سال :
دل نوشته
برکت آسمانی
صبح، در کوچه باغ های پر از اقاقیا پیچید و از سر انگشت خورشید، دیدیم آسمان را که از تو نورانی شده بود.
ای جوانی یکدست آسمانی! کدام مرکب، بی دلیل باعث شد میهمان نجیب ترین چشم های جهان شویم؟
و عشق یعنی امام و امام یعنی تو و تو خلاصه دردها و لبخندهای مدینه ای.
پدر که سفر رفت تا در شرقی ترین کنگره زمین، با رازقی ها و آهوها پیوند ببندد، تو بودی و بار امانتی که می بایست تا انتهای عالم، بر دوش آدم باشد.
تو رسول کوچک عشق بودی، کودک آرمانی لبخند و شکوفه، آسمان بی حد و انتهای خیال و تجرید.
روز میلاد توست و زمین، باغ هایش را به یُمن مقدم کسی بهارانه می کند که از سر انگشت هایش بوی تازگی می آید.
دنیا دارد به خنده سپیدی می اندیشد که امروز در آسمان گرفته بطحا و یثرب طالع می شود... ماه سپیدی که می آید، همان کرامت یکدستی است که پدر درباره او گفت: «این مولودی است که پُر برکت تر از او برای شیعه ما به دنیا نیامده است». و جواد یعنی برکت آسمانی.
یعنی زُلال کریم
یعنی بهار بی مضایقه
یعنی همه شعرهایی که باید بگوییم، همه رؤیاهایی که باید ببینیم، همه شیرینی هایی که باید طعمشان را چشید و جواد یعنی چشم در اندوه آسمان تَر کردن، یعنی دیدن اینکه روزی خنده های صبحْ گونت را با تلخ ترین وداع، بدرقه خواهیم کرد.
تو که آشناترین غریب دنیا می شوی، شاعرانه ترین گریه سال، اندوه نمی گذارد، این شادی یکدست، مرا به عرش ببرد.
تو می آیی
آهنگ رفتن تو از روز آغاز مقدّر است... .
آه! ای امام سیب ها و قناری ها، امام صبح و سپیده! ما را مهمان خنده های خورشید کن.
ما را به جاودانگی مطلق عشق ببر.
ما را به ملکوت بفرست، به همه خواب های شاعرانه جهان ... ما را ... .

نویسنده: امیر مرزبان
شعر
وارث شاه ولايت
جلوه در محفل چو ماه عارض جانانه كرد
عاشقان را با نگاهى واله و ديوانه كرد

خيل مشتاقان خود را با نگاهى دلفريب
ديده روشن از فروغ نرگس مستانه كرد

آتش شوق وصالش كرد با دلدادگان
آن چه سوز اشتياق شمع، با پروانه كرد

باده از خمخانه وحدت چو در پيمانه ريخت
عارفان را سرخوش و سرمست از آن پيمانه كرد

ريخت از هر تار مويش آيتى ز آيات حق
چون نسيم آفرينش موى او را شانه كرد

آشناى مه جبينى باش كاندر بزم عشق
شوق ديدارش جهانى را ز خود بيگانه كرد

نازم آن ريحان خوشبويى كه با باران فيض
تربيت دست «رضا» در دامن «ريحانه» كرد

صبحدم در خانه ريحانه خورشيدى دميد
كز فروغ چهره‏ اش روشن فضاى خانه كرد

كوكب برج فضايل خسرو خوبان جواد (ع)
آن كه محو نور علمش مردم فرزانه كرد

وارث شاه ولايت شهريارى كز بيان
ساحت حق را جدا از باطل و افسانه كرد

بى‏ رخش كاشانه دين چون شب تاريك بود
پرتو صبح جمالش روشن اين كاشانه كرد

ابر احسانش جهان را خرّم و شاداب ساخت
كاخ ايمانش بناى كفر را ويرانه كرد

نعمت شاهانه او شامل شاه و گداست
كى تواند كس سپاس نعمت شاهانه كرد

اى «رسا» جان را نثار مقدم جانانه كن
زان كه جان بايد نثار مقدم جانانه كرد

شاعر: قاسم رسا
داستان
کرامت امام
محمد بن سهل قمی می گوید: پس از سفر به مکه، به مدینه رفتم و به خدمت امام جواد (ع) رسیدم. میخواستم لباسی از آن بزرگوار برای پوشیدن بخواهم، ولی فرصتی به دست نیامد. با آن حضرت خداحافظی کردم و از خانه اش بیرون آمدم.
تصمیم گرفتم نامه ای برایش بنویسم و لباس را درخواست کنم. نامه را نوشتم و به مسجد رفتم. پس از خواندن دو رکعت نماز، از فرستادن نامه منصرف شدم. سپس از مدینه بیرون آمدم و قصد دیار خود کردم. به‌ سمت شهر و دیار خود باز می گشتم که در راه شخصی به‌ سمت کاروان آمد و پرسید: محمد بن سهل قمی کیست؟ با راهنمایی افراد نزد من آمد و بقچه ای گره زده را مقابلم گرفت و گفت: مولای تو امام جواد(ع) این لباس را برایت فرستاده است. نگاه کردم و دیدم دو لباس مرغوب و نرم است.
نقل است محمد بن سهل آن لباس ها را تا آخر عمر نزد خود نگه داشت و وقتی از دنیا رفت، پسرش احمد، او را با همان دو لباس کفن کرد و به خاک سپرد.[1]

منبع: نگاهی بر زندگانی امام جواد(ع)، ص92.
گلواژه
حدیث
امام جواد (ع): زمان ولادت امام عصر عليه ‌السلام بر مردم زمانش مخفى است، و شخصش از شناخت افراد غايب و پنهان است. و حرام است كه آن حضرت را نام ببرند؛ و او هم ‌نام و هم ‌كنيه رسول خدا صلى ‌الله ‌عليه‌ و آله است.
منبع: بحارالانوار، ج۵۱، ص۳۲
آیات آسمانی
خوش آمدی!
تجلی نور ولایت نهمین امام در شب دهم ماه رجب در افق هستی هویدا شد و خورشید رحمت بار دگر تابنده گردید و با طلوع نور دیده شمس الشموس عالم غرق نور شد و چشم پدرش علی ابن موسی الرضا (ع) روشن و منور گردید.
سلام بر امام جواد علیه السلام، بزرگ مردی که سخاوت باران را داشت و کرامت دریا و زلالی آب را.
جود، قطره ای بود در پیشانی بلندش؛ علم، غنچه ای بود از گلستان وجودش و حلم، گوهری بود از گنجینه فضایلش.
کتاب
تاریخ اسلام در عصر امامت امام رضا و امام جواد علیهماالسلام
در این اثر پس از شرح مختصری از زندگی نامه امامان پیش از امام رضا (ع) و امام جواد (ع)، زندگی نامه و مشخصات فردی و فضایل اخلاقی هر یك به تفصیل بیان شده و وضعیت اسلام در این دوران توضیح داده شده است. در بخش پایانی نیز به خلاصه‌ ای از زندگی ‌نامه امامان پس از امام جواد (ع) اختصاص دارد.

تاریخ اسلام در عصر امامت امام رضا و امام جواد علیهماالسلام
نویسنده: علی رفیعی
انتشارات: تحسین، قم: 1382
مهدویت
دعای سفارش شده امام جواد (ع) برای بعد از نماز درباره امام مهدی (عج)
«اللهم وليك فلان فاحفظه من بين يديه و من خلفه و عن يمينه و عن شماله و من فوقه و من تحته و امدد فى عمره و اجعله القائم بامرك و المنتظر لدينك و اره ما يحب و ما تقر به عينه و فى نفسه و ذريته و فى اهله و ماله و فى شيته و فى عدوه و ارهم منه ما يحذرون و اره فيهم ما يحب و تقر به عنه واشف به صدورنا و صدور قوم مؤمنين»
... خدایا! ولی ات فلانی را از پشت سر، و از طرف راست، و از طرف چپ، و از بالای سر، و از زیر پا حفظ فرما، و عمرش را طولانی گردان، و او را قیام کننده به امرت و یاور دینت قرار بده، و آنچه دوست دارد و چشمش به آن روشن می گردد، به او بنمایان و نیز در مورد خود و فرزندان و خاندان و اموال و شیعیان و دشمنش نیز این چنین عمل کن، و به دشمنانش از او چیزی را نشان بده که از آن می ترسند، و به او درباره ایشان آن چیزی را نشان بده که دوست دارد و چشمش روشن می گردد، و سینه های ما و سینه های گروه مؤمنان را به واسطه او شفا عنایت فرما!

منبع: كافى، ج‏2 ، ص‏845