشتن اهل بیتم»
در آیه قبلی از این سوره خداوند می فرماید: «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُمْ مَا يَشَاءُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ»: و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند در باغ هاى بهشتند آنچه را بخواهند نزد پروردگارشان خواهند داشت اين است همان فضل عظيم. یعنی بشارت به بهشت برای کسانی است که تحت هدایت الهی از طریق پیامبر قرار بگیرند و آن هدایت را دنبال کنند و پس از آن است که پیامبر می فرماید، من بر این هدایت اجری از شما نمی خواهم مگر مودت نسبت به ذوالقربی.

خوب منظور از این قربی آیا همه خویشاوندان است؟ آیا خویشاوندان ما است؟ یعنی ما اگر محبت نسبت به خویشاوندانمان داشته باشیم اجر رسالت را داده ایم؟ یعنی آنقدر مسأله رسالت و اجر بر رسالت مرتبه اش پایین است که فقط مودّت نسبت به خویشاوندان خودمان یا مودّت نسبت به همه خویشاوندان پیامبر (ص) کافی است ولو این که کافر یا مشرک باشند؟ یا این ها خویشاوندان خاصی هستند که موّدت نسبت به این خویشاوندان خاص تنها می تواند اجر بر رسالت باشد. این افراد باید کسانی باشند که نمونه های کامل شخصیت الهی نبی اکرم از جهت ایمان و ارتباط با عالم غیب (به همان سطحی که رسول اکرم بودند) باشند و از جهت اعمال و رفتار باید نشان دهنده ی طهارت خاص نسبت به این که ضامن این رسالت هستند؛ باشند.
باید توجه داشت مودت از جهاتی متفاوت با محبت است. محبت عمدتاً یک ارتباط جذب وکشش قلبی است. اما مودت صرف این کشش نیست.
تعبیر موّدت یک تعبیر خاص است. در جایی مرحوم علامه طباطبایی می فرماید که نسبت مودّت با محبت مانند نسبت خضوع و خشوع است. خشوع یک تأثر قلبی است و خضوع یک تأثر ظاهری است که انسان مؤمن در رابطه با خدای متعال باید هم حالت خشوع که آن تأثر قلبی است داشته باشد و هم تأثر ظاهری. لذا خضوع باید باشد منتها خشوع بر خضوع یک مزیت است.
به هرحال خدای متعال می فرماید به امتت بگو اگر بخواهند اجر رسالت و هدایت را بدهند باید ارتباط خاص با آن دسته از خاندانت داشته باشند و وقتی ارتباط با آن ها دارند در حقیقت ارتباط با پیامبر دارند و همان حقیقت رسالت را پیاده می کنند.
در جلسه بعدی با توجه به آیات و روایات درباره ذوالقربی سخن خواهیم گفت.
اجر رسالت حضرت محمد (ص)/ آیت الله تحریری/ جلسه بیست و هفتم


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته