سال :
دل نوشته
از نسل نیایش
این وصیت های بارانی توست؛ این کتاب رو به آسمان ها که از صفحات مشعوفش، صدای آه ها و نفس های دل گرفته تو به گوش می رسد، که از خطوط خوانایش، صوت داوودِ دلِ تو بر جهان چیره می شود. کتاب را در آغوش می کشم و بی چتر و بی هراس، زیر باران می روم. مبارک می شوم، سلام می گویم به خدای نزدیک و کلمات تو را شمرده و عاشق ادا می کنم و یقیناً به مراد می رسم. پشت سر صفوف واژگانت، راه می افتم به سوی آسمان، بی آنکه مردد باشم، نومید باشم. باران بر سرم، بر دلم می بارد؛ صدای تو از گلوی دعاخوانم به افلاک می رسد و رنگین کمان اجابت از سینه ام به سوی عرش پل می بندد.
من با کلمات این کتاب، زندگی کرده ام؛ با کلمات این کتاب، قد کشیدم؛ عاشق شدم؛ به گلدان ها آب دادم؛ زخم های خود را مداوا کردم؛ غبار آیینه ها را رُفتم؛ پیراهن های کهنه را به دور افکندم؛ سجاده از یاد رفته را دوباره مأنوس شدم. با کلمات تو، من منزه شدم؛ گناهان را از تن شستم؛ وضوی شکر گرفتم؛ نماز حاجت روایی خواندم و سرنوشت مقدسی را صاحب شدم. کتاب را بر دل می فشارم. کتاب را بر سر می نهم؛ به پایش فرو می افتم. تنهایی ام، گندم زار برکت می شود و عمرم، خرامگاه فرشتگانِ بشارت....
شبانه که از خواب های پر از طعم بغض می پرم و گوشه محرابی، مناجات صدایم می زند، سجاده که می گشایم، رو به سوسوی ستاره های قبله نما، ناگاه صدای گریه های تو را از میان درختان دور و نسیم نزدیک می شنوم؛ صدای گریه تو که بوی قرن ها دارد و عشق و شوق تعبد را زبانه می کشد. گریه هایت عاشقانه ترین غزل های دلدادگی است. گریه هایت را بی وقفه در میان دعاهای نیمه شبم می نویسم و به سرزمین ملائک نامه رسان پست می کنم. سجده که می کنم، بغضِ پیشانی تو را می شنوم که در تمام سجده های عالم ریشه دوانده. پس از تو، پس از پیکر مفصل عبادتت، هیچ عبادت دیگری در کار نیست، جز آنکه به اذن رفتار تو باشد، به شیوه پرستش های تو....
نویسنده: سودابه مهیجی
شعر
دریا گریه می کند
دریا به دیده تر من گریه می کند
آتش زسوز حنجر من گریه می کند

سنگی که می زنند به فرقم ز روی بام
بر زخم تازه سر من گریه می کند

از حلقه های سلسله خون می چکد چو اشک
زنجیر هم به پیکر من گریه می کند

ریزد سرشک دیده اکبر به روی نی
اینجا به من برادر من گریه می کند

وقتی زدند خنده اشکم زنان شام
دیدم سه ساله خواهر من گریه می کند

رأس حسین بر همه سر می زند ولی
چون می رسد برابر من گریه می کند

ای اهل شام پای نکوبید بر زمین
کاینجا ستاده مادر من گریه می کند

تا روز حشر هر که به گل می کند نگاه
بر لاله های پرپر من گریه می کند

زن های شام هلهله و خنده می کنند
جایی که جد اطهر من گریه می کند

بگذار ظالمانه بخندند شامیان
«میثم» که هست زائر من گریه می کند
شاعر: غلامرضا سازگار
داستان
سه مصیبت دنیا
مردی به محضر امام سجاد (علیه السلام) آمد و از حال و روزگار دنیای خود شكایت كرد.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود بیچاره انسان كه در هر روز، دستخوش سه مصیبت است كه از هیچ یک عبرت نمی گیرد؛ در صورتی كه اگر عبرت می گرفت، مصائب دنیا برای او آسان می شد.

۱- هر روز كه از عمر او می گذرد از عمر او كاسته می گردد، در صورتی كه اگر از مال او چیزی كاسته می شد قابل جبران بود، ولی كاهش عمر قابل جبران نیست.
۲. هر روز، رزقی كه به او می رسد اگر از راه حلال باشد حساب دارد، و اگر ار راه حرام باشد عِقاب دارد و این حساب و عِقاب در دادگاه الهی در انتظار او است.
۳. مصیبت سوم از همه بزرگ تر است و آن اینكه هر روز كه از عمر انسان می گذرد، به همان اندازه به آخرت نزدیک می گردد، ولی نمی داند كه رهسپار بهشت است یا دوزخ؟
اگر به راستی در فكر این سه مصیبت باشد، گرفتاری های مادی در برابر آنها ناچیز است و آسان خواهد شد.

منبع: داستان دوستان: محمد محمدی اشتهاردی
گلواژه
حدیث
امام سجاد(ع) فرمودند:
هرگاه قائم (عجل الله تعالی فرج الشریف) برخیزد ، خداوند عزوجل از هر مؤمنی، آفت را ببرد و به او قوت او را بر می گرداند.
منبع: نجم الثاقب، ج 1، ص 217
آیات آسمانی
بیدار باشِ ادوار غفلت زدگی
فریاد بزن هنوز ای بیدار باشِ ادوار غفلت زدگی! صدا کن آدمیت را، انسان را که به خاطر بیاورد تو، ساعتِ خبرداری و هوشیاری مؤمنانه ای. تو پیک خوش خبر دانایی و ستیز با ستمی. فریاد کن تا زخم های دلت را که همه از درد جهل خلایق است، ببینند و زخم صدایت را دریابند که هیچ، جز ضربه های کاری حماقت انسان نیست. صدا کن و بگو:

«بار الها همان گونه که نمی پسندی بر من ظلمی روا دارند، مگذار که من نیز بر دیگران ظلم کنم. خدایا تو سزاوار آنی که راست کرداران هرگز به مهربانی ات مغرور نشوند و گنه کاران از رحمتت نومید نگردند».

نویسنده: سودابه مهیجی
کتاب
نگین محراب
در این کتاب، نویسنده به بررسی ابعاد مختلف زندگانی چهارمین امام شیعه، امام سجاد (ع) پرداخته و نقش حضرت را در موقعیت های مختلف به خصوص مسائل مربوط به واقعه عاشورا و پس از آن بررسی کرده است.

نگین محراب
نویسنده: سعیده ابطحی
انتشارات بینش آزادگان، 1390
مهدویت
نشانه های امام مهدی (عج)
امام سجاد(ع) فرمودند:
«قائم ما دارای نشانه هایی از شش پیامبر است؛ 1- نشانه ای از نوح (ع) 2- نشانه ای از ابراهیم (ع) 3- نشانه ای ازعیسی (ع) 4- نشانه ای ازموسی (ع) 5- نشانه ای از ایوب (ع) 6- نشانه ای از محمد (ص).
اما نشانه ای از نوح طول عمر است، ازابراهیم مخفی بودن محل ولادتش است، از موسی ترس از دشمن و غیبت است که موسی از ترس فرعونیان از مصر به مداین رفت و مدتی مخفی بود، از عیسی اختلاف رای مردم درباره اش و اعتزال او از مردم است، از ایوب گشایش و پیروزی پس از بلیات و گرفتاری است، و از محمد(ص) قیام به شمشیر است».

منبع: هزار و یک نکته پیرامون امام زمان(عج)؛ محمد رحمتی، ص 59