حامد دركتاب هداية از القاب حضرت مهدى ارواحنا له الفداء شمرده شده است. [1]
حجاب از القاب حضرت مهدى ارواحنا له الفداء شمرده شده و در زيارت آن جناب است: السلام علی حجاب الله الازلی القديم[2] حجاب يعنى حائل و واسطه . چون حضرت، واسطه فيض حق است، حجاب ناميده شده است.
حجت در لغت به معناى دليل، برهان و راهنما است[3]
از القاب مشهور حضرت است كه در بسيارى از ادعيه و روايات آمده است. با آن كه در اين لقب، سائر ائمه علیه السلام شريكند و همه از جانب خداوند بر خلق حجت اند، لكن اين لقب چنان اختصاص به آن حضرت دارد كه در روايات، هر جا بى قرينه ذكر شود، مراد حضرت مهدى ارواحنا له الفداء است.
از امام على النقى علیه السلام پرسيده شد كه چگونه جانشين بعد از جانشين شما را يادكنيم؟ حضرت فرمود بگوييد حجة آل محمد عليهم السلام [4]
در آيات متعددى از قرآن كريم كلمه "حجت " به كار رفته است مانند: رسلا مبشرين و منذرين لئلا يکون علي الله حجة بعد الرسل و کان الله عزيزا حکيما[5] و يا آيه قل فلله الحجة البالغة فلو شاء لهداکم اجمعين[6]
در روايات نيز، "حجت " جايگاه خاصى دارد، تا آن جا كه مرحوم كلينى در الكافى، بخشى با عنوان "كتاب الحجة" آورده كه در آن با بيان ده ها روايت، ابعاد مختلف اين موضوع روشن گرديده است.
حضرت على علیه السلام دربيان ضرورت وجود حجت هاى الهى مى فرمايد:لا تخلوا الارض من قائم لله بحجة. . . [7] زمين، ازكسى كه حجت خداست خالى نمى ماند.
امام هادى علیه السلام نيز مى فرمايد:ان الارض لا تخلو من حجة و انا و الله ذلک الحجة[8] زمين هرگز از حجت خالى نمى ماند و به خدا قسم من آن حجت هستم .
در دعاهايى كه از ائمه عليهم السلام وارد شده نيز به دفعات به واژه حجت بر مى خوريم: "اللهم عرفني حجتک , فانک ان لم تعرفني حجتک , ضللت عن دينی حال كه با جايگاه حجت در معارف شيعى آشنا شديم، بايد به وظايف خود در قبال حضرت مهدى ارواحنا له الفداء به عنوان "حجت حي خداوند" بيشتر بينديشيم. [9]
حجة الله از القاب حضرت مهدى ارواحنا له الفداء ذكر شده و به معنى غلبه يا سلطنت خدا بر خلايق است.
و اين سلطنت به واسطه آن حضرت به ظهور خواهد رسيد.
نقش انگشتر آن حضرت انا حجة الله است و به روايتى انا حجة الله و خالصته و به همين مهر، روى زمين حكومت مى كند. [10]
حجت پنهان در روايات آمده است كه زمين هرگز خالى از حجت نخواهد بود و حجت، يا ظاهر و يا پنهان خواهد بود [11]
همين عبارت از امير مؤمنان، امام باقر و امام صادق علیه السلام نيز وارد شده است. [12]
امير مؤمنان علیه السلام فرمود: بار خدايا همواره بايد حجتى در روى زمين باشد كه بندگانت را به سوى دين تو رهنمون شود... حجت تو، يا ظاهر خواهد بود كه اطاعت نخواهد شد، و يا از ديده ما غائب بوده كه انتظارش را خواهند كشيد. [13]
حضرت ولى عصر ارواحنا له الفداء نيز در نامه اى كه به سفير اول خود براى او و شيعه در توضيح امر خدا و ثبات قدم به حق مرقوم فرموده اند چنين مى فرمايد: مگر نمى دانند كه زمين هرگز خالى از حجت نخواهد بود؟ يا ظاهر و آشكار، و يا غائب و پنهان [14]بر طبق اين احاديث، منظور از حجت پنهان، امام غائب و حضرت ولى عصر ارواحنا له الفداء است.
حق از القاب حضرت شمرده شده است.
امام باقر علیه السلام فرمود: تعبير به صيغه ماضى در آيه شريفه قل جاء الحق...، به جهت تأكيد وقوع آن است آن چنان كه گويى واقع شده است.
در زيارت حضرت هم هست كه: "السلام على الحق الجديد". [15]
حمد دركتاب هداية از القاب حضرت مهدى ارواحنا له الفداء شمرده شده است. [16]
خاتم الائمه از القاب حضرت شمرده شده است[17]
خاتم الاوصياء از القاب مشهور حضرت است و آن حضرت خود را به همين لقب شناساند.
خادم حضرت عسكرى علیه السلام گفت: داخل شدم بر حضرت صاحب الزمان ارواحنا له الفداء پس به من فرمود: اى طريف سندل سرخ براى من بياور" آن را براى حضرت آوردم. فرمود: مرا مى شناسى؟ " گفتم: آرى. فرمود: من كيستم گفتم: تو مولاى من وپ سر مولاى منى فرمود: اين را از تو سؤال نكردم.
گفتم: فداى تو شوم، بيان كن براى من آن چه را اراده كردى. فرمود: "منم خاتم الاولياء به سبب من، خداوند بلا از اهل من و شيعيان من برمى دارد[18]
خاتم به معناى چيزى است كه به وسيله آن، پايان داده مى شود ونيز به معنى چيزى آمده است كه با آن، اوراق و مانند آن را مهر مى كنند دراقرب الموارد"و قاموس كلمه خاتم به كسر تاء وفتح آن به معنى انگشتر، آخر قوم، عاقبت شى وغيره آمده است.
در مجمع البحرين مى گويد: خاتم النبيين " يعنى آخرين پيامبران كه پس از وى پيغمبرى نخواهد بود.
اين كه به حضرت مهدى ارواحنا له الفداء خاتم الاوصياء و خاتم الائمه گويند به اين جهت است كه او آخرين نفر از سلسله امامان است و پس از او امامى نخواهد بود.
خازن از القاب حضرت شمرده شده است [19]
خلف صالح خلف وخَلَف صالح از القاب حضرت مهدى ارواحنا له الفداء شمرده شده است.
روايت شده از امام رضا علیه السلام كه فرمود: خلف صالح از فرزندان ابى محمد، حسن بن على است و اوست صاحب الزمان و اوست مهدى نيز روايت كرده از حضرت صادق علیه السلام که خلف صالح از فرزندان من است.
اوست مهدى اسم او محمد است وكنيه او ابوالقاسم خروج مى كند در آخر الزمان و مراد از خلف، جانشين است و آن حضرت، خلف جميع انبياء و اوصياى گذشته است و جميع علوم و صفات و حالات و خصايص آن ها را دارد و مواريث الهيه، كه از آن ها به يكديگر مى رسد و همه آن ها، در آن حضرت و در نزد او جمع بود.[20]
در حديث لوح معروف كه جابر در نزد صديقه طاهره علیه السلام ديد بعد از ذكر عسكرى علیه السلام آ مده است كه:آن گاه كامل مى كنم اين را به پسر خلف او كه رحمت است براى جميع عالميان. بر اوست كمال صفوت آدم ورفعت ادريس وسكينه نوح وحلم ابراهيم وشدت موسى و بهاء عيسى و صبر ايوب. [21]
در حديثى كه امام صادق علیه السلام از حضرت مهدى ارواحنا له الفداء به عنوان خلف صالح ياد كرده است.
ممكن است كسى خيال كند كه امام صادق علیه السلام فرزند بلافصل خود را قصد كرده است
ولى روايات صريح وارده از آن حضرت و امامان پيشين، آن را توضيح مى دهدكه منظور نواده ششم آن بزرگوار است.
خليفة الاتقياء از القاب حضرت شمرده شده است.
روايت شده از حكيمه خاتون كه مى گويد: پس از تولد حضرت آن جناب را آوردم به نزد برادرم حسن بن على علیه السلام پس با دست شريفش،روى پر نور او رامسح كرد و فرمود:سخن بگو اى حجة الله،بقيه انبياء خاتم اوصياء، صاحب كره بيضاء، مصباح از درياى عميق شديد الضياء، سخن گوى اى خليفه اتقياء، نور اوصياء... [22]
خليفة الله از القاب حضرت شمرده شده و به معنى جانشين خداوند است.
در زيارت آل ياسين مى خوانيم: "السلام عليك يا خليفة الله وناصر حقه.
پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خروج مى كند مهدى و بر سر او، ابرى است و در آن منادى ندا مى كند اين مهدى، خليفةالله است او را پيروى كنيد واژه خليفه بر معانى متعددى آمده است، از جمله: به معناى كسى است كه در كارى به جاى ديگرى قرارگيرد و وظيفه او را انجام دهد به معناى امام راستين و پيشواى والايى است كه برتر از او نيست، به معناى بزرگترين فرمانروا و پرشكوه ترين زمامدار است .
حضرت مهدى ارواحنا له الفداء در فرازى از نخستين سخنرانى خود پس از ظهور مى فرمايد: "انا بقية الله وخليفته "
به راستى حضرت مهدى ارواحنا له الفداء همان خليفة باقى مانده اى است كه قرآن شريف نيز به اواشاره دارد كه: إني جاعل في الأرض خليفة[23]
امام مهدى ارواحنا له الفداء خليفه خدا به مفهوم حقيقى و جامع كلمه است و همه معانى واژه خليفه را داراست.
خداوند او را جانشين پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم قرار داده و او برگزيده خداست، نه منتخب مردم. خداوند او را به خلافت انتخاب نموده و از او خواسته است كه براى هدايت انسان ها به دين صحيح و سالم آسمانى و اداره امور بلاد و عباد را صلاح بشريت و فراهم آوردن تمامى وسايل و امكانات نيكى و نيك بختى بشر، قيام كند و جهان را سرشار از امكانات و وسايل مادى و معنوى براى سعادت بشريت سازد.
خليل از القاب آن حضرت شمرده شده است[24]
[1]نجم الثاقب، باب دوم.
[2]همان.
[3]لسان العرب ج 3 , ص 53.
[4]نجم الثاقب , باب دوم.
[5]سوره نساء 165.
[6]سوره انعام, 149.
[7] نهج البلاغه, کمات قصار, ص 147 .
[8]کافي, ج 1, ص 179.
[9]کمال الدين , ج 2 , ص 512.
[10]نجم الثاقب، باب دوم
[11]منتخب الاثر, ص 270 ؛ غيبة نعماني, ص 7 غيبة طوسي , ص 132 ؛ بحار الانوار, ج 2 , ص 92.
[12]روزگار رهايي , ج 1 , ص 72.
[13]غيبة نعماني , ص 68.
[14]بحار الانوار, ج 53 , ص 191.
[15]نجم الثاقب باب دوم.
[16]همان.
[17]همان.
[18]همان.
[19]همان.
[20]مروج الذهب، ج 4 ص 5 شيعه در اسلام علامه طباطبايى، ص 26.
[21]منتخب الاثرص 214.
[22]نجم الثاقب، باب دوم.
[23]سور ه بقره ، 30.
[24]نجم الثاقب باب دوم.