montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

امام دست مرحمت به سر او کشید
در یکی از روستاهای کاشان دختری از خانواده ی مذهبی و سادات، به بیماری سختی مبتلا شد، دست ها و پاهایش فلج گردید و او را به بیمارستان بردند و تحت نظر پزشکان متعدد قرار گرفت ولی خوب نشد، او را به روستا برگرداندند، همچنان بستری بود و آثار بیماری او را از به تحرک باز داشته بود.
او قبل و بعد از بیماری ، اهل عبادت و توسل بود، و از بانوان محترمی بود که همواره به محمد صلی الله علیه و آله و سلم و آل آن حضرت علیهم السلام توجه داشت و آنها را در خانه خدا واسطه قرار می داد.
و از امامزاده عبدالله بن علی علیه السلام که در روستا بود، در این راستا کمک می گرفت، و از آنها می خواست از خدا بخواهند تا او بهبودی خود را به دست آورد.
ساعت سیزده و سی دقیقه بعدازظهر روز پنج شنبه 16/3/1370 بود که او (با اینکه در روز نمی خوابید) اندکی در بستر خوابش برد، ناگهان در عالم خواب دید امام زمان حضرت مهدی علیه السلام به بالین او آمدند.
حضرت پرسیدند حالت چطور است؟
او عرض کرد سرم درد می کند، گلویم گرفته به طوری که وقتی می خواهم سخن بگویم، بغض مرا فرا می گیرد و گریه می کنم.
امام دست مرحمت بر سر و پیشانی او کشیدند، همین لطف خاص امام موجب شد که بیماری از جان او رفت و او سلامتی خود را بازیافت.
این بانوی علویّه هنگامی که از خواب بیدار شد، خود را سالم یافت، دست ها و پاهایش تحرک داشت و در خود احساس فلجی نمی کرد، جریان خواب خود را برای بستگان و حاضران تعریف کرد، گریه ی شوق سراسر مجلس را فراگرفت، او از بستر برخواست و حرکت کرد تا در حیاط خانه وضو بگیرد، بستگان او ناباورانه به همدیگر می گفتند: مراقب باشید نکند که او به زمین بیفتد، ولی دیدند او با کمال سلامتی بدون کمک دیگران وضو گرفت و به اتاق بازگشت و دو رکعت نماز خواند و سپس به سوی بارگاه امامزاده عبدالله بن علی علیه السلام روانه شد. چرا که همزمان با این جریان عجیب خواهر او در خواب دیده بود، حضرت امامزاده عبدالله بن علی، نزد او آمد و فرمود: خواهرت خوب شد بیا اندکی از پارچه ی سبز را که روی ضریح من است ببر و به بازوی خواهرت ببند، آن بانو به این دستور نیز عمل کرد.
مردم از این جریان مطّلع شدند، نقاره خانه ی امامزاده به صدا درآمد، مومنین و مؤمنات گروه گروه آمدند و شادی می کردند و به بیمار و بستگان او مبارک باد می گفتند.
منبع: داستان دوستان، ج 5، ص 144.
امام دست مرحمت به سر او کشید


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته