montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

سیمای دین و قرآن در آخرالزمان
دین و قرآن
دین و قرآن، دو غریب متروک و تنها، در عصر ما سرگذشت دیگری دارند.
آنها غریب و تنهایند، تبعیدی و مهجورند.
آنها در میان مردم هستند ولی با مردم نیستند، آنچنانکه رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم تعبیر فرموده اند.
آئین مقدس اسلام امروز غریب است و قرآن کریم در قفسه های مساجد و منازل خاک می خورد.
مساجد اگر چه با فرش و چلچراغ و بلندگو و منبر و تریبون تزیین شده ولی از سخنان حق و موعظه های مؤثر و گوش های حق نیوش خالی شده است. اینها در زمانی بود که قرآن و آئینی بود و مساجد مرکز اجتماعات مردم بود. امروز مطالب از مبادی و معانی خود خارج شده، هر کسی بر طبق نظر خود و مطابق با اغراض و اهداف خود سخن می گوید.
در اینجا حقایقی را در مورد دین و قرآن از زبان معصومین عليه السلام خواهید شنید که وضع امروز را دقیقاً برای ما تشریح کرده اند و در طول چهارده قرن راویان آثار و ناقلان اخبار بدون کوچکترین تغییری برای ما نقل کرده اند، زیرا آنها به مبدأ و گوینده این سخنان ایمان قطعی داشتند. و اینک سخنان رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و اهلبیت عصمت و طهارت در این باره:
رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم می فرماید:
«دین کم ارج می شود و دنیا ارزش فراوان پیدا می کند.» [1]
«بدن های مردم یکجا جمع می شود ولی دل های آنها پراکنده می شود، دین در نزد آنها همانند بقیه خوراکی است که در دهان می گردانند و سپس بیرون می ریزند.»
«اسلام در آغاز غریب بود و در پایان نیز غریب می شود، خوشا به حال آن غریبان». [2]
«برای امت من زمانی پیش می آید که اگر کسی بر آئین خود استوار باشد همانند کسی است که آتش گداخته ای را با دست بگیرد.» [3]
«بر امت من زمانی پیش می آید که از قرآن جز نقش آن، و از اسلام جز نام آن باقی نباشد، به ظاهر مسلمانان نامیده می شوند، در حالی که بیش از همه مردمان از آن دورند، مساجدشان آباد است ولی از هدایت خالیست، فقیهان آن زمان از همه فقهایی که زیر آسمان کبود است بدترند، فتنه از آنها خارج شده، به سوی آنها باز می گردد.» [4]
«بر امت من زمانی پیش می آید که از اسلام جز اسم آن، و از قرآن جز نقش آن باقی نمی ماند، در آن زمان خداوند اجازه خروج می دهد، پس اسلام را به وسیله او (حضرت مهدی) آشکار و تجدید می کند، خوشا به حال کسی که او را دوست بدارد و از او پیروی کند، وای به حال کسی که او را دشمن بدارد و با او سر مخالفت داشته باشد.» [5]
«برای مردم زمانی پیش می آید که برای هیچ دینداری دینش سالم نمی ماند، جز اینکه از کوهی به کوهی فرار کند و همچون روباه بچه هایش را برداشته از لانه ای به لانه ای بگریزد. در چنین زمانی انسان به تأمین معاش خود موفق نمی شود مگر اینکه خدا را به غضب درآورد، در چنین زمانی هلاکت انسان به دست همسر و فرزندانش می باشد، اگر زن و فرزند نداشته باشد به دست پدر و مادرش هلاک می شود، اگر پدر و مادر نداشته باشد به دست خویشان و همسایگانش هلاک می شود!، او را با تنگی معیشت مورد سرزنش قرار می دهند تا خود را به جاهایی وارد کند که موجب هلاکت او شود.» [6]
«در آن زمان نمازها تباه می شود، به دنبال شهوت ها رفته، از هوای نفس پیروی کنند.» [7]
«ثروتمندان امت من برای سیاحت به مکه روند و متوسطین آنها برای تجارت و فقرای آنها برای ریا و تظاهر».[8]
«پادشاهان برای سیاحت و تفریح مکه روند و ثروتمندان برای تجارت و مستمندان برای گدایی» [9]
ممکن است حجاج این زمان از این گفتار پیامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم تعجب کنند که چهارده قرن پیش چگونه این رفتار ناپسند عصر ما را پیشگویی نموده است؟! ولی جای شگفت نیست که او هر چه فرموده، طبق وحی و فرموده فرشته امین است. امروز ما فرموده رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را با چشم خود می بینیم و از این شیوه نکوهیده برخی از حجاج رنج می بریم. در سه سال اخیر اداره گمرک بیروت از چهار نفر که وظیفه راهنمایی حجاج را به عهده داشتند!، 17 عدد تلویزیون و 35 عدد ویدئو و ضبط صوت، ضبط نموده است!! به اضافه کالاهای فراوان، که همه را چهار راهنمای حج که صرفاً برای ارشاد حجاج رنج سفر را تحمل کرده بودند، به همراه خود از مکه آورده بودند!
این رقم ناچیز که از چهار روحانی کاروان در لبنان ضبط شده، در کشور کوچکی است که بارهای حجاج را برای احترام خانه خدا تفتیش نمی کنند، اگر بارهای هزاران راهنمای حج را از همه کشورهای اسلامی در نظر بگیرید، و بارهای هزاران حمله دار و معاون و دکتر و دیگر مسئولین قافله ها را در نظر بگیرید، و اگر بارهای میلیون ها حاجی عادی را منظور کنید، در برابر گفتار رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم با کمال خضوع «صدق رسول الله» خواهید گفت.

امام ششم حضرت جعفر صادق عليه السلام در این مورد می فرماید:
«هنگامی که آلات لهو در حرمین شریفین ظاهر شود، و آنچه خدا دوست ندارد در آنها رایج گردد و کسی جلوگیری نکند و هیچ مانعی بر سر راه کارهای ناشایست در آن مکان مقدس نباشد». [10]
با کمال تأسف صدای ساز و آواز از صدا و سیمای عربستان در مکه و مدینه به گوش می رسد، حاجی و بومی گوش می دهد و کسی نکوهش نمی کند!
آنگاه رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم وضع عمومی اسلام را در میان ما چنین توصیف می کند:
«غریب در دنیا چهار نفر است:
1- قرآن در سینه شخص ستمگر!
2- مسجد در محله ای که نماز نمی خوانند!
3- مصحف شریف در خانه ای که تلاوت نمی شود!
4- و مرد صالح در میان قوم ناشایست»!
«مرد وارد مسجد می شود و دو رکعت نماز در آن نمی گذارد» [11]
«هر قومی که به کردارهای ناشایست مبتلا شود مساجد خود را تزیین می کند.» [12]
«هنگامی که قرآن را سبک بشمارند، مساجدشان با اذان آباد باشد، ولی دلهایشان از ایمان تهی گردد و مؤمن در میان آنها به هر گونه ذلت و خواری دچار شود.» [13]
«قرآنها تزیین می شود، مسجدها آزین بسته می شود و مناره ها بلند می گردد»! [14]
آری درست همانند مساجد ما که آذین بسته شده و قرآن های ما که چقدر تزیین شده، و مناره های ما که سینه افق را شکافته و بانگ «حی علی الصلوه» بر فراز آن طنین می اندازد و کسی پاسخ مثبت نمی دهد!!
«قرآن با نی و با لحن غنا خوانده می شود، بدون اینکه به هنگام تلاوت خوف و خشیت از پروردگار همراه باشد.» [15]
آری جالب تر از این نمی توان از تلاوت های عصر ما تعبیر کرد، که با لحن غنا و همراه با ادوات موسیقی تلاوت می شود و در تلاوت کننده تأثیر نمی کند و بر تقوای مستمع نمی افزاید و بر شنونده غیر عرب به جز کلمه «الله»، «الله» مفهوم نیست.
«بعد از من اقوامی می آیند که قرآن را همانند ترجیع غنای مجالس سوک و راهبان، با غنا و ترجیع می خوانند که از حلقومشان تجاوز نمی کند!، دلهایشان با مهر کسانی که به دلایلی برای آنها اهمیت دارند؛ آکنده شده است.» [6]
گذشته از اینکه قرآن در مساجد و محافل ما به لحن مجالس سوگواری خوانده می شود، تلاوت آن نیز به مجالس سوگواری اختصاص یافته است، از این رهگذر هنگامی که صدای تلاوت قرآن از بلندگوی مسجدی به گوش می رسد، نشانه ان است که در این مسجد مجلس ترحیمی، شب هفتی، چهلمین شب و یا سالگرد مرده ای برگزار است!.
«قائم (عج) ظهور نمی کند، جز پس از آنکه کارها به دست بچه ها بیفتد، حقوق الهی ضایع گردد و قرآن را به لحن غنا تلاوت کنند.» [17]
«به سوی مرگ بشتابید پیش از آنکه شش واقعه شما را در یابد: 1- حکومت سفیهان، 2- افزونی شرطه (پلیس)، 3- سبک شمردن خون، 4- قطع رحم (گسسته شدن رشته خویشاوندی)، 5- آغاز تلاوت قرآن با نی، 6- جلو انداختن کسی که برتر و داناتر آنها نیست و تغنی کردن او برای مردم» [18]
این حدیث به تعبیر: «با دروا بالاعمال» نیز آمده است، ولی ما تعبیر: «بادروا بالموت» را ثبت کردیم که از ارزان شدن مرگ و میر با حوادث زمینی و آسمانی خبر می دهد، چنانکه در عصر ما رایج گشته است.
