montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

نويدهاي پيامبر از حضرت مهدي (عج)- بخش دوم


11- و نيز جابر بن عبدالله انصاري آورده است که پيامبر صلي الله عليه و اله و سلم فرمود:
«ينزل عيسي بن مريم عليه‏السلام، فيقول أميرهم المهدي: تعال! صل بنا.»
فيقول: «ألا، ان بعضکم علي بعض امراء تکرمة من الله عزوجل لهذه الامة.» [1]
يعني: به هنگامه‏ ي ظهور حضرت مهدي، عيسي بن مريم از آسمان ها فرود مي آيد.
فرزندم مهدي عليه‏ السلام که سالار مردم است، به او مي‏گويد: «بيا و با ما نماز بگذار!»
آنگاه مي‏ فرمايد: «آگاه باشيد! خداوند به خاطر احترام و گراميداشت اين امت، برخي را پيشواي برخي ديگر قرار داد.»
12- حضرت رضا عليه ‏السلام از پدرانش آورده که پيامبر گرامي فرمود:
«من أحب أن يتمسک بديني و يرکب سفينة النجاة بعدي فليقتد بعلي بن أبي‏طالب و ليعاد عدوه وليوال وليه، فانه وصيي و خليفتي علي امتي، في حياتي و بعد وفاتي و هو امام کل مسلم و أمير کل مؤمن بعدي، قوله قولي و أمره أمري ونهيه نهيي و تابعه تابعي و ناصره ناصري و خاذله خاذلي.»
ثم قال صلي الله عليه و اله و سلم: «من فارق عليا بعدي لم يرني و لم أره يوم القيامة و من خالف عليا حرم الله عليه الجنة و جعل مأواه النار و من خذل عليا خذله الله يوم يعرض عليه و من نصر عليا نصره الله يوم يلقاه و ولقنه حجته عند المسألة.»
ثم قال: «الحسن و الحسين اماما امتي بعد أبيهما و سيدا شباب أهل الجنة، امهما سيدة نساء العالمين و أبوهما سيد الوصيين و من ولد الحسين تسعة أئمة، تاسعهم القائم من ولدي، طاعتهم طاعتي و معصيتهم معصيتي. الي الله أشکوا المنکرين لفضلهم و المضيعين لحرمتهم بعدي و کفي بالله وليا و ناصرا لعترتي و ائمة امتي و منتقما من الجاحدين حقهم و سيعلم الذين ظلموا أي منقلب ينقلبون.» [2]
يعني: هر کس دوست دارد به دين من تمسک جويد و پس از من به کشتي نجات اين امت بنشيند بايد به علي بن ابي‏طالب اقتداء کند. با دشمنان او دشمني ورزد و با دوستانش طرح دوستي بريزد. چرا که در زندگي من و پس از سفر من به سراي آخرت، او جانشين من در ميان امت است. او پس از من پيشوا و امام هر مسلمان راستين و سالار و امير هر انسان باايمان است. سخن او سخن من و فرمان او فرمان من و هشدار او هشدار من و پيرو او پيرو من و ياور او ياور من است.
آنگاه فرمود: «هر کس پس از من از علي و راه و رسم او جدا گردد و از آن دوري گزيند، نه من او را روز رستاخيز خواهم ديد و نه او مرا و هر کس با علي مخالفت ورزد خدا بهشت را بر او حرام ساخته و آتش دوزخ را، جايگاه او مي ‏سازد. و هر کس دست از ياري او بردارد، خدا در روز حساب او را ياري نخواهد کرد.
و هر کس علي عليه‏ السلام را ياري رساند خداوند او را در روز قيامت ياري مي‏ کند و به هنگام سؤال و جواب و محاسبه قيامت دليل و برهان خويش را بر دل و زبان او مي ‏افکند و بدو تلقين مي ‏کند.
سپس افزود: «حسن و حسين عليه ‏السلام دو امام و پيشواي امت پس از پدرشان علي عليه‏ السلام هستند و دو سالار جوانمردان اهل بهشت. مادرشان بانوي بانوان جهان است و پدرشان سالار اوصياء.
و از فرزندان حسين امامان نه‏گانه ‏اي خواهند آمد که نهمين آنان «قائم» از فرزندان من است. فرمانبرداري از آنان، فرمانبرداري من است و نافرمانيشان نافرماني من.
از انکارگران فضايل و برتري آنان و ضايع کنندگان حرمت و عظمت آنان پس از خود به بارگاه خدا شکايت مي‏ برم. و خدا براي دوستي و ياري خاندانم و پيشوايان دوازده‏گانه و به منظور انتقام گرفتن از انکارگران حقوق آنان، بسنده است.
و ستمکاران بزودي خواهند دانست که به چه جايگاه و مکاني باز مي‏گردند.»
13- و نيز آن حضرت در روز غدير در خطبه‏اش با حضور 120 هزار نفر [3] مسلمان، فرمود:
«... معاشر الناس! النور من الله عزوجل، في مسلوک، ثم في علي، ثم في النسل منه الي القائم المهدي، الذي يأخذ بحق الله و بکل حق هو لنا...» [4]
يعني: هان اي مردم! اين نور (رسالت و ولايت) از جانب خدا در وجود من راه يافت، پس از من، در وجود «علي بن ابي ‏طالب» و نسل سرفراز او تا «قائم»... همو که حق خدا و ما را از دشمنان حق و فضيلت مي ‏ستاند....

