خطبه اميرالمؤمنين و اوضاع آخرالزمان
شيخ صدوق در کمال الدين از نزال بن سبره روايت مي کند که گفت: علي بن ابيطالب عليه السلام براي ما خطبه خواند و پس از حمد و ثناي الهي سه بار فرمود: سلوني اليها الناس قبل ان تفقدوني يعني: اي مردم پيش از آنکه مرا از دست بدهيد، هر چه مي خواهيد از من بپرسيد. در اين وقت صعصعه بن صوحان از جابر خاست و گفت: يا اميرالمؤمنين دجال کي خواهد آمد؟ فرمود: بنشين خداوند سخن تو را شنيد و دانست که مقصودت چيست. به خدا قسم در اين باره سائل و مسئول تو و من يکسان هستيم يعني اين از اسراري است که فقط خداوند مي داند.
ولي اين را بدان که آمدن دجال علاماتي دارد که طابق النعل بالنعل متعاقب هم به وقوع مي پيوندد. اگر خواسته باشي اطلاع مي دهم. عرض کرد: يا اميرالمومنين بفرمائيد. فرمود: آنچه مي گويم از بَر کن، علامات آن اين است:
دجال در وقتي مي أيد که مردم نماز را بميرانند، و امانت را ضايع کنند، و دروغ گفتن را حلال شمارند. و ربا خورند، و رشوه بگيرند، و ساختمان ها را محکم بسازند، و دين را به دنيا بفروشند، و موقعي که سفيهان را به کار گماشتند، و با زنان مشورت کردند، و پيوند خويشان را پاره نمودند، و هواپرستي پيشه ساختند و خون يکديگر را بي ارزش دانستند. حلم و بردباري در ميان آنها نشانه ضعف و ناتواني باشد، و ظلم و ستم باعث فخر گردد، امراء فاجر، وزراء ظالم، و سرکردگان دانا خائن و قاريان قرآن فاسق باشند. شهادت باطل آشکار باشد، و اعمال زشت و گفتار بهتان آميز و گناه و طغيان و تجاوز علني گردد، قرآن ها زينت شود، و مسجدها نقاشي و رنگ آميزي و مناره ها بلند گردد، و اشرار مورد عنايت قرار گيرند، و صف ها درهم بسته شود. خواهش ها مختلف باشد و پيمان ها نقض گردد، و وعده اي که داده شد نزديک شود. زن ها به واسطه ميل شاياني که به امور دنيا دارند در امر تجارت با شوهران خود شرکت جويند. صداهاي فاسقان بلند گردد و از آنها شنيده شود [1] بزرگ قوم، رذل ترين آنهاست، از شخص فاجر به ملاحظه شرش تقيه شود، دروغگو تصديق، و خائن امين گردد، زنان نوازنده. آلات طرب و موسيقي بدست گرفته نوازندگي کنند و مردم پشينيان خود را لعنت نمايند. زن ها بر زين ها سوار شوند و زنان به مردان و مردان به زنان شباهت پيدا کنند. شاهد در محکمه بدون اين که از وي درخواست شود شهادت مي دهد، و ديگر به خاطر دوست خود بر خلاف حق گواهي دهد. احکام دين را براي غير دين بياموزند، و کار دنيا را بر آخرت مقدم دارند، پوست ميش را بر دلهاي گرگ ها بپوشند، در حالي که دل هاي آنها از مردار متعفن تر و از صبر تلخ تر است. در آن موقع شتاب و تعجيل کنيد. بهترين جاها در آن روز بيت المقدس است. روزي خواهد آمد که هر کسي آرزو کند که از ساکنان آنجا باشد [2] .
پی نوشت:
[1] آيا مقصود خوانندگان راديو و استماع آهنگ هاي آنهاست؛ يا متينگ دهندگان و ناطقين انتخاباتي است که هر روز صداي زنده باد و مرده باد آنها در سر هر کوي و برزن بلند است و دسته دسته براي شنيدن آن صداهاي بيهوده اجتماع مي کنند؟!.
[2] ابو الفضل گلپايگاني در فرائد صفحه -106- فقط اين قسمت خطبه را گرفته و مورد سوء استفاده قرار داده است. او چون ديده که ميرزا حسينعلي مازندراني از طرف دولت عثماني به عکا واقع در فلسطين تبعيد شده و در اين روايت هم مي گويد: خير المساکن يومئذ البيت المقدس لياتين علي الناس زمان يتمني احد انه من سکانه لذا چنين نتيجه گرفته است که چون ميرزا بهاء در آنجا بوده؛ پس بهترين مکان روي زمين است.
ولي شما خوانندگان تمام خطبه را بخوانيد ببينيد چه مناسبتي با يک مشت بهائي مرموز ناشناس دارد. چرا گلپايگاني فقط يک قسمت خطبه را نقل کرده؟ اين خطبه مشتمل بر علائم قبل از ظهور و آمدن دجال است، مگر اينکه بهائيان قبول کنند که جمال مبارک همان دجال است!
حضرت مي فرمايد: نخست بايد تمام اين علائم آشکار شود؛ سپس دجال بيايد تا آنگاه امام زمان قيام کند. ولي بهائي که عقيده دارد امام زمان ميرزاي باب بوده و آمده و رفته است، چگونه مي خواهد فقط از يک قسمت علائم ظهور او براي ميرزا بهاء ساکن عکا نه بيت المقدس استفاده کند؟!
به نظر ما اين علائم امروز با اوضاع فلسطين که قسمت عمده ي بيت المقدس در دست دولت اسرائيل است و با تبليغات وسيع اسرائيل و صهيونيست هاي جهان و عمال آنها يعني بهائيان؛ غالب مردم جهان ميل به ديدن آنجا دارند، به خوبي تطبيق مي کند، با اين فرض من ابداً نمي توانم ادعا کنم، منظور حضرت امير امروز است، شايد در آينده بيت المقدس و تمام خاک اسرائيل به دست مسلمانان بيافتد و آنها يهوديان و بهائيان را از آنجا به دور بريزند و چنان شود که هر مسلماني شايق به سکونت در بيت المقدس گردد و الله اعلم.