إِنَّني أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْني وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري (۱۴) إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفيها لِتُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى
منم، من، خدايى كه جز من خدايى نيست، پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار. (۱۴) در حقيقت، قيامت فرارسنده است. مىخواهم آن را پوشيده دارم، تا هر كسى به [موجب] آنچه مىكوشد جزا يابد. (۱۵)
در ذیل این آیه شریفه در کتاب ترجمه بيان السعادة في مقامات العبادة از سلطان محمد گنابادي آمده:
«إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ» (و بعد از توحيد بدان كه) محقّقا ساعت قيامت خواهد رسيد، اين جمله تعليل قول خدا «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» مي باشد، چون ساعت در اخبار به ساعت ظهور قائم عليه السّلام و به ساعت مرگ و قيامت تفسير شده است و اين سه مورد در عالم صغير متّحدند.
زيرا ظهور امام با ملكوتش نمي شود مگر هنگام مرگ اختياري، چنانچه مرگ اختياري محقّق نمي شود مگر وقت ظهور امام، هنگام مرگ قيامت صغري به پا مي شود و ظهور امام همان طور كه در هنگام مرگ اختياري انجام مي گيرد در مرگ اضطراري نيز محقّق مي شود، چنانچه در اخبار آمده است.
بنا بر اين معناي آيه چنين مي شود: نماز را به پادار در حالي كه منتظر ظهور امام با ملكوتش باشي، چون قطعاً ساعت ظهور او خواهد آمد، پس منتظر آن ساعت باش.
«أَكادُ أُخْفِيها» كه ميخواهم چندي پنهانش بدارم. (تا مردم آزمايش شوند)
لفظ «اخفيها» با ضمّه ي همزه از «إخفا» به معناي قرار دادن چيزي به صورت مخفي و پنهان مي باشد، يا به معناي سلب خفاي از شيء است، با فتحه ي همزه از «خفاه» به معناي «أظهره» خوانده شده، لكن در اخبار اشاره به معناي ستر و پوشش شده است.
و چون ساعت ظهور از امور خفي و پنهاني است كه نفوس ضعيف بلكه نفوس كامل هم بر آن اطّلاع پيدا نمي كند، مگر صاحب ولايت مطلق كه بر دقايق امور و رازهاي نهاني آن ها مطّلع مي باشد.
و لذا علي عليه السّلام فرمود: من مخصوص شدم به علم منايا و بلايا.
كه مراد از منايا يا انواع مرگ هاي انسان در سلوك و در برزخ ها است و انواع ظهورات ساعت و قائم عجّل اللّه فرجه.
و مقصود از بلايا انواع امتحانات براي خلاصي و رهايي از حجاب هاي ظهور ساعت و امتحان براي ظهور ساعت تا فرع علم به كيفيّت ظهور ساعت و وقت آمدن آنست و در اخبار ما آمده است:
من آن ساعت را از نفس خودم مخفي مي كنم.
و بعضي گفته اند: در اصل آيه اين چنين نازل شده است: «أكاد أخفيها من نفسي» و اين قرائت در قرائت أبيّ است، اين كلمه يعني اخفا و پنهان كردن از نفس. وقتي گفته مي شود كه در پنهان كردن چيزي مبالغه شود، بدون اين كه اخفاي از نفس اعتبار شود.
يا مقصود از قول خدا «من نفسي»، «من خليفتي» است، زیرا خليفه ي خدا در زمين به منزله ي خداست.
«لِتُجْزي كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعي» و هر كسي را به پاداش (نيك و بدي اعمالش در آن روز برسانيم).
تعليل «انّ قول» خداست كه مي فرمايد: «إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ» زيرا كه ظهور قائم عليه السّلام موجب اين است كه حقّ هر صاحب حقّي داده شود، يا تعليل قول خدا «أَكادُ أُخْفِيها» است، زيرا در اخفا و عدم اظهار است كه ابتلاها، گرفتاري ها، امتحان و آزمايش ها، خالص شدن براي سالكين در دنيا و براي گناهكاران در برزخ هاي بعد از مرگ حاصل مي شود.
بنابراين مقصود از ساعت؛ قيامت كبري و قيام امام می باشد، پس از آنكه از شايبه بدي ها و ابتلائات رهايي يابد تا پاداش و جزاي كارهايي باشد كه بنده به اقتضاي نفس و خواسته هاي نفسش انجام داده است.
ممكن است جمله ي فوق تعليل هر دو باشد، يعني تعليل «إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ» و «أكاد أخفيها» بر سبيل تنازع و جزاي هر نفسي يا به عين آن عملي است كه انجام داده است بنا بر تجسّم اعمال يا جزاي آن عمل.
آيه طبق تفسير اخير دلالت بر چيزي دارد كه صوفيان گفته اند، مبني بر اين كه سالك بايد منتظر ظهور صاحب الامر عليه السّلام باشد و از همه ي عمل هايش منظوري جز ظهور صاحب الامر عليه السّلام نداشته باشد.
«فَلا يَصُدَّنَّكَ عَنْها مَنْ لا يُؤْمِنُ بِها» پس زنهار مردمي كه به قيامت ايمان ندارند، [يعني از به پا داشتن نماز براي ذكر من، يا از خود نماز براي ذكر من]، يا از ساعت [يعني از ساعت ظهور امام عجّل اللّه فرجه] كساني كه ايمان ندارند جلوگيري نكنند.