به اطرافت نگاه كن بهتر از نگاههاى بى تفاوت هر روزت، غرق در نعمت هستى تا كليه درد نگيرى يا سنگى در آن پيدا نشود قدر آن نعمت را نخواهى دانست ، اصلا تا به حال به نعمت ابرو كه سايه بان چشم است فكر كردهاى مىدانى بدون مو چقدر زشت مىشوى خوش تيپ! مىدانستى كه اين پاها را اگر خدا نخواهد حركتى نخواهد داشت و چشم و گوش به لطف اوست كه مىبينند و مىشنوند ... مىدانم آن قدر كه بايد، نه به نعمت فكر كردهاى و نه به صاحبش اما بى انصافى نكن لحظهاى درنگ كن به نعمت هايى كه غرق در آنى و غافل از آنها فكر كن بعد ببين براى تشكر از صاحب نعمت كه بدون منت آنها را به تو ارزانى داشته چه بايد بكنى؟! چه مىتوانى بكنى؟ تو كه عاجزى حتى از شناخت كوچكترين نعمتش ، راستى مىدانستى اگر يك كروموزوم كم داشتى الان حرفهاى مرا نمىفهميدى .. . پس بيا سر به سجده بگذار و بگو خدايا در مقابل نعمت هايت از من چه مىخواهى ؟ تا خداى مهربان جواب دهد بنده من ، يك كلام عاشقانه و يك گفتگوى روزانه كه مرا به ياد بياورى كافى است . نمازت را بخوان تا پيش ملائك به تو مباهات كنم به تو بنده جوانم.