montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

هالـــــــیوود و مهدی ستیزی- بخش اول

اهمّیت مسأله ظهور و لزوم آمادگی فكری و عملی منتظران از جمله حقایقی است كه بر هیچ شیعه منتظری پوشیده نیست و نگاهی گذرا به عملكرد رسانه‌های جهانی در كشورهای غیرمسلمان، بیانگر جدّی گرفتن خطر اعتقاد به منجيّ و تبلیغات وسیع تخریبی در جهت نفی و خرافاتی نشان دادن اعتقاد به منجيّ به طور عام و برنامه‌ریزی گسترده پیرامون مسأله مهدويت در جهت زدودن حسّ عمیق انتظار و مهدی ‌ستیزی، به طور خاص است.
در میان تولیدات پرخرج هالیوودی و محصولات پرجلوه و تماشایی آن در دهه ‌های اخیر، بخشی به ساخت فیلم‌ های آخرالزمانی اختصاص یافته و دستمایه تهيه‌كنندگان قرار گرفته كه به دنبال فروش گیشه خود هستند و بدین منظور از جلوه‌ های بصری و تكینك ‌های پیشرفته سینمایی استفاده می ‌كنند.
بخش بزرگی از سرمایه‌ گذاری مدیران صهیونیست هالیوود، با انگیزه ‌های سیاسی، در اختیار سازندگان قرار می‌ گیرد. این سرمایه ‌گذاری ‌ها به سفارش لابی یهود، بیشتر برای تولید محصولات جذّاب ضدّ اسلامی و ضدّ تشيّع هزینه می ‌شود. با این توصیف، هیچگاه از هزینه ‌های گزاف برخی فیلم‌ های هالیوودی متعجّب نخواهیم شد.
بحث مهدويت‌ ستیزی در سینمای هالیوودی از سال 2000 م. به بعد شدّت گرفت. به این صورت كه باور انتظار، هدف قرار می ‌گیرد؛ نه بحث منجي آخرالزّمانی. از آنجا كه بحث منجي آخرالزّمان در همه ادیان تقریباً مشترك و انكارناپذیر است، به جای انكار آن باور، انتظار آخرالزّمانی «تورات» و «انجیل» در سینمای هالیوودی عرضه شد.
هالیوود به عنوان مركز فیلم‌ سازی «آمریكا»، در سال، هفتصد فیلم تولید می‌كند و نزدیك به 78% سینماها و تلویزیون ‌های جهان از آن تغذیه می ‌شوند. این در حالی است كه در آمریكا بیش از 60% پرفروش‌ ترین فیلم ‌های هالیوود در خصوص آخرالزّمان است. یهودیان، مؤسسان اصلی سینمای هالیوود بوده‌ اند و از آنجا كه در غرب، بحث موعودگرایی در تمامی ابعاد، فوق ‌العادّه جدّی است، به همین دلیل متفكّران غربی بخش مهمّی از افكارشان را صرف این مسأله می‌ كنند.
خرافه‌ هایی از طرف صهیونیست‌ ها به سینمای هالیوود راه یافته است؛ مانند افسانه آخرالزّمان و پیشگویی ‌های مربوط به آن كه در محتوا و مضمون، فیلم‌ هایی نظیر «نوسترآداموس»، «آرمگدون» و «روز استقلال» قابل مشاهده است. مهم ‌ترین تأثیر این دسته از فیلم ‌های خرافی، آن است كه حس اعتماد به نفس را در مخاطبان جهان سومی نابود می‌ سازد و همزمان، اعتماد و انقیاد نسبت به صاحبان اصلی را (كه به زعم این فیلم ‌ها آمریكاییان و یهودیان هستند) ترویج می ‌نماید. [1]
برخی مواقع، هالیوود ارزش ‌های اسلامی را به صورت ظریف، به نفع خودش مصادره می ‌كند و از آن خود می ‌داند. خرافه دیگری كه صهیونیست ‌ها آن را در قالب سینمایی مصادره به مطلوب كرده‌ اند، مسأله ظهور منجي و سفر به سرزمین موعود است؛ امّا منجي این قبیل فیلم‌ ها آن منجي ‌ای نیست كه بشريّت در انتظار اوست. [2]
در سال ‌های اخیر و پس از آغاز هزاره سوم نیز تعداد زیادی از فیلم‌ هایی كه تولید می ‌شوند یا باورهای آخرالزّمانی صهیونیست‌ ها را تبلیغ می ‌كنند یا مردم را از موعودی دیگر می ‌ترسانند؛ موعودی كه به اذن خداوند، در مقابل تمامی جنگ، كشتار و خونریزی و به اصطلاح آرمگدون، صهیونیستی خواهد ایستاد.
در فیلم ‌های هالیوودی، به نوعی ضدّمسیح را همان منجيّ مسلمانان نشان می ‌دهند و دیگر آنكه در برابر این شیطان می ‌بایست یك ناجی را معرفی نماید. در فیلم‌ های هالیوود، این نجات ‌دهنده زمین كه به نوعی پدر معنوی انسان‌ ها نیز معرفی می ‌شود، یك آمریكایی یا یك یهودی است.
آمریكا با نشان دادن آینده تاریك و خونین بشر در فیلم ‌های خود سعی دارد خود را منجيّ آینده بشريّت معرفی كند. آنها می‌ خواهند آخرالزّمان را به این شكل به جهان نشان دهند كه: نبرد خیر و شر در جغرافیای خاصّی از زمین به وقوع خواهد پیوست.
برخی از فیلم‌ های چالش ‌برانگیز هالیوود در زمینه مهدويت، مانند فیلم [3] پیشگویی ‌های نوسترآداموس كه بیست و شش سال پیش ساخته شده، تلاش می ‌کند كه دجّال (ضدّمسیح) را به عنوان كسی معرفی کند كه از شرق اسلامی ظهور کرده و پوشش اسلامی دارد و با سلاح اتمی به قصد نابودی جهان، به آمریكا می ‌رود؛ ولی با درایت و مدیریت شخصی رئیس ‌جمهور آمریكا نابود می ‌شود.
آرمگدون[4] یكی دیگر از محصولات هالیوود است كه به مسیح و منجيّ اشاره دارد. تكنسین ‌ها و كمپانی‌ های نفتی آمریكا به نجات زمین می ‌آیند و كشورهای اسلامی در اوج عقب‌ ماندگی، چشم ‌انتظار كمك ایالات متّحده هستند.

از جمله فیلم ‌هایی كه اشاره به پایان دنیا و بحران آخرالزّمان در جهان داشته، مجموعه فیلم ‌هایی با نام آرمگدون می‌ باشد که از سال 1932 تا 2005م. ساخته شده‌ اند و نشان ‌دهنده فعّالیت‌ های صهیونیست‌ های مسیحی و بنیادگرایی مسیحيّت پروتستان بوده و در واقع نام و عنوانی برای جنگ آخرالزّمان، یعنی برای ظهور و بازگشت دوم مسیح(ع) و ایجاد جنگ هسته‌ ای در محلّ آرمگدون (بیت ‌المقدّس كنونی) است كه به نابودی و تخریب اكثر شهرهای جهان منجر می ‌شود و سرنوشت خیر و شر و تكلیف بشر در همین جنگ پایانی تعیین می‌ شود و نماد خیر، غرب و اسراییل و نماد شر، مسلمانان و اعراب قلمداد می ‌شوند. [5]
در مجموع می ‌توان گفت: سینمای هالیوود به شیوه ‌های زیر در صدد اسلام‌ ستیزی و موعودستیزی برآمده است:
1. نشان دادن یك آمریكایی یا یك یهودی به عنوان منجيّ آخرالزّمان؛
2. نشان دادن مسلمانان به عنوان ضدّمسیح و ضدّمنجيّ آنها؛
3. القای غلبه نهایی تمدّن غرب و منجيّ غربی و شكست حتمی مسلمانان اهریمنی؛
4. تهاجم فرهنگی و مقابله با مسلمانان، از طریق ترویج ارزش ‌های مادّی‌ گرایانه، مانند انحرافات جنسی، خشونت و جادوگری؛
5. ترسیم ضدّیت اسلام با تكنولوژی و پیشرفت؛
6. جلوه دادن یهودیان و قوانین آنها در همه عرصه ‌ها و تحقیر اسلام و مسیحيّت.
بی ‌شك جهان غرب در صدد تحقیر و تخریب معنای آخرالزّمان و آماده‌ سازی اذهان عمومی برای پذیرش تفسیر غربی آخرالزّمان از طریق سینماست.


بازی‌ های رایانه‌ ای و اینترنت در تخریب فرهنگ مهدويت

زمانی كلوپ ‌ها جایگاه مشخّصی داشتند و افراد معدودی به آن مكان‌ ها مراجعه می‌ كردند؛ امّا امروزه كامپیوتر در درون خانه‌ ها، تلفن‌ های همراه و ... همه وسایلی هستند كه لحظه ‌ای افراد را تنها نمی ‌گذارند. بازی‌ ها در نظر اوّلیه، یك سرگرمی است؛ ولی دقّت در نماد‌ها، محتوا و پیام‌ های آنها به خوبی ما را به خطری كه از ناحیه بازی ‌ها ـ به صورت مستقیم یا غیرمستقیم ـ به افراد منتقل می‌ گردد، واقف می ‌سازد.
امروزه درصد زیادی از مردم جهان، اعمّ از كودك، نوجوان، جوان و ... به انواع بازی ‌های رایانه ‌ای مشغول و سرگرم می‌ باشند كه این محصولات نیز مانند دیگر آثار هنری، فرهنگی، نجات ‌بخشی و برتری غرب و بی هويّتی، خرافه‌ گویی، خشونت و وحشی‌گری دیگران را می‌ رسانند.
منجيّ موعود در بازی ‌های رایانه ‌ای، همان كسی نیست كه شیعیان او را مهدی، مسیحیان او را عیسی، زرتشتیان او را سوشیانت و قوم‌ های دیگر او را با نام ‌های دیگر می ‌خوانند. بسیاری از بازی ‌های رایانه‌ ای در راستای تخریب فرهنگ، در قالب محصولات فرهنگی غربی، برای تحقّق بخشیدن به آرمان غربی ‌ها، یعنی سیطره غرب بر اسلام، راهی بازارهای كشورهای مسلمان شده است؛ محصولاتی كه پس از استفاده از آنها، شخص از هويّت و فرهنگ خود دلزده می‌ شود. این بازی ‌ها بیشتر، سرمایه اجتماعی جهان اسلام و تشيّع را هدف گرفته‌ اند.
برخی بازی ‌های رایانه ‌ای با محتوای صهیونیستی و آمریكایی طرّاحی شده و اسلام ‌ستیزی و مهدی ‌ستیزی در شكل، فرم و محتوای آنها موج می ‌زند و كودكان در گیرودار خشونت بازی ‌ها شلیك خود را به سمت سربندهایی با نام ‌های مقدّس به طرف مسلمانان متوجّه كرده و به مراحل بالاتر صعود می‌ كنند.
بعد از كنفرانس تلآویو[6] (1365 هـ . ش.) یك بازی رایانه ‌ای به نام «یا مهدی» ساخته شد كه اسم اصلی ‌اش Persian Gulf Inferno (جهنّم خلیج فارس) است ـ كودك چنان شرطی می ‌شود كه با شنیدن الله اكبر و یامهدی تیراندازی می ‌كند و بالأخره در روح كودك، بذر نفرت از این دو واژه كاشته می ‌شود تا روزی استكبار بتواند از محصول آن فایده برد. [7]


تقسیم ‌بندی بازی ‌های رایانه ‌ای در زمینه آخرالزّمانی

الف) القای آخرالزّمان تكنولوژیك: یك منجي شجاع در قالب بازی «ماتریكس»[8] (برای فیلم ماتریكس Enter The Matrix) ساخته شده است. در این بازی كاربر به همراه یك گروه از آرمان شهری به نام زایون (Zion) وظیفه نجات جهان را از دست انسان نماها به عهده می ‌گیرد. [9]

ب) در القای آخرالزّمان تخيّلی: به طوری‌ كه موجودات ناشناخته فضایی زمین، نسل بشريّت را به مخاطره انداخته، این بار یك منجي بسیار دانا با قدرت ماورایی انسانی به مبارزه با این موجودات می ‌پردازد؛ به عنوان مثال در بازی «سام ماجراجو» كاربر، به عنوان یك منجی در نقش سام استون ظاهر می ‌شود. سام به خاطر شجاعت فوق ‌العادّه ‌اش در مبارزه با این موجودات، به اسطوره ‌ای تبدیل شده و به كمك ماشین زمان به گذشته برمی‌ گردد تا جنگ علیه این یاغیان را به نفع بشريّت تمام كند.

ج) القای آخرالزّمان دینی: در این نوع آخرالزّمان انسان‌ های شیطان ‌صفت در قالب گروه‌ های تروریستی قصد گرفتن قدرت و نابودی تمامی عناصر پاك و خدایی را دارند و كاربر در این نوع بازی، به عنوان منجی و در نقش جاسوسی خبره و با ایمان، یا سربازان ماهر و معتقد (عمدتاً سربازان از ارتش آمریكا و انگلیس) به عنوان پلیس صلح جهانی ظاهر شده و به مبارزه با دشمنان بشريّت می ‌پردازند. در بازی ‌هایی مانند «اسلحه مرگبار»، «گروه ضربت» و «بازگشت به قلعه یی ولفن اشتاین» از این قبیل هستند یا بازی «دلتافورس» [10] (Delta Force) كه در این بازی، دشمن در قالب چهره ‌ای عربی و گاه فارسی با تكلّم جملاتی مانند: حاجی یكی دارد می ‌آید و ... ظاهر شده و بر روی جعبه ‌های دشمن نمادهایی اسلامی چون: «لااله الاالله»، «محمّد رسول الله» و آرمی شبیه آرم آستان قدس رضوی كه متأسّفانه كودك و نوجوان ما با علاقه، تحت تأثیر این بازی ‌ها قرار می ‌گیرند. [11]

با این مطالب عنوان شده در خصوص بازی ‌های رایانه ‌ای دیگر نمی ‌توان آنها را تنها به عنوان ابزار جذّاب برای تفریح و سرگرمی كودكان نگاه كرد؛ بلكه باید به آنها از دید دشمنان تفكّر اسلامی نگریست و با تولید جانشین ‌های مناسب با این‌گونه بازی ‌ها، با توجّه به عمق منابع ملّی و مذهبی به مبارزه با آنها پرداخت.
از جمله شیوه‌ های مقابله دشمن با فرهنگ مهدوی و ایجاد چالش در این زمینه استفاده و بهره‌گیری از عرصه اینترنت و وب می ‌باشد. سایت ‌ها به دو صورت مستقیم و غیر مستقیم در برابر فرهنگ صحیح مهدويّت موضع می ‌گیرند و مطلب می ‌نگارند.
منظور از مقابله غیرمستقیم تقابل با فرهنگ مهدوی، از طریق نفی اصول و پایه‌ های اسلام و مذهب شیعه دوازده امامی است كه در حقیقت پشتوانه و تثبیت‌كننده این تفكّر هستند؛ مانند سایت ‌های ضدّ تشيّع و فرق ضالّه.

مقابله مستقیم، به تقابلی اطلاق می ‌شود كه هدف آن، مستقیماً معارضه با تفكّر مهدوی است. از جمله تأثیرگذارترین ابزارهای رسانه ‌ای دیجیتال در همه دنیا كه در همه خانه‌ها، دسترسی به آن آسان است، اینترنت می‌ باشد. از جمله سایت‌ های اینترنتی كه به عنوان هجمه‌ های مجازی دشمنان قلمداد می ‌گردند، می توان به موارد زیر اشاره نمود.

1. سایت ‌های وهّابیت:
وهّابیت به دلیل پشتیبانی ‌های سیاسی وسیعی كه از آن می ‌شود، بیشترین هجوم خود را به فرهنگ اصیل شیعه وارد می ‌آورد و در راستای چالش مهدويّت، شبهات مرتبط با مهدويّت در تیراژ وسیع و در قالب كتاب، نشریه، لوح فشرده و... توسط وهّابیون در مناطق شیعه ‌نشین توزیع می ‌گردد.

2. سایت‌ های بهائيّت:
بهائيّت كه سابقه تشكیل آن حدوداً صد و پنجاه سال است، با كمك انگلیس، اسراییل و صهیونیست ‌ها توانسته از نظر مادّی و تبلیغاتی پیشرفت زیادی نماید. بهائيّت از برداشت ناصحیح از آموزه مهدويّت ریشه گرفته است. بنابراین نمونه ‌هایی از تهاجم‌ های آنان در برابر تفكّر مهدوی، در سایت ها منتشر می‌ گردد.

3. سایت ‌های عرضه كننده تفكّرات غلط درباره مهدويّت:
این ‌گونه سایت‌ ها آگاهانه یا ناآگاهانه به رواج برداشت ناصحیح خود از فرهنگ مهدوی می ‌پردازند و در این زمینه، از تعلّقات شیعیان به مهدی(عج) بهره می‌ گیرند؛ یك دسته از این سایت‌ ها در بردارنده تفكّرات و شیوه ‌های غلط ارتباط با حضرت و تبلیغ وسیع ملاقات ‌ها، مشاهده ‌ها، كرامت‌ ها، خواب ‌ها و موارد دیگر است كه تأثیر مخرّب این برداشت‌ ها در صورت نبود پشتوانه صحیح عقیدتی، قابل اغماض نیست. دسته دیگر، سایت‌هایی هستند كه بدون ارائه بحث‌های تخصّصی حدیثی و علمی، به تطبیق شرایط كنونی با شرایط هنگام ظهور می ‌پردازند و زمانی را برای ظهور مشخّص می‌ كنند.
سایت ‌هایی مانند «آرمگدون نیوز» (اخبار آرمگدون) هر روز ده‌ ها صفحه مطالب را به صورت خبر در مورد آخرالزّمان عرضه می ‌كند كه كاملاً اخبار غریبه است. تیمی در این سایت وظیفه دارد با رصد وقایع مختلف جهان، آنها را به وقایع آخرالزّمان ربط دهد.
یا سایت «آرمگدون الرت» (هشدار آخرالزّمان) به مراتب، افراطی ‌تر از سایت قبلی است كه این سایت به گونه‌ا ی اخبار خود را درج می‌ كند كه گویا فردا آخرالزّمان است و زمان ظهور مسیح(ع) فرارسیده است.

به طور كلّی این سایت‌ ها از پشتوانه مهدويّت ‌ستیزان صهیونیستی و غربی برخوردار هستند.
یكی از راه ‌های مؤثّر مقابله با این هجوم‌ های مجازی، تقویت عقاید و باورهای دینی، به ویژه در مورد ولایت و مهدويّت است و ایجاد سایت ‌های جامع پویا، به روز و چندزبانه درباره آموزه مهدويّت به منظور تبیین این آموزه، مؤثّر می ‌باشد.


پی ‌نوشت:
1. قاسمی، 1390: 102.
2. همان، 103.
3. نام واقعی ‌اش میشل دونوترام Michel de Naterdame در خلال سال ‌های 1503 تا 1560م. می ‌زیست. عطّار و پیشگوی فرانسوی كه بسیاری از حوادث و جنگ‌ های آینده پس از اتّفاق افتادن پیشگویان به وی نسبت داده ‌اند و كتاب یك هزار پیشگویی را تألیف كرده شامل پیشگویی‌ هایی نامعلوم كه امروزه وی را مشهور كرده است.
4. آرماگدون Armageddon یا هرمجدون واژه ‌ای یونانی كه تركیب دو كلمه هر به معنی كوه یا تپه و «مجدون» به معنی بلند و مشرف. نام منطقه ‌ای در بیست كیلومتری جنوب شرقی «بندر حیفا» در شمال «فلسطین اشغالی» و در طول تاریخ شهری استراتژیك بوده كه از طرف صهیونیسم مسیحی به عنوان محلّ نبرد اسلام و صهیونیست در آخرالزّمان تلقّی شده است.
5. علوی طباطبایی، 1379: 73.
6. در دسامبر 1948 مطابق با 1365هـ . ش. در «دانشكده تاریخ دانشگاه تلاویو» (فلسطین اشغالی) با همكاری «مؤسّسه مطالعاتی شیلوهه» ـ كه یك مؤسّسه مطالعاتی غیرانتفاعی است و متّصل به صهیونیسم ـ كنفرانسی با حضور سیصد شیعه ‌شناس درجه یك جهان برگزار شد و ظرف مدت سه روز در آن سیصد مقاله 100% تفصیلی تحقیقی و مبتنی بر عمده‌ ترین متد تحقیقی و عمیق ‌ترین روش ‌ها ارائه شد. به قول مارتین كرامر ـ كه یكی از شیعه شناسان جهان و دبیر این كنفرانس بود ـ هدف اصلی از برپایی این كنفرانس شناخت مفاهیم محوری در تمدن شیعه اثناعشری و بعد بالطّبع شناسایی انقلاب اسلامی سال پنجاه و هفت ایران بود. در این كنفرانس افرادی مانند دانیل برومبرگ، ماروین زونیس، مایكل ام جی فیشر و دیگر شیعه ‌شناسان، شرق شناسان و اسلام‌ شناسانی غربی حضور داشتند. در بحث مبارزه با تفكّر مهدی ‌باوری ابتدا امام حسین(ع) و بعد امام زمان(ع) را مطرح و هر دو را عامل پایداری شیعه می‌ دانند؛ نگاه سرخ و نگاه سبز. در این كنفرانس كه افرادی شیعه ‌شناس و سرشناس مانند برناردلوییس و مارتین كرامر و ... حضور داشتند این دیدگاه مطرح می‌ شود كه شیعه به اسم امام حسین(ع) و با امام زمان(عج) قیامشان را حفظ می‌ كنند.
7. جعفری، 1388: 51.
8. فیلمی علمی و تخيّلی به نویسندگی و كارگردانی براندون واچوفسكی است كه در سال 1999 م. اكران شد، آمیزه ‌ای است از اكشن و هنرهای رزمی و یك فیلمنامه چند لایه است كه حقیقت را از بشر مخفی و به آن اجازه می‌ دهد یك زندگی متقاعد كننده و شبیه ‌سازی شده داشته باشد
9. حق وردی، 1387: 1.
10. دلتا فورس (Delta Force) یك گروه خشن آمریكایی است كه توسط كلنل چارلز بكویت ـ یكی از فرماندهان ارتش آمریكا ـ در سال 1977 تأسیس شد. این گروه، سال ‌ها قبل از آن و در دهه 1970م. تحت نظر نیروهای ویژه هوابرد «انگلیس» (اس.‌ای.اس) آموزش می‌ دیدند؛ امّا پس از مدّتی كار خود را با سرپرستی به «كویت» به طور مستقل آغاز كردند. «نیروهای دلتا» مهارت ‌های بسیار و خاصّی در تكنیك ‌های مختلف جنگی، نظامی، ضدّشورشی و نفوذی دارند.
11. جعفری، 1388: 135.

ادامه دارد . . .

-صدرالله زین العابدی، ماهنامه موعود شماره 158و159
هالـــــــیوود و مهدی ستیزی- بخش اول


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته