montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net


دلایل و فلسفه غیبت امام زمان (عج)- بخش دوم

2- بیم از کشته شدن و حفظ جان آخرین امام

براساس برخی روایات می ‌توان گفت مهمترین فلسفه پنهان ‌زیستی حضرت مهدی علیه السلام، در امان ماندن ایشان از گزند بدخواهان و کید و مکر دشمنان است. بررسی تاریخ زندگانی و فعالیت اهل بیت نشان می ‌دهد که هر یک از ایشان نقشی در صیانت از دین الهی و هدایت امت اسلام، به صراط مستقیم داشته اند. اما در میان ایشان تنها کسی که وظیفه ریشه‌ کن کردن ظلم و جور و برقراری عدالت در سرتاسر گیتی را بر عهده دارد، امام دوازدهم مهدی موعود است. این مطلب که او جهان را از ظلم و جور نجات خواهد داد بارها توسط پیامبر اکرم و اهل بیت‌ (ع) بشارت داده شده، به طوری که دوستان و دشمنان، همگی از آن اطلاع دارند. اگر چنین فردی با چنین خصوصیاتی مدت ‌ها قبل از فرا رسیدن موعد، در میان مردم دیده و شناخته می‌ شد، قطعا زورمندان و ظالمان جهان از وجود او که داعیه برچیدن تمام حکومت ‌ها را دارد، احساس خطر می‌ کردند و به هر طریق ممکن او را از سر راه برمی ‌داشتند. پس اگر حضرت از آغاز زندگی میان مردم ظاهر می ‏شد، او را مانند پدرانش (ائمه) به شهادت می ‏رساندند.[1] ستم های بی شماری که عباسیان بر خاندان پیامبر (ص)، به ویژه امامان معصوم روا داشتند، بر هیچ کس پوشیده نیست. از آزارهای روحی و روانی گرفته، تا دستگیری و حبس برخی از امامان (ع) که بدترین شکل آن در مورد امام موسی بن جعفر (ع) انجام شد. این ستمکاری ها باعث شد برای ادامه‏ى هدایت انسان ها و حفظ جان امام معصوم، زمینه‏ ى شهادت امام زمان (ع) از بین برود و از این راه، هدایت انسان ها نیز امتداد یابد. ضمن آنکه روایات متعددی در دست است مبنی بر اینکه پیش از تولد آن حضرت، سخت گیری ها و مراقبت های ویژه ای از سوی دستگاه حاکم صورت گرفت تا از تولد ایشان جلوگیری نمایند، اما چون چنین مقدر نبود، به فضل پروردگار آنها موفق به این کار نشدند. [2] پس خداوند به وسیله غیبت، امام زمان(ع) را از قتل حفظ کرد. [3]
لازم به ذکر است که در احادیثی که از ائمه طاهرین ـ علیهم السلام ـ در رابطه با غیبت امام زمان (عج) و علت آن روایت و مطرح گردیده است، «خوف از قتل» شمار زیادی از روایات را به خود اختصاص داده است، تا آنجا که طبق آن چه مرحوم مجلسی در «بحار الانوار» روایت کرده این مطلب در ده روایت، به عنوان علت غیبت حضرت مهدی (عج) معرفی شده است [4]
بنابراین، پنهان شدن امام زمان (ع) از دیدگاه مردم، بهترین تدبیر برای حفظ جان آن حضرت بود که از سوی خداوند متعال صورت گرفت، چنانکه در روایات بسیاری این مطلب بیان شده است، و عالمانى مانند شیخ طوسى، بحث مفصلى در تأیید این وجه دارند. [5]
1- پیامبر اکرم (ص) می فرمایند:
«لابدللغلام من غیبة، یخاف فیها القتل: به ناگزیر او باید غایب شود، که در آن مدت ترس از قتل هست.» [6]
2- امام سجاد (ع) فرموده اند:
گویی با چشم خود می بینم که جعفر کذاب طاغوت زمانش را وادار کرده که به جستجوی ولی خدا (عج) بپردازد و آن غایب از دیده ها در حفظ و حراست الهی است و حفاظت خانه پدر بر عهده اوست و این از باب جهالت جعفر به ولادت آن حضرت و طمع در کشتن اوست اگر دست بیابد، و به طمع گرفتن میراث پدرش به ناحق است. [7]
در این حدیث دیدیم که امام سجاد عنوان می کند، جعفر عموی امام زمان (عج) در پی کشتن ایشان برمی آید ولی، خداوند با غایب کردن امام، او را در نقشه اش ناکام می گذارد، پس وقتی حتی نزدیکان امام هم نقشه قتل او را در سر دارند، آیا غیبت او عاقلانه به نظر نمی رسد؟

3- امام باقر(ع) فرموده اند:
«لوان بنی فاطمه عرفوه، لحرصوا علی ان یقطعوه بضعة بضعة: اگر اولاد فاطمه جایگاه او را بدانند، بسیار حریص می شوند که او را قطعه قطعه کنند» [8] دیدیم که گفتار امام باقر (ع) در آغاز امر توسط جعفر کذاب عموی امام زمان (عج) تحقق یافت
پس وقتی حتی نزدیکان امام در صدد کشتن او بودند دیگر چه انتظاری از دشمنان آن حضرت می توان داشت!!

4- امام محمد باقر(ع) فرموده اند:
«اذا ظهر قائما اهل البیت قال للناس (ففررت منکم لما خفتکم ،فوهب لی ربی حکما وجعلنی من المرسلین) خفتکم علی نفسی و جئتکم لما اذن لی ربی و اصلح امری: هنگامی که قائم ما ظهور کند این آیه شریفه را تلاوت می کند (از شما فرار کردم هنگامی که ترسیدم از شما، پس خداوند به من حکم عطا کرد و مرا از مرسلین قرار داد)» [9]
تلاوت این آیه به مفهوم ادعای رسالت نیست بلکه هدف بیان حکمت غیبت است که آن ترس از جان است ...

5-امام جعفر صادق (ع) فرموده اند:
«ان القائم غیبة قبل ان یقوم انه یخاف واوما الی بطنه یعنی القتل: همانا براى قائم ما (حضرت مهدى علیه السلام) قبل از ظهورش، غیبتى است. چرا که در هراس است (و حضرت اشاره به ‏شکم خود کرد، یعنی ‏بیم ‏کشته شدن دارد)». [10]
این حدیث، به طریق دیگر، از «زراره‏» از امام صادق علیه السلام نقل شده است. [11]

6- امام کاظم (ع) فرموده اند:
«له غیبة یطول امدها خوفا علی نفسه من القتل یرتد فیها ویثبت آخرون: برای او از ترس کشته شدن غیبتی هست که مدتش بس دراز خواهد بود در دوران غیبت او قومی به ارتداد گراییده گروهی دیگر پابرجای می مانند» [12]

7- امام صادق (ع) فرموده اند: «هنگامی که فرعون باخبر شد که سلطنت او به دست کودکی از بنی اسرائیل نابود خواهد شد دستور داد شکم های زنان حامله از بنی اسرائیل را پاره کنند و در جستجوی آن نوزاد بیش از هزار نوزاد را کشت ولی قدرت کشتن موسی را پیدا نکرد و او در تحت حفاظت حضرت احدیت زنده ماند همچنین بنی امیه و بنی عباس آگاه شدند که سلطنت آنها و سلطنت همه ستمگران به دست قائم ما از بین خواهد رفت از این رهگذر با ما اهل بیت دشمنی سرسختی آغاز کرده اند و با تمام قدرت به کشتن اهل بیت پیامبر برخواسته اند تا شاید قائم را از بین ببرند ولی خداوند هرگز احدی از ستمکاران را به کشتن او موفق نخواهد نمود ...» [13]

8- امام رضا (ع) درمورد توجیه غیبت حضرت ولی عصر (عج) می فرمایند: «همه امامان کشته شدند، گروهی به شمشیر چون امیرالمومنان و امام حسین، وگروهی با سم چون دیگر امامان هر یک از آنها را طاغوت های زمانشان کشته است، این جنایت ها واقعا انجام یافته است در حالی که آنها سالم تندرست بودند» [14] در اینجا هم ذکر شده تمامی امامان به دست ظالمان عصرشان به شهادت رسیده اند پس اگر امام زمان (عج) هم در میان مردم علنا زندگی می کرد، حتماً او را می کشتند.

یک شبهه: شیعیان می گویند علت غیبت تقیه و خوف بر جان است؛ در این جا سه اشکال دیگر می زاید: اول: اینکه چرا ظاهر و ساکت و صامت نباشد تا مدتی که بنا بر قیام است، تا هم خوف و تقیه نباشد و هم احتیاج به غیبت نباشد؟! دوم: اینکه چرا خود را بر خواص خود ظاهر نمی کند، تا هم تشویق شوند و هم از او استفاده کنند، از خواص و دوستان که تقیه ای نیست؟!
سوم: اینکه اگر علت غیبت تقیه است این خوف و تقیه همیشه هست، بلکه قوا و اسلحه دولت ها در تزاید است و هر چه بماند حال تقیه در اشتداد خواهد بود؟
اولاً ساکت بودن و ظاهر بودن و اقدامی نکردن با اصل امامت امامان که مبارزه با کفر و ظلم ستیزیست در تضاد است، پس باید اقدام و حرکتی باشد یا علناً و در قالب جنگ یا در شکل مبارزات زیرزمینی و سری که آنهم بدون تقیه امکان پذیر نیست، پس اگر امام زمان (عج) ظاهر باشد ناگزیر است یا بجنگد یا مبارزات سری و مخفیانه داشته باشد که آنهم تقیه می خواهد. از طرفی می دانیم که روش امام زمان (عج) با دیگر امامان متفاوت است و امام زمان (عج) اگر ظهورکند تقیه نمی کند و قیام و جنگ علنی را بدون درنگ آغاز می کند اگر کسی واقعاً زندگی نامه امامان را خوانده باشد درمیابد که حکومت ها حتی از سکوت و صلح امامان نیز می ترسیدند و واهمه داشتند. آنها حتی چشم دیدن جایگاه اجتماعی و ارادت مردم به امامان را نداشتند چه برسد به اینکه بدانند از نسل آنها کسی خواهد آمد که در هم کوبنده حکومت های طاغوتی آنهاست.
در احادیث بالا هم خواندیم که حتی نزدیکان امام هم قصد کشتن او را داشتند چه رسد به دشمنان آن حضرت!! پس همانگونه که تاریخ و تجربه به ما ثابت کرده، مطمئناً اگر امام (عج) در میان مردم بود و تقیه پیشه می کرد و کاری به کسی نداشت باز هم او را به شهادت می رساندند، کاری که در حق دیگر امامان هم کردند ...
هر عقل سلیمی قبول می کند که امام زمان (عج) بنا بر مشیت الهی به دلیل حفظ جان خود غیبت کرده اند و این امری حکیمانه و عاقلانه است. در ثانی این امر به دستور خداوند بوده است که بر احوال همه بندگانش آگاه است و می داند که عدم غیبت باعث شهادت ایشان خواهد شد ... چه کسی می تواند ادعا کند کار خداوند در این امر که درست و از لحاظ عقلی منطقی است و کاملاً روشن است بیهوده و لغو بوده ؟!! اگر کسی چنین ادعایی دارد، باید اولاً به عقل او شک کرد، دوماً به کافر بودنش یقین داشت. در ضمن امام در بسیاری از موارد با افراد بسیاری ملاقات داشته و دارند از طرفی هنگامی که شرایط ظهور آماده شود و امام قیام کنند از همه لحاظ قدرت الهی بدون وصفی دارند که هیچکس توان مقابله با او را ندارد هرچند از لحاظ اسلحه و تجهیزات خیلی پیشرفته باشد.
شبهه دیگر: متأسفانه بعضی از کافران تمامی احادیث بالا را به سخره گرفته اند و عنوان می کنند امام شیعیان که به قول آنها قرار است قیام کند و جهان را پر از عدل و داد کند ترس از مرگ دارد!! و کسی که ترسوست و خود را پنهان کرده چگونه می توان چنین ادعایی در مورد او داشت که جهان را نجات می دهد؟!!

پاسخ:
لازم به ذکر است که واژه ترس که در این احادیث شریفه تعبیر شده، غیر از ترسی است که در ذهن افراد ساده ‌لوح ترسیم می‌ شود، این جا منظور از ترس آن حالت پیش ‌بینی و پیشگیری است که صاحبان مسئولیت خطیر باید داشته باشند و هرگز خود را در معرض کشته شدن قرار ندهند. بدیهی است که برای اولیای خدا کشته شدن در راه هدف بسیار شیرین و گواراست ولی هرگز نباید خود را در معرض کشته شدن قرار دهند که خود نافرمانی است و باید مطیع فرمان خدا باشند و از خطر دوری کنند اگرچه باکی از کشته شدن ندارند. چنانچه برای ما جایز نیست که نماز را پیش از فرارسیدن وقتش انجام دهیم و یا روزه واجب را پیش از ماه رمضان بگیریم. برای آنها هم جایز نیست جانشان را پیش از موعد مقرر تقدیم کنند. مسئولیت امام چون مسئولیت پیامبر خطیر است، او نمی تواند حتی یک لحظه پیش از فرا رسیدن فرمان خدا قیام کند. او نمی تواند برای خوشنودی شیعیان شتابزده، یا پاسخگویی به افراد منکر، در کار خود شتاب کند. آنان که امروز دم از یار و یاوری امام زمان (عج) می زنند و عنوان می کنند؛ چرا امام ظهور نمی کند؟ بسیاری از آنها اگر خود علیه حضرت حیله نکنند حداقل از یاری آن حضرت سرباز می زنند. فرو ریختن کاخ های استعمار و رژیم های ستمگر به این آسانی نیست که عده ای گمان می کنند!!!
پس این ترس نه به آن معناست که آن حضرت از شهادت و کشته شدن در راه خدا هراس دارد، بلکه آن حضرت چون واپسین ذخیره الهی در زمین است و آن حکومت و جهانی که در تمام ادیان وعده داده شده، فقط به دست او تحقق می ‏یابد، بنابراین خداوند باید به هر وسیله، او را تا روز موعود حفاظت کند، و حکمت الهی نیز بر پنهان زیستی او تعلق گرفته است.
و این پنهان ‌زیستی با ویژگی ‏های خاصّ خود، درباره برخی از پیامبران علیهم السلام ـ هنگامی که بر جان خویش بیم داشتندـ اتفاق افتاده بود.
حضرت ادریس مدت 20 سال برای ترس از امت گمراه خود که قصد جانش را کرده بودند غیبت نمود [15] همچنین در قرآن درباره حضرت موسی علیه السلام به صراحت از این ترس پرده برداشته، می‌ فرماید: فَأَصْبَحَ فِی الْمَدینَةِ خائِفاً یَتَرَقَّبُ ... ؛ [16] صبح گاهان در شهر، بیمناک و در انتظار [حادثه ای] بود...». و آن گاه که آن پیامبر بزرگ الهی، قوم خود را خطاب قرار داده، می ‌فرماید: ففرَرْتُ مِنْکُمْ لَمَّا خِفْتُکُمْ فَوَهَبَ لی‏ رَبِّی حُکْماً وَ جَعَلَنی‏ مِنَ الْمُرْسَلینَ؛ [17] و چون از شما ترسیدم، از شما گریختم، تا پروردگارم به من دانش بخشد و مرا از پیامبران قرار داد. با این که حضرت موسی علیه السلام از پیامبران اولوالعزم است، اما خداوند او را خائف و ترسان وصف کرده است. البته این هیچ منافاتی با کمالات معنوی آن پیامبر بزرگ الهی ندارد، زیرا خویشتن از خطر نابودی و کسب آمادگی برای پیروزی, نه فقط برخلاف حکم عقل نیست که همان حکم عقل است و برای این بود که فرصتی پیش آید که بتواند حق را احقاق نموده و باطل را ریشه کن سازد [18] و نیز می‌ توان به پنهان شدن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در بعضی زمان ‌ها اشاره کرد. [19]
مثلا پیامبر (ص) از ترس جان خود در تحت حمایت عموی بزرگوارش حضرت ابوطالب در شعب ابوطالب مخفی شد [20] یا پیامبر اسلام از مکه به مدینه مهاجرت کرد و در غار پنهان شد تا مشرکان مکه او را نکشند. و نمونه های بسیاری دیگر ... روی همین بیان همواره غیبت ها از ترس سرچشمه گرفته ولی پیشتر گفتیم که منظور از ترس، ترس شخصی و فرار از قتل نبوده، بلکه ترس و واهمه امام (عج) از این است که مبادا نقصی در پیاده کردن برنامه و وظیفه خطیرش پیش آید.
پس دیدیم که مهمترین دلیل پنهان شدن پیشوایان دین از مردم حفظ جانشان بوده است، تا در زمان مناسب دوباره به بیان دستورهای خداوند مشغول شوند. البته امام چون ولی خدا است، جان خود را برای حفظ دین می ‌خواهد. اگر شهادت به حفظ دین کمک کند، چون امام حسین علیه السلام قیام می‌ کند. ولی اگر کشته شدن او نتیجه ‌ای برای دین نداشته، بلکه بقاء او لازم باشد مانند پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم که صلح حدیبیه را پذیرفت، جان خود را محفوظ می ‌دارد.
از آن رو که حضرت مهدى (علیه السلام) آخرین امام معصوم است و همچون امامان گذشته نیست، که اگر کشته شد، امامى دیگر جانشین او شود. اگر امام زمان(ع) کشته می ‏شد، زمین از حجت خدا خالی می ‏گردید، [21] که با فلسفه وجودی آخرین امام و حکمت خلقت و تحقق وعده الهی (که حکومت صالحان در زمین است) منافات دارد.
او باید بماند تا آن زمان که شرایط لازم براى حکومت جهانى اسلام و قرآن پیش آید. قیام نماید و دنیا را از عدل و داد پر کند، مردمی که طى بیش از دو قرن ثابت کردند که هر امامِ هدایت را، یا به شمشیر یا به زهر، از بین می برند، بی گمان اگر حضرت مهدى (علیه السلام) غیبت نمی کرد، او را نیز به سرنوشت پدران بزرگوارش دچار می کردند. خصوصاً ملوک بنی عباس که از مدت ها قبل، توطئه ها کردند و در مقام کشتن او بر آمدند و با توجه به همین دسیسه ها بود که خداوند عزوجلّ حتّى ولادت حجّت خویش را به صورت پنهان قرار داد. ذکر این حکمت نشان می دهد که تا زمان حتمى شدن قیام، هر زمان دیگرى، خطر کشته شدن امام (علیه السلام) را به همراه دارد و کشته شدن امام (علیه السلام)، کشته شدن پیام اوست، کشته شدن اسلام است که خدا هرگز به آن رضایت نخواهد داد.

شیخ طوسی بعد از بیان روایاتی چند درباره فلسفه غیبت می‌نویسد :
«آن چه از اخبار درباره حکمت و فلسفه غیبت آمده است، مانند امتحان شیعه و غیره، حکمت و فلسفه غیبت نیست، بلکه به عنوان اثر و نتیجه غیبت برای شیعیان است، سبب و فلسفه غیبت همان ترس از شهادت امام ‌مهدی به وسیله دشمنان است» [22]

*چنانچه نویسنده این مقاله را می شناسید، به ما اطلاع دهید.

پی نوشت:
1- بحارالانوارمجلسی ، ج 52، ص 92
2- وفیات الأعیان، ج ۴، ص ۱۷۶٫
3- کتاب الغیبه، نعمانی، ص 203
4-رجوع شود به بحار الانوار، ج 52، باب عله الغیبه، ص 98ـ90
5- الغیبة، شیخ طوسی ص ۱۳۴٫
6- علل الشرایع، ج 1، ص 284، باب 179، ح 1; بحارالانوار، ج 52، ص 90، ح 1. وج 53 ص 115 و الزام الناصب ص 61 به نقل از عیون الاخبار
7- منتخب الاثرص 243،اعلام الوری ص 385والزام الناصب ص 67
8- بحارالانوار ج 52 ص 98،الزام الناصب ص 127 وتحف العقول ص 229
9- شعراء آیه 21 ،بحارالانوار ج 52 ص 281 و292 ،غیبت نعمانی ص 91 ،الزام الناصب ص 57 وبشارة الاسلام ص 249
10- بحارالانوار، ج 52، ص 91، ح 5 شیخ کلینی کافی ص 340 ، شیخ طوسی الغیبة ص 329، شیخ صدوق کمال الدین ج 2 ص 342 باب 44و. ص233، باب48. ح7 و ج 11، ص 482. علل الشرایع، ص 243، باب 179، ح 8. ، غیبت نعمانى ص 177، باب 10 (فصل چگونگی غیبت آن حضرت)، ح 21.
11-غیبت نعمانی ص 176، باب 10، (فصل چگونگی غیبت آن حضرت) ح 18، 19 و 20; همان، ص 172، باب 10 (فصل غیبت آن حضرت و فصول آن) ح 6; کمال الدین، ج 2، ص 481، باب 44، ح 7، 8، 9 و 10; همان، ص 346، باب 33، ح 32; کافی، ج 1، ص 378، باب فی الغیبة، ح 5; و همان، ص 379، ح 9، ص 382، 18 و 29; بحارالانوار، ج 52، ص 91، ح 5; همان، ص 96، ح 16; همان، ص 97، ح 17، 18، 19 و 20; همان، ص 98، ح 21 و 22.
12- الزام الناصب ص 68 وروزگار رهایی ص 197 تالیف کامل سلیمان ترجمه علی اکبر مهدی پور
13- اصول کافی ج 1 ص 337 ،بشارة الاسلام ص 116 و146 ،غیبت شیخ طوسی ص 202 ،اعلام الوری ص 405 و437 ،ینابیع المودة ج 3 ص 116 ،المهدی ص 169 ،منتخب الاثر ص 205و295وبحارالانوارج 52ص 91
14- الزام الناصب ص 10وروزگار رهایی ص 199
15- رجوع شود به الزام الناصب ص 82
16- سوره قصص آیه 18
17- سوره شعرا, آیه 21. جالب توجّه این که در پاره‌ای روایات آمده است که حضرت مهدی علیه السلام نیز هنگام ظهور خطاب به مرد م، همین آیه را تلاوت خواهد کرد.ر.ک: نعمانی, الغیبة, ص174.
18- الزام الناصب ص 83
19- سوره توبه آیه 40
20- الزام الناصب ص 84
21- غیبت نعمانی، ص 203
22- غیبة شیخ طوسی
دلایل و فلسفه غیبت امام زمان (عج)- بخش دوم


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته