نقش انبیاء در تشکیل حکومت عدل جهانی براساس ادله نقلی
سومین مسیر اثبات نقش انبیاء در حکومت عدل، مسیر ادله نقلی است. آیات و روایاتی که در پی می آیند می توانند مؤید مدعای مورد نظر باشند.
1 . نسبت هدف بعثت انبیاء و ظهور
یک دسته از ادله نقلی آیاتی هستند که ناظر به هماهنگی اهداف بعثت پیامبران و اهداف حکومت عدل جهانی اند. اگر ادله نقلی ما را به این حقیقت رهنمون می کنند که هدف امام مهدی همان هدف انبیاء علیهم السلام است و عصر ظهور عصر تحقق آرمان های پیامبران الهی است، در نتیجه می توان گفت حرکت امام مهدی و انبیاء در یک مسیر و بلکه حرکت امام مهدی استمرار همان حرکت انبیا است چرا که وقتی که تدبیرکننده جریان هدایت، خداوند متعال است و همو انبیاء و اوصیاء را به عنوان قافله سالاران و راهبران این جریان بر می انگیزد و همو غایت واحدی را برای این جریان از ابتدا تا انتها بر می گزیند و همو راهبری این جریان را در آخرالزمان بر عهده مهدی موعود گذارده و تضمین کرده است که در نهایت با رهبری مهدی موعود آن غایت تحقق می یابد؛ این ها همه حکایت از آن دارد که جبهه حق در طول تاریخ بیش از یک جبهه نبوده و هدف و غایتی واحدی را دنبال می کرده است و هر کدام از پرچمداران و قافله سالاران این جبهه در طول تاریخ در برهه ای از زمان این جبهه را به سمت همان غایت واحد راهبری می کرده اند و در نهایت تلاش های تاریخی همه آنان به ثمر خواهد نشست و آنچه در عصر ظهور رخ خواهد داد حاصل تلاش های متراکم همه کسانی است که از ابتدای شکل گیری جبهه حق در این جبهه حضور داشته اند.
درباره آنچه گفته شد ممکن است این پرسش مطرح شود که هر پیامبری به حسب امکانات و توانمندی هایی که دارد و حسب شرایطی که مقتضای همان دوره است، مأموریت می یابد انسان هایی که در حوزه مأموریت او هستند را تربیت و هدایت نماید. روشن است که برای همه انبیاء امکان هدایت همه انسان های معاصر فراهم نبوده است به عنوان مثال کمترین لوازم چنین مأموریت وسیعی برقراری ارتباط است و چه بسا در برهه هایی اساساً امکانی برای ارتباط یک پیامبر با همه انسان های معاصر وجود نداشته است و به همین دلیل است که اساساً همه انبیاء مأموریت جهانی نداشته اند از این رو مأموریت پیامبران عمدتاً به هدایت و تربیت انسان های پیرامون خود منحصر می شود و بلکه در بالاترین فرض ها انبیاء مأموریت داشته اند که همه انسان های معاصر خود را هدایت نمایند و جامعه ای مبتنی بر اندیشه های الهی تأسیس نمایند. با این وجود میان این غایت و تشکیل حکومت عدل جهانی در پایان تاریخ تفاوت وجود دارد و در نتیجه نمی توان گفت هدف همه انبیاء تشکیل یک حکومت عدل جهانی در پایان تاریخ است و تلاش های آنان همه معطوف به چنین غایتی بوده است.
البته از این که همه انبیاء نمی توانستند مأموریتی جهانی داشته باشند نمی توان نتیجه گرفت که آنان چنین هدفی هم نداشته اند چرا که گرچه انسان در مقام عام به ناچار به میزان امکانات و شرایط گام برمی دارد اما در مقام هدف گذاری و تعیین چشم انداز، ضرورتی بر تخفیف دادن و تنزل از آرمان ها و اهداف بلند وجود ندارد. آدمی باید اهداف بلندی داشته باشد اما به اندازه امکاناتش به عمل رو بیاورد. توضیح این که گاهی آدمی هدفی بلند دارد و رسیدن به این هدف نیازمند شرایط و امکاناتی است که برایش فراهم نیست در چنین شرایطی می توان از آن آرمان بلند چشم پوشی کرد و به جای قله مرتفع به دامنه ها بسنده نمود و می توان از آرمان دست نکشید اما برای رسیدن به آن آرمان بلند، برنامه ای بلندمدت ریخت و گام های امروز را در مسیر همان هدف بلند قرار داد به صورتی که اقدام و عمل امروز پرکننده گوشه ای از آن پازل هدف نهایی باشد. روشن است که فرض دوم حکیمانه تر و منطقی تر است بنابراین اگر انبیاء به اندازه امکانات و شرایط گام بر می داشتند نمی توان از آن چنین استنباط کرد که آنان اهداف بلندی هم نداشتند و در مسیر آن اهداف هم گام بر نمی داشتند و بلکه اگر خداوند متعال برای همه انبیاء مأموریت جهانی قرار نداده و حوزه مأموریت محدودی را برایشان قرار داده است این تدبیر الهی مطابق با آن قاعده کلی است که اقدام باید به اندازه امکانات باشد نه این که خداوند سبحان در هدف نیز تخفیف داده و از آن تنزل کرده باشد. بنابراین انبیاء مأموریت دارند که همه انسان ها را به عبودیت برسانند هم انسان هایی که به آنها دسترسی دارند و هم آنهایی که در حوزه مأموریت شان نیستند آنها می خواهند نه تنها انسان ها را تربیت کنند بلکه می خواهند جامعه صالح جهانی تشکیل دهند که از همه ابعاد به تکامل رسیده باشد. ولی با توجه به شرایط موجود چنین آرمانی دست یافتنی نیست اما می توان برای آن طرحی بلند مدت ریخت می توان انسان های مؤمنی تربیت کرد که اندوخته های خود را از نسلی به نسل بعد منتقل می کنند و رو به تکامل روند و آرام آرام موجبات تقویت جبهه حق را فراهم آورند می توان جبهه حق را این گونه به پیش برد تا در نهایت جامعه عدل جهانی تشکیل شود. بنابراین وقتی این آرمان در عصر انبیاء قابل دستیابی نیست و امکان تحقق آن در بلند مدت وجود دارد همین امکان کافی است تا ما بگوییم انبیاء برای تحقق آن در بلند مدت برنامه ریزی کرده اند و تلاش هایشان متمرکز بر همین هدف بوده است و گام هایی که برداشته اند در مسیر تحقق همین آرمان تاریخی بوده است و این همان نقش حرکت تاریخی انبیاء در حکومت جهانی است که به معنای وجود هدف واحد برای همه انبیاء و تلاش همه آنها برای تحقق آن هدف در پایان تاریخ است.
و اما این که هدف امام مهدی همان هدف انبیاست و آن حضرت محقق کننده آمال پیامبران الهی در طول تاریخ است را بدین صورت می توان توضیح داد.
در قرآن کریم درباره هدف بعثت انبیاء آیات متعددی وجود دارد. عمده آنچه در قرآن به عنوان هدف بعثت انبیاء بیان شده بدین قرار است:
الف) پرستش خدای یگانه و دوری از طاغوت
از اهداف زیر بنایی و بنیادین بعثت انبیاء فراخوانی مردم به پرستش خدای یگانه و دوری از طاغوت و مظاهر آن است:
«وَلَقد بَُعَثنا فِی کلّ أمَةٍ رَسولاً ان البُدواللهً و اجتًنبوا الطاغُوت فَمِنهم مَن هَدی اللهُ وَ مِنهُم مَن حَقَت عَلَیهِ الضَلاله...» [1]
ما در هر امتی پیامبری برانگیختیم تا به آنان بگویند خدا را بپرستید و از پرستش غیر خدا (طاغوت) خودداری کنید گروهی هدایت یافتند و گروه دیگر (از طریق عناد و لجاج) شایسته ی گمراهی و ضلالت شدند... .
در قرآن کریم بارها به این هدف اشاره شده که موارد زیر، به عنوان نمونه ارائه می شود:
«لَقد أَرسَلنا نوحاً إلی قَومهِ فَقالَ یا قومِ اعبُدوا اللهَ ما لَکم مِن إلَهٍ غَیرُهُ» [2]
همانا نوح را به سوی قومش فرستادیم. پس به آنان گفت، خدا را عبادت کنید، شما را جز او خدایی نیست.
«وَ إلی عادِ أَخاهُم هوداً قالَ یا قَومِ اعبُدوا الله ما لََکُم مِن إلَهٍ غَیرُهُ» [3]
و برای قوم عاد برادرشان هود را فرستادیم. او گفت، ای قوم! خدا را عبادت کنید، شما را جز او خدایی نیست.
درباره سایر پیامبران -نظیر صالح و شعیب- نیز همین عبارت تکرار شده و در آیات دیگر قرآن نیز درباره سایر انبیاء، عبادت خدای یکتا به عنوان هدف اصلی مطرح گردیده است. از جمله می توان به آیات 21 بقره، 36 نساء، 72 و 71 مائده، 50 ، 61 و 84 هود، 36 نحل ، 77حج، 23 و 32 مؤمنون، 45 نمل ، 16 و 36 عنکبوت، اشاره کرد.
با دقت در آیات قرآن روشن می شود که هدف یاد شده به صورت کامل آن در عصر ظهور محقق خواهد شد و بساط شرک به کلی از روی زمین برچیده خواهد شد در سوره نور در این باره چنین می خوانیم:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» [4]
از وقوع نکره «شیئا» در سیاق نفی «لایشرکون» چنین برداشت می شود که در آن جامعه موعود مؤمنان صالح خداوند را خالصانه عبادت خواهند کرد و ذره ای به او شرک نخواهند ورزید نه شرک جلی و نه شرک خفی و در آن جامعه معبودی جز خداوند متعال وجود نخواهد داشت. از مقایسه آیه یاد شده با این سخن خداوند که می فرماید: «وَ ما یُومِنُ أکثَرَهم بِاللهِ إِلا وَ هم مُشرِکونَ» [5] چنین فهمیده می شود که ایمان مورد نظر آیه یاد شده در نهایت خلوص و زلالی است.
در روایات پیشوایان معصوم علیهم السلام نیز تفسیر یاد شده مورد تأیید قرار گرفته است به عنوان نمونه از امام صادق درباره تفسیر این آیه چنین روایت شده است:
«لم یجیء تأویل هذه الآیة. و لو قام قائمنا بعد، سیری من یدرکه ما یکون من تأویل هذه الآیة، و لیبلغن دین محمد صلی الله علیه و آله ما بلغ اللیل، حتی لا یکون شرک علی ظهر الأرض، کما قال الله تعالی : "يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا"» [6]
هنوز تأویل آن نیامده است. اگر قائم ما قیام کند، آن کس که او را می بیند تأویل آن را به خوبی خواهد دید. با ظهور او شعاع دین پیغمبر چنان بالا گیرد که در روى زمین شرکی نماند. چنان که خداوند فرمود: با آنها پیکار کنید تا فتنه اى نباشد و تمام دین از آن خداوند باشد.
و در سوره انفال در این باره چنین آمده است:
«وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ ۚ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ» [7]
از امام باقر درباره تفسیر این آیه چنین روایت شده است:
لم یجیء تأویل هذه الآیة، أن رسول الله صلی الله علیه و آله رخص لهم لحاجته و حاجة أصحابه، فلو قد جاء تأویلها لم یقبل منهم، لکنهم یقتلون حتی یوحد الله عزوجل و حتی لا یکون شرک [8]
هنوز تأویل این آیه نیامده، همانا رسول خدا روى نیازى که خود و اصحابش داشتند بدان ها مهلت داد، و روزى که تأویل این آیه برسد این مهلت از آنها پذیرفته نشود، بلکه کشته شوند تا خداى عز و جل بیگانگی پرستش شود و شرکی به جاى نماند.
ب) برپایی قسط
در برخی از آیات انگیزه بعثت پیامبران و فرو فرستادن کتاب های آسمانی، تحقق قسط در میان مردم بیان شده است؛ چنان که خداوند در این باره می فرماید:
«لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ ۖ ....» [9]
ما پیامبران خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنان کتاب و میزان فرو فرستادیم تا مردم به قسط و عدل قیام کنند.
روشن است که هدف یاد شده در مقیاس جهانی و به صورت کامل آن در عصر هیچ یک از پیامبران الهی محقق نشده است بر اساس پیشگویی های پیشوایان معصوم این هدف نیز در عصر ظهور تحقق خواهد یافت و اساسا مسأله گسترش عدالت و ریشه کن شدن ظلم در عصر ظهور آن قدر در روایات مورد تاکید قرار گرفته شده که به عنوان یکی از مهم ترین شاخصه های حکومت جهانی امام مهدی شناخته می شود.
حضرت امام حسین از پیامبر گرامی اسلام چنین روایت:
لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد لطول الله عزوجل ذلک الیوم حتی یخرج رجل من ولدی، قیملاًها عدلا و قسطا کما ملئت جورا و ظلما، کذلک سکعت رسول الله صلی الله علیه و آله یقول [10]
اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن روز را به قدرى طولانی فرماید تا آنکه مردى از فرزندان من خروج نماید و زمین را از عدل و داد آکنده سازد هم چنان که پر از ظلم و جور شده باشد، از رسول خدا چنین شنیدم .
آنچه گذشت مبتنی بر این تفسیر از آیه مورد نظر بود که ما همه انبیاء را فرستادیم تا هر کدام از آنان مردم را به سوی قیام به قسط راهبری نمایند. اگر آیه به معنای یاد شده باشد به کمک روایات و با توضیحی که گذشت می توان آن را برای اثبات مدعای مورد نظر به کار گرفت لیکن در مفهوم آیه یاد شده این احتمال نیز وجود دارد که ما مجموعه پیامبران را همراه با بینات و کتاب و میزان فرستادیم تا در نهایت قیام به قسط شکل بگیرد یعنی هدف بعثت زنجیره پیامبران یک چیز است و آن قیام به قسط انسان ها در نهایت تاریخ است. در این تفسیر قیام به قسط هدفی است که در نهایت شکل می گیرد و بعثت مجموعه پیامبران برای تحقق همین هدف است. اگر این به معنای یاد شده باشد دلالت آن بر مدعای مورد نظر شفاف تر خواهد بود و نیازی به استفاده از روایات نخواهد بود.
2. وعده روز موعود در ادیان پیشین
از آیات قرآن کریم چنین استفاده می شود که در کتب آسمانی گذشته نیز به مسأله موعود پرداخته شده و از آن سخن گفته شده است:
«وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» [11]
و یا در جایی دیگر چنین آمده است:
«قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللَّهِ وَاصْبِرُوا ۖ إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ ۖ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ» [12]
از امام باقر در تفسیر آیه دوم چنین روایت شده است:
وجدنا فی کتاب علی علیه السلام ان الأرض لله یورثها من یشاء من عباده و العاقبة للمتقین " و أنا و أهل بیتی الذین أورثنا (الله) الأرض و نحن المتقون... [13]
در کتاب علی دیدیم که «زمین متعلق به خداست و به هرکس از بندگان خویش بخواهد وامی گذارد و سرانجام نیک از پرهیزگارانست» من و خاندانم کسانی هستیم که خدا زمین را به ما واگذار کرده و ماییم پرهیزگاران و همه زمین از آن ماست.....
این آیات را نمی توان یک وعده صرف برای کسانی دانست که چندین هزار سال پیش از تحقق روز موعود می زیسته اند. روشن است که وعده تحقق روز باشکوه ظهور در نهایت تاریخ برای انسان های امت های پیش از اسلام به تنهایی نمی تواند وجه معقولی داشته باشد مگر این که این وعده همراه با یک نگاه بلند تاریخی باشد اگر تلقی ما از این وعده ها به این صورت باشد که بشریت یک زنجیره متصل است و پیامبران نیز در طول تاریخ به همین دلیل با چشم اندازی همراه بوده اند و در قله آرمان آنها تحقق حکومت عدل جهانی حضور داشته و آنان در این مسیر گام برمی داشته اند و تلاش می کرده اند امت خود را برای رسیدن به این آرمان مهیا نمایند؛ وعده روز موعود به امت های پیشین بسیار منطقی تر جلوه می کند.
3. آخرین دولت
از امام باقر چنین روایت شده است:
دولتنا آخر الدول، و لن یبق أهل بیت لهم دولة إلا ملکوا قبلنا لئلا یقولوا إذا رأوا سیرتنا: إذا ملکنا سرنا مثل سیرة هولاء، و هو قول الله عزوجل: و العاقبة للمتقین. [14]
بر اساس فرمایش امام باقر راز قرار گرفتن دولت اهل بیت در انتهای دولت ها آشکار شدن بی کفایتی دیگر دولت ها و ناتوانی آنها در اتخاذ روشی است که اهل بیت در پیش می گیرند و این بدین معناست که از همان آغاز این انتها مورد توجه بوده است و طرح خداوند متعال از همان روز نخست این بوده است که از طریق سنت هایش تاریخ را به سمتی هدایت نماید که همه جریان ها خود را نشان بدهند و درون مایه خود را آشکار نمایند و در نهایت این دولت به دست اهل بیت که عدالت گستر و فضیلت محورند برپا شود و آنان به بهترین صورت به خواسته های بشریت جامه عمل بنوشاند. روایت یاد شده می تواند ترجمانی از آیه شریفه «تِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ» [15] باشد که جریان دست به دست شدن دولت ها را مدیریت شده و تدبیری الهی می داند؛ تدبیری که به خواست خداوند به سرانجامی نیکو و تشکیل حکومتی تمام عیار می انجامد. بنابراین در طول تاریخ و همراه با همه دولت هایی که شکل می گرفتند و رو به افول می رفتند تدبیری الهی وجود داشته است که این جریان را هدایت می کرده است و به سوی غایت خود سیر می داده است.