سال :
زیارت نامه
دل نوشته
احرام دل
خسته اند؛ عقربه های ساعت از این همه چرخیدن و به جایی نرسیدن
خسته اند؛ دست هایی که از آسمان اجابت امیدی نمی چینند و خالی به سینه ها بر می گردند.

مولا جان!
همه، دلشان تو را می خواهد.

همه از تو می گویند و به هر بهانه ممکن، تو را می خوانند؛ مگر نه این که آمدنت نزدیک شده است و در نزدیک ترین جمعه ممکن، از راه می رسی و با گل خندهای زیبایت، جان تازه ای بر تن لاله های عاشق می دهی؟

مولا جان! شب بیداد می کند و حرمت عشق شکسته شده است. عدالت، خانه نشین شده است و شمعدانی ها، در پشت دیوارها غریب مانده اند.

ای سبز پوش و ای بلند بالامرد! با پرچم سبز عدالت بیا و راه سبز زیستن را به کویر نشینان اهالی انتظار بیاموز.
بیا و تمام بی عدالتی را به محکمه تیغ برّان ذوالفقار بکشان و قانون عدالت علوی را اجرا کن.
بیا و طعم شیرین صداقت را بر اهالی کوچه های انتظار بچشان تا در غروبی دلنشین، در زیر چتر ولای تو، احرام دل ببندیم.
نویسنده: ابراهیم قبله آرباطان
شعر
آه، اي بهار گُمشده...!
با چتر آبي ‌ات به خيابان كه آمدي
حتماً بگو به ابر، به باران، كه آمدي

نم‌ نم بيا به سمت قراري كه در من است
از امتداد خيس درختان كه آمدي

امروز، روز خوب من و، روز خوب توست
با خنده ‌رويي ‌ات بنمايان كه آمدي

فواره ‌هاي يخ ‌زده يك ‌باره واشدند
تا خورد بر مشام زمستان كه آمدي

شب مانده بود و هيبتي از آن نگاه تو
مانند ماه تا لب ايوان كه آمدي

زيبايي رها شده در شعرهاي من!
شعرم رسيده بود به پايان كه آمدي

پيش از شما خلاصه بگويم ادامه ‌ام،
نه احتمال داشت، نه امكان، كه آمدي

گنجشك ‌ها ورود تو را جار مي ‌زنند
آه اي بهار گُمشده... اي آنكه آمدي!

شاعر: فرهاد صفريان
داستان
توسل به حضرت برای تعلیم قرآن
آقای قاضی زاهدی نقل کردند:
روزی از یکی از آشنایان که راننده تاکسی بود، خواستم که چون مبتلا به ورم پا هستم و باید برای تدریس بروم شما زحمت بکشید سر ساعت بیایید.
وقتی آمد گفت:
اگر اشکال ندارد من هر روز نیم ساعت قبل از وقت بیایم نزد شما و قرآن بیاموزم.
من هم بی اختیار قبول کردم روزها می آمد و درس قرآن فرا می گرفت روزی گفت:
این درس قرآن که شما می دهید حواله امام زمان (عج) است.
گفتم: چطور؟
گفت: روزی به مسجد جمکران رفتم در بین راه مسافرین گفتند: شخصی که قرآن بلد نبوده توسل به حضرت پیدا کرده و در خواب به او گفتند، تو قرآن را بلدی، بخوان! و بعد از خواب، قرآنی را کنار خود دیده و تمام قرآن را به نحو کامل یادش داده بودند.
با شنیدن این داستان گفتم: من نیز اگر مورد نظر حضرت بودم آقا لطفی می کرد و من هم که عاشق قرآنم یاد می گرفتم. عرض کردم: آقا شما حواله کنید کسی به من درس قرآن بدهد؛ من حاضرم.
دو روز بیشتر طول نکشید که حضرت شما را رساند.
بحمدالله این شخص مدتی که نزد این جانب برای فراگیری قرآن کریم آمد علاوه بر روخوانی قرآن چند سوره را نیز حفظ نمود.
گلواژه
بیا مهدی شب هجران سحر کن
رسول خدا فرمود:
در دولت او -امام زمان (عج)- مردم آنچنان در رفاه و آسايش به سر مي برند که هرگز نظير آن ديده نشده است.

اللهم عجل لولیک الفرج
آیات آسمانی
جهان زنده و قائم است تا . . .
دل سامرا تنگ است و دل جهان تنگ است و آسمان و زمین دلتنگ است. اماممان حسن ابن علی العسکری (ع) جهان را وداع می‌گوید. بعد از 28 سال زیستن و 6 سال امامت که با درد و رنج سپری شد. و این همه مهربانی پنهان را چگونه می‌توان به عزاداری نشست؟
چگونه می‌توان برای دل حجت بن حسن مرهمی شد؟
پسری که در مصیبت پدر است و بار ولایت را نیز بر دوش دارد و از امروز نبض عالم هستی را به دست او داده‌ اند؟
پسر چهار ساله شاهد است که پدر بزرگوارش از تب و دردی که از اثرات زهر است، می‌ سوزد.
می ‌داند که این زهر دشمنانی است که اکنون بیرون از خانه در کمین هستند تا خبر شهادت امام حسن عسکری را به معتمد خلیفه عباسی برسانند و مژدگانی بگیرند.
اهل خانه ضجه می‌زنند.
نرجس بانو همسر امام و حکیمه خاتون عمه ایشان، مغموم و سر در گریبان دست به دعا برداشته ‌اند.
باید پنهان بود.
باید منتظر بود.
منتظر روزی که پسر چهار ساله 313 یار خود را بیابد و همه این غم و غصه‌ها را از بین ببرد.
جهان زنده و قائم است تا آن قیام وعده داده شده.

بیا مهدی شب هجران سحر کن.....
کتاب
امام مهدی از ولادت تا ظهور
کتاب حاضر به معرفی ابعاد مختلف زندگی حضرت مهدی می پردازد و در بخش هایی با طرح سوالات و مباحثی پیرامون غیبت، ولادت، ظهور و ... به شبهات و پرسش های مختلف پاسخ می دهد. همچنین به آیات وروایات مختلف پیرامون مهدویت و امام زمان (عج) می پردازد و به صورت تفکیک شده روایت وارده از ائمه علیهم السلام درباره حضرت را ارائه می دهد.

امام مهدی از ولادت تا ظهور
نویسنده: محمد کاظم قزوینی
انتشارات الهادی
مهدویت
مهدی از ماست...
حضرت علي عليه ‏السلام پرسيدند: «مهدي اين امت، از خاندان محمد صلي الله عليه و اله و سلم است يا از ديگران؟»
فرمود: «از خاندان ماست. خدواند همانگونه که دين خود را به وسيله ما آغاز کرد، به وسيله ما نيز به آخرين مرحله، اوج مي ‏بخشد و ختم مي‏ کند و همانگونه که به وسيله ما از شرک نجاتشان بخشيد، از فتنه ‏ها رهايي ‏شان مي ‏دهد و همانگونه که ميان دل هاي مسلمانان پس از عداوت و دشمني، شرک و کفر، الفت و محبت ايجاد کرد، باز هم به وسيله ما الفت و مهر و محبت ايجاد مي‏کند و همانگونه که پس از عداوت و شرک و جاهليت اصل برادري و اخوت را برقرار ساخت، باز هم به وسيله ما همه با هم پر مهر و برادر مي‏گردند.

منبع: بحارالانوار، ج، 51، ص 68