«هنگامی که ببینی حق از بین رفته و اهل حق رخت بربسته، قرآن کهنه شده، مطالبی که در قرآن نیست احداث شده و قرآن بر طبق خواسته ها تفسیر و توجیه می گردد.» [19]
آری قاریان عصر ما در قرآن می افزایند و از آن می کاهند!، برای اینکه به خیال آنها با فلان پرده مطابق شود و با فلان لحن خوانده شود، بسم الله را از اول سوره ها می اندازند، تکبیر و دیگر کلمات تشویقی را در وسط آن می افزایند تا شاید در گوش شنونده تأثیر کند و او را به گوش دادن وادار نماید!
«هنگامی که ببینی که حق از بین رفته و اهل حق رخت بربسته، و ببینی که جور و ستم همه شهرها را فرا گرفته، و ببینی که قرآن کهنه شده و آنچه در آن نیست احداث شده و بر طبق خواسته ها تفسیر و توجیه شده، و ببینی که دین دگرگون شده آنچنانکه آب در ظرف دگرگون می شود و ببینی که شر آشکار شده و کسی از آن نهی نمی کند و برای مرتکبین آن عذر می تراشند.» [20]
آنگاه رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم در این باره می فرماید:
«و می بینی که برفراز منبر مردم را به نیکی و پرهیزکاری دعوت می کنند، ولی گوینده به آنچه امر می کند؛ خود عمل نمی نماید». [21]
و این مطلبی است که وضع کنونی مساجد و منابر ما به واقعیت آن گواهی می دهد، که همه جا امر به معروف می شود و از عمل به معروف خبری نیست، از منکر نهی می شود و شدیداً مرتکب آن می گردند!.
«آشکارا به خدا کفر ورزیده می شود، نمازها به آخر وقت تأخیر می افتد، مسکرات رایج می گردد و به پدر و مادر دشنام داده می شود.» [22]
همه اینها در عصر ما رایج شده و دایره ناسزا از محدوده پدر ومادر تجاوز کرده، به حریم مقدسات مذهبی العیاذبالله -رسیده است.
«بعد از من زمانی برای شما پیش می آید که چیزی پوشیده تر از حق و آشکارتر از باطل نباشد!، چیزی شایع تر از دروغ بر خدا و پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم یافت نشود! و هیچ کالایی کم بهاتر از قرآن با تلاوت صحیح، و پُر ارزش تر از آن با تفسیر غلط و توجیهات بی اساس وجود نداشته باشد!، در شهرها چیزی زشت تر از معروف و نیکوتر از منکر جلوه نکند.» [23]
در مورد تلاوت قرآن، امروز اگر قرآنی به طور صحیح و با ترتیل و تجوید مطلوب بدون غنا و ترجیع خوانده شود مشتری ندارد، و در مورد مصحف شریف، امروز همه قرآنها با تذهیب پرارزش، کاغذهای لوکس و اعلا و جلدهای زیبا و گرانبها عرضه می شود و به صورت قانون، حکم، دستور، برنامه هدایت، راهنمای بشریت و نشانگر صراط مستقیم، از آن خبری نیست. اهل قرآن نیز چون خود قرآن در میان مردم غریب هستند، در میان آنهایند و از آنها نیستند.
«هنگامی که قرآن به صورت آهنگ تو خالی درآید که با زبان خود آن را تکرار کنند.» [24]
«هنگامی که دل ها را قساوت بگیرد، دیده ها خشک شود و تلاوت قرآن بر زبان ها سخت باشد.» [25]
دیگر دل ها را قساوت گرفته، برای خوف از خداوند از دیده ای اشک خشیت بر چهره ای جاری نمی شود، تلاوت قرآن بر زبان ها سخت شده، زیرا قرآن آنها را به چیزی که دوست ندارند؛ امر می کند و از چیزی که دوست دارند؛ باز می دارد!.
«و می بینی که گوش دادن به قرآن برای مردم بسیار سنگین است و گوش دادن به صداهای باطل آسان و فرح بخش شده است.» [26]
حداقل انگیزه اش اینکه: شنیدن قرآن یادآور مجالس فاتحه و سوگواری شده، و صداهای باطل یادآور مجالس عیش و نوش و خوشگذرانی!
«و می بینی که مردم در ترک امر به معروف و نهی از منکر یکی شده اند و اعراض از دین فراگیر شده و بی تقوایی میان عالم و جاهل مشترک شده است.» [27]
امیرمؤمنان عليه السلام می فرماید:
«آن روز مساجدشان از نظر ساختمان آباد است و از نظر هدایت خراب است، ساکنان و بانیان آنها بدترین مردم روی زمین هستند، فتنه از آنها آغاز می شود و معصیت به سوی آنها منتهی می شود، کسی که از معصیت دور باشد به سوی آن سوقش می دهند و هر کس عقب بماند به قافله تبهکارانش می رسانند.» چنانکه در کلمات قدسی آمده است: «سوگند به عزت و جلالم، برای آنها فتنه ای می فرستم که عقلای قوم در آن حیران و سرگردان بمانند.»
به خدا پناه می بریم از سوگندی که یاد کرده است، فتنه ای که امروز جهان اسلام را فرا گرفته انسان را سرگردان و سردرگم می کند، کجا رسد اگر این وضع شدت پیدا کند و بر حجم گرفتاری ها افزوده شود!
«هنگامی که امت محمد صلي الله عليه و آله و سلم نمازها را ضایع کنند، از شهوت ها پیروی شود، برای نزاع و جدال نمازها از مساجد برچیده شود و مساجد، محل برگزاری جلسات طغیانگرها شود، در آن زمان قیافه ها به شکل انسان و دل ها، دل های شیاطین می باشد». [28]
و در مقام بیان نشانه های نزدیکی وقت فَرَج می فرماید:
«هنگامی که ظلم و فساد بسیار شود، منکرات علنی گردد، مردم یکدیگر را به انجام منکرات تشویق نمایند، و از انجام کارهای خیر نهی کنند، قتل فراوان باشد و مردم خون را سبک بشمارند.» [29]
«هنگامی که دروغ مباح شمرده شود، از هوای نفس پیروی شود، روابط نامشروع علنی گردد و بهتان رایج شود، دروغ پردازان راستگو شناخته شوند و خائنان مورد اعتماد قرار بگیرند، گواهان بدون اینکه کسی گواهی بخواهد گواهی دهند، و گروهی دیگر برای قراردادی که بسته اند بدون اینکه از اصل موضوع مطلع باشند گواهی دهند، در چنین زمانی همه جا آتش می بارد.» [30]
«دیگر مردم از سنت پیامبر صلي الله عليه و آله و سلم پیروی نکنند و روش اوصیای معصوم را دنبال نکنند، به غیب ایمان نیاورند و از کارهای ناشایست دامن خود را پاکیزه نگه ندارند». [31]
امروز اگر از وحدانیت حضرت پروردگار و رسالت حضرت رسول اکرم صلي الله عليه و آله و سلم سخن بگویی: (سرهای خود را بازگردانند و می بینی که اعراض کرده، کبر می ورزند) [32] آنگاه لبه تیز حملات خود را به سوی تو متوجه کرده: (انگشت های خود را در گوش نهند که نشنوند، جامه های خود را به خود پیچند و در انکار خود اصرار ورزند و به شدت تکبر نمایند.) [33] ولی اگر از امامی سخن بگویی که یکهزار و یکصد و پنجاه سال تمام در پشت پرده غیبت مخفی بوده، دیوانه می شوند و یا ترا به دیوانگی نسبت می دهند.
«آلات لهو و لعب در رهگذر مردم آشکارا به کار گرفته می شود، مردم عبور می کنند و کسی جرأت نمی کند که از آن جلوگیری به عمل آورد.» [34]
به خدا سوگند که از کنار مجالس لهو و لعب عبور می کنیم و قدرت جلوگیری نداریم و اگر کسی اعتراض کند، پاسخ های ناشایست می شنود و از انتقاد خود پشیمان می شود.
«سرزنش کننده ای نمی بینی جز کسی که خداوند سبحان را سرزنش کند.» [35]
سرزنش کنندگان فراوانی می بینیم که خدای تبارک و تعالی را مورد نکوهش قرار می دهند، حتی از نثار تعبیرات ناشایست دریغ نمی کنند!!، ولی حسابگران دقیقاً حساب آنها را ثبت می کنند، هر گامی که برداشته اند و هر اشاره و طنزی که مرتکب شده اند، همه و همه در کتاب منعکس است و روزی باید حساب پس بدهند و به سزای اعمال خود برسند. خداوند برای شتاب دیگران شتاب نمی کند، بلکه چون «اخذ عزیز مقتدر» آنها را با دست قدرت می گیرد و به سزای کردار ناشایست خود می رساند، آن روز یار و یاوری ندارند و به تنهایی باید پاسخگوی مأمورین خداوند باشند. آن روز گفته می شود: (امروز تنها به سوی ما آمده اید، چنانکه در آغاز شما را آنچنان آفریده بودیم... چگونه است که یاوران و شفاعت کننده شما را همراه شما نمی بینیم؟!) [36]
انسان از این جهان تنها دیده فرو می بندد و به تنهایی در پای حساب می ایستد و به تنهایی زیر خروارها خاک می آرامد، به پرسش های نکیر و منکر به تنهایی و به دور از خویشان و نزدیکان پاسخ می گوید، دیگر یار و مدافعی همراه ندارد: (روزی که انسان آنچه از خوب و بد انجام داده در برابر دیدگانش آماده یابد، دوست دارد که ای کاش میان او و آن اعمال فاصله بسیاری بود، خداوند شما را از خودش بیم می دهد.) [37] ای عاصیان طغیانگر! چگونه زبان به نکوهش خدای سبحان می گشایید، در صورتی که به ناگزیر در برابر مرگ تسلیم خواهید شد! و به کیفر اعمال خود خواهید رسید! چنانکه می فرماید: «آنچه می گوید می نویسیم و بر عذابش می افزاییم و آنچه می گوید به او به ارث می رسانیم و به سوی ما تک و تنها می آید.» [38] هر که هر چه می خواهد بگوید! هر که را بخواهد ملامت کند!، جز چند سال و چند ماه و چند روز نیست که متکبرها به هلاکت رسیده، در زیر آوارها خواهند ماند و در پای حساب خواهند ایستاد.
