montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

رعایت سطح درک راویان در بیانات معصومین (ع) در خصوص مسأله غیبت
باید توجّه داشته باشیم که امامان و پیشوایان هدایت- سلام اللّه علیهم اجمعین- با مردم به اندازه عقل و فهم آنان سخن می‌ گویند، چنانکه هر گفتار رسا و بلیغی باید اینگونه باشد. آنان به هنگام صحبت از حضرت مهدی- علیه السلام- نیز سطح درک و اندیشه و ایمان افراد را در نظر می ‌گرفتند. و لذا آنجا که شنونده و مخاطب در سطحی عالی بود، پاسخی که به او داده می‌ شد عمیق و گسترده بود؛ و در جائی که در سطح پائین‌ تری قرار داشت، جواب مختصر و ناظر به یک گوشه و زاویه خاصّی می ‌بود و پاسخی کامل و همه ‌جانبه داده نمی ‌شد.
طبق این اصل است که: نعمانی [1] و صدوق [2] از امام موسی بن جعفر- سلام اللّه علیه- روایت کرده ‌اند که آن حضرت در ضمن کلامی چنین فرمود:
«ای فرزندانم عقل ‌های شما و اندیشه ‌هایتان از تحمّل و فهم این مطلب قاصر و کوتاه است؛ امّا اگر زنده بمانید، بزودی او را درک خواهید کرد (خواهید دید).»
و طبق همین ضابطه و اصل احادیث آینده را ملاحظه می ‌کنیم:
نعمانی [3] از حضرت صادق- علیه السلام- روایت کرده است که فرمود:
«اگر قائم قیام کند مردم او را نشناخته و انکار کنند، چرا که به صورت جوانی آراسته و آماده به سویشان باز می‌گردد ... و به راستی که از بزرگترین آزمایش ها همین است که به صورت جوان بر آنها ظاهر می ‌شود، در حالی‌که آنان می ‌پندارند او پیرمردی بزرگسال است.»
این روایت تماماً راست و درست است. زیرا حضرت مهدی- علیه السلام- به زودی به صورت جوان آشکار خواهد شد، همان ‌طور که از آزمایش های عظیم و عمیق نیز همین است که در آن هنگام که همه چنین می ‌اندیشند که او پیرمردی بزرگسال است، به صورت جوان بر آنان ظاهر شود. امّا آن حضرت چنین نفرموده که آنچه در واقع روی خواهد داد نیز همین خواهد بود و چنین تصوّری پیش خواهد آمد؛ و از آنجا که مخاطب توان تحمّل ذکر واقعیّت را به تفصیل نداشته است، به طور مختصر برای او اشاره نموده ‌اند.
این روایت به روشنی گویای آن است که مدّت غیبت بیشتر از عمر طبیعی یک انسان نخواهد بود و از آن تجاوز نخواهد کرد، لکن خداوند در همین مدّت عمر طبیعی شکل ظاهری حضرت را حفظ خواهد کرد، و اینگونه سخن مطابق با قدرت ذهنی کسانی است که در آن زمان توان تصوّر و پذیرش تحقّق عمری طولانی را که ممکن است به صدها سال برسد، نداشته‌ اند.
آری واضح است که مردم بعد از گذشتن صدها سال، دیگر فکر پیری و کهنسالی حضرت را به طور کلّی از ذهن برده و دیگر او را به صورت یک پیرمرد نمی پندارند و آنچه در ذهن آنها است این است که تغییر شکل انسان فقط بسته به قدرت الهی است؛ همان قدرتی که سالیان دراز آن حضرت را حفظ نموده است.
و مانند همین است خبری که قبلاً از حضرت موسی بن جعفر- سلام اللّه علیه- نقل شد که در آن فرمود: «لکن اگر زنده بمانید بزودی او را ملاقات خواهید کرد.» زیرا این حتمی است که اگر مردم زنده بمانند او را خواهند دید، اگر چه زنده ‌ماندنشان مستلزم این باشد که صدها سال حیات یابند؛ لکن در این روایت امام کاظم- علیه السلام- نفرمود که آنها تا زمان ظهور بالفعل زندگی خواهند کرد. ولی آنچه مردم آن زمان از این جملات می ‌فهمیدند و به ذهنشان راه می ‌یافت این بود که ظهور ممکن است در ضمن عمر طبیعی انسان روی دهد و یا اینکه همینطور و بدون مقدّمه انجام خواهد گرفت.
شیخ صدوق [4] از زراره از امام باقر- سلام اللّه علیه- نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «همانا برای قائم غیبتی است پیش از ظهورش.» (زراره گوید:) گفتم: چرا؟ فرمود: «می‌ ترسد.» و با دست به شکم خود اشاره کرد. زراره گوید: مقصود آن حضرت کشته شدن بود.
و از حضرت صادق- علیه السلام- نقل می‌ کند [5] که فرمود: «قائم را پیش از قیامش غیبتی است.» گفتم: چرا؟ فرمود: «از کشته شدن خود می ‌ترسد.»
و این مطلب نیز صحیح است، اگر چه اندازه زمانی غیبت و اقسام آن- به سبب سطح فکر شنوندگان- مشخّص نشده است.
نعمانی [6] از امام محمّد باقر- علیه السلام- روایت کرده است که فرمود:
«برای صاحب این امر در برخی از این درّه ‌ها غیبتی خواهد بود. و با دست به کوه ذی طوی اشاره فرمود ...»
برزنجی [7] این روایت را برای نادرست جلوه دادن عقیده و برداشت امامیّه، از مسأله مهدویّت، دلیل آورده است و لابد مقصودش این بوده که غیبت میان درّه ‌ها جز در خلال عمر طبیعی یک انسان مطرح نمی ‌شود.
این مضمون را گرچه در کتاب اوّل [8] مورد اشکال قرار دادیم، ولی با صرف‌ نظر از آن اشکال (از باب مجادله) می ‌توان، آن را درست دانست. این روایت منافات با عقیده شیعه امامیّه ندارد، زیرا ممکن است حضرت مهدی- علیه السلام- در تمام دوران غیبت- هر اندازه هم که طولانی گردد- در درّه‌ ها و صحراها و بیابان ها سکونت گزیند؛ و از این روایت فهمیده نمی ‌شود که غیبت حتما مدّت اندکی داشته است، و این روشن است.
و در کتاب اوّل این مجموعه [9] روایتی که از خود حضرت مهدی- سلام اللّه علیه- نقل شده است، ملاحظه شد، آنجا که به علی بن مهزیار فرماید:
«ای فرزند مهزیار، پدرم ابو محمّد به من سفارش کرده است که با مردمی که مورد خشم و نفرین خداوند قرار گرفته ‌اند و خواری دنیا و آخرت و عذاب دردناکی برای آنهاست، همسایگی نکنم و به من فرمان داد که سکونت نگزینم مگر در دامنه‌ های صعب العبور کوه ها و اماکن کهنه و خالی شهرها.»
بنابراین ممکن است مقصود و مراد، در هر دو خبر، یک معنا و مضمون باشد؛ با اینکه از نظر تاریخی ثابت نشده است.


پی نوشت:
1-غیبت نعمانی/ 154.
2- کمال الدّین/ 359- 360.
3- غیبت نعمانی/ 188- 189
4- کمال الدّین/ 481
5-همان
6-غیبت نعمانی/ 181- 182.
7- الاشاعة لا شراط الساعه/ 92.
8-تاریخ الغیبة الصغری/ 546
9-همان.




-تاریخ غیبت کبری
محمد صدر، ترجمه سید حسن افتخارزاده
رعایت سطح درک راویان در بیانات معصومین (ع) در خصوص مسأله غیبت


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته