1. اقتصاد: خدامِحور؛ نه خودمِحور
مهم ترین آرمان اقتصاد مهدوی، خدامِحوری است.
آیین اسلام در پی آن است تا از متنِ اقتصاد، مبارزه با شِرک و پاکسازی قلوب و جوامع انسانی از مظاهر بت پرستی، خودپرستی و شیطانپرستی را رقم زند و انسان را به نهایی ترین هدف خِلقتش که خداپرستی خالصانه است، برساند.
از منظر اسلام تلاش و مجاهدت اقتصادی با نیت الهی، با فضیلت ترین عبادت، عبادت و هم درجه ی جهاد در راه خدا شمرده میشود.
از این روست که خدامِحوری از بنیادی ترین ویژگی های اقتصاد اسلامی در مسیر جهاد اقتصادی است؛ . . . . در نتیجه می توان به بت شکنی در عرصه ی اقتصاد رایج جهانی در دنیای معاصر پرداخت، و این اقتصاد جهانی را که بر مبنای خودپرستی، ثروت پرستی، شهوت پرستی و شیطان پرستی استوار است، با جهاد اقتصادی مهدوی که بر پایه ی اصول اسلامی پایه ریزی شده است متحول کرد و جامعه ی آرمانی اقتصادی بر اساس عدالت برقرار کرد.
2. اقتصاد خدمت محور؛ نه ثروت محور
اقتصاد رایج جهانی، اقتصادی ثروت محور است که برای رسیدن به این هدف تمام آرمان های انسانی و اخلاقی را فدا می کند؛ اما اقتصاد اسلامی، اقتصادی خدمت محور است؛ که خدمت به آفریدگان خدا را محبوب ترین عبادت در نزد خداوند می داند.
3. اقتصاد قناعت محور؛ نه کثرت محور
اقتصاد معاصر، اقتصادی کثرت محور است؛ بدین معنا که آرمانی ترین هدف را در رسیدن به ثروت بیشتر، شهوت بیشتر و لذت بیشتر قرار داده است؛ اما اقتصاد اسلامی، اقتصادی قناعت مِحور است و قناعت و اعتدال گرایی در تمام عرصه های زندگانی را به عنوان گنجینه ای فناناپذیر مورد تأکید افراد جامعه ی بشری قرار می دهد.
4. اقتصاد عفت محور؛ نه شهوت محور
اقتصاد اسلامی و مهدوی اقتصادی نجیب و عفت محور است؛ اما اقتصاد رایج جهانی، اقتصادی غیرعفیف و شهوت محور است. اقتصادِ شیطانی معاصر، هم در عرصه ی هدف گذاری برای لذت جویی و شهوت چرانی بیشتر تلاش می کند و هم در عرصه ی تبلیغ کالا به شدت از تبلیغات رسانه ای شهوت انگیز بهره می گیرد؛ اما اقتصاد اسلامی مهدوی چنین هدفگذاری و چنین شیوه ی تبلیغی را محکوم می نماید و در عرصه ی اقتصاد و فضای کسب و کار به شدت بر عفت و پاکی از جلوه های شهوت تأکید می ورزد و پاداش عفت محوران را برتر از شهیدان مجاهد در راه خدا برمی شمارد.
5. تولید مِحور؛ نه مصرف مِحور
از مهم ترین اَرکان اقتصاد اسلامی در جامعه ی مهدوی، تولید محوری و پرهیز از مصرفگرایی است: مهم ترین بخشی که می تواند یک توسعه ی پایدار را به وجود آورد، تولید است... در اداره ی اقتصاد یک ملت، مصرف هم یک رکن عمده است؛ مصرف درست و مصرف صحیح؛ مصرف دور از اسراف و تبذیر و اتلاف اموال است که در جامعه ی مهدوی این بخش از اصول اقتصادی محسوب می شود.
6. عدالت مِحور؛ نه ستم مِحور
جهاد اقتصادی، به معنای پیشرفتِ پُرشتاب اقتصادی همراه با رشد اخلاق و معنویت و عدالت است: این دهه برای ما، دهه ی پیشرفت و عدالت است. پیشرفت منهای عدالت از نظر اسلام پیشرفت محسوب نمی شود...
حرکت ما باید به نحوی باشد که بتوانیم این دهه را به معنای حقیقیِ کلمه، مظهر پیشرفت و مظهر استقرار عدالت جهانی مهدوی در کشورمان قرار دهیم. و ریشه های هر نوع ظلم اقتصادی در بین افراد جامعه از بین برود.
7. اقتصاد حق مِحور؛ نه ظلم مِحور
اقتصاد رایج جهانی، اقتصادی ظلم مِحور است که هم حق آفریدگار را تباه میکند و هم حق آفریدگان را؛ اما اقتصاد اسلامی مهدوی، هم حق آفریدگار رعایت می کند و هم حق آفریدگان را.
در این اقتصاد، پرداخت حقوق مالی پروردگار از جمله خمس، زکات، صدقه، انفاق و... اصالت می یابد و هم بر رعایت حقوق افراد تأکید میگردد و از ضایع سازی حقوق مردمان در عرصه کسب و کار با گران فروشی، کم فروشی، حق خوری، بی انصافی، دروغگویی، حق خوری، رباخواری، تقلب و فریب در خرید و فروش، خیانت و... به شدت پرهیز می شود. بر این اساس حق در بین افراد و در مراتب اقتصادیِ جامعه اجرایی می شود.
8. اقتصاد صداقت مِحور؛ نه دروغ مِحور
اقتصاد رایج جهانی، بر دروغ و فریب و ایجاد نیازِ کاذب استوار است؛ اما اقتصاد اسلامی مهدوی بر صداقت مَحض پایه گذاری شده است. اقتصاد اسلامی مهدوی هر گونه دروغ و فریب و تقلُب را مایه ی خواری و بی برکتی دنیوی و عذاب اخروی می داند و صداقت را مایه ی برکت در دنیا و آخرت می داند. که همین اصلِ صداقت محوری موجب اعتماد بین افراد جامعه و برقراری جامعه ای پویا در اقتصاد خواهد شد.
9. اقتصاد اخلاق مِحور؛ نه ضداخلاق
اقتصاد اسلامیِ مهدوی به شدت اخلاق مِحور است و بر آموزه هایی اخلاقی همچون صداقت، دقت و کیفیت، ارزان فروشی، آسانگیری در داد و ستد، اضافه بخشی کالا، مُدارا با مشتری، پذیرش تقاضای پشیمان، رسیدگی به احوال دیگران، احسان و نیکوکاری به طرفین معاملات اجتماعی تأکید می کند و از رذایل اخلاقی همچون دروغگویی، فریب کاری، احتکار، خیانت، دشنام گویی، حق خوری، رباخواری، اسراف، بُخل و ناسپاسی بر حذر میدارد؛ که رعایت این اصول، جامعه را به سمت اقتصادی فعال سوق می دهد که افراد بر اساس سُودی برابر و عادلانه به مبادلات اقتصادی می پردازند و از طرفی هم بخاطر زمینه ی مثبتِ تبادُلات در جامعه منفعت افراد، جامعه را به سمت افزایش رونق بازار اقتصادی پیش می برد.
10. اقتصاد برکت مِحور؛ نه کَمیت مِحور
در بین جوامع امروزی اقتصاد چینی، کمیت مِحور است؛ اقتصاد ژاپنی، کیفیتمِحور است؛ اما اقتصاد اسلامی و بالخصوص اقتصاد مهدوی برکت محور است و به کمیت و کیفیت نیز به میزان برکت بخشی و خدمت رسانی اصالت می دهد.
برکت، به معنای خیر سرشار و بهره ی ماندگار دنیوی و اخروی است و اقتصاد اسلامی در پی تأمین هر دو بهره است.
تمامی عوامل برکت ساز و برکت سوز در عرصه ی کسب و کار در جوامع اسلامی ِ مهدوی قابل اجرا می باشند که رعایت هر یک از آنها میتواند جَهش و تحولی نُوین را در زندگانی دنیوی و سعادت اُخروی افراد رقم زند. ...حال برای رسیدن به دیدگاه جامع اسلامی در عرصه ی اقتصاد اسلامی و جهاد اقتصادی، نیازمند فرهنگ سازی اسلامی و الگوسازی های مهدوی در فضای کسب و کار هستیم.
از سوی دیگر برای فرهنگ سازی اسلامی، نیازمند تکاپوی علمی و نرم افزاری و برای الگوسازی های مهدوی نیازمند بسترسازی های عاطفی هستیم که این کار در جایگاه خویش، فراتر از راهکارهای سیاسی و اقتصادی، هنرمندی های ویژه ای را می طلبد.
این کار، ظرافت های ویژه ای را در برقراری ارتباط قلبی مردمان با دستورالعملهای الهی و اسوه سازی عاطفی از الگوهای اسلامیـ مهدوی می طلبد.