به آقاى شيرازى بگو: سيد مهدى فرمود: به نشانى كه امسال در فصل تابستان، حرم عمهام زينبسلام الله علیها مشرف بوديد... در حرم زباله ريخته بودند، شما عباى خود را از دوش برداشته و در دست جمع كرده و به وسيله آن حرم را جاروب كردى... در آن وقت من آنجا بودم.
اين قضيه از زبان حضرت آية اللَّه ملا على همدانىقدس سره بيان شده است.
شخصى شيعه مذهب از شهر قطيف حجاز، به قصد زيارت حضرت رضاعليه السلام حركت مىكند در وسط راه، پولى را كه براى مخارجِ رفت و برگشت برداشته بود گم مىنمايد، نه پول برگشتن داشته و نه خرج ادامه سفر را، متوسل به امام زمان ارواحنا له الفداء مىشود، بعد از دعا و گريه و نيايش در همان حال متوجه مىشود كه سيدى بزرگوار در نزديكى اوست كه مىفرمايد: اين وجه را بگير تا سامرا برو در آنجا نزد وكيل ما حاج ميرزا حسن شيرازى رفته و بگو: «سيد مهدى فرمودند: پولى از ما پيش شماست، مقدارى بدهد تا به زيارت جدم على بن موسى الرضا عليه السلام بروى.»
آن شخص عرض كرد: «اگر به آقاى شيرازى بگويم از من مىپرسد سيد مهدى كيست؟ پس شما يك نشانهاى سندى به من بدهيد.»
فرمود: «به آقاى شيرازى بگو: سيد مهدى فرمود: به نشانى كه امسال در فصل تابستان، شما با حاج ملا على كنى طهرانى در شام، حرم عمهام زينبسلام الله علیها مشرف بوديد و چون كثرت زوار و ازدحام جمعيت، در سطح حرم زباله ريخته بودند، شما عباى خود را از دوش برداشته و در دست جمع كرده و به وسيله آن حرم را جاروب كردى و در گوشهاى از حرم جمع كرديد و حاج ملاعلى كنى با دستهاى خود برداشته و بيرون برد، در آن وقت من آنجا بودم.
قطيفى مىگويد: وقتى به سامرا به خدمت آية اللَّه شيرازى رسيدم و اين داستان را عرض كردم، بى اختيار از جا بلند شد و دست در گردنم انداخت و چشمهايم را بوسيد و به من تبريك گفت. (چشمهايى كه امام زمان ارواحنا له الفداء را ديده است بايد بوسيده شود).[1]
[1] شيفتگان حضرت مهدى عليه السلام ج 3 ص 142.