حضرت علي(ع)، ضمن چند روايت گونه هاي متعددي از فتنه هاي آخرالزماني را بيان نموده اند و همان طور كه خواهيم ديد، چهارمين يا پنجمين آنان را بدترين آنها خوانده اند:
چهار فتنه رخ خواهد داد؛ در اولي خونريزي مباح مي شود؛ در دومي خونريزي و غارت اموال؛ در سومي خونريزي، غارت اموال و تجاوز به نواميس؛ چهارمي كه حتي اگر در سوراخ روباه پنهان شده باشي دچار آن فتنه خواهي شد.
حضرت علي (ع) از آغازين ايام حيات، در محضر رسول خدا(ص) بود و از درياي علم ايشان خوشه برمي چيد. به تصريح آن امام همام، نبي خاتم (ص) در لحظات آخرين زندگي پر خير خويش، هزار دروازة علم را براي ايشان گشودند كه از هريك از آنها هزار در ديگر گشوده شد.[1] بنابر شرايطي كه حضرت علي(ع) در آن مي زيستند بيش از ديگر اهل بيت (ع) به تصوير و ترسيم آينده، گاه نزديك و گاه دور پرداختند. از مشهورترين پيشگويي هاي ايشان كه به سرعت، راستي آن بر مخاطبان عيان شد، ماجراي جنگ نهروان با خوارج بود كه فرمودند: «از شما كمتر از ده تن كشته خواهد شد و از ايشان كمتر از ده تن زنده خواهند ماند».[2] اين عبارت پيش از آغاز نبرد بيان شد و اندكي پس از خاتمة نبرد، شمارش شهداي سپاه و فراريان خوارج، حاضران را متحير نمود. گاه نيز در روايات علوي صحبت از آيندة نه چندان دور است؛ براي نمونه از اين دست مي توان به پيشگويي اميرمؤمنان(ع) دربارة حملة مغول به سرزمينهاي اسلامي ياد كرد [3] كه با استناد به همين روايت و با درايت و حزم خواجه نصيرالدين طوسي، جامعة شيعيان كمترين آسيب را در اين فتنه متحمل شد.
يكي از پيشگويي هايي كه در لابهلاي بيانات اميرمؤمنان، امام علي(ع) مطالب ارزنده و قابل توجهي دربارة آن ميتوان يافت، مسألة فتنه هاي آخرالزماني است. دربارة موضوع فتنه هاي آخرالزمان، روايات متعددي از معصومان(ع) نقل شده كه در اينجا تنها به مرور روايات علوي اكتفا مي كنيم و انشاء الله در فرصتي ديگر، بايد به تفصيل دربارة آن سخن گفته شود.
معناي فتنه
فتنه را در لغت، به امتحان و آزمودن معنا كرده اند. [5] اين واژه معمولاً دربارة آن دسته از امتحاناتي به كار برده مي شود كه با تلخي و سختي همراه است. [6]
در قرآن كريم، اين واژه علاوه بر اين معنا، [7] براي بستن راه و بازگرداندن از مسير حق، [8] شرك و كفر،[9] افتادن در معاصي و نفاق،[10] اشتباه گرفتن و تشخيص ندادن حق از باطل، [11] گمراهي، [12] كشتار و اسارت، [13] تفرقه و اختلاف ميان مردم [14] و... به كار رفته است.
گونه شناسي فتنه هاي آخرالزمان
حضرت علي(ع)، ضمن چند روايت گونه هاي متعددي از فتنه هاي آخرالزماني را بيان نموده اند و همان طور كه خواهيم ديد، چهارمين يا پنجمين آنان را بدترين آنها خوانده اند:
-چهار فتنه رخ خواهد داد؛ در اولي خونريزي مباح مي شود؛ در دومي خونريزي و غارت اموال؛ در سومي خونريزي، غارت اموال و تجاوز به نواميس؛ چهارمي كه حتي اگر در سوراخ روباه پنهان شده باشي دچار آن فتنه خواهي شد. [15]
ـ خداوند در اين امت، پنج فتنه قرار داده است: ابتدا فتنة عمومي، سپس فتنة خواص، پس از آن فتنة سياه تاريك كه مردم در آن بسان چارپايان مي شوند، سپس هدنه (صلح ميان مسلمانان و كفار در پي جنگ و كشتار) و در نهايت دعوت كنندگان ضلالت و گمراهي مي آيند. در آن روز اگر براي خداوند جانشيني ماند در خدمتش باش.[16] و در جايي ديگر حضرتش حيوان ساني مردم را ناشي از فتنة كور، پيچيده و گنگ پنجم خوانده اند. [17]
ـ همانا از دو خصلت بر شما هراسانم؛ پيروي از هواي نفس و آرزوي طولاني. اما پيروي از هواي نفس، از حق باز مي دارد و آرزوي دراز، آخرت را در طاق نسيان مي نهد. همانا دنيا، پشت كنان مي رود و آخرت، كوچ كرده و به سوي ما مي آيد، و هر كدام را فرزنداني است. پس شما از فرزندان آخرت باشيد و از فرزندان دنيا نباشيد؛ چه، امروز كار هست و محاسبه نيست و فردا محاسبه هست و كار نيست. همانا فتنه ها و آشوب ها از هواپرستي آغاز مي شود. در آنها، [به وسيلة] فرمان هاي خود پرداخته با خدا مخالفت مي شود و مرداني در عهده دار شدن آنها، به جاي مرداني ديگر مي نشينند.
اگر حقّ خالص در ميان بود، اختلاف به چشم نمي خورد، و اگر باطل محض در ميان بود، بر هيچ خردمندي پوشيده نمي ماند، ليكن مشتي از حق و مشتي از باطل گرفته شده و با هم آميخته گرديده است. اينجاست كه شيطان بر دوستداران خود چيره مي گردد، و كساني رهايي مي يابند كه از طرف خداوند عاقبت نيكي براي آنها رقم خورده باشد.
همانا من از رسول خدا (ص) شنيدم كه مي فرمود: چگونه خواهيد بود زماني كه فتنه اي شما را در برگيرد كه در آن كودكان بيش از آن به نظر رسند كه هستند [سن و سالشان بيشتر به نظر مي رسد]، و جوانان به پيري رسند. مردم به كژراهه مي روند و آن (انحراف) را مانند سنّت خويش مي گزينند و هرگاه بخشي از آن به روش درست تبديل گردد، گفته مي شود سنّت دگرگون شده است. اين در نظر مردم كاري زشت آيد و در پي آن، بلايا شدّت يابند و نسل به اسارت برده شود. سپس فتنه و آشوب آنان را بكوبد، چنانكه آتش، هيزم را مي كوبد و آسياب طعمة خود را. آنها دين مي آموزند اما نه براي خدا، و دانش مي جويند امّا نه براي عمل؛ و به وسيلة كار آخرت، دنيا را مي طلبند. [18]
مصاديق فتنه ها
تعداد و گونه هاي فتنه هاي آخرالزمان آنچنان زياد است كه به طور عادي اولين تصوري كه براي هر شنونده اي از شنيدن اين واژه به وجود مي آيد، همين موضوع است. همان طور كه ديديم در ميان اين سيل فتنه ها چهار يا پنج مورد بيش از ديگر موارد، انسانها را مبتلا مي سازد. در بعضي از روايات علوي(ع) مي توان مصاديق و تسهيل كننده هايي را براي وقوع در فتنه يافت:
حضرت امير(ع) از رسول خدا(ص) نقل كرده كه فرمودند:
براي امتم بيش از هر چيز از گمراهي پس از معرفت، فتنه هاي گمراه كننده و شهوت، شكم و فرج بيمناكم. [19]
از همه مهم تر اينكه فتنة فراگيري در ميان تمام مسلمانان رخ مي دهد كه تا زمان ظهور ادامه مي يابد:
از پيامبر اكرم (ص) شنيدم كه فرمود: جبرئيل به نزدم آمد و گفت: يا محمد، به زودي در امّتت فتنه به پا خواهد شد. پرسيدم: چگونه از آن مي توان خارج شد؟ گفت: در كتاب خدا، خبر پيشينيان و آنها كه پس از شما مي آيند و حكم (آنچه) مابين شما (رخ مي دهد) آمده است. [آن] فاصل ميان حق و باطل است و هزل نيست. هر ستمكاري كه بدان عمل نكند خداوند او را درهم مي شكند و هر كس جز در آن به دنبال هدايت باشد خداوند گمراهش خواهد ساخت. ريسمان محكم الهي، ذكر حكيم و صراط مستقيم است. [20]
قسم به آنكه جان علي در دست اوست اين امت به هفتاد و سه فرقه تقسيم مي شوند كه همة آنها در آتشند به جز اين فرقه: «و ممّن خلقنا أمّةٌ يهدون بالحقّ و به يعدلون؛ و از ميان كساني كه آفريده ايم، گروهي هستند كعبه حقّ هدايت مي كنند و به حق داوري مي نمايند». [21] اينهايند كه نجات مي يابند. [22]
در ديگر روايات، حضرت امير(ع)، دستة نجات يابنده را خود، شيعيانشان [23] و تمام پيروانشان [24] معرفي نموده اند:
