امشب گل بـاغ مصطفــی آمده است
ساطع شده نور آسمـان هـا بـه زمین
امشب شـده مـتـصـل ثـریا بـه زمین
امشب گل بـاغ مصطفــی آمده است
آورده تمام کهکشــان را بـه زمـیــن
امشب متحیّرم کجا را نـگــرم
آیــا نــگــرم بـه آسمان یا به زمین؟
ارکــان زمیـن بـه رقـص در آمده اند
غـوغـای عـجیبـی شده برپا به زمین
ای کاش کسی بود که با من می گفت
امشب چـه خبر شده در أبوا به زمین؟
جمعی ز فــرشتـگـان ندا سر دادند
آورده خدا ولــیِّ خود را به زمین
از بطــن حمیده و ز صلب صادق
آمد پـسـری به نام موسی به زمین
تا دیــده گشود ماه لرزید و شکست
افتــاد از آسمــان در اینجا به زمین
با خیل فرشته هــا بــه همراه علــی
آمد ز جنان حضرت زهرا به زمیــن
امـشـب چه شود عیدی ما این باشد
یـک لحظه نظر کنی خدایا به زمین
شاعر: حمید ضیاء یزدی