«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ 0بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ»
بر اساس آیه یاد شده در پایان تاریخ مؤمنان صالح جانشین پیشینیان بر روی کره زمین خواهند شد و جامعه ای صالح و منطبق با موازین دینی تشکیل خواهند داد و در چنین جامعه ای کسی جز خداوند متعال پرستش نخواهد شد و این عبادت، خالصانه و خالی از هر نوع شرکی اعم از شرک جلی و خفی خواهد بود. عظمت چنین عبادت موحدانه ای از آن جا روشن تر می شود که خداوند متعال ایمان بسیاری از مؤمنان را مشوب به شائبه شرک می داند. «وَ مَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلَّا وَهُمْ مُشْرِكُونَ» [106،یوسف] و از سوی دیگر قرار است چنین عبادت خالصانه ای نه در مقیاس فرد که در مقیاس جامعه محقق شود و جامعه ای یک دست از مؤمنان صالح موحد تشکیل شود.
روشن است که تحقق چنین آرمانی در مقیاس جامعه و تشکیل امتی که از صدر تا ذیل و از شاخه تا ساقه آن همه بر مدار توحید باشند و همه موحدانه بیاندیشند و احساسات، عواطفی و رفتاری موحدانه داشته باشند دنیا را به چنان گلستانی تبدیل خواهد کرد که حتی تصور آن برای ما سخت خواهد بود.