نکته ‏ها:
1- در روايات سيزده‏گانه ‏اي که ترسيم شد، به خوبي روشن گرديد که پيامبر گرامي به منظور تأکيد بر اين واقعيت و به خاطر تثبيت اين حقيقت اساسي و عقيدتي، به خدا سوگند ياد مي‏کند و بارها مي ‏فرمايد: «و الذي بعثني بالحق بشيرا...» که اين سوگندها به منظور استوار ساختن اين واقعيت است.
2- و نيز آن پيامبر راستگو و امين، به اين هم بسنده نمي ‏کند و مي‏ فرمايد: «اگر از عمر دنيا تنها يک روز باقي باشد....» و بدين وسيله اين واقعيت را مورد تأکيد قرار مي‏ دهد که اين وعده خدا قطعي و شدني است و هيچ ترديدي در آن روا نيست گرچه از عمر جهان يک روز بيشتر باقي نمانده باشد، خداوند آن روز را طولاني مي ‏سازد و به طور قطع امام مهدي عليه ‏السلام ظهور مي ‏کند.
اين تعبيرها و اين سوگندها بيانگر نهايت درجه تأکيد بر اين موضوع حساس و حياتي است که در اين روايات آمده است.
3- و نيز در روايات، از نظرتان گذشت که پيامبر به هنگام سخن گفتن از امام مهدي عليه‏ السلام همواره تأکيد مي ‏کند که «او جهان را از عدالت و قسط لبريز مي ‏سازد پس از آنکه از ستم و بيداد لبريز گردد.» اين نيز تأکيد بر همين واقعيت قطعي و ترديد ناپذير است.
4- همراه آمدن دو واژه «ظلم و جور» در روايات که: «ملأت ظلما و جورا» آمده است ممکن است نشانگر اين نکته باشد که بسط و گسترش ستم از سوي توده‏ هاي مردم است و رواج و گسترش «جور» از سوي سردمداران. و همراه آمدن دو واژه «قسط» و «عدل» هم بيانگر اين مطلب، که:
تحقق آن شرايط مطلوب پس از ظهور اين گونه است که: «قسط» از کارگزاران، رواج و عالمگير مي‏گردد و«عدالت» و «قيام به دادگري» از سوي توده ‏هاي مردم تشنه عدالت. که مي‏ فرمايد: «يملأ الارض قسطا و عدلا.»
5- در روايت آمده است که «اللون لون عربي و الجسم جسم اسرائيلي.»
معناي اين جمله اين است که: قامت مبارک آن حضرت بسان مردم اردن و لبنان و فلسطين که از نسل يعقوب بودند، قامتي زيبا و متعادل و برافراشته است نه همانند قامت مردم «چين» و«ژاپن» و کشورهاي شرق آسيا، کوتاه قامت يا متوسط.
پی نوشت:
1-منتخب الاثر، ص 479 و صحيح مسلم، ج 1، ص 63، چاپ مصر.
2- اکمال ‏الدين، ص 260.
3-تذکره ابن ‏جوزي، ص 30 و سيره حلبي، ج 3، ص 257.
4-احتجاج طبرسي، ج 1، ص 77.
نویسنده: سيد محمد کاظم قزويني
نويدهاي پيامبر از حضرت مهدي (عج)- بخش دوم


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته