حضرت زهرا سلام الله علیها در هر فرصت و در هر زمانى كه لازم بود با يادآورى روز غدير و پيمان مسلمانان در آن روز با علىبن ابىطالب عليه السلام ، عقلهاى خفته را بيدار و انسانهاى فريبخورده را هدايت مىفرمودند:
«آيا فراموش كرديد سخنان رسول خدا را در روز غدير خم كه فرمودند: هر كه من مولا و رهبر او هستم، على عليه السلام نيز مولا و رهبر اوست. آيا فراموش كرديد كه به علىعليه السلام فرمودند: يا على موقعيت تو نسبت به من مانند هارون است به موسى .» [1]
ايشان در پاسخ به بهانهجويىهاى مردم در برابر احتجاجات اهل بيت عليهم السلام فرمودند:
«پس از حادثهى غدير خم، خداوند براى هيچ كس عذر و بهانهاى باقى نگذاشتهاست.» [2]
و در جايى در برخورد با عذرخواهى مهاجرين و انصار فرمودند:
«دور شويد ما را به حال خود واگذاريد، پس از كوتاهى و سهلانگارى، جايى براى عذرخواهى نمانده است. آيا پدرم پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم پس از حادثهى غدير جايى براى عذرتراشى و بىتفاوتى مردم باقى گذاشتهاست؟!»[3]
و جايى بسى تعجب است كه چگونه با حضور دهها هزار نفر از مردم مدينه و ساير شهرها و بعد از گذشت هشتاد روز از واقعهى غدير در آخرين سفر حج پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم حماسهى عظيم غدير و بيعت مردم با اميرالمؤمنين عليه السلام در آن روز فراموششود؟!
محمود بن لُبيد مىگويد:
پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فاطمهى زهرا سلام الله علیها را در كنار قبر حضرت حمزه در احد، در حالِ عزادارى و گريه مشاهده كردم، فرصت را غنيمت شمردم و سوال كردم:
آيا براى امامت على عليه السلام از سخنان رسول گرامى اسلام مىتوان دليلآورد؟
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند:
«شگفتا! آيا حادثهى عظيم غدير خم را فراموشكردهايد؟!!
شنيدم كه پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: على بهترين كسى است كه او را جانشين خود در ميان شما قرارمىدهم. على عليه السلام امام و خليفهى بعد از من است و دو فرزندم حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين پيشوايان و امامانى پاك و نيك هستند. اگر از آنها اطاعت كنيد، شما را هدايت خواهند نمود و اگر مخالفت ورزيد تا روز قيامت بلاى تفرقه و اختلاف در ميان شما حاكم خواهد شد.
سپس پرسيدم: پس چرا على عليه السلام سكوت كرد و حق خود را نگرفت؟
حضرت زهرا سلام الله علیها پاسخ دادند:
پدرم رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند: «مثل امام، مانند كعبه است، مردم بايد در اطراف آن طواف كنند، نه آنكه كعبه دور مردم طواف نمايد.»
سپس ادامه دادند:
«قسم به خدا اگر حق را به اهلش واگذارمىكردند و از عترت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم اطاعت مىنمودند هيچ دو نفرى يافت نمىشد كه با يكديگر اختلاف داشته باشند و امامت همانگونه كه رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند از على عليه السلام تا حضرت قائم ارواحنا له الفداء فرزند نهم امام حسين عليه السلام پشت به پشت و نسل به نسل تداوم مىيافت.
اما افسوس! مردم ناآگاه، كسى را مقدم داشتند كه خدا او را كنار زده بود و كسى را كنار زدند كه خدا او را مقدم داشت. رهآورد بعثت را انكاركردند و به بدعتها روى آوردند. آنان اينگونه اعمال ناروا را با هوازدگى و شهوتزدگى و بازگشت به افكار و آراى فاسد جاهلى انجام دادند. زشتباد روى آنان!
آيا نشنيديد كلام خدا را كه فرمود:
«پروردگار تو خلق مىكند، آنچه را كه مىخواهد و اختيار تعيين امامت به دست اوست.» (قصص/68).
آرى شنيدند اما همانگونه كه قرآن فرمود:
«ديدهى بصيرت آنها كور و چشم دل آنها بىنور است». (حج/46).
افسوس كه سران سقيفه، آرزوها و هوسهاى خود را محقق ساختند. از مرگ و قيامت غافل شدند. خدا نابودشان گرداند و آنان را در كارهايشان گمراهنمايد.
اى پروردگار من! به تو پناهمىبرم از كمى ياران پس از پيروزى و فراوانى ياران.[4]
ديدگاه فاطمهى زهرا سلام الله علیها به خلافت به عنوان مقام ظاهرى دنيوى نبود، بلكه ايشان از امانتى حمايت مىكردند كه در غدير خم رسماً به اميرالمؤمنين عليه السلام سپردهشد و خيانت در اين امانت را به منزلهى نابودى اسلام و مسخ ارزشهاى الهى مىدانستند.
لذا با همهى وجود به ميدان آمده، تا اعتراض خود را به گوش سردمداران سقيفه و آحاد مسلمانان برسانند.
مردم واقعهى غدير خم و سفارشهاى پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم را عمداً به فراموشى سپردند و در برابر فاجعهاى بزرگ خا موشى را برگزيدند و به مقام والاى امامت جسارت نمودند.
آرى! هرگز چنين انتظار نبود كه امتى كه در غدير خم به دستور خدا و رسول خدا با علىعليه السلام پيمان بر خلافت او بسته بود به اين سادگى عهد خود بشكند. چه كسى باور مىكند كه عدهاى از اصحاب پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم همان مهاجرين و انصار، به راحتى در آزمون بزرگ الهى، شكست خورده، به پيمان ولايت على عليه السلام پشت نمايند. تا جايى كه اميرالمؤمنين عليه السلام فرمودند:
«به خدا سوگند ابدا از دلم نمىگذشت و به خاطرم خطور نمىكرد كه عرب پس از رسول خدا امر خلافت را از اهل بيت آن حضرت بازستانند و از من بازبدارند و به ديگرى واگذارند.» [5]
صديقهى طاهره سلام الله علیها والاترين نگاهبان غدير است. ايشان فريادها برآوردند، اشكها ريختند و خطبهها ايراد فرمودند، تا غدير و جانشينى بر حق پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بعد از ايشان جاودانه بماند. چرا كه غدير انسانها را براى هميشهى اعصار به صراط مستقيم ولايت علوى رهنمون مىگرداند.
و اكنون مانيز خطابه غدير سند اصالت شيعه است .آخرين سفارشات پدرى دلسوز به فرزندانى كه بعد از او به ثمر مى نشينند .پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم در آخرين سفر حج در مراسمى جاودانى و در وداعى آسمانى از امت خويش بر وصايت و خلافت اميرالمومنين بيعت گرفت و همه حاضران پيام او را شنيدند و با هم خواندند :
«الحَمدُ للهِ الَّذى هَدانا لِهذا و ما كّنّا لِنهَتَديَ لَولا اَن هَدانَا اللهُ»[6]
سپاس خدايى را كه ما را به اين راه هدايت فرمود وگرنه راه نمى يافتيم
و اكنون ماييم و پيمان غدير ، ماييم و يادگار غدير حضرت مهدى ارواحنا له الفداء كه هر روزه با او تجديد عهد مىكنيم تا بر اين وصايت پابر جا بمانيم . ما نيز به همگان اعلام مىكنيم كه على بن ابى طالب اميرالمومنين تنها صراط مستقيمى است كه پيامبرصلى الله عليه و آله و سلم امربه اطاعت آن نموده اند.
«مَعاشِرَالنّاسِ، اَنَا صِراطُ اللَّهِ الْمُسْتَقيمُ الَّذى اَمَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى ، ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ اَئِمَّةُ الْهُدى ، يَهْدُونَ اِلَى الْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ .»
اى مردم! من آن صراط مستقيمى هستم كه خداوند شما را به پيروى آن دستور داده، و بعد از من على و سپس فرزندان من از نسل او پيشوايان هدايتند، به سوى حق هدايت مىكنند و به حق دادگرى مىنمايند.
[1] احقاق الحق ، ج21 ، ص26، الغدير ، ج1 ، ص197.
[2] دلائلالامامة ، ص38، احتجاج طبرسى ، ج1 ، ص146.
[3] همان .
[4] بحار، ج36، ص353، غايةالمرام، ص96 به نقل از نهجالحياة
[5] نهجالبلاغة،نامه62.
[6] اعراف/43