عدالت اقتصادي به معني فرايند تصميمگيري بر اساس اسلام (که امور را به سه امر الهي، امور عمومي و امور خصوصي تقسيم ميکند) است که در زمينه توليد، به «عدالت در حفظ و گسترش ثروت»، يعني رشد اقتصادي پايدار؛ در زمينه توزيع، به «عدالت در توزيع ثروت» و در زمينه مصرف يا رفاه اقتصادي يا تقليل کمبود کالاها و خدمات، که هدف نهايي خرده نظام اقتصادي اسلام است، به «آموزه کفايت» مي رسد. عدالت اقتصادي متضمن نظم فردي و اجتماعي در حوزه اقتصاد است و اصول اخلاقي را اعطا مي کند تا در سازوکارها و نهادهاي اقتصادي تجلي يابند. اين سازوکارها و نهادها تعيين ميکنند که شخص چگونه کار و کسب انجام دهد، وارد قراردادها شود، به مبادله کالاها و خدمات ديگران بپردازد، و بنياد مادي مستقلي براي معيشت اقتصادي اش ايجاد کند.
گستره عدالت اقتصادي اسلام شامل سطوح توليد، توزيع و مصرف است. بنابراين رشد اقتصادي پايدار و حفظ محيط زيست براي همه نسلها، سطوح متعادل درآمد و دارايي، و سطوح بهينه و کافي مصرف، مجموعاً بهطور متوازن و سيستمي، عدالت اقتصادي اسلام را شکل ميدهند. البته ممکن است در جريان اقتصادي، فرد يا افرادي به حقوق کامل اقتصادي خود دست نيابند. اما مهم اين است که مجموعه نظام اقتصادي با نهادها و سازوکارهاي عادلانه خود، تعادل و توازن را رعايت کند. شهيد صدر (ره) درباره سيستمي بودن عدالت اقتصادي مينويسد:
بايد دانست مسأله اصلي و محوري در هر نظام اجتماعي، تأمين کامل نيازهاي اين فرد يا آن فرد نمي باشد؛ بلکه آن عبارت است از ايجاد توازن عادلانه بين نيازهاي تمام افراد جامعه و تنظيم روابط افراد در چارچوبي که جوابگوي همه پرسش ها و تأمين کننده تمام نيازها باشد.
ترديدي نيست که بدترين و ناهنجارترين اسارت براي بشريت، فقر و نياز روزانه به غذا، لباس، مسکن، دارو و ديگر لوازم زندگي است. اين اسارت براي انسان لحظهاي آسايش و فراغت باقي نميگذارد، زمينههاي رشد و تکامل معنوي و مادي او را نابود مي سازد و همواره انسان را در انديشه سير کردن شکم و پوشاندن بدن و دستيابي به سايبان و بهبودي از درد و بيماري و غيره فرو مي برد. در واقع، فرصتي باقي نمي گذارد تا انسان به مفاهيم بالا و برتر زندگي بيانديشد، پايگاه انساني خود را درک کند و از عروج و تکامل نوع انسان سخن بگويد. هدف نهايي عدالت اقتصادي اين است که هر شخص آزاد باشد تا به طور خلاقانه، در کارهاي نامحدود و بي شمار فراتر از اقتصاد و مربوط به ذهن و روح درگير شود. در دوران رفاه اقتصادي و رفع همه نيازها، آدمي از اين بردگي و اسارت هستي سوز رهايي مي يابد، از بند مشکلات آن آزاد مي گردد، و به مسایل متعالي و برتر و تکامل و رشد و صعود مي انديشد و در آن راستا گام برمي دارد.
احاديث بسياري درباره رفاه اقتصادي دوران ظهور وجود دارد و اين مسأله شايد از مسائلي باشد که بيش ترين تأکيد بر آن شده است. امام علي (ع) مي فرمايد:
واعلموا انکم ان اتبعتم طالع المشرق سلک بکم منهاج الرسول... و کفيتم مؤونهالطلب و التعسف، و نبذتم الثقل الفادح عن الاعناق....
بدانيد اگر شما از قيامگر مشرق (امام مهدي «عج») پيروي کنيد، شما را به آيين پيامبر درآورد... تا از رنج طلب و ظلم (در راه دستيابي به امور زندگي) آسوده شويد و بار سنگين (زندگي) را از شانه هايتان بر زمين نهيد....
رفاه تا اين پايه و تأمين سطح زندگي تا اين سطح، آرماني است الهي که به دست مبشر راستين عدالت، انصاف، سعادت و آسايش، امام مهدي (ع) تحقق مي يابد. پيامبر اکرم (ص) نيز مي فرمايد:
يکون في امتيالمهدي... يتنعم امتي في زمانه نعيماً لم يتنعموا مثله قط البر والفاجر، يرسلالسماء عليهم مدرارا ولا تدخر الارض شيئا من نباتها.
در امت من، مهدي قيام کند... و در زمان او، مردم به نعمت هايي دست مي يابند که در هيچ زماني دست نيافته باشند. (همه) نيکوکاران و بدکاران. آسمان بر آنان ببارد و زمين چيزي از روييدني هاي خود را پنهان ندارد.