وَ قَضَيْنا إِلى بَني إِسْرائيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبيراً (۴) فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً (۵) ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفيراً
و در كتاب آسمانى [شان] به فرزندان اسرائيل خبر داديم كه: «قطعاً دو بار در زمين فساد خواهيد كرد، و قطعاً به سركشى بسيار بزرگى برخواهيد خاست.» (۴) پس آن گاه كه وعده [تحقق] نخستين آن دو فرا رسد، بندگانى از خود را كه سخت نيرومندند بر شما مىگماريم، تا ميان خانهها [يتان براى قتل و غارت شما] به جستجو درآيند، و اين تهديد تحققيافتنى است. (۵) پس [از چندى] دوباره شما را بر آنان چيره مىكنيم و شما را با اموال و پسران يارى مىدهيم و [تعداد] نفرات شما را بيشتر مىگردانيم. (۶)
سيد محمد باقر موسوي همداني در ترجمه تفسير الميزان آورده:
و در تفسير برهان از ابن قولويه نقل كرده كه وي به سند خود از صالح بن سهل، از امام صادق علیه السلام روايت كرده كه در ذيل آيه «وَ قَضَيْنا إِلي بَنِي إِسْرائِيلَ فِي الْكِتابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ» فرمود: يكي كشته شدن امير المؤمنين علیه السلام و يكي ضربت خوردن حسن بن علي علیه السلام است و در تفسير «وَ لَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيراً» فرموده: مقصود كشتن حسين بن علي علیه السلام و درباره جمله: «فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما» فرمود: وقتي كه حسين ياري شود «بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ» قبل از قيام قائم قومي برانگيخته شود كه هيچ خوني از آل محمد را بي انتقام نگذارند و انتقام همه خون هاي ريخته شده از اهل بيت را بگيرند «وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولًا» و اين وعده اي است شدني [1].
[مؤلف:] در اين معنا روايت هاي ديگري نيز هست كه سياقش مانند اين روايت تطبيق حوادثي است كه در اين امت واقع مي شود و در ميان بني اسرائيل اتفاق افتاده است، و در حقيقت در مقام تصديق مطلبي است كه رسول خدا پيش بيني كرده و فرموده بود: اين امت به زودي همان را كه بني اسرائيل مرتكب شد دقيقا و طابق النعل بالنعل مرتكب خواهد شد، حتي اگر بني اسرائيل داخل سوراخي رفته باشد اين امت نيز خواهد رفت، پس اين روايات را نبايد جزو رواياتي شمرد كه آيه مورد بحث را تفسير مي كند بلكه تنها در مقام جري و تطبيق است، چرا كه مي بينيم هر كدام از اين روايت ها آيه را بگونه اي تطبيق كرده اند.
و اما در اصل داستان كه آيات مورد بحث متضمن آن است؛ روايت ها اختلاف عجيبي دارند، به طوري كه از انسان نسبت به اين روايت ها سلب اطمينان مي شود و به همين جهت، از ايراد آنها در اينجا صرف نظر كرديم، هر كه بخواهد بايد به جوامع حديث چه از عامه (اهل سنت) چه از خاصه (شيعه) مراجعه نمايد.
حسين بن احمد حسيني شاه عبدالعظيمي نیز در تفسير اثنا عشري می گوید:
عياشي [2] از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده مراد از عبادا لنا اولي بأس شديد حضرت قائم عليه السّلام و اصحاب آن بزرگوارند.
و بنا به روايت برهان [3] جماعتي هستند كه مبعوث فرمايد خداي تعالي ايشان را پيش از خروج قائم عجل اللّه فرجه، پس طلب نكنند خون بهاي آل محمد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم را مگر آن كه بكشند او را.
بنابر اين روايات، مراد از آيه، بندگان مؤمنين اند كه خداي تعالي به جهت انتقام از دشمنان آل محمد عليهم السّلام آنها برانگيزاند. اين تفسير، باطن آيه شريفه است.
سيد علي اكبر قرشي نیز در تفسير احسن الحديث آورده:
اين آيه روشن مي كند كه چون وقت انتقام طغيان اول برسد لشكرياني كه بسيار نيرومند هستند بر آنها مي تازند و در ميان خانه هايشان آنها را تعقيب مي كنند تا آنها را پيدا كرده و به قتل رسانند.
اين وعده حتمي است و تخلّف ندارد. منظور از «عِباداً لَنا» شايد «بخت نصر» و لشكريان او باشد چنان كه خواهد آمد، لازم نگرفته كه آنها نيكوكاران باشند، در قرآن به جمادات نيز «عباد» اطلاق شده است «إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمْثالُكُمْ» (اعراف/ ۱۹۴) [4].
در تفسير جامع از سيد محمد ابراهيم بروجردي نیز آمده:
و عياشي به سند خود از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده فرمود اول كسي كه زمان رجعت به دنيا برمي گردد حضرت امام حسين عليه السلام است كه مدت چهل هزار سال در دنيا سلطنت خواهد كرد به طوري كه از زيادي عمر ابروهاي مباركش به چشم هاي حضرتش مي رسد و اين حديث را به سندهاي مختلف محدثين ديگر هم روايت نموده اند.
در كافي ذيل آيه «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيراً» از سلمان فارسي روايت كرده كه رسول اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود پروردگار هيچ پيغمبري را مبعوث نكرده جز آنكه براي او دوازده نفر وصي و جانشين قرار داده سپس فرمود: «اي سلمان ميشناسي اوصياء مرا كه خداوند برگزيده آنها را براي امت بعد از من؟ عرض كردم خدا و رسول او داناتر است. فرمود: اي سلمان بدان كه خداوند مرا از خلص نور خود آفريده پس از آن مرا خواند اطاعت و پيروي نمودم و از نور من علي و فاطمه عليهما السلام را خلق نمود. سپس از نور من و علي و فاطمه عليه السلام حسن و حسين را عليهما السلام بيافريد و نام گذاشت ما را به اسماء پنجگانه خود يكي از اسماء پروردگار محمود است و من محمد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم ديگر اعلي و نام علي مشتق از اوست سوم فاطر و فاطمه از او گرفته شده و دو اسم ديگر پروردگار قديم الاحسان و محسن مي باشد؛ نام حسن و حسين عليه السلام از آنها مشتق شده. پس از آن از نور ما و حسين عليه السلام نه نفر از فرزندان حسين را بيافريد. پيش از آنكه آسمان و زمين و فرشته بيافريند ما به تسبيح و تقديس پروردگار مشغول بوديم.
سلمان مي گويد حضورش عرض كردم پدر و مادرم به فدايت اي رسول خدا چيست مزد و پاداش كسي كه بشناسد اوصياء و ائمه را؟ فرمود اي سلمان هر آنكه بشناسد و اقتدا كند به آنها و دوست بدارد ايشان را و از دشمنانشان بيزاري بجويد به خدا قسم از ماست. وارد شود در مكاني كه ما وارد مي شويم و ساكن شود جایي كه ما سكونت مي نمایيم. مجدداً عرض كردم آيا ايمان به اين ها بدون معرفت و شناسایي كفايت مي كند؟ فرمود كافي نيست. حضورش عرض كردم اي رسول خدا من آنها را تا حضرت حسين شناختم اسامي ديگران را نميدانم. فرمود: پس از حسين فرزندش زين العابدين است و يك به يك آنها را اسم برد تا حضرت حجه عليه السلام. سپس فرمود: اي سلمان شما و امثال شما از كساني كه معرفت و محبت در حق ائمه دارند؛ درك كنند زمان ظهور حضرت قائم عليه السلام را.
سلمان گفت من شكر و سپاس پروردگار را به جا آوردم براي خاطر اين فيض عظمي. عرض كردم اي رسول خدا آيا من تا آن زمان حيات دارم؟! آن حضرت تلاوت فرمود آيه فوق را. عرض كردم: اي رسول خدا شما هم به دنيا برمي گرديد؟! فرمود: به آن خدایي كه مرا به رسالت فرستاده من و علي و فرزندانش و هر آنكه با ماست. اي سلمان و شيطان و تابعين او را حاضر كنند و هر مؤمن محض و كافر محض به دنيا برگردد و خداوند به دست مؤمنين انتقام از كافرين و ستمكاران بكشد سلمان گفت عرض كردم اي رسول خدا من باكي ندارم مرگ را ملاقات كنم.
ادامه دارد.....
پی نوشت:
1- برهان، ج ۲، ص ۴۰۷، ح ۳.
2-جلد ۲، صفحه ۲۸۱.
3-برهان، جلد ۲، صفحه ۴۰۶ و ۴۰۷.
4-در تفسير عياشي از حضرت باقر علیه السلام در تفسير «عبادا» نقل شده:
قال و هو القائم و اصحابه اولي بأس شديد ظاهرا اين فرموده از باب تطبيق است.