معنای حمد: ستایش شخص حمد شده به جهت کمالات ذاتی او و نیز کمالات ظهور یافتۀ از او با ایجاد موجودات است.
حمد در بردارنده اعتقاد به توحید است. از این جهت در میان موجودات آن کسی که حقیقتاً و ذاتاً مستحق حمد است ذات اقدس الهی است که او صاحب همۀ کمالات است، حقیقت غنی بالذات است و همۀ کمالات از او ظهور پیدا کرده و به او قیام دارد. از این جهت نوعاً در جاهایی که حمد آمده آن متعلق حمد نیز آمده که حمد برای کیست؟ برای چیست؟
الحمدلله: حمد برای خداست. حمد مختص ذات اقدس الهی است. هر موجودی از این جهت حمد می شود که کمالی دارد و با دیدگاه ایمانی و دیدگاه عقلی کمال او به کمال خداوند متعال قائم است. پس در این مرحله که ما اشیاء را ستایش می کنیم این ستایش، ستایش تبعی (بالعرض) است، محدود است. در واقع ما آن حقیقتی را ستایش می کنیم که این کمالات به او قائم است. منتها کمالات او در این موجود ظهور پیدا کرده است.
یعنی توجه به این موجود محدود می کنیم در صورتی که باطناً توجه ما به ذات اقدس الهی است که به ما فرموده اند که به این معنای باطنی هم توجه کنیم تا ایمانمان در روابط دنیایی و روابط اجتماعی تثبیت و تقویت شود. چون انسان کارهایی که می کند اساساً یا در جهت تثبیت و تقویت ایمان است یا نه آن ایمان تقویت نمی شود یا خدای ناکرده تثبیت نمی شود. بنابراین فعالیت هایی که ما انجام می دهیم بر این 2 محور است که در ارتباط با ایمانمان است.
بنابراین در واقع این چنین است که هیچ موجودی نسبت به کمالی که دارد ستایش نمی شود، مگر اینکه ذات اقدس الهی ستایش می شود. منتها انسان مؤمن باید یک توجه اولیه با ایمان خود و یک توجه مستمر با حرکات و سکنات و تنبّهاتی که در زندگی دنیایی است داشته باشد. بنابراین «ربوبیت خدا» آن جهت حمد است که ما در امورات خود مشاهده می کنیم. یعنی هر آنچه ما در عالم با آن مواجه هستیم اول توجه به وجود مخلوقی است. دوم این که این وجود مخلوقی همواره در جهت اداره شدن است که اداره آن هم به واسطه همین مخلوقات مرتبط با هم است که این ارتباط، به یک مدیر و مدبر یعنی «الله» که ذات مستجمع همۀ کمالات است تکیه می کند.
سایر موجودات ایجاد ندارند و این ارتباط وجودی را با سایر موجودات از خودشان ندارند. نه ایجاد دارند و نه در شئون وجودی دخالت مستقل دارند. آن حقیقتی که دخالت مستقل در ایجاد موجودات و این پیوند دارد، ذات اقدس الهی است.
بنابراین یک معنای «الحمدلله رب العالمین» همان ستایش است و معنای ستایش هم این است که ما اقرار کنیم که این کمال برای این موجود است و دوم: راه رسیدن به آن حمد را که «ربوبیت» است. یعنی ما در ابتدا با ربوبیت که مربوب (تحت تدبیر) هستیم برخورد می کنیم. این تحت تدبیر بودن را به مخلوقیت بر می گردد.
بنابراین الحمدلله: حمد مختص برای اوست. اگر موجودی به جهت کمالی که دارد ستایش می شود یا کمالی را ظهور می دهد این ستایش در حقیقت ستایش آن ذات مقدس است.
ظهور ستایش پروردگار متعال در اعمال: حمد هم در بدو آفرینش و ایجاد موجودات مطرح است و هم در ختم آفرینش و رسیدن به نتیجه. بعضی از آیات شریفه قرآنی بیان می کند که عده ای در اثر ناسپاسی از نعمت های پروردگار متعال و اتمام حجتّ بر آنها، به عذاب الهی دچار می شوند. آن وقت خداوند متعال بلافاصله می فرماید: و الحمدلله رب العالمین
و نیز بهشتیان وقتی که وارد بهشت می شوند و به نوعی به نتیجۀ اعمالشان نائل می شوند (نائل شدن به نتیجه ی اعمال، رجوع الی الله محسوب می شود.) آنجا هم مسئله حمد مطرح می شود.
«...وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمين»[1]
«...و آخرين سخن شان اين است كه: حمد، مخصوص پروردگار عالميان است!»
این اموری است که انسان ها با به کمال رسیدن آن را درک می کنند. البته خداوند متعال، در سورۀ حمد خودش را ستایش می کند که این ستایش از خود تعلیمی برای عبد است که خدا را اینگونه ستایش کند و محتوای ستایش را بفهمد. (آیات آخر سوره جاثیه نیز در همین راستا است.)
وقتی ما به کاری دست می زنیم با گفتن «الحمدلله» در ابتدا و یا پایان کار به نوعی ستایش پروردگار را در آن کار ظهور داده ایم از این جهت ائمه سفارش کرده اند هنگام دعا حمد پروردگار متعال را داشته باشید.