سال :
دل نوشته
ماه مهربان
چه آرام و سبک بال پرگشودی، ای مرغ زخم خورده آشیانه عشق
داغ فراق تو را چگونه در تصور آوریم که بی تو زندگی کردن و زنده ماندن مایه شرمساری است
ای حجت الهی و ای امام مهربانی ها، هجران تو، غروب همه خوبی هاست و پروازت، آغاز صحیفه درد و رنج در دل شیعیان ای لاله داغدار مدینه، از کنار تربت پاک پیامبر و جگرِ پاره پاره مجتبی و دل داغدار صادَقیْن و قبر ناپیدای پهلو شکسته تاریخ رفتی، تا در جوار امن الهی بیاسایی و از تنگنای ظلمت دنیا رها گردی.
اینک، ماییم و شام تیره جدایی از تو و گرد غم و اندوه که بر می فشانیم و این همه، چاره درد فراق تو نتواند بود
ای مظلوم غریب، رهایی گوارایت؛ ولی، التماس دیدگان ما را در غربت تنهایی خاکدان دنیا بی پاسخ مگذار
و ما را نیز که مدّعیان محبت تواییم، در جوار خویش جایگاهی کرامت فرما
ای ماه مهربان آسمان جود و کرامت
شعر
یوسف دوباره ناله ز یک چاه می کشد
از پشت درب بسته کسی آه می کشد
یوسف دوباره ناله ز یک چاه می کشد

در زیر پای هلهله ها این صدای کیست؟
این پای کوب و دست فشانی برای کیست؟

از ظرفِ آبِ ریخته بر این زمین بپرس
از یک کنیز یا که از آن یا از این بپرس

زرد است از چه گندمِ رویِ دلِ رضا
بر باد رفته است چرا حاصل رضا

زلف مجعد پسرش را نگاه کن
آنگاه یاد یوسف غمگین چاه کن

ای کاش دست کاسه ی انگور می شکست
تا چهره جواد به زردی نمی نشست

ای کاش زهر قاتل و مسموم خویش بود
ای کاش کشته اثر شوم خویش بود

دیدند چند طایفه ای از کبوتران
با بال روی بام کسی سایه گستران

شاعر: رضا جعفری
داستان
گره گشا
مرحوم شيخ طوسى، كلينى و ديگر بزرگان آورده اند: در اوايل خلافت معتصم عبّاسى، شخصى از اهالى سجستان به همراه امام محمّد جواد (ع) و نيز عدّه اى ديگر، راهى مكّه گرديد.
شخص سجستانى گويد: در بين راه، جهت استراحت در محلّى نشسته بوديم و سفره غذا پهن بود، ما با عدّه اى از افراد مختلف مشغول خوردن غذا گشتيم. من به حضرت خطاب كردم و اظهار داشتم: يابن رسول اللّه! فدايت گردم، در شهر ما شخصى از دوستان و محبّان شما، از طرف حكومت، مسئول امور مردم مى باشد. ماليات زيادى را بر من مقرّر كرده است كه بپردازم، در حالى كه من توان پرداخت آن را ندارم، چنانچه ممكن باشد نامه اى برايش بنويسيد تا ملاحظه حال مرا نمايد و تخفيفى دهد؟
امام عليه السلام فرمود: او را نمى شناسم.
عرض كردم: اى سرورم! او از دوستان و علاقه مندان به شما اهل بيت عصمت و طهارت مى باشد؛ و من مطمئنّ هستم كه نامه شما سودمند خواهد بود. و چون سخن و تقاضاى من به اتمام رسيد، حضرت قلم و كاغذى را در دست مبارك خود گرفت و اين عبارات را نگاشت:
به نام خداوند بخشاينده مهربان، حامل نامه از جنابعالى و نيز از عقيده ات تعريف و تمجيد كرد، توجّه داشته باش كه خوشبختى تو در گرو رفتار و كردارت مى باشد؛ بنابراين، سعى كن نسبت به دوستان و هم نوعان خود دلسوز باشى، همانا خداوند متعال فرداى قيامت تو را در مقابل اعمال و كردارت مؤاخذه و مورد بازجویى قرار مى دهد.
بعد از آن نامه را امضاء نمود و تحويل من داد.
پس از آن كه وارد سجستان شدم و نامه حضرت را به والى - كه به نام حسين بن عبداللّه نيشابورى معروف بود - دادم، او نامه را گرفت و بوسيد و بر چشم خود نهاد و سپس آن را گشود و خواند و به من خطاب كرد و گفت: خواسته ات چيست؟
گفتم: مأمورين شما ماليات سنگينى بر من بسته اند و توان پرداخت آن را ندارم.
سپس دستور داد: ماليات را از من بردارند و چون سخت در مضيقه بودم نيز مبلغى را لطف كرد.
گلواژه
حدیث
امام جواد (ع) می فرماید: زمان ولادت امام عصر عليه ‌السلام بر مردم زمانش مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غايب و پنهان است. و حرام است كه آن حضرت را نام ببرند؛ و او هم ‌نام و هم‌ كنيه رسول خدا (ص) است.

منبع: بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۲
آیات آسمانی
روز ماتم آل الله
شهر، در عمق سکوت، لحظات اندوهباری را پشت سر می گذارد! گویی به دنبال تکرار خاطره ای است که تلخی آن را پیش تر تجربه کرده است.
آن روز، تابوت مظلومانه امامی بود و شانه چند مرد ناآگاه؛ و امروز شانه تنگ مردمانی ست و عطر تابوت امامی در نهایت مظلومیت؛ امامی که در نهایت جوانی و بهار زندگانی، تأثیر زهرآگین خزان را بر جای خویش به تماشا بنشیند.
گویی تمام آسمانیان، میهمان بغدادند؛ میهمان سوگی غریبانه؛ غریبانه، مثل تمام داغ های نینوایی!
کجایید، شانه های سبز مدینه؟
این شانه های نامحرم، بسی نامهربانند!
کجایید کوچه های مدینه تا مرثیه خورشید را به گریه بنشینید؛ این کوچه ها همیشه با خورشید نامحرمند!
کجایید، بانوان حرم که با فرشتگان الهی، مویه گر شوید!
کجایید، داغ پروردگان حریم ولایت که امروز، روز ماتم آل الله است!
کتاب
شهد شوکران
کتاب حاضر روایت هایی حقیقی از زندگی سه امام بزرگوار، امام کاظم، امام رضا و امام جواد علیهم السلام است. علت انتخاب این سه امام و پرداختن به روایات زندگی آنها مشابهت هایی است که در زندگی و شهادت مظلومانه شان وجود دارد.

شهد شوکران
نويسنده: نصرالله قادری
انتشارات: نشر نیستان، چاپ اول 1394
مهدویت
زیارت امام جواد (ع) به نقل سید ابن طاووس
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا أَبَا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الْبَرَّ التَّقِيَّ الْإِمَامَ الْوَفِيَّ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ الزَّكِيُ‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا نَجِيَّ اللَّهِ‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَفِيرَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سِرَّ اللَّهِ (سِتْرَ اللَّهِ) السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا ضِيَاءَ اللَّهِ‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا سَنَاءَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا كَلِمَةَ اللَّهِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا رَحْمَةَ اللَّهِ‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَدْرُ الطَّالِعُ‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّيِّبُ مِنَ الطَّيِّبِينَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ مِنَ الْمُطَهَّرِينَ‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْآيَةُ الْعُظْمَى السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحُجَّةُ الْكُبْرَى‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُطَهَّرُ مِنَ الزَّلاَّتِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضِلاَتِ (الْمُعْظِلاَتِ)
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلِيُّ عَنْ نَقْصِ الْأَوْصَافِ‏
السَّلاَمُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الرَّضِيُّ عِنْدَ الْأَشْرَافِ السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا عَمُودَ الدِّينِ‏
أَشْهَدُ أَنَّكَ وَلِيُّ اللَّهِ وَ حُجَّتُهُ فِي أَرْضِهِ وَ أَنَّكَ جَنْبُ اللَّهِ وَ خِيَرَةُ اللَّهِ‏
وَ مُسْتَوْدَعُ عِلْمِ اللَّهِ وَ عِلْمِ الْأَنْبِيَاءِ وَ رُكْنُ الْإِيمَانِ وَ تَرْجُمَانُ الْقُرْآنِ‏
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنِ اتَّبَعَكَ عَلَى الْحَقِّ وَ الْهُدَى وَ أَنَّ مَنْ أَنْكَرَكَ وَ نَصَبَ لَكَ الْعَدَاوَةَ عَلَى الضَّلاَلَةِ وَ الرَّدَى‏
أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكَ مِنْهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ
وَ السَّلاَمُ عَلَيْكَ مَا بَقِيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