فقط او را بخواهيم
زنى خدمت امام صادق عليه السلام شرفياب شد و عرض كرد:
پسرم مسافرت رفته و غيبت او طولانى گشته و من شديداً مشتاق ديدار اويم، برايم دعا كنيد.
امام عليه السلام فرمود: عليك بالصبر، بر تو باد به شكيبایى ورزيدن.
پس از مدّتى دوباره خدمت امام عليه السلام شرفياب شد و از دورى فرزندش شكايت كرد.
امام عليه السلام فرمود: مگر به تو نگفتم صبر پيشه كن.
عرض كرد: اى فرزند رسول خدا چه مقدار صبر كنم؟! به خدا قسم صبرم تمام شد.
حضرت فرمودند: برگرد به منزلت، فرزندت را مى يابى كه از سفر آمده است.
زن وقتى به منزل برگشت فرزندش را ديد كه از سفر بازگشته است. خدمت امام عليه السلام رسيد و عرض كرد: آيا پس از رسول خدا باز هم وحى هست؟
حضرت فرمود: نه، وحى در كار نيست ولى اين يك سنّت است كه هنگام تمام شدن صبر فرج خواهد رسيد.
و چون تو گفتى صبرم تمام شد فهميدم كه خدا با قدوم فرزندت براى تو فرج و گشايش مرحمت فرموده است.
از اين حديث شريف كه امام صادق عليه السلام يك قانون كلى را بيان مى كند مى توان دريافت كه علّت تأخير فرج صبر است كه هنوز تمام نشده است، يعنى هنوز با اوضاع موجود سازش داريم و هنوز از وضع نابسامان فعلى خسته نشده ايم، هنوز به اين و آن دل خوش داشته ايم و اميد خويش را كاملاً قطع نكرده ايم، هنوز مىگویيم شايد بهتر شود، اين گمان ها و توهّمات تا وقتى ادامه داشته باشد غيبت هم ادامه خواهد داشت.
و آن روز كه تمام اين رشته هاى صبر دريده شد روز ظهور و فرج خواهد بود.