فاطمهى زهرا سلام الله علیها هر فرصتى را غنيمت شمرده، از اجتماع مردم در جهت دفاع از اميرالمؤمنين عليه السلام بهره مىگرفتند. ايشان با بيان خطابه و سخنرانى در مسجد اعمال زشت و خيانت امت پدرشان را در برابر عترت پاك ايشان در صفحات تاريخ ثبت نمودند. فاطمهى زهرا سلام الله علیها در جمع مردم كوچه و بازار و روزى ديگر با حضور در مسجد، حقايق را براى مردم آشكار كرده، حجت را به آنها تمامكردند. خطابههايى همچون خطبهى جاودان فدك، نه تنها فرياد دادخواهى و تظلم است، بلكه درسهايى از علوم و معارف الهى را به مخاطبين خود مىآموزد. از آنجايى كه فاطمه ی زهرا سلام الله علیها داراى مقام علم و عصمت الهى بودند، در هر مكان و زمانى سعى در آموزش معارف حقهى دين را داشتند. لذا با بيان حقايقى از اركان دين شامل توحيد، نبوت، معاد و امامت به يكى از وظايف خطير هر شيعه در دفاع از حريم ديانت كه همان تفقه در دين و آموزش و آموختن علمدين است، عمل مىنمودند.
درياى معارف اعتقادى در خطبهى فدك، بحرى است عميق كه كسى نتوانسته به منتهاى آن دست يابد و طراوت و تازگى آن براى نسلها تا به امروز همچنان باقىاست. حضرت صديقه كبرى سلام الله علیها سخنان خود را با حمد و ثناى پروردگار آغاز نموده، توحيد و يگانگى را به انسانها آموختند. با تبيين جايگاه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و رسالت ايشان درس نبوت را و با بيان فضايل قرآن و اهلبيت عليهم السلام و سفارش به همطرازى اين دو گرانبها ، جايگاه ولايت و امامت را به مردم تذكر داده، عهد و پيمان آنان را يادآورى نمودند.
ايشان رسالت پيامبران الهى را هدايت مردم و نجات از گمراهى معرفىكرده، فرمودند: «پس خداوند به وسيلهى پدرم ظلمتها و تاريكىهاى اين امت را به نور مبدل ساخت و از دلها، توهمات و ابهامات را برداشت. ... و به منظور هدايت در ميان مردم به پا خواست، پس مردم را از گمراهى نجاتداد .» [1]
حضرت زهرا سلام الله علیها در راستاى تحقق امامت اميرالمؤمنين عليه السلام در جامعهى اسلامى آن روز در خطابهها و سخنان خود به بيان جايگاه امام و فلسفهى امامت پرداختند.
ايشان در بيان ضرورت و حكمت امامت مىفرمايند:
«خداوند متعال اطاعت ما اهل بيت را باعث نظام آيين اسلام و امامت ما را براى ايمنماندن از تفرقه قرارداد.» [2]
در اين فراز، فاطمهى زهرا سلام الله علیها امامت را همچون نبوت منصبى الهى معرفى مىكنند و وظيفهى امام را احياى سنت و سيرهى نبوى مىدانند، چرا كه اطاعت از امام براى نجات انسان و هدايت و سعادت او لازم است و اعتقاد صحيح و مطابق با حقيقت مىتواند در عمل انسان تاثير گذارد.
در يكى از روزهاى پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ، آن هنگام كه مردم در كوچه، نزديك خانهى اميرالمؤمنين عليه السلام گردآمده تسليم توطئههاى منافقان بودند، دختر رسول خداصلى الله عليه و آله و سلم از خانه بيرونآمده و در كنار منزل ايستادند و فرمودند:
«من ملتى مثل شما نمىشناسم كه اينگونه عهدشكن و بد برخورد باشند، جنازهى رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم را در دست ما گذاشته، رهاكرديد، عهد و پيمانهاى ميانتان را بريده، فراموش نموديد و ولايت و رهبرىعلى عليه السلام و ما اهلبيت را انكار كرديد و حق مسلم ما را باز نگردانديد. گويا از حادثهى روز غديرخم خبر نداريد؟!» [3]
ايشان در نكوهش پيمانشكنان فرمودند:
«اى گروه مردم! كه به سوى سخن باطل شتابانيد و اعمالزشت و زيانكارانهى اينان را ناديده مىگيريد آيا در قرآن تدبر و تأمل نمىكنيد؟! يا بر دلهايتان مهر و قفل زده شدهاست؟!»[4]
در ايام جانكاه بيمارى فاطمهى زهرا سلام الله علیها زنان مهاجر و انصار به عيادت ايشان رفتند. حضرت زهرا سلام الله علیها خطاب به آنان فرمودند:
«چرا نگذاشتند حق در مركزخود قراريابد؟ و خلافت بر پايههاىنبوت استوارماند؟ حق را از خانهاى كه جبرئيل در آن فرودمىآمد به خانهى ديگر بردند.»
«راستى مردان شما چرا چنين كردند؟ اى كاش مىدانستند به چه پناهگاهى تكيه دادهاند؟ و كدامين ستون استوار را انتخاب نمودند و به كدامين ريسمان چنگ زدهاند!»[5]
ايشان در روزهاى احقاق حق فدك با حضور در مسجد خطاب به مردم فرمودند:
«اى گروه مؤمنين! اى ياوران دين! اى پشتيبانان اسلام! چرا حق را برنمىگيريد؟ چرا ديده به هم نهاده، ستمى را كه به من مىرود مىپذيريد؟ مگر نه پدرم فرمود احترام فرزند حرمت پدر است؟ چه زود رنگ پذيرفتيد و بىدرنگ در غفلت خفتيد.» [6]
فاطمهى زهرا سلام الله علیها با بياناتى آتشين، اينچنين به سرزنش سكوت و بىتفاوتى مردم پرداختند. ايشان با زبان شكوه و خطابه به تكتك انسانها هشدار مىدهند كه مراقب اين آزمون بزرگ الهى باشند، چرا كه مسؤوليت غصب خلافت بر دوش آنان براى هميشه سنگينى خواهدكرد و اين داغ ننگ بر پيشانى آنها مىماند.
آرى! و امروز ما با گذشت تاريخ، واقعيت سخنان پرمحتواى بانوى بزرگ اسلام را روشنتر از هميشه مىيابيم كه انحراف جانشينى و خلافتپيامبر صلى الله عليه و آله و سلم از محور اصلى چه عواقب دردناكى را براى امت اسلام به بار آورد و چگونه جان و مال و ناموس مقدس دين را بازيچهى دست بازماندگان جاهليت گرداند.
خطابههاى فاطمهى زهرا سلام الله علیها و سخنان شيوا و كوبندهى ايشان، حقيقتاً ولايت علوى و رسالت فاطمى را آشكار مىكند و بر همهى شيعيان ضرورى است كه در كلمه كلمهى آن انديشه و تدبر نموده، درس چگونه زندگى كردن را بياموزند.
و اكنون ما نيز يكى از راههاى تحقق احياى امر اهل بيت عليهم السلام آموختن و آموزش دادن علوم و معارف دين و يا به عبارتى تفقه در دين است . امام رضا عليه السلام فرمودند: «خدا رحمت كند بندهاى را كه امر ما را زنده بدارد . از ايشان پرسيده شد : چگونه امر شما را زنده بدارد ؟ ايشان فرمودند : علوم ما را بياموزد و به مردم ياد بدهد . زيرا مردم وقتى خوبى هاى كلام ما را بدانند ، از ما پيروى مى كنند .»[7]
آشنايى با علوم اهل بيت كه تنها علم واقعى و صحيح است روح و روان انسان را جلا مى دهد و او را به سعادت واقعىمى رساند . ارتباط انسان با امام زمان از آثار معرفت ايشان است كه در پرتو نور معارف و علوم ائمه اطهار عليهم السلام حاصل مى شود. پس اكنون ما نيز بايد به اين وظيفه خطير در زمان غيبت امام زمان ارواحنا له الفداء توجه نموده و در جهت اداى آن كوشش نماييم . چنانچه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمودند :
«اف بر هر مسلمانى كه در هر هفته روزى را قرار ندهد كه در آن از امر دينش سوال كند»[8]
[1] خطبهىفدك.
[2] احتجاج ، ج1 ، ص97.
[3] نهجالحياة، به نقل از احتجاج طبرسى،ص51 ، الامامة السياسة،ج1،ص12.
[4] احتجاج طبرسى،ص106 ، بحار،ج8،ص111.
[5] دلائلالامامة،ص40.
[6] خطبهى فدك.
[7] بحارالانوار ج2 ص30
[8] بحار الانوار ج1ص176