حل معضل بیکاری در عصر ظهور
بیکاری، سستی و کاهلی و نداشتن فعالیت سالم در اسلام مورد نکوهش قرار گرفته و امروزه این مسأله در همه جوامع به یک معضل اجتماعی و تا حدودی لاینحل تبدیل شده است.
به همان اندازه که بیکاری به تنهایی می تواند برای شخص مشکل آفرین باشد می تواند جامعه را نیز به ورطه نابودی سوق دهد چون می توان بیکاری را مادر بسیاری از مشکلات و آسیب های اجتماعی دانست. فردی که شغل مناسب و فعالیت مفیدی ندارد به راحتی می تواند برای پر کردن ساعات مختلف روز به فعالیت های بی ثمر، خطرآفرین و به طور کلی رفتارهای هنجار شکن و ضد اجتماعی مشغول شود.
«... اما در عصر حاکميت امام مهدي عليه السلام بحران بيکاري در همهي چهره ها و ميدان ها حل ميگردد و اين آفت ويرانگر، براي هميشه از جامعه رخت برمي بندد، چرا که آن اصلاحگر بزرگ و با کفايت، اين آفت اجتماعي را از بيخ و بن ريشه کن مي سازد و اسباب و عوامل آن را نابود مي کند.
از اين رو در عصر ظهور، آزادي در کار، مسافرت، تجارت، نوآوري، ابداع و امکانات، به همه ي مردم ارزاني مي گردد. و ميدان کار و تلاش و ابتکار براي همهي استعدادها فراهم مي شود، ماليات ها الغاء مي گردد و ملاک ها، معيارها و مقررات تبعيض نژادي به کلي باطل اعلان مي شود، چرا که اسلام، گرايش هاي نژادي و طبقاتي را به شدت رد ميکند و تمامي مردم را از نظر حقوق و آزادي، برابر مي شناسد. درست همانگونه که اميرمؤمنان عليه السلام در حکومت عادلانه ي خويش در دستورالعمل جاودانه اي به مالک اشتر مرقوم داشت که:
«... الناس صنفان: اما أخ لک في الدين او نظير لک في الخلق.» [1] .
هان اي مالک! مردم دو گروهند: يا در دين با تو برادرند و يا در آفرينش با تو برابر.
و بر اين اساس است که تمامي طبقات مردم در عصر ظهور در اوج نشاط و تلاش و رفاه و غنا زندگي مي کنند. و به برکت حکومت امام مهدي عليهالسلام بحران بيکاري و فقر محو ميگردد و ره آورد شوم و ويرانگر آن نيز از جامعه زدوده مي شود.» [2]
پی نوشت:
1-نهج البلاغه، نامه ي 53.
2- امام مهدي از ولادت تا ظهور، سيد محمد کاظم قزويني