سال :
دل نوشته
بانوی سربلند
هنوز هیچ آشنا با عاشورایی، قدرت نیافته بزرگی شخصیت او را درک کند.
زینب(س)، با تمام روح لطیفش، اوج هر سختی را چشیده، اما زیبا و پرمنطق در کوفه سخن می ‌راند، چنانکه قلب‌ ها را بیدار می‌ کند و کم است مسلمانی در شامات که اسلامش را مدیون روشنگری او نباشد.

آرى،‌زینبی که آن روی سکه عفت فاطمی است، پرده ‌نشین خانه وحی است، پرورده غیرت‌ هاست. همان خاتونی است که زنان کوفه صف اندر صف در انتظار دیدار اویند تا در درس تفسیرش بیاموزند که چنین بی‌ مانند تفسیر قرآن بر سرنیزه خوانده شده را فریاد می‌ کند، چنان‌که به قدرت قرآن، جان ‌های بی ‌وجدان اهل شهر نفاق را زنده کرد و حیات حسینی به رگ ‌هامان تزریق کرد.
آرى، به خدا که تاریخ در محضر زینب(س) از پا درآمده و خود را به دست باکفایتش داده تا تاریخ و شریعت محمدی، همه و همه را از نو بسازد.

حمیده طرقى
اشارات :: تیر ۱۳۸۸
شعر
زینب است . . .
آن که نامش کرده عالم را مسخر زینب است
آن که وصفش می‌ رباید هوش از سر زینب است

آن که با ایراد نطقی کاخ استبداد را
کرد ویران بر سر قوم ستمگر زینب است

آن که داغ شش برادر را به دل هموار کرد
تا بماند جاودان دین پیمبر زینب است

مادرش آموزگار مکتب شرم و حیاست
فارغ التحصیل دانشگاه مادر زینب است

گر علی بن ابوطالب بود معیار صبر
آن که صبرش با علی باشد برابر زینب است

گفت پیغمبر حسینم هست کشتی نجات
بادبان و محور و سکان و لنگر زینب است

هست از درهای جنت یک درش باب الحسین
فاش می گویم کلید قفل آن در زینب است

دین و قرآن را به عالم گر که روح و پیکری است
خسرو لب تشنگان روح است و پیکر زینب است
در مقام بردباری گر بسنجی قدر او
در غم و شادی برابر با برادر زینب است

آسمان غیرت و مردانگی و صبر را
ماه عباس و حسینش مهر و اختر زینب است

بحر رحمت را به عالم بود تنها یک صدف
واندر آن یکتا صدف، یکدانه گوهر زینب است

ساقی بزم جهان آفرینش گر علی است
جرعه نوش ساغر ساقی کوثر زینب است

در مقام وصف او (ژولیده) گوید روز و شب
آنکه نامش کرده عالم را مسخر زینب است

شاعر: ژولیده نیشابوری
داستان
اﻋﺘﺮﺍﺽ ﺷﺪﻳﺪ ﺯﻳﻨﺐ ﺳﻠﺎﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺑﻪ ﻳﺰﻳﺪ
ﺩﺭ ﻣﺎﺟﺮﺍﻯ ﺍﺳﺎﺭﺕ ﺯﻳﻨﺐ (ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ) ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺣﺎﺩﺛﻪ ﺧﻮﻧﻴﻦ ﻋﺎﺷﻮﺭﺍ، ﺯﻧﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻯ ﻭﺍﺭﺩ ﺩﻣﺸﻖ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺘﻚ ﺣﺮﻣﺖ ﺷﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺭﻭﭘﻮﺵ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻏﺎﺭﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ.
ﻫﻨﮕﺎمی که ﺯﻳﻨﺐ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻫﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺠﻠﺲ ﻳﺰﻳﺪ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩﻧﺪ، ﺣﻀﺮﺕ ﺯﻳﻨﺐ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻰ ﺷﺪﻳﺪﻯ ﺑﺮ ﺿﺪّ روش های ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﻳﺰﻳﺪ ﻭ ﻳﺰﻳﺪﻳﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻳﺰﻳﺪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺯﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺯﻧﺎﻥ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﭘﺮﺩﻩ ﺑﻨﺸﺎﻧﻰ، ﻭﻟﻰ ﺩﺧﺘﺮﺍﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺳﻴﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﻫﻰ، ﺣﺮﻳﻢ ﭘﻮﺷﺶ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﺸﻜﻨﻰ ﻭ ﻧﻘﺎﺏ ﺍﺯ ﭼﻬﺮﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﺩﺍﺭﻯ.
ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ:
ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺟﺰ ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﻜﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﻭ ﮔﻮﺷﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻯ، ﺣﺘﻤﺎً ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ (ﻗﻴﺎﻣﺖ) ﻧﺰﺩ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠّﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠّﻢ ﺑﺒﺮﻧﺪ، ﺑﺎ ﺑﺎﺭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﮔﻨﺎﻩ، ﮔﻨﺎﻩ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻥ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﻭ ﻫﺘﻚ ﺣﺮﻣﺖ (ﺣﺠﺎﺏ) ﺁﻧﻬﺎ، ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺣﻖ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺗﻮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻋﺰّﺕ ﻣﺎ ﻭ ﺫﻟّﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﺩﻳﺪ.
ﺍﻳﻦ ﻓﺮﺍﺯ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﺭﺳﺎﻟﺖ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ، ﻗﺪﺍﺳﺖ ﺣﺮﻳﻢ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺣﺴﺎّﺱ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﺑﻪ ﻃﻮﺭی که ﻫﺘﻚ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺧﻮﻧﺸﺎﻥ، ﻋﻨﻮﺍﻥ ﻳﻚ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺰﺭﮒ ﻣﻰ ﺷﻤﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﺎ ﺫﻛﺮ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺳﺘﻤﮕﺮ ﻭﻗﺖ، ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﻣﻰ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ.
منبع: ﺣﺠﺎﺏ ﺑﻴﺎﻧﮕﺮ ﺷﺨﺼﻴﺖ ﺯﻥ ﺻﻔﺤﻪ 118.
گلواژه
حدیث
امام سجّاد عليه السلام می فرماید:
[اي زينب !] تو، بحمداللَّه، عالمي هستي كه نزد كسي تعليم نديدي و دانايي هستي كه نزد كسي نياموختي.

بحار الأنوار ، ج ۴۵ ، ص ۱۶۴
غربت هزار ساله
اگر نبودی عمه...
آخر تو که هستی که هر کس دردی داردتورا صدا میزند ؟ مگر تو چه قدر توان در زانوانت ذخیره داری که هر که از راه مانده است و دیگر قوتی در زانوانش نمانده از تو استمداد می جوید ؟ مگر خانه قلبت برای داغ، چقدر جا دارد که هر لحظه خبری تفدیده ترش کند؟ آخر با این لبان تشنه و درون گرسنه، چقدر باید تا انتهای این بیابان را برای نوگلی آزرده بدوی؟!
آسمان حیران سینه آسمانی تو شده اند. اهل ملکوتی، انگشت به دهان لحظه لحظه، رفتار خدا گونه تورا می پایند.
آخر مگر تو که هستی که همه این زنان و کودکان غمدیده و رنجور، فقط نام تو را به زبان می آورند حتی ولّی خدا؟! حکم پیامبری را در سینه ات، عفت و پاکدامنی زهرایی را در قلبت، زبان گویا و پر صلابت حیدری را در دهانت، سیاست و پایداری و شجاعت حسنین را در چشمت نگاه داشته ای و بی پروا و بی وقفه به مبارزه ادامه می دهی.
سرباز بی چون وچرای خورشید، پرستار بی وقفه کاروان نور، پدر و مادر و برادر و خواهر و همه کس این یتیمان، عمه جان زینب، کجایی؟
باز کودکی از کاروان جا مانده است، باز بانویی از شدت گرما و عطش، زیر آوار آفتاب غش کرده است. باز یتیمی خواب آشفته ای دیده و بهانه پدر می گیرد. باز بانوی بارداری از شدت غم و سختی، امانت خود بی موقع را بر زمین نهاده است.
عمه جان کجایی که حال برادر زاده ات دوباره دگرگون است. دوباره کودکی، خواسته ای داشته و دارد جوابش را با تازیانه می دهد، عمه بیا و مثل همیشه تن نهیفت را سپر بلا کن. عمه بیا و برای سومین روز، سهم اندک غذایت را بین بچه ها تقسیم کن. عمه بیا تا نگاه استوارت، شدت غم را از چهره ها بزداید، گرما بدهد به دلها. عمه بیا تا از آبشار وجودت همه را سیراب کنی در این عطشناک بیابان. اگر نبودی تو عمه چه بر سر ما می آمد. اگر نبودی چه کسی می تواند دنباله این کهکشان را تا عمق ظلمت این خاک تیره، بکشاند.
اگر نبودی تو عمه چه بر سر دنیا می آمد ؟!

منبع: اشارات - تیر 1387، شماره 110
کتاب
الخصائص الزینبیه یا ویژگی های زینب کبری در عاشورا
کتاب حاضر توسط علامه سيد نورالدين حائري ‌جزايري نوشته شده است. در اين كتاب ولادت، القاب، عصمت، شمايل و دلايل، جهاد، امتحان و معرفت حضرت زینب، مراتب خوف و رضا و تسليم او، مصائب و بليات، صبر و مواسات و غيرت ايشان، نيابت خاصه و خدمات آن بانوی بزرگوار در كربلا، شباهت عقیله بنی ‌هاشم با برخي از انبياء و امامان و خطبه ‌هاي آن حضرت مطرح و بحث شده است. کتاب برای اولین‌بار سال 1341 به زبان عربی به نگارش درآمد و بلافاصله به منزله اثری خدشه‌ ناپذیر و قابل اعتماد به زبان‌ های رایج دنیا ترجمه شد.

الخصائص الزینبیه
نویسنده: نورالدین حائری جزایری
ناشر: كتابفروشی حضرت مهدی (عج)، قم، 1362
مهدویت
گريه امام زمان (ع ) بر اسيرى زينب
حاج ملا سلطانعلى، كه از جمله عابدان و زاهدان بود، مى گويد:
«در خواب به محضر مبارك امام زمان (ع ) مشرف شدم، عرض كردم: مولاى من! آنچه در زيارت ناحيه مقدسه ذكر شده است كه «فلانذبنك صباحا و مساء و لابكين عينك بدل الدموع دماء» صحيح است؟ فرمود: آرى!
گفتم: آن مصيبتى كه در سوگ آن ، به جاى اشك خون گريه مى كنيد، كدام است؟ آن مصيبت على اكبر است؟ فرمود: نه! اگر على اكبر زنده بود، او هم در اين مصيبت، خون گريه مى كرد!
گفتم: آيا مقصود مصيبت حضرت عباس (ع ) است؟ فرمود: نه ! بلكه آن حضرت عباس هم در حيات بود، او نيز در اين مصيبت خون گريه مى كرد!
عرض كردم: آيا مصيبت حضرت سيدالشهداء (ع ) است ؟ فرمود: نه! اگر حضرت سيد الشهداء (ع ) هم بود، در اين مصيبت خون گريه مى كرد!
پرسيدم: پس اين كدام مصيبت است ؟ فرمود: مصيبت اسارت عمه ام زينب (س) است.