رسول خدا (ص) به من فرمود: «شبي كه مرا به آسمان ها بردند، قصرهايي ديدم كه از ياقوت سرخ، زبرجد سبز، درّ و مرجان و طلاي خالص بود، كاهگل آنها از مشك خوشبو، خاكش از زعفران، و داراي ميوه، نخل خرما و انار، حوريه، زن هاي زيبا و نهرهاي شير و عسل كه بر روي درّ و جواهر مي گذشت ـ در كنار آن دو نهر، خيمه ها و غرفه هايي بنا شده، بودند و در آنها خدمتكارها و پسراني بودند، و فرش هايش از استبرق، سندس و حرير بود و طناب هايي در آنها بود. گفتم: اي حبيب من جبرئيل، اين قصرها از آن كيست، و قصة آنها چيست؟ جبرئيل گفت: اين قصرها و آنچه در آن است و چندين برابر آن مخصوص شيعيان برادرت و جانشين تو پس از تو بر امّت، علي است. ايشان را در آخر الزمان به نامي كه ديگران را آزار دهد، بخوانند. آنها را رافضه (واگذارندگان) خوانند، در صورتي كه اين نام براي آنان زينت است، زيرا ايشان باطل را واگذارده و به حق چنگ زده اند، و سواد اعظم اينانند. اينها مخصوص شيعيان فرزندت حسن، پس از او، براي شيعيان برادرش حسين، پس از او، براي شيعيان فرزندش علي بن الحسين، بعد از او، براي شيعيان فرزندش محمد بن علي، پس از او، مخصوص شيعيان فرزندش جعفر بن محمد، پس از او، براي شيعيان فرزندش موسي بن جعفر، پس از او براي شيعيان فرزندش علي بن موسي، بعد از او، براي شيعيان فرزندش محمد بن علي بعد از او؛ و براي شيعيان فرزندش علي بن محمد، پس از او براي شيعيانش فرزندش حسن بن علي پس از او، و براي شيعيان فرزندش محمدِ مهدي پس از اوست. اي محمد اينان امامان پس از تو، نشانه هاي هدايت و چراغ هاي روشن در تاريكي ها هستند. شيعيانشان ـ تمامي ـ فرزندان تو هستند، و دوستداران آنها پيروان حق و دوستان خدا و رسولند، كه باطل را واگذارده و از آن دوري كرده اند، و آهنگ حق نموده و از آن پيروي كرده اند، آنها را در زمان زندگي شان دوست داشته و پس از مرگشان زيارت كنند. در صدد ياري آنهايند و به دوستي آنها اعتماد كنند. رحمت خدا بر ايشان باد زيرا او آمرزنده و مهربان است». [25]
در برخي روايات ديگر از ايشان آمده كه دوازده يا سيزده فرقه از فرق اسلامي به ايشان محبت مي ورزند و ولايتشان را قبول دارند.[26]
شدت اين فتنه را از آنجا مي توان دريافت كه ايشان مي فرمايند:
اگر كسي را با ده طناب در جبهه حق بسته باشند، باز او را به باطل مي كشانند و به عكس. [27]
سختي اين فتنه ها براي مؤمنان نيز از اين روايت قابل درك است كه ايشان از رسول خدا(ص) نقل نمودند كه فرمود:
زماني بر مردم مي آيد كه دل مؤمن در نهادش آب مي شود، همان طور كه سُرب در آتش آب مي شود، و سبب آن نيست مگر اينكه فتنه ها و بدعت هايي را كه در دين آنها ظاهر گشته مشاهده مي كنند و توانايي تغيير و بر طرف ساختن آنها را ندارند. [28]
در جاي ديگر از حضرتش نقل شده كه مؤمنان آخرالزمان از كنيزان پست تر شمرده خواهند شد. [29]
بركات بروز فتنه ها در جامعه
هرچند فتنه ها، سختي ها و تلخي هاي خاصّ خود را به دنبال مي آورد ليكن شيريني هايي در پي آن نصيب مؤمن مي شود كه شايد از هيچ راه ديگري تحصيل آنها براي مؤمن ممكن نباشد. در روايات رسول خدا(ص) و امامان اطهار(ع) مي خوانيم:
در ضمن وصاياي رسول خدا(ص) به اميرمؤمنان(ع) آمده است:
اي علي، شگفت آورترين مردم از نظر ايمان و بزرگ ترين آنان از نظر يقين مردماني هستند كه در آخرالزمان پيامبري نديدند و امام هم از نظرشان پنهان شده، پس به همان سياهي و سفيدي كتاب ايمان آورده اند. [31]
امام صادق(ع) فرمود: «پس از آنكه عثمان كشته و با امير المؤمنين(ع) بيعت شد، آن حضرت بر فراز منبر تشريف برد، خطبه اي خواند و در آن فرمود: «هان كه گرفتاري شما به گرفتاري همان روز كه خداوند پيغمبرش را برانگيخت، بازگشت نموده است. سوگند به آنكه او را به حق برانگيخت، حتماً بايد گرفتار وسوسه شويد و غربال گرديد تا آنكه زيرورو شويد و بالا و پايين گرديد. حتماً بايد افرادي كه كوتاه آمده اند پيشي گيرند و آناني كه پيشي گرفته اند كوتاه بيايند. به خدا قسم هيچ نشانه اي را پنهان نكرده ام و هيچ دروغي نگفته ام و مرا از اين مقام و چنين روز آگاهي بود». [32]
يكي از بركات صبر در آخرالزمان اين است كه مؤمن را در ثواب تمام نيكي هاي پيشينيانش شريك مي سازد:
وقتي در جنگ نهروان امير المؤمنين(ع) خوارج را به قتل رسانيد، مردي به خدمت حضرت رسيد. حضرت به او فرمود: «قسم به خداوندي كه دانه را شكافت و آدمي را آفريد، مردمي در اينجا با ما آمده اند كه هنوز خداوند پدران و نياكان آنها را خلق نكرده است!»
آن مرد عرض كرد: مردمي كه هنوز خلق نشده اند چگونه مي توانند با ما آمده باشند؟!
فرمود: «آري، آنها مردمي هستند كه در آخرالزمان مي آيند و در اين هدف كه ما داريم آنها نيز شريكند و تسليم ما، پس آنها در آن راه كه ما گام برمي داريم شركاي حقيقي و واقعي ما هستند».[33]
مسلماً هر آزموني كه سخت تر باشد در عين آنكه بسياري نمي توانند در آن قبول شوند آن عده اي كه توفيق و پيروزي مي يابند تعدادي اندك و جايگاهي رفيع خواهند داشت.
ادامه دارد ......
پي نوشت ها:
1. شيخ مفيد، الإرشاد، ج1، ص35.
2. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتي، خطبة 59.
3. علامه حلي، الفين، ترجمه وجداني، ص 953.
4. علامه حلي، كشف اليقين في فضائل أمير المؤمنين(ع)، ص 84.
5. تهذيب اللغة، ج 14، ص 296؛ مقاييس اللغة، ج 4، ص 472.
6. النهاية، ج3، ص410.
7. سورة عنكبوت (29)، آية 2.
8. سورة مائده (5)، آية 49.
9. سورة بقره(2)، آية 193.
10. سورة حديد (57)، آية 14.
11. سورة انفال (8)، آية 73.
12. سورة مائده (5)، آية 41.
13. سورة نسا (4)، آية 101.
14. سورة توبه (9)، آية 47.
15. السنن الوارده، ص35.
16. فتن ابن حماد، ص28.
17. همان، ص39.
18. روضه كافي، ص58.
19. السنن الوارده، ص37.
20. تفسير عياشي، ج1، ص3.
21. سورة اعراف (7)، آية 181.
22. تفسير عياشي، ج2، ص43.
23. بحارالانوار، ج24، ص146.
24. الامالي، ص212.
25. الصراط المستقيم، ج2، ص153.
26. نهج السعاده، ج3، ص427 و ص430.
27. فتن ابن حماد، ص34.
28. امالي طوسي، ج2، ص132؛ وسائل الشيعه.
29. فتن ابن حماد، ص123.
30. كنزالعمال، ج11، ص189.
31. كمال الدين، ص288.
32. الكافي، ج1، ص396.
33. المحاسن، ص262؛ بحارالانوار، ج52، ص131.
نویسنده: محمود مطهري نيا (ماهنامه موعود شماره 90)