«هنگامی که ببینی که در حرمین شریفین (مکه و مدینه) آنچه خدا نمی پسندد انجام می پذیرد، و حج خانه خدا تعطیل شده، دستور ترک صادر می شود، و ببینی که حج و جهاد را برای غیر خداوند می خواهند.» [39]
«کنیسه های یهود در شهرهای مشرکان ویران می شود.» [40]
در آلمان و آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی تحقق یافته است و در تمام کشورهایی که یهودان وابسته به صهیونیسم جهانی توطئه می کنند و آتش جنگ جهانی سوم را بر می افروزند، خشم ملت های دیگر برافروخته می شود و کنیسه ها و دیگر اماکن وابسته به آنها در شعله های آن می سوزد و نابود می شود. آنگاه در مورد نشانه های روزگار نزدیک به ظهور می فرماید:
«هیهات، هیهات، او هنگامی ظاهر می شود که شما از دین خود خارج شوید آن سان که زن در برابر شوهرش از خود بیخود می شود.» [41]
پر واضح است که این حالت زن برای استفاده از فرصت و کام گرفتن از شوهر است، ولی آنها که از دین خارج می شوند برای یک هدف لذت بخش و عالی نیست، بلکه صرفاً برای همراهی با شیطان و نافرمانی ایزد منان است!.
امیرمؤمنان در حدیث دیگری می فرماید:
«اذا درج الدار جون، و قل المؤمنون، و ذهب المجلبون»
«چون مُد پرستان به سوی مدها گرایش پیدا کنند، باورداران در اقلیت باشند و هشدار دهندگان از بین بروند.»
بسیار جالب است که امیرمؤمنان در چهارده قرن قبل کلمه «دارج» را به کار برده که امروزه در مورد «مد» و «مد پرستی» به کار می رود و امروز تمام شئون زندگی ما را مد و مُد پرستی شکل می دهد که گویی امیرمؤمنان با دیدگان نافذ خود امروز را دیده و بر طبق آن سخن گفته است.
«هنگامی که نمازها تباه شود و آسمان ها فشرده شوند، در آن زمان سال چون ماه، و ماه چون هفته، و هفته چون روز، و روز چون ساعت می شود.» [42]
آری آسمان ها فشرده و نزدیک شده و در دسترس انسان ها قرار گرفته، و ما شاهد پیشرفت دانش فضایی و مسافرت های فضایی هستیم، به سوی کرات منظومه مسافرت آغاز شده و با آسمان ها مربوط و معاصر شده ایم و به جای اسب و قاطر از هواپیماهای مافوق سرعت صوت استفاده می کنیم، از سرعت موشک ها سخن نمی گوییم که افراد نادان باور نمی کنند، و ماه های مصنوعی دور زمین گردش می کنند، آیا فشرده شدن آسمان ها و معاصر شدن با آنها معنای دیگری دارد؟!.
با وسایل مدرن امروز در هر کاری سرعت حاصل شده، مسیر یک ساله در یک ماه طی می شود، و کارهایی که یک سال وقت لازم داشت احیاناً در کمتر از یک ساعت انجام می پذیرد و گاهی کار ده ها سال در چند دقیقه (با مغزهای الکترونیکی) انجام می یابد. دیگر وقت برای مردم مشکلی ایجاد نمی کند، انسان می تواند در یک روز در دو سمینار شرکت کند که مثلاً یکی در لبنان و دیگری در فرانسه باشد، زیرا در چند ساعت این مسافت را می تواند طی کند. اگر کسی ضیافت نهاری را در تهران و ضیافت شامی را در لندن وعده کند به راحتی می تواند در هر یکی سر وقت حاضر باشد!.
چقدر لطیف است گفتار امیرمؤمنان عليه السلام که سرچشمه علوم و باب مدینه علم رسول صلي الله عليه و آله و سلم است و هر چه گفته است به مبدأ وحی مربوط می شود.
آنگاه امیرمؤمنان عليه السلام وضع دین را در یک کلمه خلاصه کرده می فرماید:
«زمین پر از جور و ستم می شود، تا جایی که کسی نتواند نام خدا را به زبان جاری کند مگر در پنهانی!، آنگاه خداوند قوم صالح و شایسته ای را می آورد که زمین را پر از عدل و داد نمایند.» [43]
امام باقر عليه السلام می فرماید:
«تقوی کم می شود، حرص و آز بسیار می شود، مؤمن ساکت دیده می شود زیرا از او پذیرفته نمی شود، دروغگو دورغ پردازی می کند و کسی به او اعتراض نمی کند و سخنش را ردّ نمی کند، فاسق و فاجر را با کارهای ناشایست و نامشروع ستایش می کنند و کسی رد نمی کند.» [44]
امام باقر عليه السلام همه ویژگی های عصر ما را در این چند جمله خلاصه کرده، با عباراتی کوتاه مطالب فراوانی را پیش بینی نموده است. و در حدیثی دیگر می فرماید:
«اهل زمانه دگرگون می شوند، بت پرستی یکبار دیگر رواج پیدا می کند، مؤمنان به سختی گرفتار می شوند، دل ها را شک و تردید فرا می گیرد، رشته دین از گردن آنها خارج می شود و پیوند آنها با دین قطع می گردد.»
با کمال تأسف آن هم تحقق یافته، کسی که بت اش ظاهر نیست در درون سینه اش پنهان است. بت ها مختلف است یکی عقیده و مسلکش را برای خود بت اخذ کرده، یکی همسرش را، دیگری فرزندش را، چهارمی ثروتش را، پنجمی مقام و منصبش را و ... هزاران بت دیگری که در عصر ما رواج دارد!.
امام صادق عليه السلام می فرماید:
«و می بینی که پیروان ادیان تحقیر می شوند و هر کس آدم دین داری را دوست داشته باشد به همین جرم مورد تحقیر قرار می گیرد.» [45]
جالب توجه اینکه پیشوای ششم فقط مسلمانان را مطرح نمی کند، بلکه پیروان همه ادیان آسمانی را یکجا مطرح می کند که با کمال تأسف در تمام دنیا دینداران مورد تمام دنیا دینداران مورد تحقیر بی دینها می باشند.
«و می بینی که حدود الهی تعطیل شده و در مورد حدود به هوای نفس رفتار می شود.» [46]
«و می بینی که مؤمن خوار و زبون و اندوهگین است، بدعت ها ظاهر شده، عمل نامشروع رواج یافته، مردم به دنبال باطل راه افتاده، به سخن زور و گواهی باطل گرویده، حرام را ببینی که حلال شده، حلال را ببینی که حرام گشته، دین را ببینی که با رأی تاویل می شود، قرآن و تعالیم عالیه آن تعطیل شده، در تاریکی شب به حریم محرمات الهی تجاوز می کنند و از خدا شرم نمی کنند، مؤمن گناه را می بیند و قدرت انکار ندارد جز با قلبش، و می بینی که ثروت کلانی در راه حرام و جلب خشم حضرت پروردگار صرف می شود، و می بینی که زمامدارن اهل کفر را به خود نزدیک ساخته، اهل خیر را از خود دور می سازند، داوران را می بینی که برای داوری رشوه می گیرند و هر کس بیشتر دهد او برنده می شود و او حق معرفی می شود.» [47]
«مساجد را می بینی که از کسانی پر شده که از خدا نمی هراسند، در مساجد برای غیبت کردن، و خوردن گوشت اهل حق گرد می آیند، در مساجد از وصف مشروبات و مسکرات با یکدیگر سخن می گویند.» [48]
«نخستین چیزی که از دین خود از دست می دهید خضوع و خشوع است، دل مرد را قساوت می گیرد و همانند بدنش می میرد.» [49]
آری دل ها از یاد خدا خالی شده، خوف و خشیت در آنها راه ندارد، خدا را به طور علنی دشنام می دهند و کسی صدایش بلند نمی شود، به خدا نافرمانی می شود و طمع ثواب و ترس از عقاب جلو معصیت را نمی گیرد، احساسات فروکش کرده، عواطف از بین رفته، دل ها به سنگ سخت مبدل شده است. خدا را انکار می کنند زیرا نمی توانند در لابراتورها زیر چاقوی آزمایش ببینند؟!، او را انکار می کنند که چرا در برابر گناهان دست و پای گنهکار را خشک نمی کند؟! ولی فراموش کرده اند که او مهلت داده است تا هر چه می توانند و می خواهند انجام دهند و روزی سخت در انتظارشان هست، روزی که زن شیرده از فرزند شیرخوارش غفلت می کند، در آنجا عمل شایسته احدی بی پاداش نمی ماند و کردار زشت کسی بی کیفر نخواهد بود.
