montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

مهدی آن ‌گونه که غرب معرفی می ‌کند!- بخش سوم

اشاره: در دو قسمت پیشین شیوه معرفی مفاهیم مهدوی را در لغت ‌نامه ‌ها و دایره المعارف‌ های غربی بررسی کردیم. در این بخش به صورت گذرا به شیوه معرفی امام مهدی(عج) در رسانه ‌‌‌های غربی، به ویژه رسانه ‌های مکتوب، می ‌پردازیم.

در این روزگار معمولاً افراد و گروه‌ ها برای انتقال پیام خود به دیگران از ابزارهای چند رسانه ‌ای، بهره می‌ گیرند به عنوان مثال یک بنگاه خبرپراکنی، اطلاعات خود را هم در قالب روزنامه، هم از طریق کانال رادیویی و تلویزیونی و هم در سایت اینترنتی (در قالب نوشتاری، گفتاری و دیداری) به اطلاع مخاطبان خود می ‌رساند. باید توجه داشت رسانه‌ ها ابزار اصلی دستیابی عموم مردم به اطلاعات هستند و عملاً خوراک فکری یک جامعه، از رسانه ‌ها تأمین می شود.
ابتدا باید توجه داشت که گرچه سیاست رسانه ‌های غربی عدم مطرح شدن برخی مفاهیم در سطح جامعه است ولی فراگیری تکنولوژی و دسترسی مخاطبان مختلف به منابع اطلاعاتی جایگزین، رسانه غربی را گاه مجبور به ورود به عرصه ‌ای خاص می ‌کند تا کماکان به مخاطب خود، به شیوه خود، خوراک اطلاعاتی دهد. مسائل اسلامی مختلف مانند فرهنگ شهادت ‌طلبی، دفاع از مفاهیم دینی و یا مهدویت نیز به همین سبب در این رسانه‌ ها مورد توجه قرار گرفته‌ اند.
رسانه‌ های دیداری و نوشتاری غرب هر از چندگاهی به مناسبتی به موضوع مهدویت علاقه نشان داده و در قالب‌ های خبر، مقاله و یا فیلم‌ های مستند به این موضوع پرداخته‌ اند. البته شکی نیست که توجه به مهدویت پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال 1979 میلادی و به ویژه در سال‌ های اخیر و بیان مهدویت به عنوان یکی از باورهای بنیادی شیعه ـ که قابل استفاده به عنوان محور صلح و دوستی بین ادیان و ملل مختلف است ـ شکل تازه ‌ای به خود گرفته است. این مطلب به راحتی با نگاه به فهرست کتاب ‌ها و مقاله‌ هایی که به عنوان مهدویت و آینده‌ نگری در اسلام در سال ‌های اخیر تولید و عرضه شده، قابل اثبات است؛ چنانچه حجم فیلم ‌های سینمایی و برنامه‌ های تولیدی در شبکه های رسانه ‌ای غربی در این سال ‌ها در موضوع آخرالزمان اسلامی و مهدویت با پیش از آن قابل مقایسه نیست. البته همانند همیشه این نگاه تک سویه و تخریبی بوده است به طوری که بیشتر نوشته ‌ها و برنامه ‌های تولیدی رسانه ‌های غربی موضوع مهدویت را در ذهن مخاطب خرافی و ترسناک نشان می‌ دهند. در ادامه به بررسی شیوه ‌های تخریبی غرب در القای مفاهیم مرتبط با مهدویت می ‌پردازیم:

1.‌ تخریب از راه معرفی سطحی:
در این شیوه، مفهوم مورد نظر به صورتی به مخاطب معرفی می‌ شود که سطحی و کم ‌اهمیت و یا خرافی به نظر برسد. نمونه این شیوه را به طور متعدد در مقاله‌ های نوشتاری و یا برنامه ‌های دیداری رسانه ‌های غربی می ‌توان دید.
در این شیوه معمولا به مسائل پیش پا افتاده در مقابل مطالب ریشه ‌دار پایه ‌‌ای بها داده می شود و در مواردی نیز واقعیت را به گونه‌ ای زیرکانه و دقیق تحریف می کنند تا همان قاعده «معرفی بد، بهترین نوع تخریب است» عملی شود.

2. تخریب از راه معرفی نمونه منفی:
در این شیوه، مفهوم، در قالب مثالی عینیِ منفی ارائه می شود که مخاطب با ملاحظه نمونه منفی معرفی شده، از خود مفهوم، دل‌زدگی پیدا کند. برای اثبات این مطلب کافی است نگاهی به تبلیغ طالبان و بن ‌لادن بیندازیم که به عنوان یکی از نمونه‌ های عینی کسی است که مسلمانان انتظار آمدن چنین کسی را دارند. به عنوان مثال به کتاب «مهدی؛ مسیحای به سرقت رفته» که توسط رون کانترل نوشته شده نگاهی کنیم که عکس بن ‌لادن بر روی جلد آن نمایان است و جزو کتاب ‌های پرفروش سایت آمازون بوده است. در این ‌گونه کتاب ‌ها مهدویت به عنوان عقیده ‌ای که منشا بسیاری از شورش ‌ها و انقلاب‌ ها در کشورهای مختلف اسلامی به ویژه ملت ‌های شمال آفریقا علیه رژیم حاکم بوده ‌اند، معرفی شده است.

3. تخریب از راه ایجاد ترس:
در این روش مفهوم مورد نظر به شیوه ‌ای معرفی می شود که نتیجه آن ترس و رعب مخاطب از آن مفهوم و به دنبال آن ترس از پیروان آن است. نگاهی که امروزه در قالب ‌های مختلف اسلام ستیزانه در مورد مفاهیم اسلامی و از جمله مهدویت از جانب رسانه ‌های بی ‌شمار غربی تبلیغ می شود، مخاطب غربی را به چنان هراسی وا می‌ دارد که اسلام و مهدویت را به عنوان دشمن شماره یک خود و دینش می شمارد.
یادمان نمی رود که تنها دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی فیلم «نوسترآداموس؛ مردی که فردا را دید» توسط هالیوود تولید و پخش شد و در آن مسلمانان و حکومت‌ های اسلامی به عنوان نابود کننده بشر در آخرالزمان معرفی شد. این خط فکری علاوه بر فیلم‌ های متعدد سینمایی و مستند، در کتاب های مختلف حتی در ژانر داستان، قابل مشاهده است. کتاب‌ هایی مانند «مهدی» نوشته کوئینل، «مهدی، ترسی در هزاره» نوشته داکندورف و «امام دوازدهم» نوشته روزنبرگ و «فجر طلایی» نوشته کوستیگن از رمان ‌های پرفروش این سال ‌ها بوده ‌اند که با موضوع امام مهدی (عج) و توسط برخی از نویسندگان و مقاله ‌نویسان معروفِ مجلاتی مانند نیوزویک، واشنگتن تایمز و شبکه ‌های CNN و ABC نوشته شده است.

کتاب ‌های دیگری نیز هستند که در قالب توصیفی ـ تحلیلی به مهدویت پرداخته‌ اند که از جمله می ‌توان به «جنگ خدایی با ترور (اسلام، پیشگویی و انجیل)» نوشته ولید شعیبات و یا «ضد مسیح اسلامی» نوشته ریچارد سون اشاره کرد که در این ‌گونه کتاب‌ ها با تطبیق حدیث‌ های مهدویت بر پیشگویی‌ های کتاب ‌های مقدس مسیحیان و یهودیان، سعی شده است در قالبی به ظاهر علمی، اسلام و مسلمانان را به عنوان دشمن دین و ملت ایشان نشان دهد.

نکته در خور توجه آنکه در همه آنها امام مهدی(عج) به عنوان کسی است که جنگی جهانی را علیه غرب سازماندهی می ‌کند و بسیاری از مردم به ویژه مسیحیان و یهودیان را می‌ کشد و در این راستا کشورهایی مانند ایران و گروه‌ های انقلابی فعال، همچون حزب ‌الله و حماس را به عنوان کسانی معرفی می ‌کند که در حال تهیه سلاح‌ های کشتار جمعی برای آغاز این جنگ هستند. نکته جالب دیگر درباره این کتاب ‌ها این است که سال انتشار بیشتر آنها همین چند سال اخیر است و نویسندگان این کتاب ‌ها و مقالات در برنامه‌ های متعدد شبکه‌ های تلویزیونی دعوت می‌ شوند و علیه اسلام و خطر آن(!)، دادِ سخن سر می‌ دهند و این نشان از توجه و تلاش روز افزون غرب در راستای مخالفت با مفاهیم آخرالزمانی اسلامی به ویژه آموزه مهدویت دارد.

سوتیتر:
1. بیشتر نوشته ‌ها و برنامه ‌های تولیدی رسانه ‌های غربی موضوع مهدویت را در ذهن مخاطب خرافی و ترسناک نشان می ‌دهند.
2. در این ‌گونه کتاب ‌ها مهدویت به عنوان عقیده ‌ای که منشا بسیاری از شورش‌ ها و انقلاب ‌ها در کشورهای مختلف اسلامی به ویژه ملت ‌های شمال آفریقا علیه رژیم حاکم بوده‌ اند، معرفی شده است.
3. نگاهی که امروزه در قالب ‌های مختلف اسلام ستیزانه در مورد مفاهیم اسلامی و از جمله مهدویت از جانب رسانه ‌های بی ‌شمار غربی تبلیغ می ‌شود، مخاطب غربی را به چنان هراسی وا می دارد که اسلام و مهدویت را به عنوان دشمن شماره یک خود و دینش می ‌شمارد.
4. تنها دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی فیلم «نوسترآداموس؛ مردی که فردا را دید» توسط هالیوود تولید و پخش شد و در آن مسلمانان و حکومت ‌های اسلامی به عنوان نابودکننده بشر در آخرالزمان معرفی شد. این خط فکری علاوه بر فیلم ‌های متعدد سینمایی و مستند، در کتاب های مختلف حتی در ژانر داستان، قابل مشاهده است.




مهدی آن ‌گونه که غرب معرفی می ‌کند!- بخش سوم

اشاره: در دو قسمت پیشین شیوه معرفی مفاهیم مهدوی را در لغت ‌نامه ‌ها و دایره المعارف‌ های غربی بررسی کردیم. در این بخش به صورت گذرا به شیوه معرفی امام مهدی(عج) در رسانه ‌‌‌های غربی، به ویژه رسانه ‌های مکتوب، می ‌پردازیم.

در این روزگار معمولاً افراد و گروه‌ ها برای انتقال پیام خود به دیگران از ابزارهای چند رسانه ‌ای، بهره می‌ گیرند به عنوان مثال یک بنگاه خبرپراکنی، اطلاعات خود را هم در قالب روزنامه، هم از طریق کانال رادیویی و تلویزیونی و هم در سایت اینترنتی (در قالب نوشتاری، گفتاری و دیداری) به اطلاع مخاطبان خود می ‌رساند. باید توجه داشت رسانه‌ ها ابزار اصلی دستیابی عموم مردم به اطلاعات هستند و عملاً خوراک فکری یک جامعه، از رسانه ‌ها تأمین می شود.
ابتدا باید توجه داشت که گرچه سیاست رسانه ‌های غربی عدم مطرح شدن برخی مفاهیم در سطح جامعه است ولی فراگیری تکنولوژی و دسترسی مخاطبان مختلف به منابع اطلاعاتی جایگزین، رسانه غربی را گاه مجبور به ورود به عرصه ‌ای خاص می ‌کند تا کماکان به مخاطب خود، به شیوه خود، خوراک اطلاعاتی دهد. مسائل اسلامی مختلف مانند فرهنگ شهادت ‌طلبی، دفاع از مفاهیم دینی و یا مهدویت نیز به همین سبب در این رسانه‌ ها مورد توجه قرار گرفته‌ اند.
رسانه‌ های دیداری و نوشتاری غرب هر از چندگاهی به مناسبتی به موضوع مهدویت علاقه نشان داده و در قالب‌ های خبر، مقاله و یا فیلم‌ های مستند به این موضوع پرداخته‌ اند. البته شکی نیست که توجه به مهدویت پس از انقلاب اسلامی ایران، در سال 1979 میلادی و به ویژه در سال‌ های اخیر و بیان مهدویت به عنوان یکی از باورهای بنیادی شیعه ـ که قابل استفاده به عنوان محور صلح و دوستی بین ادیان و ملل مختلف است ـ شکل تازه ‌ای به خود گرفته است. این مطلب به راحتی با نگاه به فهرست کتاب ‌ها و مقاله‌ هایی که به عنوان مهدویت و آینده‌ نگری در اسلام در سال ‌های اخیر تولید و عرضه شده، قابل اثبات است؛ چنانچه حجم فیلم ‌های سینمایی و برنامه‌ های تولیدی در شبکه های رسانه ‌ای غربی در این سال ‌ها در موضوع آخرالزمان اسلامی و مهدویت با پیش از آن قابل مقایسه نیست. البته همانند همیشه این نگاه تک سویه و تخریبی بوده است به طوری که بیشتر نوشته ‌ها و برنامه ‌های تولیدی رسانه ‌های غربی موضوع مهدویت را در ذهن مخاطب خرافی و ترسناک نشان می‌ دهند. در ادامه به بررسی شیوه ‌های تخریبی غرب در القای مفاهیم مرتبط با مهدویت می ‌پردازیم:

1.‌ تخریب از راه معرفی سطحی:
در این شیوه، مفهوم مورد نظر به صورتی به مخاطب معرفی می‌ شود که سطحی و کم ‌اهمیت و یا خرافی به نظر برسد. نمونه این شیوه را به طور متعدد در مقاله‌ های نوشتاری و یا برنامه ‌های دیداری رسانه ‌های غربی می ‌توان دید.
در این شیوه معمولا به مسائل پیش پا افتاده در مقابل مطالب ریشه ‌دار پایه ‌‌ای بها داده می شود و در مواردی نیز واقعیت را به گونه‌ ای زیرکانه و دقیق تحریف می کنند تا همان قاعده «معرفی بد، بهترین نوع تخریب است» عملی شود.

2. تخریب از راه معرفی نمونه منفی:
در این شیوه، مفهوم، در قالب مثالی عینیِ منفی ارائه می شود که مخاطب با ملاحظه نمونه منفی معرفی شده، از خود مفهوم، دل‌زدگی پیدا کند. برای اثبات این مطلب کافی است نگاهی به تبلیغ طالبان و بن ‌لادن بیندازیم که به عنوان یکی از نمونه‌ های عینی کسی است که مسلمانان انتظار آمدن چنین کسی را دارند. به عنوان مثال به کتاب «مهدی؛ مسیحای به سرقت رفته» که توسط رون کانترل نوشته شده نگاهی کنیم که عکس بن ‌لادن بر روی جلد آن نمایان است و جزو کتاب ‌های پرفروش سایت آمازون بوده است. در این ‌گونه کتاب ‌ها مهدویت به عنوان عقیده ‌ای که منشا بسیاری از شورش ‌ها و انقلاب‌ ها در کشورهای مختلف اسلامی به ویژه ملت ‌های شمال آفریقا علیه رژیم حاکم بوده ‌اند، معرفی شده است.

3. تخریب از راه ایجاد ترس:
در این روش مفهوم مورد نظر به شیوه ‌ای معرفی می شود که نتیجه آن ترس و رعب مخاطب از آن مفهوم و به دنبال آن ترس از پیروان آن است. نگاهی که امروزه در قالب ‌های مختلف اسلام ستیزانه در مورد مفاهیم اسلامی و از جمله مهدویت از جانب رسانه ‌های بی ‌شمار غربی تبلیغ می شود، مخاطب غربی را به چنان هراسی وا می‌ دارد که اسلام و مهدویت را به عنوان دشمن شماره یک خود و دینش می شمارد.
یادمان نمی رود که تنها دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی فیلم «نوسترآداموس؛ مردی که فردا را دید» توسط هالیوود تولید و پخش شد و در آن مسلمانان و حکومت‌ های اسلامی به عنوان نابود کننده بشر در آخرالزمان معرفی شد. این خط فکری علاوه بر فیلم‌ های متعدد سینمایی و مستند، در کتاب های مختلف حتی در ژانر داستان، قابل مشاهده است. کتاب‌ هایی مانند «مهدی» نوشته کوئینل، «مهدی، ترسی در هزاره» نوشته داکندورف و «امام دوازدهم» نوشته روزنبرگ و «فجر طلایی» نوشته کوستیگن از رمان ‌های پرفروش این سال ‌ها بوده ‌اند که با موضوع امام مهدی (عج) و توسط برخی از نویسندگان و مقاله ‌نویسان معروفِ مجلاتی مانند نیوزویک، واشنگتن تایمز و شبکه ‌های CNN و ABC نوشته شده است.

کتاب ‌های دیگری نیز هستند که در قالب توصیفی ـ تحلیلی به مهدویت پرداخته‌ اند که از جمله می ‌توان به «جنگ خدایی با ترور (اسلام، پیشگویی و انجیل)» نوشته ولید شعیبات و یا «ضد مسیح اسلامی» نوشته ریچارد سون اشاره کرد که در این ‌گونه کتاب‌ ها با تطبیق حدیث‌ های مهدویت بر پیشگویی‌ های کتاب ‌های مقدس مسیحیان و یهودیان، سعی شده است در قالبی به ظاهر علمی، اسلام و مسلمانان را به عنوان دشمن دین و ملت ایشان نشان دهد.

نکته در خور توجه آنکه در همه آنها امام مهدی(عج) به عنوان کسی است که جنگی جهانی را علیه غرب سازماندهی می ‌کند و بسیاری از مردم به ویژه مسیحیان و یهودیان را می‌ کشد و در این راستا کشورهایی مانند ایران و گروه‌ های انقلابی فعال، همچون حزب ‌الله و حماس را به عنوان کسانی معرفی می ‌کند که در حال تهیه سلاح‌ های کشتار جمعی برای آغاز این جنگ هستند. نکته جالب دیگر درباره این کتاب ‌ها این است که سال انتشار بیشتر آنها همین چند سال اخیر است و نویسندگان این کتاب ‌ها و مقالات در برنامه‌ های متعدد شبکه‌ های تلویزیونی دعوت می‌ شوند و علیه اسلام و خطر آن(!)، دادِ سخن سر می‌ دهند و این نشان از توجه و تلاش روز افزون غرب در راستای مخالفت با مفاهیم آخرالزمانی اسلامی به ویژه آموزه مهدویت دارد.

سوتیتر:
1. بیشتر نوشته ‌ها و برنامه ‌های تولیدی رسانه ‌های غربی موضوع مهدویت را در ذهن مخاطب خرافی و ترسناک نشان می ‌دهند.
2. در این ‌گونه کتاب ‌ها مهدویت به عنوان عقیده ‌ای که منشا بسیاری از شورش‌ ها و انقلاب ‌ها در کشورهای مختلف اسلامی به ویژه ملت ‌های شمال آفریقا علیه رژیم حاکم بوده‌ اند، معرفی شده است.
3. نگاهی که امروزه در قالب ‌های مختلف اسلام ستیزانه در مورد مفاهیم اسلامی و از جمله مهدویت از جانب رسانه ‌های بی ‌شمار غربی تبلیغ می ‌شود، مخاطب غربی را به چنان هراسی وا می دارد که اسلام و مهدویت را به عنوان دشمن شماره یک خود و دینش می ‌شمارد.
4. تنها دو سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی فیلم «نوسترآداموس؛ مردی که فردا را دید» توسط هالیوود تولید و پخش شد و در آن مسلمانان و حکومت ‌های اسلامی به عنوان نابودکننده بشر در آخرالزمان معرفی شد. این خط فکری علاوه بر فیلم ‌های متعدد سینمایی و مستند، در کتاب های مختلف حتی در ژانر داستان، قابل مشاهده است.


نویسنده: زهیر دهقانی آرانی – دانش پژوه مرکز تخصصی مهدویت.
دوماهنامه امان شماره 41

نویسنده: زهیر دهقانی آرانی – دانش پژوه مرکز تخصصی مهدویت.
دوماهنامه امان شماره 41
مهدی آن ‌گونه که غرب معرفی می ‌کند!- بخش سوم


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته