montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net
montazar.net

تناثرنجوم

به معناى فرو ريختن ستاره و كنايه از كثرت در گذشت علما و محدثان است.

سال 329هـ. ق را سال تناثر نجوم نامگذارى كرده اند [1] همان سالى كه على بن محمد سمرى نائب چهارم امام زمان ارواحنا له الفداء رحلت كرد.

مرحوم كلينى صاحب كافى، و على بن بابويه قمى نيز از جمله كسانى هستند كه در اين سال وفات يافتند. [2]



چهارمين نائب خاص

چهارمين و آخرين نائب خاص حضرت مهدى ارواحنا له الفداء، على بن محمد سَمرى بود.

موثق بودن وجلالت وقدر اين شخص، مشهورتر از آن است كه ذكر شود ... ونيابت او از طرف امام زمان ارواحنا له الفداء، به وصیت حسين بن روح صورت گرفت. [3]

وى از خاندانى متدین و شيعه بوده كه در خدمتگزارى به سازمان امامیه از شهرت بسيارى برخوردار بودند. [4]



حاجز بن يزيد

يكى از وكلاى حضرت در بغداد و معاون اول عثمان بن سعيد بود.

حسن بن عبدالمجيد می گوید: درباره حاجزبن يزيد به شك افتادم، سپس مالى جمع كردم و به سامرا رفتم نامه اى به من رسيد كه درباره ما و كسى كه به امر ما جانشين ما مى شود شك روا نيست؛ هر چه همراه دارى به حاجزبن يزيد تحويل بده . [5]

وى ملقب به حاجز وشاءِ بود و روايات تصريح دارد كه حاجز، از وكلاى مورد اعتماد امام زمان ارواحنا له الفداء بوده و تا آخر هم در اين سمت باقى مانده است. [6]



حسين بن روح

سومين نائب خاص از نواب اربعه ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى است. وى در ميان شيعيان بغداد، از اشتهار خاصى برخوردار بود و يكى از افراد مورد اطمينان و اعتماد محمد بن عثمان عمرى به شمار مى رفت.

بعد از ابوسهل اسماعيل بن على مشهورترين افراد خاندان نوبختى، ابوالقاسم حسين بن روح بن ابى بحر است و عمده اشتهار او به واسطه مقام دينى بزرگى است كه در ميان شيعه اماميه دارد و از نواب اربعه حضرت قائم ارواحنا له الفداء محسوب مى شود. [7]
تاريخ تولد وى در كتب تاريخ و رجال مشخص نشده است و همين مقدار روشن است كه در زمان حيات محمد بن عثمان يكى از كارگزاران وى بوده است و در بين سال هاى 305- 326هـ. ق به عنوان نايب امام زمان ارواحنا له الفداء، واسطه ميان امام و شيعيان بوده است.

برخى گفته اند حسين بن روح قمى بوده است. روايت كشى او را ملقب به قمى ذكر مى كند. [8] در تاريخ الاسلام ذهبی اشاره به قمی بودن او شده است. [9]وى به زبان آيه از نواحى قم تكلم مى كرده است . [10]

با وجود اين، بين نوبختى بودن و قمى بودن نايب سوم، به يكى از دو صورت مى شود، ارتباط برقرار كرد و آن ها را جمع كرد:

1- وى در اصل، قمى بوده و از طرف مادر، نوبختى ناميده شده است. [11]

2- وى از شاخه بنو نوبخت قم بوده و در زمان نخستين سفير، به بغداد مهاجرت كرده است.

محمدبن عثمان از دويا سه سال قبل از وفات خود، با ارجاع بعضى از شيعيان به حسين بن روح كه اموالى از سهم امام و غير آن پيش او مى بردند، زمينه را براى نيابت وى از طرف امام زمان ارواحنا له الفداء همواره مى نمود. نخستين توقيعى كه راجع به حسين بن روح از ناحيه مقدسه صدور يافت، در سال 305هـ ق بود. در آن توقيع آمده است:

او كاملاً مورد وثوق و اطمينان ماست و در نزد ما مقام و جايگاهى دارد كه او را مسرور مى گرداند.

با اين كه محمدبن عثمان غير از حسين بن روح نه وكيل ديگر در بغداد داشت و همگى زير نظر وى فعاليت مى كردند، اماحسين بن روح به نيابت امام زمان ارواحنا له الفداء انتخاب شد. عفت آن علاوه بر متكلم و فقيه بودن، بردبارى، هوشيارى و اخلاص او در آن موقعيت خاص سياسى بود .حسين بن روح با همكارى ده وكيل در بغداد و با وكلاى ساير بلاد اسلامى، كار خويش را در سمت نيابت امام زمان ارواحنا له الفداء شروع كرد و توانست با روش معقولانه و منطقى، در ميان دوست و دشمن، از مقبوليت بالايى برخوردار باشد. بنابر شهادت مورخين قرون اوليه و محدثين متقدم،او اعقل الناس زمان خود بوده است و از داناترين افراد به شمار مى رفت.
حسين بن روح بيست و يك سال نيابت حضرت را به عهده داشت و در ماه شعبان سال ،326هـ ق وفات يافت. [12] قبر او در نوبختیه در جانب غربى بغداد است. [13]



خاندان نوبختى

از خاندان هاى معروف بغداد و ايرانى نژاد بودند.

آنان با پذيرش اسلام، به دربار عباسيان راه يافتند و از راه نشر علوم و حكمت، خدمات شايانى كردند . بسيارى از افراد اين خاندان در دستگاه خلافت، مناصب ادارى و ديوانى داشتند و چند تن به وزارت رسيدند. حسين بن روح (نائب خاص حضرت) خود از اين خاندان بود.

حسن بن موسى نوبختى (متوفى 310 ق)متكلم و فيلسوف برجسته شيعه، ابوسهل اسماعيل بن على نوبختى (متوفى 311 ق) متكلم مبرز بغداد، و ابو اسحاق ابراهيم بن نوبخت از اين خاندان بودند. [14]

دعوى حسين بن منصور حلاج در خصوص بابيت و اظهار رأى مخصوص او در باب شمار ائمه، در حكم اعلان خصومت صریح با خاندان نوبختى بود، زيرا يك تن از آنان، يعنى ابوالقاسم حسين بن روح از سال 305 مقام وكالت و بابیت امام غائب ارواحنا له الفداء را داشت و يك تن ديگر از آن خانواده هم كه ابو سهل اسماعيل بن على باشد، در تاريخ شورش حلاج، رئيس اماميه در بغداد شمرده مى شد. [15]

نيز خاندان نوبختى عنوان كتابى است كه اقبال آشتيانى نوشته و به تفصيل به شخصيت هاى برجسته و موقعیت اين خاندان پرداخته است.



عثمان بن سعيد

ابوعمرو عثمان بن سعيد عمرى، نخستين سفير حضرت مهدى ارواحنا له الفداء بود و در سامرا اقامت داشت.

وى از سوى امام هادى و امام عسكرى علیه السلام وكيل و نماينده بود. وى مورد اعتماد امام هادى علیه السلام بود و آن حضرت به ياران خود مى فرمود: ابوعمرو مردى ثقه و امين است و هرچه به شما بگويد از جانب من است، و آن چه به شما مى رساند از جانب من مى رساند . عثمان بن سعيد امام حسن عسكرى علیه السلام را غسل داد و كفن و حنوط كرد و به خاك سپرد. [16]

او توانست سرشناسان اماميه را قانع سازد بر اين كه امام دوازدهم براى محفوظ ماندن از دست دشمنان در پرده غيبت به سر مى برد و آن ها را متقاعد ساخت كه خود نماينده راستين آن حضرت باشد . موقعيت ممتاز او در زمان امام دهم و يازدهم علیه السلام سبب شد كه وكلا دعوى وى را بپذيرند، بدون اين كه او را مورد سؤال قرار داده و معجزه يا حجتى از وى بخواهند. [17]

عثمان بن سعيد از زمان امام حسن عسكرى علیه السلام، رئيس وكلاى امام بود و تمام وجوهاتى كه شيعيان توسط وكلا مى فرستادند، همه به وى تحويل داده مى شد و او نيز آن را خدمت امام تقديم مى كرد .

پس از وفات امام عسكرى علیه السلام نيز به طور مخفيانه سازمان وكالت را اداره مى كرد. [18]

پس از وفات عثمان بن سعيد، حضرت مهدى ارواحنا له الفداء طى نامه اى به فرزندش تسليت فرمود. عثمان بن سعيد چون درگذشت او را در جانب غربى بغداد در شارع الميدان، در اول محل، كه معروف به درب الجبله است، در داخل مسجد، درب راست كه داخل مى شوند و قبر در خود قبله مسجد قرار دارد.

در منابع اماميه به تاريخ وفات او اشاره نشده است و مورخان متأخر كوشيده اند تاريخ تقريبى نشان دهند و نوشته اند رحلت وى بايد پس از سال 260 هـ تاريخ وفات امام عسكرى علیه السلام - و قبل از سال 267 اتفاق افتاده باشد. [19]

براى عثمان بن سعيد دو فرزند به نام هاى (محمد بن عثمان )- كه بعدها دومين نايب امام زمان شد- و (احمد بن عثمان ) ذكر شده است. [20] وى از يازده سالگى در محضر امام هادى علیه السلام به خدمتگزارى و كسب فقه و حدیث و تعاليم اسلامى اشتغال داشته است، و به القابى در ميان شيعيان مشهور شده است:

1- سمان یا زیات روغن فروش : او را سمَان يا زیات مى گفتند زیرا براى پوشش نهادن به مقام والاى وكالت و نيابت به تجارت زيتون اشتغال داشت، تا به اين وسيله در آن روزگار كه خفقان و اختناق عجيبى بر جهان پهناور اسلامى و به خصوص شيعيان و دوستداران اهل بيت حاكم بود، خود را از شر دستگاه خلافت، حفظ نمايد. روش وى چنين بود كه شيعيان، اموالى را كه براى امام حسن عسكرى علیه السلام مى آورند به وى تسليم مى كردند و او از ترس دستگاه عباسى، آن اموال را ميان ظرف روغن پنهان نموده و بدين گونه به خانه امام مى رسانيد. [21] او براى پوشش نهادن به موقعيت حساس خود، در بازار روغن فروشان براى ارتش روغن و اجناس ديگر حمل مى كرد. [22]

2- اسدی : چون از قبیله بنی اسد بود لذا به او اسدی می گفتنند. [23]

3- عسکری : عثمان بن سعيد را عسكرى نيز مى گفتند، زيرا او از محله عسكر سامرا بوده است. [24]

4- عمری : به اين لقب شهرت بيشترى دارد. دو علت انتساب وى به عَمرى بين علماى رجال اختلاف است. شيخ طوسى در الغيبة، مى نویسد: گروهى از شيعيان گفته اند: حضرت امام عسكرى علیه السلام فرمود: اسم عثمان و كنيه او ابو عَمرو در يك شخص جمع نمى شود و دستور دادند كه كنيه او را بر هم زنند و از آن وقت عمرى خوانده شد. [25]

عثمان بن سعيد، وكيل خاص و نماينده سه امام معصوم، امام هادى، امام حسن عسكرى و امام زمان ارواحنا له الفداء بود.

وى محرم اسرار امام حسن عسكرى علیه السلام بود . وقتى امام مهدى ارواحنا له الفداء متولد شد، امام حسن عسكرى علیه السلام گفت: پيكى دنبال عثمان بن سعيد بفرستيد. يك نفر فرستاده شد و و عثمان بن سعيد آمد. امام حسن عسكرى علیه السلام فرمود: ده هزار رطل نان و ده هزار رطل گوشت بخر و آن را تقسيم كن و به خاطر آن مولود، چندين گوسفند عقيقه كن. [26]

امام مهدى ارواحنا له الفداء به وكالت و نيابت عثمان بن سعيد در مقابل جمعيت و هيأت اهالى قم اشاره كرد و آنها را به عثمان بن سعيد ارجاع داد. [27]

عثمان بن سعيد حدود پنج سال نيابت حضرت را به عهده داشت و وقتى از دنيا رفت، خاطر شريف امام زمان ارواحنا له الفداء نيز محزون گرديد و طى نامه شريفى به فرزند بزرگوارش محمد بن عثمان تسليت گفت و او را به جاى پدرش منصوب كرد. [28]

مرحوم علامه مجلسى در بحار زيارتنامه اى را براى عثمان بن سعيد نقل كرده است كه اينگونه شروع مى شود: السلام علیك ایها العبد الصالح، الناصح له و لرَسوله ولاو ليائه. [29]



على بن محمد سمرى

چهارمين و آخرين نايب از نوَاب خاص امام زمان ارواحنا له الفداء، ابو الحسن على بن محمد سمرى است كه پس از حسين بن روح عهده دار مقام نيابت گرديد. موثق بودن و جلالت او مشهورتر از آن است كه ذكر شود. نيابت او از طرف امام زمان ارواحنا له الفداء به سفارش حسين بن روح صورت گرفت. [30]

وى از خاندانى متدین و شيعه بوده است كه در خدمتگزارى به سازمان امامیه از شهرت بسيارى برخوردار بودند و همين اصالت خانوادگى او، باعث شد كه در سفارت، با مخالفت چندانى مواجه نگردد. [31]

بسيارى از اعضاى اين خاندان همچون حسن و محمد، فرزندان اسماعيل بن صالح و على بن زياد، در بصره املاکى بسيارى داشتند. آنان نيمى از درآمد اين املاک را وقف امام يازدهم علیه السلام كرده بودند كه امام، هر ساله درآمد آن را دریافت و با ايشان مكاتبه مى كرد [32] شيخ طوسى او را جزء اصحاب امام حسن عسكرى علیه السلام به شمار آورده [33] و حضرت با وى مكاتباتى داشته است.

شش روز قبل از رحلت سمرى، توقيعى از سوى امام دوازدهم ارواحنا له الفداء صادر شد كه در آن، صاحب الامر، مرگ نايب چهارم را پيشگويى و زمان مرگ او را نيز تعيين كرده بود . متن توقيع، نمايان گر پايان غيبت صغرى و انقطاع نيابت خاصه و آغاز غيبت كبرى و نيابت عامه است . متن توقيع چنين است:

اى على بن محمد سمرى خداوند پاداش برادران دينى تو را در مصيبت مرگ تو بزرگ دارد. تو از اكنون تا شش روز ديگر خواهى مرد پس امر حساب و كتاب خود را جمع و جوركن، و درباره نيابت و وكالت، به هيچ كس وصيت مكن تا به جاى تو بنشيند، زيرا غيبت كامل فرا رسيده است . ديگر تا آن روزى كه خداى تبارك و تعالى بخواهد، ظهورى نخواهد بود و آن، پس از مدت درازى خواهد بود كه دل ها را سختى و قساوت فراگيرد و زمين از ستم و بيداد پرگردد.

به زودى از شيعيان من ادعاى مشاهده خواهندكرد . بدان هركس كه پیش از خروج سفيانى و برآمدن صيحه و بانگى از آسمان، ادعاى ديدن من را نمايد، دروغگو و تهمت زننده است. قدرت و توانايى از آنِ خداوند بلند پايه بزرگ است و بس. [34]

حضار از توقيع شريف، نسخه برداشته و از نزد او بيرون رفتند و چون روز ششم شد، به سوى او بازگشتند و ديدند نزديك است جان به جان آفرين تسليم كند. به وى گفتند: جانشين شما كيست؟ فرمود: خدا را مشیتى است كه خود انجام خواهد داد . اين مطلب را گفت و درگذشت.

على بن محمد سمرى در سال 329 هـ. ق وفات يافت و قبر او در بغداد، در خيابان معروف به خلنجى، جنب ربع المحول، نزديك نهر ابوعتاب مى باشد. [35] او سه سال امر نيابت حضرت را به عهده داشت.



كرخ

نام محله اى در بغداد است که محل سكونت شيعيان بوده.

عثمان بن سعيد پس از مهاجرت از سامرا به بغداد، اين منطقه را مركز رهبرى سازمان امامیه قرار داده است. [36]

احمد بن زكريا مى گويد: حضرت رضا علیه السلام به من فرمود: خانه تو در كدام محله از بغداد است؟ گفتم: در كرخ. فرمود: كرخ، سالم ترين محله است. [37]



محمد بن عثمان

دومين نائب از نواب اربعه امام زمان ارواحنا له الفداء و فرزند نائب اول- عثمان بن سعيد- است.

در زمان حيات پدرش از طرف امام حسن عسكرى علیه السلام به نيابت امام غائب معرفى شده بود و عثمان بن سعيد به هنگام مرگ خود، امر نيابت را به دستور امام زمان ارواحنا له الفداء به فرزند خود محمد سپرد شيعيان به عدالت، وثاقت و امانت دارى او اتفاق نظر داشتند.

توقيعات حضرت در امور مهم دينى، در طول زندگانى او با همان خطَى كه در زمان پدرش عثمان بن سعيد صادر مى شد، به دست او صادر مى گشت و به شيعيان مى رسيد . شيعيان جز او كسى را به نيابت نمى شناختند و علائم وكراماتى هم از او نقل شده است.[38]

او بيشترين مدت نيابت را در ميان نواب اربعه به خود اختصاص داد و حدود چهل سال به عنوان نايب و رابط بين امام و شيعيان بود. لذا توفيق يافت مشكلات و مسائل فقهى، كلامى، اجتماعى و بيشترى را از محضر مبارك امام زمان ارواحنا له الفداء استفسار نمايد و در اختيار عموم مردم قرار دهد. كنيه او ابو جعفر است و چندين لقب براى او ذكر شده است: عَمرى، اسَدى و كوفى.

امام حسن عسكرى علیه السلام فرمودند: عَمرى- عثمان بن سعيد - و پسرش- محمد بن عثمان - هر دو موثق و مورد اطمينان هستند، هر چه آن ها به تو برسانند از طرف ما مى رسانند [39] پس از وفات نايب اول نخستين كسى كه مورد خطاب ولى عصر ارواحنا له الفداء قرار مى گيرد، محمد بن عثمان، پسر اوست .

امام زمان ارواحنا له الفداء مرگ پدر را بر او تسليت مى گويد و در آن نامه اشارتى به شخصيت محمد بن عثمان و تصريح به نيابت او شده است. [40] در زمان نايب دوم حدود 265 -305 كسانى پيدا شدند كه از فرصت غيبت امام زمان ارواحنا له الفداء سوء استفاده كرده و خود را به عنوان نايب امام معرفى كنند تا بدين وسيله شهرت و منصبى اجتماعى كسب نموده و اموال سرازیر شده از سوى شيعيان به سوى امام را بدون مجوز شرعى تصرف نمايند .

لذا يكى از وظايف محمد بن عثمان، تكذيب مدعيان دروغين و رسوا کردن آنان و اثبات نيابت خود و فراهم آوردن اطمينان و اعتماد شيعيان به سوى خويش بود . يكى از دليل هاى مشهود و راه هاى عملى بر صحَت نيابت و وساطت خويش از طرف امام غائب، خبر دادن از امور غيبى و پنهانى با عنايت امام زمان ارواحنا له الفداء به وسيله توقيعات و طرق ديگر بود. محمد بن عثمان به جهت طولانى بودن دوره نيابتش فرصت بيان بعضى از حقايق راجع به امام زمان ارواحنا له الفداء از تولد تا غيبت را داشته است . لذا در زمينه هاى مختلف درباره امام زمان ارواحنا له الفداء و درباره موضوعات ديگر، از ايشان روايت نقل شده است. احاديثى كه از ايشان نقل شده نشان مى دهد كه وى مكرراً امام زمان ارواحنا له الفداء را حتى از دوران كودكى آن حضرت ديده و در دوران امامتش با او ملاقات هايى داشته است . راوى مى گويد:

محمد بن عثمان، قبرى را براى خود حفر كرد و آن را با چند قطعه تخته آماده ساخت وقتى علت آن را پرسيدم، گفت : براى مردن اسبابى هست بعد از آن نيز از وى پرسيدم، گفت : مأمور شده ام كه خود را جمع و جور كنم. سپس دو ماه بعد وفات يافت. [41]
ابو جعفر محمد بن عثمان در سال305.هـ ق در آخر ماه جمادى الاولى وفات كرده است. قبر او دركنار قبر مادرش، بر سر راه كوفه و در محلى كه خانه اش آن جا بود واقع است. [42] اين محل در سمت غربى بغداد مى باشد. [43]



محمدبن نفيس

وكيل حسين بن روح- نائب سوم- در اهواز بود.

اولين توقيع امام زمان ارواحنا له الفداء در دوره حسين بن روح به دست ايشان منتشر شد. حسين بن روح نخستين بخشنامه را به محمد بن نفيس، وكيل اهواز در پنجم شوال 305 صادر كرد و در آن او را به سِمَت خود ابقاء نمود. [44]


نواب اربعه

سفيران چهارگانه امام زمان ارواحنا له الفداء در غيبت صغرى بودند.

در تمام مدت غيبت صغرى، اين چهار نفر ميان امام زمان ارواحنا له الفداء و مردم واسطه بودند و آنان نامه ها و عرايض شيعيان را به امام غايب مى رساندند و به دستور حضرت، به آنان پاسخ مى دادند . اين پاسخ ها به صورت توقيع از ناحيه مقدسه صادر مى گرديد.
مرحوم مجلسى همه اين توقيعات را در بحارالانوار آورده است . آن چهار نفر عبارتند از:

1- ابو عمرو عثمان بن سعيد عمرى

2- ابو جعفر محمد بن عثمان عمرى

3- ابوالقاسم حسين بن روح نوبختى

4- ابوالحسن على بن محمد سمرى

1- زندگانى نواب خاص امام زمان ارواحنا له الفداء، على غفارزاد ص 277.

2- سوره صف 8 .

3- سوره زمر69.



نوبختيه

نام محله و مقبره اى در بغداد است .

ابونصر هبة اله گفت: محله نوبختيه، در دروازه اى است كه از آن جا به درب آجر مى روند و درب آجر، محله اى از محله هاى نهرطابق در بغداد است و نهر طابق، در سمت غربى بغداد مى باشد. اما مقبره نوبختيه در مقابر قريش است كه امام موسى كاظم علیه السلام در آن جا دفن شده و در سمت غربى بغداد است.

قبر حسين بن روح در نوبختيه است و نوبختيه، در قسمت غربى بغداد قرار دارد، اما دكتر جاسم حسين در پاورقى كتابش- تاريخ سياسى غيبت امام دوازدهم ارواحنا له الفداء و سيد محسن امين در اعيان الشيعه، قبر وى را در سمت شرقى بغداد مى دانند. [45]



نيابت خاصه

آن است كه امام، اشخاص معين و مشخصى را نايب خود قرار دهد و به اسم و رسم او را معرفى كند، همان طورى كه امام حسن عسكرى ارواحنا له الفداء اين كار را انجام داد و فرمود: عَمرى و پسرش مورد اعتماد هستند، هر چه آن ها به تو برسانند از من مى رسانند و آن چه به تو بگويند از جانب من مى گويند . [46]

و در جاى ديگر فرمود: شاهد باشيد كه عثمان بن سعيد عمرى وكيل من است و فرزندش محمد بن عثمان وكيل فرزند من، مهدى شماست. [47]

حضرت مهدى ارواحنا له الفداء نايبان پس از نائب اول عثمان بن سعيد را به وسيله نايب قبلش تعيين مى كرد و به مردم معرفى مى نمود . بنابراين كسانى كه در دوره غيبت صغرى، نيابت داشتند و با اسم و مشخصات معرفى شده بودند، نايب خاص ناميده شده و نايبان خاص آن حضرت را نواب خاص و نواب اربعه مى گويند.

كتاب هايى كه در قرون اوليه غيبت نگاشته شده است، به جاى نواب بيشتر سفراء و ابواب تعبير شده و گاهى وكلا نيز به كار رفته است. در دوران غيبت صغرى، نيابت خاصه از آن چهار نفر بود: عثمان بن سعيد عمرى، محمد بن عثمان بن سعيد عمرى، حسين بن روح نوبختى و على بن محمد بن سمرى.

بالاخره چند روز به مرگ على بن محمد سمرى مانده بود كه از ناحيه مقدسه توقيعى صادر شد كه در آن به على بن محمد سمرى ابلاغ شده بود كه تا شش روز ديگر بدرود زندگى خواهد گفت و پس از آن باب نيابت خاصه بسته و غيبت كبرى واقع خواهد شد.
و اما اثبات نيابت خاصه با يكى از اين سه طريق ممكن است :

1- .نض صريح و تصريح خود امام زمان ارواحنا له الفداء

2- نصَ صريح و تصريح نايب خاص امام

3- آشكار شدن و وقوع كرامات و امور خارق عادت، از طرف مدعى نيابت خاصه، كه نشانه ربط و ارتباط خاص او با خداوند متعال و آن حضرت، و تأييد اوست. هريك از نواب خاص امام در عصر غيبت صغرى، يا با نص خود امام و يا تصريح نايب خاص پيشين او منصوب شده اند . در عصر غيبت كبرى، حصول اين سه طریق بعيد است.



وظايف نواب خاص

نايبان خاص حضرت، تلاش ها و كوشش هاى صادقانه و دلسوزانه اى در جنبه هاى مختلف اجتماعى، سياسى، فرهنگى، علمى و... داشتند، اما عمده وظايف و فعاليت هاى اساسى كه مشترك بين همه آن هاست، عبارت است از:

1- پنهان نگه داشتن نام، مكان و رفع شك و ترديد درباره آن حضرت. از يك طرف نام و محل زندگى امام را نه تنها از دشمنان، بلكه از شيعيان مخفى نگه مى داشتند و به وكلاى خود آموزش مى دادند كه مبادا اسمى از حضرت به ميان آيد، و لذا توانستند شيعيان را از خطر عباسيان مصون دارند، از سوى ديگر بر آن ها لازم بود كه وجود مبارك امام را براى هواداران مورد اعتماد به اثبات برسانند، تا خط انحراف نتواند شك و ترديد در ميان آن ها ايجاد كند.

2- جلوگيرى از فرقه گرايى و انشعابات شيعيان.

3- پاسخ گویى به سؤالات فقهى و مشكلات علمى و عقيدتى نواب خاص، سؤالات فقهى و شرعى شيعيان را به خدمت امام مى رساندند و پاسخ آن ها را مى گرفتند و به مردم ابلاغ مى كردند.

4- مبارزه با مدعيان دروغين نيابت.

5- اخذ و توزيع اموال متعلق به امام.

6- سازماندهى وكلاء بنا به ضرورت در هر منطقه اى وكيلى تعيين شده و گاه چند وكيل در مناطق كوچك تر تحت سرپرستى وكيلى قرار داشتند كه امام و بعد نواب براى آن ها تعيين مى كردند.

اين وكلاء اموالى راكه بابت وجوهات مى گرفتند به شيوه هاى گوناگونى به بغداد، نزد نواب مى فرستادند و آن ها نيز طبق دستور امام در مواردى كه لازم بود، به كار مى گرفتند. [48]

[1] تتمة المنتهى ص3 30 , سفينة ا لبحا ر، ج6، ص 432.

[2] بحا رالانوار ج 58 ص233.

[3] تنقیح المقال ج 2. ص 503.

[4] آخرین امید داود الهامى109.

[5] اصول كافى ج 2 ص461.

[6] آخرين اميد داود الهامى ص 87 و 511.

[7] خاندان نوبختى اقبال آشتيانى، ص212 .

[8] ا ختيار معرفة الرجال، ج 2، ص 831.

[9] تاریخ الاسلام ذهبی ، ص 190- تاریخ سياسى غيبت امام دوازدهم عج، ص 212.

[10] كمال الدين ج 2 ص 503.

[11] غيبة طوسى ص 1 37؟ خاندان نوبختى، ص 214.

[12] خاندا ن نوبختى ص 221.

[13] زندگانى نوا ب خاص امام زمان ارواحنا له الفداء على غفارزاده ص 278.

[14] نشریه موعود،ش 33، ص 64.

[15] آخرين اميد، داود الهامى ص145.

[16] بحارالانوار ج 51 ص346.

[17] اصول کافی ج 1ص329.

[18] اختيار معرفه الرجال ص532.

[19] تاریخ سياسى غيبت امام دوازدهم ص156.

[20] زندگانى نواب خاص امام زمان ارواحنا له الفداء غفارزاده، ص 105.

[21] غيبة طوسی ص354 .

[22] روزگار رهایی ، ج1 ص 1 29.

[23] غببة طوسى ص 354.

[24] همان.

[25] همان.

[26] كمال الدین، ج 2، ص 430.

[27] كمال الد ين، ج 2 ص 476.

[28] بحار ا لانوار، ج 51 ص 347 كمال ا لدين، ج 2، باب توقيعات، ص 510.

[29] بحار ا لانوار ج 02 1، ص 293.

[30] تنقیح المقال ج 2ص 305.

[31] آ خرین امید داود الهامى ص 109.

[32] همان ص108.

[33] رجال طوسى ص 432.

[34] كمال الدين ج 2، ص516, بحا رالانوار ج 51، ص 360 اعلام الورى ص 417.

[35] غيبة طوسى، ص 396.

[36] تاریخ سياسى غيبت امام،دوازدهم عج، ص 149.

[37] بحارالانوارج 51 ص 155.

[38] غيبة طوسی، ص 362.

[39] غيبة طوسی، ص 360.

[40] غيبة طوسی، ص361 كمال الدين ج 2،ص15

[41] بحا رالانوار، ج 51، ص 351 كمال الدين ج2 ص 502

[42] غيبة طوسى ص 366 سفينة البحار، ج 7 ص 211.

[43] تار یخ سياسی غيبت امام دوازدهم عج ص 183.

[44] آخرین امید داود الهامی ص 125.

[45] زندگانى نوا ب خاص امام زمان ارواحنا له الفداء، على غفارزاد ص277 .

[46] اصول كافى ج2.

[47] غیبة طوسی، ص 6035.

[48] زندگانى نواب خاص امام زمان على غفارزاد ه ص 85.


نواب اربعه


در خواست عضویت جهت دریافت ایمیل
نام:
ایمیل:
montazar.net

نظر سنجی
مایلید در کدام حوزه مطالب بیستری در سایت گذاشته شود؟
معارف مهدویتغرب و مهدویت
وظایف ما در عصر غیبتهنر و فرهنگ مهدویت
montazar.net

سایت های وابسته