«هنگامی که صدای فاسقان بلند شود و از آنها پذیرفته گردد.» [50]
آری عقلای قوم نیز از هر فاسقی حرف شنوی دارند و سخن کسی را چون سخن فاسقان با گوش جان نمی شنوند، در صورتی که امام صادق عليه السلام به ما امر فرموده که در چنین مقطعی بیدار و هشیار باشیم و دستخوش امواج نشویم.
«هنگامی که ببینی که پرچم منافقان در اهتزاز است و پرچم اهل حق حرکتی ندارد.» [51]
«اذان با اجرت گفته می شود، نماز (جماعت) با اجرت خوانده می شود.» [52]
«بر فراز منابر به تقوی و پرهیزکاری امر می کنند و گوینده به آنچه امر می کند عمل نمی کند.» [53]
نگاهی به وضع مساجد و حال گویندگان اسلامی، ما را از هر توضیحی بی نیاز می کند.
«هنگامی که ضلالت و گمراهان فراوان شود و هدایت کمیاب گردد.» [54]
«و می بینی که حج و جهاد را برای غیر خدا انجام می دهند و نماز را برای ریا و تظاهر می خوانند.» [55]
«بیشتر مردمان از دین مرتد می شوند و رشته اسلام را از گردن خود در می آورند.»
ارتداد نسل امروز با چیزی جز شمشیر حضرت بقیه الله (عج) درمان پذیر نیست.

حضرت ولی عصر (عج) در مورد نشانه های ظهور خطاب به «ابراهیم بن مهزیار» فرمود:
«هنگامی که میان شما و راه کعبه مانع شوند». [56]
«هنگامی که میان شما و کعبه توسط افرادی که هیچ ارزش و شخصیتی ندارند سد ایجاد شود، که خداوند از آنها بیزار است و پیامبرش نیز از آنها بیزار است.» [57]
در برخی از کشورها این معنی حاصل شده است و ممکن است در کشورهای دیگری نیز در آینده تحقق پیدا کند.
در انجیل می خوانیم:
1231- «زنهار کسی به هیچ وجه شما را نفریبد، زیرا که تا آن ارتداد اول واقع نشود و آن مرد شریر یعنی فرزند هلاکت ظاهر نگردد، آن روز نخواهد آمد. که او مخالفت می کند و خود را بلندتر می سازد از هر چه به خدا یا به معبود مسمی شود، به حدی که مثل خدا در هیکل خدا نشسته خود را می نماید که خداست... آنگاه آن بی دین ظاهر خواهد شد که عیسی خداوند او را به نفس دهان خود هلاک خواهد کرد و به تجلی ظهور خویش او را نابود خواهد ساخت. که ظهور او به عمل شیطانست با هر نوع قوت و آیات و عجایب دروغ، و به هر قسم فریب ناراستی برای هالکین از آنجا که محبت راستی را نپذیرفتند تا نجات یابند. و بدین جهت خدا به ایشان عمل گمراهی می فرستد تا دروغ را باور کنند.» [58]
ظهور حضرت عیسی عليه السلام در محضر حضرت بقیه الله (عج) از نظر ما قطعی است. و در روایات اسلامی آمده است که کشته شدن «سفیانی» به دست حضرت عیسی عليه السلام خواهد بود.

پی نوشت:
[1] الزام الناصب صفحه 181
[2] صحیح مسلم جلد 1 صفحه 90، نهج الفصاحه جلد 1 صفحه 122، الملاحم والفتن صفحه 84 و بحارالانوار جلد 52 صفحه 191
[3] نهج الفصاحه جلد 2 صفحه 645، الزام الناصب صفحه 185، غیبت نعمانی صفحه 173، بحارالانوار جلد 52 صفحه 366، و ینابیع الموده جلد 3 صفحه164
[4] منتخب الاثر صفحه 427، بحارالانوار جلد 52 صفحه 190 و الزام الناصب صفحه 140
[5] ینابیع الموده، جلد 3 صفحه 100
[6] منتخب الاثر صفحه 437 و کشکول شیخ بهائی صفحه 580
[7] الزام الناصب صفحه 182
[8] منتخب الاثر صفحه 434، الزام الناصب صفحه 182 و بشاره الاسلام صفحه 26
[9] جامع الاخبار صفحه 81، بشاره الاسلام صفحه 76 و الزام الناصب صفحه 195
[10] الزام الناصب صفحه 184، منتخب الاثر صفحه 429، بحارالانوار جلد 52 صفحه 258 و بشاره الاسلام صفحه 134
[11] الملاحم والفتن صفحه 131
[12] نهج الفصاحه جلد 2 صفحه 546، بشاره الاسلام صفحه 5، الامام المهدی صفحه 121 و منتخب الاثر صفحه 425
[13] بحارالانوار جلد 52 صفحه 264، الزام الناصب صفحه 181 و بشاره الاسلام صفحه 23
