سال :
دل نوشته
دهمین جلوه هستی
مدینه است و شادمانی های خانه حضرت جواد.
مدینه است و طلوع خورشیدی دیگر در خانه امامت.
مدینه است و شکوفایی دهمین بهار ولایت؛ بهاری که از شکوفه های آسمانی اش، «هدایت» می شکفد و «هادی» امت را به تماشاگران عالم لاهوت معرفی می کند.
تبارک الله از حضور دهمین حجت خداوند در زمین!
تبارک الله از حضور آسمانی فرزندی از فرزندان حضرت رسول صلی الله علیه و آله!
تبارک الله از حضور خورشید پرفروغ هدایت!
می آید؛ هم نام مولایی که مجموع صفات الهی است. اصل و فرع تمام اوصاف حسنه!
«علی» است؛ همانند نیایش. در شجاعت و غیرت، در کمال و کرامت، در عبادت و تسبیح، در مناعت وجود!
او ادامه انبیاست. تبلور اندیشه های الهی در عصر خویش است. می آید؛ اشراق آدم علیه السلام در نگاه؛ صداقت نوح علیه السلام در زبان؛ ایمان ابراهیم علیه السلام در دل. شهود موسی علیه السلام در بیان، قدرت عیسی علیه السلام در نفس، نور محمد صلی الله علیه و آله در جبین.
می آید؛ بلاغت علی علیه السلام در بیان، صداقت زهرا علیهاالسلام در زبان، کرامت حسن علیه السلام در نفس، شهامت حسین علیه السلام در دل، عبادت سجاد علیه السلام در جبین؛ شرافت باقر علیه السلام در وجود، صلابت جعفر علیه السلام در ضمیر، نجابت کاظم علیه السلام در شأن، سخاوت جواد علیه السلام در جود.
نویسنده: سید علی اصغر موسوی
شعر
مهر دهم
فیض مدام، سلسله نورِ دائمی
پور جواد ابن رضا سبط کاظمی

در شأنت این بس است که جد شما رضاست
در فضلت این بس است که تو جدّ قائمی

تا پایه امامت و دین از تو قائم است
خود عرش فضل را به خدا از قوائمی

اینگونه گفت وصف تو را هر که با تو بود
هر شام در صلاتی و هر روز صائمی

یا حجّه الوفیّ، صفی هادی ای امام
ای حضرت کریم که عین المکارمی

هادی! امامنا التقی المتقی، سلام
نور دهم! امام علی‌النقی، سلام

مهر دهم! حقیقت کامل، امام من!
آیینه جمیع فضائل، امام من!

لرزانده دستگاه خلافت شکوه تو!
خاک از توکلّت متوکل، امام من

لحظه به لحظه جان به تو مشتاق، هادیا!
لحظه به لحظه دل به تو مایل، امام من
داستان
روایت
یکی از اصحاب حضرت ابوالحسن، امام هادی صلوات الله علیه به نام اسحاق بن ابراهیم حکایت کند: روزی به محضر مبارک آن حضرت شرفیاب شدم، شخصی را دیدم که در مجلس حضرت اظهار داشت: مدتی است که مبتلا به سردرد شدیدی گشته ام.
امام علیه ‏السلام فرمود: ظرفی را با مقداری آب بردار و این آیه‏ ی شریفه ‏ی قرآن را بر آن بخوان:
«أولم یر الذین کفروا ان السموات و الأرض کانتا رتقا ففتقنا هما و جعلنا من الماء کل شی‏ء حی أفلا یؤمنون» [1] و سپس آن را بیاشام، که انشاء الله سردرد بر طرف خواهد شد. [2]
پی نوشت: 1- سوره‏ی انبیاء، آیه‏ی 30. 2-بحارالأنوار، ج 92، ص 51، ح 7.
گلواژه
حدیث
امام هادی عليه السلام می فرماید: «هنگامی که آب در روی زمین روان شد منتظر فرا رسیدن فرج می شوند.»

منبع: اختصاص مفید صفحه 102
آیات آسمانی
مولودى از نيمه ذى‏ الحجه
مولودى از نيمه ذى‏ الحجه مى ‏آيد و آسمان، رخت آبى ‏اش را با پشته ‏هاى سپيد ابر مى ‏آرايد و صبحگاهان، خميازه گل‏ ها را كه با لبان ظريف گلبرگ ‏هاشان رو به روى جويبار زلال مى‏ كشند، با بشارتى نو، به گلخنده‏ اى شيرين مبدل مى ‏كند.
گل سرخ، ده گلبرگ خوش ‏رنگ را شبنم مى ‏زند.
ماهى‏ هاى قرمز، ده حباب طلايى در آب مى ‏فرستند.
شب ‏بوها، ده شب از عطر دل ‏انگيزشان را به مهتاب مى ‏دهند.
پرستوها بر ده شاخه بلوط، گل رُز مى ‏آويزند.
و اقاقى ‏ها، آرام مى‏ شمارند؛ اولين، دومين... دهمين، آرى دهمين ستاره مى ‏آيد.
ما را بياموز ورقى از درس استقامت خويش، در لحظه ‏هاى تنهايى؛ زمانى كه در محله عسكرها، شبت را به نماز و استغفار و روزت را به روزه و دست‏گيرى از ديگران مى ‏گذرانيدى. راستى، متوكل چرا زبان از كام «ابن سكّيت» بيرون كشيد؟
چرا هميشه شب از سياهى خويش مى‏ گريزد و خويش را به زور تدليس، به رنگ روز و روشنىِ خورشيد مى ‏بيند؟
گويا اين خودستايى براى سبكْ ‏شأنان مرسوم است و مرض ناعلاج صاحبان كوشك ‏هاى طاق بر آسمان چسبيده است، كه زبان ‏ها مى ‏برند و پيكرها آتش مى ‏زنند.
نویسنده: منسيه عليمرادى
کتاب
پرچم داران سعادت
کتاب حاضر به بررسی و تدبر در زیارت جامعه کبیره و نقد و بررسی آن می پردازد. نسخه چاپی این کتاب با عنوان «پرچم داران سعادت: تدبری بر زیارت جامعه کبیره» توسط انتشارات بنياد قرآن و عترت و نسخه الکترونیک آن با عنوان «پرچم داران هدایت: تدبری بر زیارتنامه جامعه کبیره» توسط مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، منتشر شده است.
پرچم داران سعادت
نویسنده: احمد سجادی
انتشارات بنياد قرآن و عترت، 1385
مهدویت
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
عبدالعظیم حسین گوید: از امام هادی علیه السلام شنیدم که می فرمود: مفهوم «رجیم» [در آیات قرآن مانند «مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ» و پنج آیه در سوره های دیگر آن است] که «شیطان» با لعن از درگاه خدا رانده شده و از هر جای خیر و نیکی دور شده، مؤمن او را یاد نکند، جز بر او لعنت فرستد. به راستی در علم خدا گذشته است: وقتی حضرت قائم آل محمد صلی ارواحنا له الفداء ظهور کند، در زمان او مؤمنی نماند مگر این که شیطان را رجم کند و با سنگ او را از خود دور نماید چنانچه پیش از آن هم آماج لعن آنان می بوده است.
منبع: معانی الاخبار، ص 139، ح 1