سال :
دل نوشته
به نام تو ای بهانه استجابت دعا

مژده باد طلوع تو ای معصومه زکیّه که بارقه شهاب تو، روشنایی دیگر در شب‏ های مناجات اهل زمین است.
معصومه، یعنی قداست مریم و عصمت فاطمه و ادامه قصه غصه‏ های زینب در جست‏ و جوی برادر.
معصومه یعنی ترنم ترانه ‏ای دیگر برای استجابت دعا.
لبریز از نام توایم که غربت شاه غریب را به‏ یادمان می‏ آوری.
امروز، سپیده ‏دم طلوع تو، عطر نوشکفته بهار را بر قلب مشتاقانت می ‏پراکند.
چه زیباست سرنوشت تو در خطه قم، وقتی هم آسمان با ماه و ستارگانش می‏شوی و اجازه میهمانی تو برای قلب ‏های شکسته، به منزله زیارت حسین علیه ‏السلام می‏ شود.
شرافتِ زن در یاد توست، آن‏ هنگام که قدسیان بر گلدسته ‏های نورانی‏ ات سلام می ‏فرستند.
طلوع می ‏کنی و نام تو، سپیدارها را به وجد می‏ آورد.
محبت تو ای بانو، تالاب‏ های تیرگی روح را پر از زلالی عرفان می ‏کند.
میلاد تو، نبض پرتلاطمی است که اندام خواب رفته سکوت را بیدار می کند تا ساعات مه گرفته ایمان را آفتابی کند.

نویسنده: رزیتا نعمتی
شعر
باید نوشت وصفِ شما را به دلبری
باید نوشت وصفِ شما را به دلبری
زیرا نگینِ خانۀ موسی بن جعفری

شاید کند گوشه ای از این جلالتان
با صد هزار هاجر و مریم برابری!

هم دخترِ امامی و هم عمۀ امام
بر هشتمین امام فراتر ز خواهری

شمس‌ الشموس حضرت سلطان رضا، و تو
اندر سما به اهلِ ولا نیک اختری

چون زینبین ارثیه داری ز فاطمه
در لحنِ توست جذبۀ گفتار مادری

در فقه و شَرع، عالمه ای بی مثال تو
چون حیدر است نُطقِ لسانت غضنفری

همچون پدر، بابِ حوائج به عالمی
در بحثِ حُجب، از همه نسوان تو سَرتری

مدحِ شماست کارِ خداوندِ لایزال
در وقتِ مدح، درخورِ اللهُ‌ أکبری

هر کس رسید در حرمت بی اراده گفت:
جانم فدات، وَه چه جلالی، چه محشری

روح الامین به وقتِ تشرف در این بهشت
پهن کرده بال پیشِ دَرَت همچو پادری

در قم شکوهِ آلِ عبا دیدنی‌ ست، چون
میعادگاهِ جمله امامانِ اطهری ...

شاعر : بابک رضایی
داستان
شفای جوان نخجوانی
حضرت آیت الله مکارم شیرازی می فرمود:
«بعد از فروپاشی شوروی و آزاد شدن جمهوری های مسلمان نشین، مردم شیعه نخجوان تقاضا کردند که عده ای از جوانان خود را به حوزه علمیه قم بفرستند تا برای تبلیغ در آن منطقه تربیت شوند.
مقدمات کار فراهم شد و استقبال عجیبی از این امر به عمل آمد. از بین سیصد نفر داوطلب، پنجاه نفری که معدل بالایی داشتند و جامع ترین آن ها بودند برای اعزام به حوزه علمیه انتخاب شدند. در این میان جوانی که با داشتن معدل بالا، به سبب اشکالی که در یکی از چشمانش وجود داشت، انتخاب نشده بود، با اصرار فراوان پدر ایشان، مسؤول مربوطه ناچار از قبول ایشان شد. هنگام فیلمبرداری مراسم بدرقه از کاروان علمی، مسؤول فیلمبرداری دوربین را روی چشم معیوب این جوان متمرکز کرده و تصویر برجسته ای از آن را به نمایش می گذارد. جوان با دیدن این منظره بسیار ناراحت و دل شکسته می شود.
وقتی کاروان به قم رسید و در مدرسه مربوطه ساکن شدند، این جوان به حرم مشرف شده و با اخلاص تمام متوسل به حضرت می شود و در همان حال خوابش می برد. در خواب عوالمی را مشاهده کرده و بعد از بیداری می بیند چشمش سالم و بی عیب است.
او بعد از شفا گرفتن به مدرسه بر می گردد. دوستان او با مشاهده این کرامت و امر معجزه آسا، دسته جمعی به حرم حضرت معصومه علیها السلام مشرف شده و ساعت ها مشغول دعا و توسل می شوند. وقتی این خبر به نخجوان می رسد، آن ها مصرانه خواهان این می شوند که این جوان بعد از شفا یافتن و سلامتی چشمش به آن جا برگردد که باعث بیداری و هدایت دیگران و استحکام عقیده مسلمین گردد.»
منبع: فروغی از کوثر، ص 57
گلواژه
شفیعه ی روز جزا
امام صادق (ع):
از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم از دنیا مى رود كه اسمش فاطمه دختر موسى (علیه السلام) است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت مى شوند.
آیات آسمانی
همسایه منجی
شکفتن تو در باغ جهان، ادامه ملکوت بر زمین است و گشودن درهای رحمت.
چه زیباست ساحل جمکران در کنار دریای تو، وقتی دل‏های غرقه در عشق، چشم انتظار رسیدن کشتی نجات مولای خویش ‏اند.
به تو تمسک می‏جوییم، ای بانوی معصوم.
ای غریب آشنا، استغاثه منتظران را به وساطت خویش، بی‏ ثمر مگردان و در گروی آبروی خود، همسایگان بارگاهت را در جمعه‏ های انتظار دریاب، تا مگر به استجابت دعای تو، میلادت، آغاز شکفتن گل نرگس باشد.

نویسنده: رزیتا نعمتی
کتاب
عمه سادات
کتاب «عمه سادات» در شش فصل و به قلم «ابولقاسم حمیدی» به بررسی سیر زندگانی عمه سادات، حضرت معصومه (س)؛ و حوادث تاریخی شهر قم می پردازد. عناوین فصل های این کتاب به قرار زیر است:
«فصل اوّل: تاریخ قم‌« «فصل دوم: زندگی حضرت معصومه علیها السلام‌«؛ «فصل سوم: زیارت حضرت معصومه علیها السلام»؛ «فصل چهارم: کرامات حضرت معصومه علیها السلام»‌؛ «فصل پنجم امام ‌زادگان مدفون در قم‌« و «فصل ششم: مساجد معروف و شخصیت‌ ها و پادشاهان مدفون در قم‌«.
لازم به ذکر است نسخه الکترونیکی این کتاب توسط مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان تهیه و در اختیار عموم قرار گرفته است.

عمه سادات
نویسنده: ابولقاسم حمیدی
انتشارات مسجد مقدس جمکران، 1386
مهدویت
شهر قم در آستانه ظهور مهدی موعود (عج)
امام صادق عليه السلام1200 سال پيش فرمود:
«به زودي، كوفه از علم خالي شود و بساط علم از آن برچيده شود؛ آن چنان كه مار در لانه اش به خود مي پيچد. آن گاه علم در شهري به نام «قم» ظاهر مي شود و آنجا مركز دانش و فضيلت مي گردد تا جايي كه در روي زمين حتي يك نفر مستضعف و ناآگاه در دين باقي نمي ماند، حتي بانوان پرده نشين.
اين، در آستانه ظهور قائم ما خواهد بود كه خداوند، قم و اهل قم را قائم مقام حجت قرار مي دهد وگرنه زمين خالي از حجّت مي شود و زمين ساكنان خود را در كام خود فرو مي برد. در آن ايام، علم از قم به همه سرزمين هاي شرق و غرب جهان سرازير مي گردد و حجّت خدا بر مردم كامل مي شود و ديگر در روي زمين فردي نمي ماند كه دين و دانش به او نرسيده باشد. سپس قائم عليه السلام ظهور مي كند و موجب خشم و غضب خداوند بر مردم مي شود؛ زيرا خداوند از هيچ بنده اي انتقام نمي گيرد، جز هنگامي كه حجّت خداوند را انكار كند.»

منبع: بحار الانوار ج 60، ص 213