[14] الزام الناصب صفحه 64، 182 و 195 و منتخب الاثر صفحه 425
[15] بشاره الاسلام صفحه 26
[16] اصول کافی جلد 2 صفحه 614، کشکول شیخ بهائی صفحه 235، نورالابصار صحفه 34، بشاره الاسلام صفحه 41 و الزام الناصب صفحه 182
[17] الزام الناصب صفحه 178
[18] نهج الفصاحه جلد 1 صفحه 216، بحارالانوار جلد 52 صفحه 258 و بشاره الاسلام صفحه 44
[19] الزام الناصب صفحه 183، منتخب الاثر صفحه 428 و بحارالانوار جلد 52 صحفه 256 و 258
[20] بحارالانوار جلد 52 صفحه 260
[21] نهج الفصاحه جلد 1 صفحه 216 و بشاره الاسلام صفحه 44
[22] الحاوی للفتاوی جلد 2 صفحه 147، الملاحم والفتن صفحه 62 و بشاره الاسلام صفحه 75
[23] ینابیع الموده، جلد 3 صفحه 106 و 203
[24] بحارالانوار جلد 52 صفحه 263، الزام الناصب صفحه 181 و بشاره الاسلام صفحه 6 و 23
[25] الزام الناصب صفحه 183، بحارالانوار جلد 52 صفحه 258 و بشاره الاسلام صفحه 133
[26] منتخب الاثر صفحه 430، بحارالانوار جلد 52 صفحه 258، الزام الناصب صفحه 183 و بشاره الاسلام صفحه 133
[27] بحارالانوار جلد 52 صفحه 259 و بشاره الاسلام صفحه 5، 23 و 134
[28] بشاره الاسلام صفحه 23، 75 و 77، بحارالانوار جلد 52 صفحه 259 و 264، الزام الناصب صفحه 181 و 194، نورالابصار صفحه 172
[29] بحارالانوار جلد 52 صحفه 193 و 258، بشاره الاسلام صفحه 25 و 76 و الامام المهدی صفحه 217
[30] الامام المهدی صفحه 219
[31] بشاره الاسلام صفحه 62
[32] منافقون: 5
[33] نوح: 7
[34] منتخب الاثر صفحه 430، بشاره الاسلام صفحه 62 و 133 و بحارالانوار جلد 52 صفحه 258
[35] الزام الناصب صفحه 182 و بشاره الاسلام صفحه 175
[36] انعام: 94
[37] ال عمران: 30
[38] مریم: 79 و 80
[39] بحارالانوار جلد 52 صفحه 257، الزام الناصب صفحه 183 و بشاره الاسلام صفحه 132
[40] بشاره الاسلام صفحه 132
[41] الملاحم والفتن صفحه 118 و الامام المهدی صفحه 81
[42] الزام الناصب صفحه 194 و بشاره الاسلام صفحه 75
[43] صحیح مسلم جلد 1 صفحه 91، الامام المهدی صفحه 11، منتخب الاثر صفحه 484 و بشاره الاسلام صفحه 41
[44] بحارالانوار جلد 52 صفحه 256، بشاره الاسلام صفحه 23 و 132 و الزام الناصب صفحه 181
[45] بشاره الاسلام صفحه 132
[46] الزام الناصب صفحه 183
[47] بشاره الاسلام صفحه 132، منتخب الاثر صفحه 429، الزام الناصب صفحه 183 و بحارالانوار جلد 52 صفحه 257 و 260
[48] بحارالانوار جلد 52 صفحه 259، بشاره الاسلام صفحه 135، الزام الناصب صفحه 184 و منتخب الاثر صفحه 431
[49] مخلاه شیخ بهائی صفحه 31 و ینابیع الموده، جلد 3 صفحه 64
[50] الامام المهدی صفحه 219 و منتخب الاثر صفحه 429
[51] بحارالانوار جلد 52 صفحه 259، منتخب الاثر صفحه 431، بشاره الاسلام صفه 134 و الزام الناصب صفحه 184
[52] منتخب الاثر صفحه 431، بحارالانوار جلد 52 صفحه 259، بشاره الاسلام صفحه 134 و الزام الناصب صفحه 184
[53] بحارالانوار جلد 52 صفحه 258، الزام الناصب صفحه 184 و بشاره الاسلام صفحه 135
[54] بشاره الاسلام صفحه 149 و الامام المهدی صفحه 229
[55] بحارالانوار جلد 52 صفحه 258، الزام الناصب صفحه 183 و منتخب الاثر صفحه 430
[56] بحارالانوار جلد 52 صفحه 12، بشاره الاسلام صفحه 172، منتخب الاثر صفحه 364 و الزام الناصب صفحه 108
[57] بشاره الاسلام صفحه 172 و بحارالانوار جلد 52 صفحه 45
[58] رساله دوم پولس رسول به تسالونیکیان، باب دوم بندهای 3-11
نویسنده: ناشناس
سیمای دین و قرآن در آخرالزمان


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته